۱۳۹۲-۱-۲۵، ۰۳:۰۷ صبح
خطابه سرور زنان دو عالم درجلسه عیادت بانوان مهاجر وانصاراز حضرت فاطمه زهرا (س) :
خواننده محترم چنانچه خطابه ذیل که حضرت فاطمه زهرا (س)در بستر بیماری آنرا بیان فرموده با کمی دقت بخوانید، از عمق سوز دل ایشان وفاجعه ای که اصحاب سقیفه مرتکب شده اند متاثر شده ومطمئنم بی اختیار اشک در چشمانتان حلقه خواهد زد، خواهشمندم در آن لحظه حقیر را از دعای خیرتان فراموش نفرمائید. التماس دعا.
چون بیماری بر حضرت زهرا (س) سخت کارگر شد.روزی، بانوان مهاجر وانصاربرسم عیادت .بدیدن او آمدند واز حالش استفسار(سوال) نمودند:
حضرت زهرا(س)، در پاسخ ایشان، سرآغاز، حمد وثنای حضرت باری تعالی بگزارد وبرپدرش ،صلوات و درود فرستاد وسپس گفت از حالم می پرسید؟).
بدانید که در حالی اوفتاده ام که از دنیای شما سخت بیزار و از مردانتان بسیار متنفرم، زیرا که ایشان را به آزمایشها بیازمودم و چون شایستگی از آنان ندیدم ،بدورشان افکندم و امید از آنان ببریدم و پس از کاوش که، در اعماقشان
کردم،نفرتشان را بدل گرفتم،که چه زشت است،آدمی ،چونان شمشیری دم شکسته ،نابرا و بی حاصل گردد وپس از کوشش وتلاش جدی ،ببازیچه نشیند،آنکس که وجودش بیهوده و بی اثر شود واز نوک نیزه خویش ،در پریشان کردن دشمنان کار نگیرد،به تلون مزاج وعقیدتی دچار آمده واز هوی وهوس،به لغزشها در افتد،که چه بد آینده ای برای خود پایه ریزی کرده اند،که خداوند برایشان خشمگین شده و در شکنجه وعذاب بی پایان گرفتار خواهند آمد.
چون چنین دیدم ،بناچار زمام کار را بگردن خودشان رها کردم ووبال این امر را بدوش خودشان نهادم وننگ وعار آن را بردامن خودشان گذاشتم که به مجازات اعمال بد وکردار تباهشان ،گوش وبینی بریده گردند.
وجزا وپاداش بد کرداریهای خویش به بینند و از رحمت حق،دور ومهجور شوند.
وای بر این مردمان ،که چگونه رهبری و زمامداری را ،از آن کس که شایسته این مقام وسزاوار این امربود وچونان کوهی استوار ،پایگاه رسالت و پایه های مستحکم نبوت وهدایت محسوب می شد،منحرف نمودند وآنرا از
مهبط روح الامین ودانای به مسائل دنیا ودین بازگرداندند ودور ساختند،لیکن بدانید که این کار،زیانی آشکار و خسرانی جبران ناپذیر ببارخواهد آورد.
آخر،چرا از ابوالحسن ناراحت ودلزده شده اند.؟از شمشیر آخته اش؟یا ازبی باکیها و بی پروائیها که نسبت بجان و زندگی خویش داشت ، یا از آن کوششها و تلاش ها که درکوبیدن دشمنان می نمود.یا از آن یورشهای سهمگین که
برصفوف تبهکاران داشت و یا از آن پایداریها و پافشاریها که در راه حق می کرد که در کار خدا ،در برابرهیچ نیروئی سر تمکین فرود نمی آورد ؟
از کدام اینها و بچه سبب ،دست ازاو برداشتند؟بخدا قسم که اگرزعامت را در دست علی رها می کردند و او را برخویشتن امیر و فرمانروا می ساختند، هر کس را که از راه نورانی حقیقت ،گامی بانحراف بر می داشت و
یا هر آنکس که در برابر حق آشکار ،سرتسلیم نداشت ،براه می آورد و به تمکین از صواب و مصلحت وادارش می نمود،بخدا که اگر مانع نمی شدند، زمانیکه پیامبر خدا صلی اله علیه وسلم ،به پیش علی افکنده بود،
تا بردارد واختیار امررا در دست گیرد، ملت را هم چون کاروانی نرم وسبکبار به پیش می راند، آنسان که نه برمرکوب رسد و نه رونده به زحمت درافتد و نه راکب قدم منحرف نهد، مردم را به چشمه های آب خوشگوار و زلال
و فراوان راهبری می نمود، چشمه هائیکه جویباران آن لبریز و سرشارو کرانه هایش پاک و پاکیزه باشد و پس ازسیرابی ،بازشان می گردانید، در آشکار و نهان پندشان می داد و موعظتشان می نمود، بی آنکه در برابرکار خود،
کم و یا زیاد ، بکسی چشم انتظاری داشته باشد و یا از نعم این جهان بهره خواهد ،مگر بهمان قدر که تشنه ای عطش خود فرونشاند و یا گرسنه ای سد جوع از خود کند، آن گاه بود که زاهد از ریا کار و راستگو از دروغپرداز
ممتاز می گردد.و اگرشهرنشینان و ساکنان قریه ها ایمان می آوردند و تقوا پیشه می کردند ، ما نیز درهای برکات آسمان و زمین را بروی ایشان می گشودیم لیکن حقایق را دروغ شمردند و ما هم ایشان را فرو گرفتیم و در.
