مشاوره خانواده آنلاین رایگان عطاملک

نسخه‌ی کامل: اگر ايميل داشتم ( داستان واقعي)
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
اگر ايميل داشتم...


 مردي بيكار براي آبدارچي گري در شركت مايكروسافت تقاضاي كار داد.
رئيس هيات مديره با او مصاحبه كرد و نمونه كارش را پسنديد. سرانجام به او گفت: شما پذيرفته شده ايد. آدرس ايميلتان را بدهيد تا فرم هاي استخدام را براي شما ارسال كنم. مرد جواب داد : متاسفانه من كامپيوتر شخصي و ايميل ندارم. رئيس گفت امروزه كسي كه ايميل ندارد وجود خارجي هم ندارد و چنين كسي نيازي به شغل ندارد.
مرد در كمال نااميدي انجا را ترك كرد. نميدانست با 10 دلاري كه در جيب داشت چه كند. تصميم گرفت يك جعبه گوجه فرنگي خريده دم در منازل مردم آن را بفروشد. او ظرف چند ساعت سرمايه اش را دوبرابر كرد. به زودي يك گاري خريد. اندكي بعد يك كاميون كوچك و چندي بعد ه مناوگان توزيع مواد غذايي خود را به را انداخت.
او ديگر مردي ثروتمند و معروف شده بود. تصميم گرفت بيمه عمر بگيرد. به يك نمايندگي بيمه رفت و سرويسي را انتخاب كرد. نماينده بيمه آدرس ايميل او را خواست ولي مرد جواب داد ايميل ندارم.
نماينده بيمه با تعجب پرسيد شما ايميل نداريد ولي صاحب يكي از بزرگترين امپراتوري هاي توزيع مواد غذايي در آمريكا هستيد . تصورش را كنيد اگر ايميل داشتيد چه ميشديد؟ مرد گفت: اگر ايميل داشتم احتمالا الان آبدارچي شركت مايكروسافت بودم.