مشاوره خانواده رایگان عطاملک

نسخه‌ی کامل: آیا شما یک همسر جهنمی هستید؟
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
رابطه مناسب و آرامبخش بین زن وشوهر از نیازهای و ارکان اساسی خانواده است. بنابراین باید برخی مشکلات میان همسران را شناخت و روابط همسران را آسیب شناسی کرد.این آسیب ها عبارتند: 1-از عدم آشنایی با تفاوت های زن مرد 2-عدم توجه به فقدان مدیریت روابط با دیگران3- بی اعتمادی تفاوت استانداردها، اختلاف نظرهای فرهنگی زوجین به ویژه در تعیین وظایف و نقش ها 4-مسائلی مالی عدم ارتباط صحیح، ندانستن شیوه حل اختلاف نظر ها و شیوه حل مسئله5- باورها و نگرش های ناکارامد.
مثلا خانم در گلایه از همسرش می گوید «به من توجه نمی کند» «حرف هم را نمی فهمیم» «در مسائل با من همراه نیست» «خانواده اش در زندگی من دخالت می کنند» «رفیق باز است». و مردها می گویند«به زندگی بی توجه است» «غر می زند»«عصبی است »«در بازگشت از کار خانه گرمی در انتظارم نیست» «به خودش نمی رسد»«با بچه ها دعوا می کند».
از مشکلات رایج بین زن ومرد می توان به این نکته اشاره کرد که مردان غالبا با نگاه مردانه و از زاویه دید خودشان به زنان می نگرند و زنان هم از زاویه دید زنانه مردان رصد می کنند. اگر آموزش داده شود بخشی از این معضلات حل می شود.
گاهی زن و مرد روابط خود با دیگران را در خارج از خانه مدیریت نمی کنند. توجه افراطی به خانواده، اجازه افراطی به خانواده والدینی برای دخالت در زندگی و رفیق بازی و ترجیح دوستان بر خانواده، مسائل خانه به خارج از منزل منتقل کردن و حتی الویت دادن به کار که قبلا مربوط به مردادن می‌شد اکنون دربین زنان هم رایج شده است و شکایت مردان در این موارد زیاد است.
بی اعتمادی زوجین به یک دیگر به علت وجود فضای مجازی.وقتی مرد یا زن برا گوشی خود رمز می گذارد، این یعنی که محرمانه دارد!
استاندارها، روابط  خارج از عرف وشرع.وقتی زن یا مرد با فامیل نامحرم خصوصی می شود واسرارش را به خواهر زنش می گوید وزن اسرار مگویش را به پسرخاله می گوید؛ باعث اختلاف وبی اعتمادی می شود.
اختلاف نظرهای فرهنگی  مثل کار نکردن مرد در منزل و شاغل بودن زن. در گذشته اگر زن شاغل بود خودش به همه کارهای زندگی رسیدگی می‌کرد. اما امروزه اگر زن شاغل است توقع دارد که مرد در خانه کمک کند.ولی از حقوقی که دارد حاضر نیست درخانه خرج کند. اینجا مشکلات بروز می‌کند. معمولا مردانی که دوست دارند همسرشان شاغل باشد ،توقع دارند که کمک مالی در زندگی داشته باشند. این شروع یک اختلاف است که منجر به درگیری در زندگی می‌شود.
با اشتغال بانوان، این انتظار بوجود آمده که در مسائل مالی دخالت کنند و در تصمیم گیری های اقتصادی خانواده جایگاه داشته باشند. مثلا از اموال به نام آنها باشد.همینطور درباره درآمد و پس انداز صاحب نظر باشند.در خانواده سنتی اموال و داراییها برای خانواده محسوب می‌شد، ولی امروزه برای زوجین مهم شده است که کدام بخش از اموال به کدام آنها تعلق دارد. اگر در گذشته مردی اموال خود را به نام همسرش می‌کرد مرد ویژه‌ای محسوب می‌شد، اما امروزه در حد یک انتظار و توقع جدی از همسر است که اموالش را به نام همسر بزند.تصمیم گیری‌های اقتصادی نیز بر عهده مرد  بود. امروزه این انتظار وجود دارد که زن در تصمیمات مشارکت داشته باشد.
