مشاوره خانواده رایگان عطاملک

نسخه‌ی کامل: درد دل خدا
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
پس از آفرينش آدم خدا گفت به او:نازنينم آدم


..

باتو دارم رازى...!اندکى پيشتر آى


..

آدم آرام ونجيب آمد پيش


..
...
زير چشمى به خدا مينگريست


..



محو لبخند غم آلود خدا!...دلش انگار گريست


.

نازنينم آدم


!!

ياد من باش كه بس تنهايم


...!

بغض آدم تركيد ،گونه هايش لرزيد


..

به خدا گفت


:

من به اندازه گلهاي بهشت


..

نه


..

به اندازه عرش...نه...نه

من اندازه تنهاييت اي هستي من..دوستدارت هستم


!

آدم ...كوله اش را برداشت

خسته و سخت قدم بر ميداشت


...!

راهي ظلمت پرشور زمين


..

طفلکى بنده ى غمگين آدم


..

درميان لحظه ى جانکاه هبوط


..

زير لبهاى خدا باز شنيد


..

نازنينم آدم


...

نه به اندازه تنهايى من


..

نه به اندازه عرش


..

نه به اندازه گلهاى بهشت


...

که به اندازه يک دانه گندم,تو فقط يادم باش


..!

نازنينم آدم ...نبرى ازيادم


..
خيلي قشنگ بود مرسي