مشاوره خانواده آنلاین رایگان عطاملک

نسخه‌ی کامل: کسانی که تقلید را قبول ندارند
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
نظر شما راجع به اخباري ها كه تقليد از مجتهد را قبول ندارند چيست؟
با سلام و عرض ادب
از مدت ها قبل بين علما و فقهاي شيعه اين بحث مطرح بوده كه آيا غير از معصومان و كساني كه با وحي در ارتباط بوده اند، ديگران مي توانند از مطالب عميق قرآني استفاده كنند؟ برخي معتقد بودند ما انسان هاي معمولي كه با لسان وحي آشنا نيستيم، نمي توانيم با عقل ناقص خود از آيات استفاده كنيم، بلكه بايد به رواياتي كه براي تفسير آيات وارد شده بسنده كنيم و از خود چيزي بر آن نيفزاييم. مؤسس اين مكتب، ميرزا محمد امين استرآبادي است.(1) شخصيت هايي از قبيل شيخ يوسف بحراني و سيد نعمت الله موسوي شوشتري جزائري از علماي بزرگ اخباري هستند. ملا محسن فيض كاشاني و علامه محمد باقر مجلسي را مي توان صاحب شيوه اخباري معتدل شمرد.(2) البته بين عالماني كه معروف به اخباري گري هستند، تفاوت ها و درجاتي از شدت و ضعف در اين مسلك وجود دارد. از مشخصه هاي مهم و بارز اين مكتب آن است كه در استنباط احكام شرعي فقط به آيات و روايات وارده بسنده مي كنند و مطالب گستردة اصولي و اصول عقلي را كه اصوليون آن ها را گسترش داده اند، قبول ندارند. هر جا كه روايت و دليلي نداشتند، به احتياط رو مي آورند و مسائلي از قبيل اصل برائت و مسائل عقلي از قبيل «كلّما حكم به العقل حكم به الشرع» و بالعكس (ملازمة عقليه) را قبول ندارند. برخي از اخباريون حتي در فتوا دادن به متن روايت بسنده مي كنند و عبارتي به عنوان فتوا نمي نويسند و فتواي خود را از الفاظ روايت اقتباس مي كنند. برخي از آنان از تفسير آيات پرهيز مي كنند. فقط اگر آيه اي توسط روايتي تفسير شده باشد مي پذيرند. در برابر اخباريون، اصوليون هستند. اينان در برداشت مسائل كلامي، فقهي و تفسيري آزادتر فكر مي كنند و مي گويند: قرآن ما را به تفکر و تدبر امر كرده: «آيا آنها در قرآن تدبر نمي كنند يا بر دل هاي شان قفل نهاده شده است؟!»(3) در جاي ديگر مي فرمايد: «اين كتابي است پر بركت كه نازل كرديم تا در آيات آن تدبر كنند و خردمندان متذكر شوند».(4) علي(ع) خطاب به مردم مي فرمايد: «اكنون كتاب پروردگار ميان شما است. حلال و حرامش آشكار، فريضه ها و مستحبات، ناسخ و منسوخ، مباح و ممنوع، خاص و عام، پندها و مثل ها، مطلق ها و محدودها، محكمات و متشابهاتش همه معلوم است».(5)
اصوليون گذشته از آيات و روايات در استنباط احكام شرعي، از عقل نيز استفاده مي كنند و منابع استنباط احكام شرعي را چهار (كتاب، سنت، اجماع و عقل) مي دانند. هر كجا كه دليل شرعي از قبيل آيات و روايات نبود، به اصل برائت و برخي ديگر از اصول عقلي تمسّك مي كنند، بر خلاف اخباريون كه در مسائل مستحدثه و جديد به اصل احتياط عمل مي كردند نيز از كليّاتي كه از آيات و روايات به دست مي آيد فتوا مي دهند و معتقدند فقيه مي تواند در تمامي زمينه هاي عملي، حكم شرعي را استنباط كند.
بر خلاف اخباريون كه تمام روايات را داراي محبت مي دانند، اگر چه بر خلاف حكم عقل باشد. اصوليون به روايات ضعيف و غير موثق (در صورتي كه در مقابل احكام عقلي باشد) تمسك نمي كنند و به روايات ضعيف در صورتي كه پشتوانة عقلي يا شهرت فتوايي و عملي داشته باشد، توجه مي كنند.
با توجه به اين كه اخباريون، اجتهاد را به معنايي كه اصولي، قبول دارند، نمي پذيرند و روايات را براي استنباط احكام شرعي كافي مي دانند، معتقدند هر كس مي تواند با رجوع به روايات، احكام شرعي را از آن دريابد. در عين حال آنها تقليد را به طور كلي ممنوع نمي دانند. در هر حال مردم براي فهم روايات و احكام بايد به عالمان مراجعه نمايند.
اگر به خوبي دقت كنيم، حتي با رجوع به روايات ضعيف و غير موثق نمي توان تمام احكام شرعي را به دست آورد و بعضي روايات با بعضي ديگر سازگاري نداشته و تزاحم دارند، كه تقيه و بسياري از مسايل مانند جاعلان حديث دخالت داشته است.
اكثر قريب به اتفاق علما نظريات اخباريون را قبول ندارند و روش آنان را نمي پسندند.
پي نوشت ها:
1. معارف و معاريف، ج 1، ص 618، مادة اخباريه و ج 4، ص 135 و ج 10، ص 623.
2. دائره المعارف بزرگ اسلامي، ج 7، ص 160.
3. محمد (47) آية 24.
4. ص (38) آية 29.
5. نهج البلاغه، خطبة 1