مشاوره خانواده آنلاین رایگان عطاملک

نسخه‌ی کامل: شمس الدين محمد جوینی
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.

خواجه شمس الدين از وزراء بنام ايران است كه در بسط و نشر علم و عمران و آبادي خدمات شايان تحسين انجام داده و از نويسندگان و شعراي عاليقدر بشمار مي رود .



از سال 661تا 683 به وزارت هولاكو و اباقا و احمد تكودار اشتغال داشته و در آخر فخرالدين قزويني مستوفي نزد ارغون خان سعايت نمود و او را به تهيه سم براي قتل اباقاخان متهم كرد و ارغون خان در چهارم شوال سال 683 او را در حوالي اهر بقتل رسانيد و پس از اندك زماني چهار پسر وي يحيي و فرج الله و مسعود و اتابك نيز كشته شدند فقط يك پسرش زكريا نام سالم ماند .شمس الدين ذوالسانين بوده و به زبان هاي فارسي و عربي هر دو شعر مي گفت عده بسياري از شعرا او را مدح گفته اند از آن جمله سعدي شيرازي قصايدي چند در مدح وي سروده است .



"شمس الدين محمد صاحب ديوان جويني مدت 22سال از طرف اباقاخان پسر هولاكو سمت وزارت داشت و برادرش عطاملك جويني مدت 24سال فرمانرواي بغداد و عراق عرب بود اين هر دو برادر از قريه آزاد وار جوين بودند ،منتخب الدين بديع اتابك رئيس ديوان رسائل سلطان سنجر خان بهاءالدين محمد جويني بود و بهاء الدين محمد بن علي جد پدر صاحب ديوان و عطاملك جويني بود ، كه در سال 644 از طرف امير ارغون بحكومت آذربايجان و گرجستان و روم منصوب بود. اين شخص در سال 588 موقعيكه سلطان تكش خوارزمشاه در تعقيب آخرين پادشاه سلجوقي به ري مي رفت و از قريه آزاد وار عبور مي كرد بخدمت سلطان تكش رسيد واز همان موقع مصدر امور واقع شد {به نقل از مقدمه تاريخ جهانگشاي جويني بقلم مرحوم علامه قزويني }يك سال بعد از اينكه هولاكو بغداد را مسخر ساخت و مستعصم خليفه عباسي رابقتل رسانيد عطاملك جويني را فرمانرواي بغداد و عراق و روم كرد و اين در سال 657 بود و وزارت ممالك تابعه خود را به شمس الدين محمد صاحب ديوان جويني تفويض نمود و حكومت ولايات عراق و اصفهان را به بهاءالدين محمد پسر شمس الدين محمد داد در دوران حكمراني هولاكو و اباقا آن در منتهاي قدمت و شوكت بودند شرف الدين هرون پسر ديگر شمس الدين محمد صاحب ديوان كه از فضلاء و دانشمندان عصر خود بود دختر احمد بن مستعصم خليفه عباسي رابه زني گرفت و دختر علاءالدين عطاملك جويني نيز زن ابو المجامع ابراهيم بن شيخ سعد الدين حموي بود."


" "شمس الدين محمد و برادرش عطاملك جويني بعد از چند سال حكمراني با اقتدار عاقبت مانند ساير وزراء پادشاهان مغول ساقط شدند و عطاملك جويني بعد از حبس و مصادره اموال در بغداد وفات يافت و شمس الدين در نزديكي اهر در سال 683 بفرمان ارغون بقتل رسيد شرف الدين هرون با ساير اولادهاي جويني نيز مقتول گرديدند و در اندك زماني بكلي آثار آنها محو گرديد ."
(وف 683 ق)، نویسنده و شاعر. معروف به صاحب دیوان. وى از نوادگان عبدالملك جوینى، امام‏الحرمین، بود و جد شمس‏الدین، مستوفى دیوان سلطان محمد خوارزمشاه بود. شمس‏الدین وزیر هلاكوخان و اباقاخان بوده است. وى از قدرت خود براى ترمیم خرابیها، سپردن مشاغل حساس به ایرانیان و بخصوص تشویق بزرگان علم و ادب استفاده كرد، تا این كه به سعایت مجدالملك یزدى مدتى محبوس و سرانجام به دستور ارغون بن اباقابن هلاكو در قره‏باغ به قتل رسید. از آثار وى: «دیوان» شعر؛ «رساله‏ى شمسیه»، در منطق.
شمس‌الدین محمد جوینی و برادرش عطاملک از خاندانی اصیل و به فضل شهره بودند.
جد ایشان شمس‌الدین محمد از مستوفیان سلطان محمد خوارزمشاه بود که در زمان سلطان جلال‌الدین خوارزمشاه نیز منصب استیفا را داشت.
پدر ایشان بهاءالدین محمد در خدمت باسقاقان و شحنگان مغول بود و در 651ق/1253م وفات یافت.
علاءالدین عطاملک جوینی سالها در خدمت امیر ارغون که از سوی خانهای بزرگ مغول بر قسمت مهمی از ایران حکومت داشت، به سر می‌برد و پس از آنکه هولاگو به حکومت ایران رسید، در خدمت او بود و یک سال پس از فتح بغداد به حکومت بغداد و بین‌النهرین منصوب گردید و این حکومت را (به استثنای ایام محنتش) در تمام مدت سلطنت هولاگو و اباقا و مدت کوتاهی از اوایل سلطنت سلطان احمد تگودار برعهده داشت و در آبادی بغداد و عراق عرب سعی بسیار کرد. حکومت او در بغداد به نیابت سوغنجاق نویان بود که از طرف اباقا حاکم حقیقی عراق و فارس بود.
برادر او شمس‌الدین محمد جوینی که پس از وزارت به صاحب دیوان معروف گشت، بعد از کشته شدن سیف‌الدین بیتکچی ر 661ق به وزارت هولاگو رسید.
شمس‌الدین به نیروی فضل و دانش و تدبیر و کارآزمودگی اداره مملکت پهناور ایلخانی را از سرحد جیحون تا کنار فرات و کوههای قفقاز و آسیای صغیر برعهده گرفت و خود به جهت طول مدت وزارت در زمان هولاگو و اباقاخان در سرتاسر این مملکت بزرگ صاحب املاک وسیع گردید، چنناکه به قول وصاف برای اداره آن دیوانی جداگانه معین ساخت و قسمت مهمی از آن را صرف صدقات و صلات کرد، و باز به قول وصاف (1(1)/56) حاصل «املاک صاحبی» در سال، 360 تومان، یعنی 3 میلیون و 600 هزار دینار بود