مشاوره خانواده آنلاین رایگان عطاملک

نسخه‌ی کامل: سوتی های کاربران عطاملک
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
هو المحبوب
تو این تاپیک سوتی های خودتون رو بنویسید.
لطفا کپی نکنید و خاطرات ارجینال باشند.
شاد و پیروز باشید.
اولین سوتی رو خودم میگم
صبح زود ازپارکینگ پدر خانمم ماشین رو در میاوردم که احساس کردملاستیک ماشین افتاد تو جدول اب
نگاه کردم دیدم جفت لاستیک ها داخل جدول افتاده
پدر خانمم با تعجب2 تا با هم غیر مممکن هست
بعد اومد نگاه کرد گفت
پل روی جدول رو بردند....
چند هفته پیش من و خواهرم یه سوتی عظیم دادیم و خب شد خاطره ای که فقط باهاش میخندیم 
منم گفتم اینو دیگه تویتش میکنم ببین کی گفتم گذشت چند روز پیش خواهرم داشت میگفت ماجرا برای چند نفر تعریف کرده و چه بازخوردی گرفته
مامانم گفت دختر چرا هرچی میشه میری به دیگران میگی 
منم گفتم خب این که کلا نخود توی دهنش خیس نمیخوره
خواهرمم گفت خودت چی میگی که میخواستی توییت کنی ?
با رئیسم حرف میزدم اخراش که میخواستم خداحافطی کنم به جای اینکه بگم امری ندارید گفتم عرضی ندارید؟ Atamalek (7)