مشاوره خانواده آنلاین رایگان عطاملک

نسخه‌ی کامل: رسانه های اجتماعی و جنگ نرم
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
یکی از اساسی ترین تهدیدها علیه امنیت و منافع ملّی هر کشوری، تهدیدهای فرهنگی است. به همان میزان که تهدیدهای نظامی، بروز و ظهور و چهره ای آشکار دارد، تهدیدهای فرهنگی، پوشیده و با چهره ای پنهان و با بهره گیری از روش های پیچیده به کار می رود و تا جایی پیش می رود که در عصر کنونی بدون لشکرکشی، کشورگشایی امکانپذیر شده و این امکان برای صاحبان قدرت از طریق فرهنگ سازی و همسان سازی فرهنگی، شکل دهی و مدیریت افکار عمومی ایجاد شده است. در این میان رسانه ها مرکز ثقل است و نقش اول را ایفا می کند.
تهدید زایی رسانه ها از طریق نقش این وسایل ارتباطی در تبلیغات، جنگ روانی و جنگ رسانه ای به ویژه با استفاده از انگاره سازی در شکل دهی افکار عمومی، ملموس تر و ابعاد آن موضوعیتی بیشتر می یابد.
فراگیری رسانه های جمعی متنوع و مدرن در عصر کنونی که اذهان و افکار مخاطبین دشمن، خودی و بی طرف را هدف قرار داده است، همراه با ویژگی دو سویه بودن آن، آثار منفی و مثبت فراوانی را به دنبال داشته است. بهره گیری نظام سلطه از ابزارها و فنون جنگ رسانه ای در جهت کسب و حفظ منافع به کشف و اختراع و ساخت ابزارهای فرا مدرن منجر شده است به نحوی که طرف های درگیر به جای جنگ سخت و نظامی به جنگ نرم و عملیات روانی و جنگ رسانه ای گرایش پیدا کرده اند. بنابراین جنگ رسانه ای را در جهت تضعیف کشور هدف و بهره گیری از توان و ظرفیت رسانه ها برای به دست آوردن منافع تعریف می کنند. جنگ رسانه ای از برجسته ترین مولفه های جنگ نرم به شمار می رود. با وجود این که جنگ رسانه ای بیشتر در میادین نبرد نظامی کاربرد دارد اما از اهمیت آن در دیگر زمان ها کاسته نمی شود، زیرا هدف جنگ رسانه ای کنترل و تغییر اذهان و افکار عمومی مردم و تحت تأثیر قرار دادن مخاطبین است.
«فضای سایبر» یا «فضای مجازی» به عنوان کلید محیط الکترونیکی است که ارتباط افراد انسانی را با تکیه بر ابزارهای خاص «الکترونیکی مخابراتی» به صورت سریع و آسان برقرار می سازد. این محیط با کارویژه های معین خویش، بستر مناسبی را برای پیگیری و تبیین آنچه امروز به «منازعات نرم» مشهور است ایجاد می نماید.
منازعات نرم اشکالی از منازعه است که با تکیه بر ابزارهای غیر خشونت آمیز تغییر و دگرگونی در جوامع و به عبارتی سلطه به شیوه بکر، جذاب و پیچیده را دنبال می نماید. جنگ نرم، معلول تدابیر مراکز امنیتی و بنیادهای استراتژیک غربی برای طراحی اشکال جدید سلطه است.
در این شیوه از منازعات، تسلط بر افکار عمومی و دستیابی به اهداف سیاسی، اجتماعی، امنیتی و حتی اقتصادی، از طریق اقناع از یک طرف و ایجاد درگیری مستقیم برای مخاطب به گونه ای است که طراحان جنگ نرم با پرداخت حداقل هزینه ها، حداکثر استفاده را ببرند. ثانیاً برآیند این دگرگونی به صورت بلند مدت و با اطمینان بیشتری خواست ها و مطالبات جوامع سلطه گر را تأمین کند.
