مشاوره خانواده رایگان عطاملک

نسخه‌ی کامل: مردهاي ساده و منطقي!!؟؟
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
[تصویر:  qd3773wqmj6kuhj0tggr.jpg]





یک وقت‌هایی فکر می‌کنم مرد بودن چقدر می‌تواند غمگین باشد. هیچ کس از دنیای مردانه نمی‌گوید. هیچ کس از حقوق مردان دفاع نمی‌کند. هیچ انجمنی با پسوند «… مردان» خاص نمی‌شود. مردها نمادی مثل رنگ صورتی ندارند. این روزها همه یک بلندگو دست گرفته‌اند و از حقوق و دردها و دنیای زنان می‌گویند. در حالی که حق و درد و دنیای هر زنی یکی از همین مردها است. یکی از همین مردهایی که دوستمان دارند. وقتی می‌خواهند حرف خاصی بزنند هول می‌شوند. حتی همان مردهایی که دوستمان داشتند ولی رفتند…




یکی از همین مردهای همیشه خسته. از همین‌هایی که از ۱۸ سالگی دویدن را شروع می‌کنند. و مدام باید عقب باشند. مدام باید حرص رسیدن به چیزی را بخورند. سربازی، کار، درآمد، تحصیل… همه از مردها همه توقعی دارند. باید تحصیل کرده باشند. پولدار، خوشتیپ، قد بلند، خوش اخلاق، قوی… و خدا نکند یکی از این‌ها نباشند…




ما هم برای خودمان خوشیم! مثلا از مردی که صبح تا شب دارد برای درآمد بیشتر برای فراهم کردن یک زندگی خوب برای ما که عشقشان باشیم به قولی سگ دو می زند، توقع داریم که شبش بیاید زیر پنجره‌مان ویلون بزند و از مردی که زیر پنجره‌مان ویلون می‌زند توقع داریم که عضو ارشد هیات مدیره ی شرکت واردات رادیاتور باشد! توقع داریم همزمان دوستمان داشته باشند، زندگی‌مان را تامین کنند، صبور باشند و دلداریمان بدهند، خوب کار کنند و همیشه بوی خوب بدهند و زود به زود سلمانی بروند و غذاهای بدمزه ما را با اشتیاق بخورند و با ما مهمانی‌هایی که دوست داریم بیایند و هر کسی را که ما دوست داریم دوست داشته باشند و دوست‌های دوران مجردیشان را فراموش کنند و نان استاپ(!) توی جمع قربان صدقه‌مان بروند و هیچ زن زیباتری را اصلا نبینند و حتی یک نخ هم سیگار نکشند!




مردها دنیای غمگین صبورانه‌ای دارند. بیایید قبول کنیم. مردها صبرشان از ما بیشتر است. وقت‌هایی که داد می‌زنند وقت‌هایی هم که توی خیابان دست به یقه می‌شوند وقت‌هایی که چک شان پاس نمی‌شود وقت‌هایی که جواب اس ام اس شب به خیر را نمی‌دهند وقت‌هایی که عرق کرده‌اند وقت‌هایی که کفش شان کثیف است تمام این وقت‌ها خسته‌اند و کمی غمگین. و ما موجودات کوچک شگفت انگیز غرغروی بی طاقت را دوست دارند. دوست‌مان دارند و ما همیشه فکر می‌کنیم که نکند من را برای خودم نمی‌خواهد برای زیبایی‌ام می‌خواهد، نکند من را برای شب‌هایش می‌خواهد؟ نکند من را برای چال روی لپم می‌خواهد؟ در حالی که دوستمان دارند؛ ساده و منطقی… مردها همه دنیایشان همین طوری است. ساده و منطقی… درست بر عکس دنیای ما.




بیایید بس کنیم. بیایید میکرفون‌ها و تابلو‌های اعتراضیمان را کنار بگذاریم. من فکر میکنم مردها، واقعن مردها، آنقدرها که داریم نشان می‌دهیم بد نیستند. مردها احتمالا دلشان زنی می‌خواهد که کنارش آرامش داشته باشند. فقط همین. کمی آرامش در ازای همه فشارها و استرس‌هایی که برای خوشبخت کردن ما تحمل می‌کنند. کمی آرامش در ازای قصر رویایی که ما طلب می‌کنیم… بر خلاف زندگی پر دغدغه‌ای که دارند، تعریف مردها از خوشبختی خیلی ساده است.