یکی از اختلاف‌های رایج زن وشوهرها هزینه نکردن زن شاغل در خانواده است. مرد ابتدا به همسر می‌گوید«سرکار رفتی پولت برای خودت باشد»اما اتفاقی که در عمل می‌افتد این است که کارهای خانه بر عهده هردوست  و هر دو شاغل هستند. اما پول زن برای خودش می‌باشد و پول مرد برای خانواده  و مرد هم از حرف خودش کوتاه نمی‌آید. وزن هم می گوید همسرم باید مرا تامین کند.
پ ن
چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی، این ضرب المثل در دلش خیلی حرف‌ها دارد.آقای داماد ابتدا به طمع حقوق عروس خانم دنبال عروس شاغل می رود. منتها نمی تواند آشکار بگوید که به پول تو نیاز دارم! چون از فطرت مردانگیش به دور است که همسرش نفقه اورا بدهد! با خودش گمان می کند وقتی وارد زندگی شدیم کاسه مان یک است.
از طرفی در نظر عموم مردم شرط عروس شدن با کار خانه عرفی شده است و هنگام ازدواج با همان نگاه عقد خوانده شده است. حالا خانم و آقا هردو صبح علی الطلوع میروند سرکار، و بعد از ظهر باهم برمی گردند! هردو خسته و گرسنه،بچه ها هم ازمدرسه یا مهد برگشته‌اند.یک جمعیت گرسنه که نیازمند یک غذای مطبوع به خانه ای سامان یافته هستند! علاوه بر اینکه از غذا و خانه بسامان خبری نیست تازه هردو زوجین هر کدام سر کار با مشکل همکار و رئیس و دعوای ارباب رجوع هم درگیر بوده اند و اصلا حال وحوصله تهیه غذا و نوازش کودکان را ندارند.
خصوصا که مرد باید اقساط خرید های نجومی زن را که برای چشم وهم چشمی فامیل تهیه و تعویض کرده به پردازد.
این همان مثلی است که خداوند میفرماید مثل خانه عنکبوت، خانه‌ای که استحکام ندارد. هیچ چیزی سرجای خودش نیست.
لذا مرد از این وضع خسته میشود دنبال پناهگاهی می گردد تا آرامش پیدا کند. اینجاست که خانم خانه متوجه میشود که برای چندرغاز حقوق هم فرزندانش را و هم همسرش را ازدست داده است.
و طلاق می‌شود آخرین درمانشان؛ این پروسه تازه راهی را شروع می‌کند که بختکی شود بر یک زوج دیگر و روزگار آنهارا خراب کند. سر کار به همکار آقا می‌گوید من مطلقه هستم!!!!
وقتی خانم مهندس هوو دار میشه
استادی در جریان تدریس درس مهندستی ساختمان، با یکی از شاگردان خود ازدواج می‌کند. زن بعد از فارغ التحصیلی، در محل کار همسرش مشغول فعالیت می‌شود. معمولا  زن با فعالیت درکارگاه‌های عمرانی، به مرور احساسات لطیف زنانه خود را از دست می‌دهد و مرد احساس می‌کند که همسرش نیازهای او را تأمین نمی‌کند و به این ترتیب، به دنبال زن دوم می‌رود. در اینجا مرد دو اشتباه دارد: اول، ازدواج اشتباه و دوم، اینکه زن را به عنوان همکار خود قبول کرده است و به محیط کارگاه برده است. این زوج، چون دائما  همدیگر را می‌بینند احساس نیازی در زن و مرد به وجود نمی‌آید و در نتیجه، مرد پی زن دوم می‌رود و زندگی خانوادگی آنان دچار مشکل می‌گردد.
گاهی شغل برخی از اعضای خانواده (به خصوص پدر یا مادر) به گونه‌ای است که در زندگی دیگر اعضا و در نتیجه اهداف و آرامش خانواده اختلال ایجاد می‌کند. از این‌رو، ضرورت دارد شغل اعضای خانواده و تأثیر آن بر اهداف خانواده مورد بررسی قرار گیرد.