مشاوره خانواده رایگان عطاملک

نسخه‌ی کامل: سفر به جوین
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
گزارش از سفر جوین
صبح روز یک شنبه بیست ونهم شهریورماه ساعت شش وسی دقیقه مینی بوس جلوی درب تالار سی گل واقع در میدان پارک توقف کرد. وقتی اعضای انجمن دوستداران حافظ جمع شدند، مینی بوس به راه افتاد . حدود یک ساعت ونیم در راه بودیم. ساعت 9 صبح به آرامگاه خیام در نیشابور برای صرف صبحانه رسیدیم.
دیدن دوباره ی فضای سبز آرامگاه خیام تداعی سفر کاشان را برای ما داشت، همه بعد از یک ساعت استراحت و بازدید از محوطه ی آرامگاه برای حرکت به طرف سبزوار وارد مینی بوس شدند؛ در بین راه موسیقی ملایم ودل پذیری فضای فرهنگی مطبوعی ایجاد کرده بود وهر کسی در فکر یا انجام کاری سرگرم کننده بود تا به مقصد برسیم.
ساعت از یازده وسی دقیقه گذشته بود وما در محوطه آرامگاه حاج ملا هادی سبزواری بودیم که دو نفراز دوستان همیشگی انجمن به ما ملحق شدند.
حاج ملا هادی سبزواری عالمی عامل وحکیمی کامل؛ از اعاظم فلاسفه وحکمای اواخر قرن 13هجری بود، از هفت -هشت سالگی شروع به صرف و نحو کرده ودر حدود ده سالگی با پدرش به مکه رفت وهنگام مراجعت پدرش در شیراز وفات یافت. پس حاج ملا حسین سبزواری که سالها مقیم مشهد بود او را به این ارض مقدس آورد. در خراسان به تدریس فقه واصول وحکمت پرداخت؛ به زیارت بیت الحرام مشرف شد و بعد از مراجعت در سبزوار مشغول تدریس حکمت شد واشعار نغز به رشته نظم در آورد.
شورش عشق تو در هیچ سری نیست که نیست
منظرروی تو زیبا نظری نیست که نیست
وفاتش در دهه آخر ذی الحجه از سال 1286 تا 1290 ه.ق در سبزوار واقع شد .
بازدید از بقعه ی شیخ نجم الدین کبری خاطره انگیز شد، چرا که بقعه کمی دورتر از روستا بود. سوار بر وانت، به آنجا رفتیم. ایشان موسس سلسله کبرویه و از مشاهیر عرفا واکابر صوفیان قرن ششم وهفتم هجری که نجم الدین رازی، سعدالدین حموی و....... از شاگردان وی بودند.
کبری گفتن او به جهت آن است که از کثرت ذکاوت تمامی مشکلاتی را که از وی سوال می نمودند حل می کرد و برهر کسی که با وی جدل ومناظره کردی غالب آمدی .
بعدازظهر در مسجد ایلخانی آق قلعه حضور داشتیم.
ایلخان: خان وفرمانروای ایل. لقب سلاطین مغول، نامی که مغولان به شاهان خود میدادند. درایران تزیین دیوارهای مساجد از روی اشکال مطرز گیاهی وصور هندسی وکواکبی شکل با نوشته های زیبا وپر نقش ونگار بوده است. این تزیینات به یاری قطعات آجر پخته وکنده کاری بر روی سنگ ویا گچ بری صورت می گرفت. از قرن هشتم به بعد تزیین دیوارها وایوانها وگنبدها را به وسیله روپوش کاشی ویا موزاییک چند رنگ کاشی با نوشته های زیبا بعمل می آوردند.
قبل از غروب از خسروشیر دیدن کردیم. دهستان خسروشیر در بخش جغتای شهرستان سبزوار است .این دهکده در 18 هزار گزی شمال خاوری جغتای سر راه شوسه عمومی سبزوار به جغتای قرار دارد. آب آن از قنات تامین می شود. محصول آن غلات، زیره، کنجد و پنبه است. شغل اهالی زراعت، گله داری وقالیچه بافی می باشد .از آثار باستانی این دهکده مسجد خسروشیر است. نزدیک غروب از خسروشیر به طرف شبانه روزی فرزانگان جوین حرکت کردیم وشب را آنجا بیتوته کردیم.
غروب لحظه ایست
که درختان در افق می رقصند
وبا روز وداع می کنند.
صبح روز دوشنبه 30 شهریور ساعت 8 از مدرسۀ شبانه روزی خارج شدیم و به بازدید از مکان های مختلف پرداختیم از جمله: آرامگاه هفت معصوم واقع در کروژده، کروژ به معنای طرب و شادیست. روی دیوارها برخی از حوادث تاریخی به صورت دست نویس خود نمایی می کند .
مکان دیگر مربوط به سعدالدین حموی بود؛ محمدبن الموید بن ابی بکر عبدالله بن ابی الحسن علی بن محمد حمویه الجوینی معروف به حموی، نسب جد اعلای ایشان حمویه و از کبار مشایخ طریقت بود ودر سنه 532 ه.ق. در نیشابور وفات یافت ودر بحر آباد جوین مدفون شد. شیخ سعدالدین صاحب ترجمه ای از مشاهیر صوفیه عصر خود واز جمله اصحاب شیخ نجم الدین کبری بوده است ودر سال 649 یا 658 یا 665 ه.ق. وفات یافت وتربت وی در بحرآباد جوین است.
متاسفانه از خانقاه ایشان چیزی باقی نمانده است جز یک سقف طاق مانند ویک حفره ای به صورت چاله یا چاه؛ اطراف آن دیوار های گلی کوتاه که بر اثر وزش باد و آمدن باران تخریب شده اند. سنگ های رنگی زیبا در قسمت های مختلف بنا دیده می شد، با درختی تنها مانده در وسط روستا که یک گیاه سبز شده در کنار ش خودنمایی می کرد.
دیدار از آرامگاه حسن غزنوی هم خالی از لطف نبود. با سقف کوتاهی که معمول دورۀ سلجوقی می باشد. در آنجا با قبوری روبه رو شدیم که اکثرا کم سن وسال بودند و برخی از آنها در دیوار ه ی ساختمان تعبیه شده بودند.
او مشهور به اشرف و از شعرا و فصحای قرن ششم، از علما و وعاظ بزرگ زمان بود و در مجلس وعظش قریب به هفتاد هزار کس جمع بودند. از غزنین به حرمین شریفین روی نمود و از آنجا به بغداد رفت.
بعد داعیه حب وطن در او به جنبش درآمد. از بغداد رهسپار غزنین شد، لیکن چون به ولایت جوین رسید در قصبه ی آزادوار به مرض فجاء به سال 565 ه.ق بدرود حیات گفت. وی در دوره مسعود ابراهیم غزنوی به شاعری اشتغال داشت. مدح سلطان سنجر سلجوقی را کرده است.
از دل ودلبر جدا افتاده ایم خود چنین تنها چرا افتاده ایم
لغت نامه دهخدا جلد 11 ص16707
شب به مشهد رسیدیم واین چه زمانی بود؟ ساعت ده شب سی ام شهریور. با تشکر از خانم دکتر الهه معروضی وآقای مهندس لباف
تهیه وتنظیم: فروزان معبودی
ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی دل بی تو بجان آمد وقتست که بازآیی

(خانم فروزان معبودی از هموندان وفادار و پرسابقۀ انجمن از تیرماه در اثر تصادف مضروب و در بیمارستان بستری هستند. به امید بهبود کامل ایشان)