برابر آنچه که از بدیها کسب کردند ،مواخذه نمودیم .
از این گروه ،آنها که ستم پیشه کردند،نتایج بد آنچه کردند ،به ایشان خواهد رسید و از تحت قدرت خداوند ،توانائی بیرون شدنشان نیست،آیه کریمه :
بیائید و بشنوید ،و بنوشید که اگر در جهان دیرمانی (زیاد بمانی) شگفتیها خواهی دید، لیکن از همه شگفت انگیزتر، کار وگفتار این مردم است. کاش می دانستم که به کجا پناهنده شده اند و به چه دلیلی استناد و استدلال دارند.
و بر چه پایه ای تکیه گاه ساخته اند و بکدام رشته چنگ زده اند و از کدام ذریه ،پیش افتاده اند و نزد ایشان ،اظهار خبرویت(خبره بودن) وتجربه داری می کنند؟ چه بد مولا و راهنمائی برای خود برگزیده و چه بد یار و مددکاری
انتخاب نموده اند و چه بد معاوضه و مبادله ای ستمکاران راست! آیه شریفه:
عقب افتادگان را بر پیشروان مقدم داشته و ناتوانان را بر نیرومندان برگزیده اند، با این کار ،دماغ خود را بخاک بدبختی و مذلت سائیده اند، آنها که بد کرده و بتصور خود، کارنیک انجام داده اند. (آگاه باشید که اینان ،همان مفسدان
و تباهکارانند ولیکن شعور تشخیص خویش از دست داده اند.) وای بر آنها ، آیا آنکس که بحق ، راهنما و راهبر است ،کار رهبری و پیروی را سزاوارتر یا آنکس که تا راهش ننمایند ، خود راه نمی شناسد؟
شما را چه شده و چگونه چنین داوری می کنید؟ آیه شریفه:
(اما به جان خودم که نطفه فتنه در خاطرها منعقد گردیده ،اندکی بباید، تا این آبستن ، فرزند آرد، آن گاه ،وقت آن است که بجای شیر، از پستان روزگار خون بدوشید و قدحها لبریز از خون تازه و زهر کشنده کنید،
آن جاست که بدکاران و خرابکاران را جز از زیان ، سودی نباشد. و آنگاه است که آیندگان ، سرانجام شومی که پیشینیان طرح و اجرا نموده اند ، بیابند.
اینک دل خود را بدنیائی که دارید، شادمان سازید و به نزول بلاها و فتنه ها مطمئن کنید که شما را به شمشیرهای بران بشارت و به قدرتهای جبار و متجاوز حوالت باد که هرج و مرج کامل بر جامعه سایه اندازد و
استبداد و خود سری بر مردم حکومت کند و بیت المال را بجز اندکی ، غارت کنند .
دریغا بر شما ، بکجا افتاده اید؟ که دیده هاتان از دیدارحقایق نابینا مانده است و آیا ما را توانائی آن هست که شما را به آنچه باید ، وا داریم، در حالیکه شما ، خود در آن ،برکراهت می نگرید؟)
منبع : کتاب فاطمه زهرا (س) نوشته استاد توفیق ابوعلم رئیس هیات مدیره مسجد نفیسه خاتون و معاون اول وزارت دادگستری مصر، ترجمه علی اکبر صادقی: چاپ اول صفحه 194
تهیه کننده:متین مورخه 26/1/1392مصادف با سالروزشهادت سرور بانوان دو عالم حضرت فاطمه زهرا(س)
التماس دعا