۱۳۹۳-۳-۲، ۰۷:۳۶ صبح
وقتی مشتریانی وجود دارند که برای خرید جدیدترین محصولات یک کمپانی صف می کشند، باید همواره در انتظار ورود فن آوری ها و صنایعی باشیم که هر یک به نحوی ما را سرگرم می کنند.
به این ترتیب برای خرید از مارک های مشهور، هزینه می کنید و از تماشای فیلم ها و سریالهایی که به نوعی به نشان دادن دکوراسیون خاصی از یک منزل یا پوشاک و مد خاصی می پردازند، لذت می برید. پس نوعی اشتیاق به کالاهای فرهنگی در درون تان ایجاد می شود و این مسئله به بخشی از زندگی روزمره در عصر ارتباطات و مدرنیته امروز، تبدیل می شود.
در اینجا این سوال ایجاد می شود که به راستی رسانه ها در ارتباطاتی که با مخاطب خود ایجاد می کنند، تا چه حد بر سبک زندگی افراد تاثیر می گذارند؟
سبک زندگی یعنی...
برای تعریف این واژه می توان آن را با مفاهیمی مثل سلیقه، مصرف، خرید و هویت اجتماعی در ارتباط قرار داد.
مثلا در جوامع قدیم، مبنای هویت اجتماعی افراد طبق فعالیتهای مولد او و جایگاهش در نظام تولیدی جامعه، تعریف می شد. اما در جامعه فعلی، رفتارهای مصرفی فرد، در اغلب موارد مبنای شکلگیری هویت اجتماعی او محسوب میشود.
آنچه توضیحدهندهی رواج سبک زندگی در ادبیات جدید جامعهشناسی و ارتباطات است، تغییرات ساختی ایجادشده از جمله رواج مصرفگرایی و اهمیت استقلال عمل فردی و آزادیهای افراد برای انتخاب است.
نگرانیهای متفکران دربارهی فرهنگ مصرف، در قالب نظریات جامعهی توده، صنعت فرهنگی و مصرفگرایی تبلور پیدا کرد. با این حال، رویکردها و نظریات جدیدتر مصرف را پویا و خلاق دانستند و سعی در فهم روابط مصرف با سایر پدیدهها و مسائل اجتماعی کردند. این دسته از نظریات با مفهومسازی متأخر تأثیرات ارتباطات همخوانی و سازگاری بیشتری دارد؛ یعنی توجه به نقش خلاق مخاطب در ارتباط، تنوع و پیچیدگی بافتهای ارتباطی و نیز توجه به سایر عوامل غیرارتباطی در فرآیند تأثیر.
به نظر «آرتور آسابرگر» برای تعریف سبک زندگی با واژهی فراگیری روبهرو هستیم که از سلیقهی فرد در زمینهی آرایش مو و لباس تا سرگرمی، تفریح، ادبیات و موضوعات مربوط دیگر را شامل میشود. پس سبک زندگی در واقع مد یا حالت زندگی یک فرد است. سبک زندگی معمولاً با طبقهی اقتصادیـاجتماعی پیوند دارد و در تصویری که از فرد ساخته میشود بازتاب مییابد.(1)
به این ترتیب برای خرید از مارک های مشهور، هزینه می کنید و از تماشای فیلم ها و سریالهایی که به نوعی به نشان دادن دکوراسیون خاصی از یک منزل یا پوشاک و مد خاصی می پردازند، لذت می برید. پس نوعی اشتیاق به کالاهای فرهنگی در درون تان ایجاد می شود و این مسئله به بخشی از زندگی روزمره در عصر ارتباطات و مدرنیته امروز، تبدیل می شود.
در اینجا این سوال ایجاد می شود که به راستی رسانه ها در ارتباطاتی که با مخاطب خود ایجاد می کنند، تا چه حد بر سبک زندگی افراد تاثیر می گذارند؟
سبک زندگی یعنی...
برای تعریف این واژه می توان آن را با مفاهیمی مثل سلیقه، مصرف، خرید و هویت اجتماعی در ارتباط قرار داد.
مثلا در جوامع قدیم، مبنای هویت اجتماعی افراد طبق فعالیتهای مولد او و جایگاهش در نظام تولیدی جامعه، تعریف می شد. اما در جامعه فعلی، رفتارهای مصرفی فرد، در اغلب موارد مبنای شکلگیری هویت اجتماعی او محسوب میشود.
آنچه توضیحدهندهی رواج سبک زندگی در ادبیات جدید جامعهشناسی و ارتباطات است، تغییرات ساختی ایجادشده از جمله رواج مصرفگرایی و اهمیت استقلال عمل فردی و آزادیهای افراد برای انتخاب است.
نگرانیهای متفکران دربارهی فرهنگ مصرف، در قالب نظریات جامعهی توده، صنعت فرهنگی و مصرفگرایی تبلور پیدا کرد. با این حال، رویکردها و نظریات جدیدتر مصرف را پویا و خلاق دانستند و سعی در فهم روابط مصرف با سایر پدیدهها و مسائل اجتماعی کردند. این دسته از نظریات با مفهومسازی متأخر تأثیرات ارتباطات همخوانی و سازگاری بیشتری دارد؛ یعنی توجه به نقش خلاق مخاطب در ارتباط، تنوع و پیچیدگی بافتهای ارتباطی و نیز توجه به سایر عوامل غیرارتباطی در فرآیند تأثیر.
به نظر «آرتور آسابرگر» برای تعریف سبک زندگی با واژهی فراگیری روبهرو هستیم که از سلیقهی فرد در زمینهی آرایش مو و لباس تا سرگرمی، تفریح، ادبیات و موضوعات مربوط دیگر را شامل میشود. پس سبک زندگی در واقع مد یا حالت زندگی یک فرد است. سبک زندگی معمولاً با طبقهی اقتصادیـاجتماعی پیوند دارد و در تصویری که از فرد ساخته میشود بازتاب مییابد.(1)
مسلم این است که رسانه ها بر میزان مصرف تاثیر دارند اما این مصرف در رابطه با اقشار و فرهنگ مردم، دارای تفاوت هایی است.