مشاوره خانواده آنلاین رایگان عطاملک

نسخه‌ی کامل: ارتباط شکننده دخترم با مادرم
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
من ۳۰و همسرم ۳۶ یک  دختر ده ساله  دارم و باردارم به دلیل ورشکستگی همسرم مجبور شدیم هرچی داریم بفروشیم حتی پول پیش خونه هم رفت واسه بدهی. و الان پنج ماهه خونه پدرم زندگی میکنیم مشکلم رفتار دخترمه خیلی با مادرم کل کل میکنه مامانم خیلی خوبه ولی یکم کم صبرو جوشی هستن. من مجبورم هنوز پیششون باشم اما میترسم روی دخترم با مادرم باز شه. دخترم خیلی زودرنج شده اگه کاری بخواد انجام بده مامانم مانعش بشه مثلا واسه تماشای تلویزیون یا بازی یا . . . سریع عکس العمل نشون میده و با مادرم کل کل میکنن. میدونم براشون سخته  خونشون کوچیکه راحت نیستن. احساس میکنم دچار افسردگی شدم چون یکسره تو خونم یکسره تو فکرم. حتی نتونستم یه دست لباس واسه بچه تو راهیم بخرم. حتی خورد و خوراک خوبی ندارم. منم مجبورم هشت ماهه باردارم وگرنه خودم کار میکردم تا زودتر بتونم خونه اجاره کنم حالا نمیدونم طرف مامانم باشم یا دخترم اگه طرف مامانمو بگیرم بیشتر گیر میده بهش اگه طرف دخترمو بگیرم دخترم پرروتر میشه  چیکار کنم؟
با سلام و احترام خدمت شما دوست عزیز روزهای سختی رو می گذرانید و امیدوارم این روزهای سخت شما به خوبی سپری بشه و تولد فرزند جدید گشایشی در وضعیت شما ایجاد بکند. اما مشکلات زیادی که برای شما ایجاد شده نه تنها باعث افسردگی شما گردیده بلکه بر روی دختر شما هم تاثیر زیادی گذاشته و این رفتارها باعث نا آرامی و زودرنجی دختر شما شده که کاملا میتوان به دخترتان در این زمینه حق داد اما متاسفانه این حق کودک خیلی مواقع در این بحرانها نادیده گرفته می شود و مشکلات کودک کمتر مورد توجه قرار می گیرد. چه خوبه که در این شرایط سخت ابتدا خود شما بر این افسردگی خودتون غلبه کنید و به خاطر فرزندی که در راه دارید و به خاطر دخترتون شیوه زندگیتون رو تغییر بدهید و با امید به خدای متعال و با خودباوری به دنبال راه حل مشکلاتتون باشید. می تونید مشکل رو به شکل مساله ای بدونید که براش راه حلهای مختلفی میتونه وجود داشته باشه و سعی کنید بهترین راه حل رو انتخاب و اجرایی کنید. در وهله بعد سعی کنید هم با دخترتون و هم با مادرتون صحبت بکنید و ضمن همدلی با آنها شرایط پیش اومده رو کاملا تشریح بکنید و بگید که این شرایط موقت و گذراست و ازشون نظر بخواهید و ازشون بخواهید که برای گذر از این شرایط به شما کمک بکنند. این گونه اهمیت دادن به دخترتون و یاری خواستن در کنار تغییر روحیه شما مطمئنا تاثیر بسیار خوبی بر روی دختر شما خواهد گذاشت و مشکلات و چالش‌های پیش آمده کمتر خواهد شد. خوشبخت و سرفراز باشید
با سلام‌ به شما دوست عزیز قبل از هر چیزی باید بگم متاسفم از شرایطی که برای شما پیش اومده و همچنین موقعیتی که در اون قرار دارین ، اما به هر حال اتفاقیست که پیش اومده و ظاهرا شما هم باهاش کنار اومدین ، و اما در مورد مشکل دختر ده سالتون با مادر که بهش اشاره کردین ،خوب قطعا مادر شما سنشون بالا هست و همین باعث میشه که خیلی صبر و حوصله نداشته باشن مخصوصا با این وضعیت که شما منزل اونها هستین ( که خوب باید بهشون حق بدین که تحمل یک سری رفتارهای دخترتون رو ‌نداشته باشن ) اما در رابطه با رفتار های دخترتون بهتره در یک فرصت مناسب باهاش صحبت کنید و بهش توضیح بدین ( که بهتره چه کاری رو انجام بده که مادربزرگ رو اذیت نکنه یا مثلا توضیح بدین چون ما خونه اونها هستیم و شرایط رو واسشون سختتر کردیم ما باید بیشتر مراعات کنیم ،سعی کنید جوری صحبت کنید که دخترتون فکر نکنه شما فقط داری از مادربزرگش دفاع میکنی و اون هیچ حقی نداره ،و تلاش کنید که به زبان خودش باهاش صحبت کنید ) از طرفی هم اگر بتونید با مادرتون صحبت کنید و ازش خواهش کنید با لحن بهتری دخترتون رو متوجه رفتارش بکنه خیلی خوب میشه ، و در نهایت در مورد خودتون بهتره کمی زمان بدین و بدونید که همیشه قرار نیست در این شرایط بمونید و اینجور مشکلات ممکنه واسه هرکسی و در هر زمانی پیش بیاد ،مهم اینه که بتونیم صبور باشیم و مشکلات رو بپذیریم چون قطعا ما خواستارشون نبودیم تا انشالله اوضاع بهتر بشه . به امید روزهای بهتر برای شما