منازعه نرم بر اصول و روش های متعددی استوار است، مهم ترین اصل، اجتناب از خشونت های فیزیکی و پایبندی به پروسه عدم خشونت است و تأکید بر مفهوم فیزیک ناشی از این گزاره است که در این تئوری معیارهای خاصی برای عدم خشونت تجویز می شود.
۱٫ خشونت غیرفیزیکی و به عبارتی خشونت در اشکال فکری – فرهنگی را نفی نمی کند. درگیری های فکری فرهنگی از بسترهای مساعد برای تداوم چنین گفتمانی است.
۲٫ پرهیز از خشونت به معنای پرهیز از اشکال خشونت فیزیکی نیز نیست بلکه خشونت در این تئوری از ابزار قالب و رایج به ابزار فرعی و تئوریزه شده تبدیل می شود. بر همین اساس در فاز عملیاتی جنگ نرم خشونت های متعددی به صورت درگیری مستقیم ویژه به یکی از اصلی ترین ابزارهای هدایت جنگ نرم تبدیل شده است. ویژگی منحصر به فرد فضای سایبر هم ابزارهای مورد نظر را در اختیار مجریان براندازی نرم می گذارد. هم چنین کارویژه های جنگ نرم به عملی ترین وجه نمایان می شود.
تمرکز دشمن بر فضای مجازی در هدایت جنگ نرم
توانایی فضای سایبر در کنترل و هدایت منازعات نرم باعث شده است، کشورهای سلطه گر حسابی ویژه را برای نقش آفرینی این براندازی (داخلی) در محیط مجازی در نظر بگیرند. به گونه ای که امروز عمده ترین ابزار هدایت جنگ نرم، همان فضای مجازی است.
میزان تمرکز دشمن بر استفاده از آخرین فرصت برای مقابله با کشورهای معارض باعث شده است که گاه و بیگاه کدهای این تاکتیک عملیاتی در زبان مقامات و مسؤولان سیاسی بیان شود. بدون تردید اکنون بخش عمده ای از منازعات بین نظام اسلامی و جهان سلطه و دنباله های داخلی آن ها در عرصه مجازی در حال وقوع است. چالشی که تدبیر و هدایت آن می تواند به یک فرصت برای غلبه گفتمان انقلاب اسلامی بدل شود.
سهم فضای مجازی از بودجه های میلیاردی که کنگره آمریکا برای مقابله با جمهوری اسلامی تصویب می کند، بیانگر اهمیت جایگاه این عرصه در تقابل امنیتی – سیاسی دو نظام است. گرچه اغلب تحلیل گران بر این باورند که آنچه تحت عنوان بودجه آمریکا برای مقابله با نظام اسلامی در رسانه ها طرح می شود، فقط درصدی از این بودجه است و میزان واقعی بودجه های مصوب علیه نظام اسلامی بسیار بیشتر از این مقادیر است، با این وجود همین سهم رسانه ای شده این بودجه ها نیز قابل توجه است. فقط در یک مورد از بودجه ۵۵ میلیون دلاری مصوب ۲۰۱۰، ۱۵ میلیون دلار مختص فضای مجازی است. در کنار این، باید بودجه هایی را که به صورت غیرمستقیم از طریق بنیادهای متعدد صرف فعالیت در این عرصه می شود نام برد که مقدار آن ها به مراتب بالاتر از این بودجه رسمی است.
این مصوبات و تلاش ده ها بنیاد استراتژیک برای سمت و سو دادن به این فعالیت ها، با پشتوانه های مقامات عالی رتبه آمریکایی و صهیونیستی، انگیزه مضاعف می یابد، به گونه ای که نخست وزیر رژیم صهیونیستی به صراحت از آمریکا می خواهد از توان تکنولوژی مجازی خود برای مهار جمهوری اسلامی حداکثر استفاده را بنماید.
البته طی این مسیر و آزمون و خطای مجدد در این زمینه از جانب دشمن امری طبیعی است چراکه دشمن با آزمایش همه شیوه های مقابله با جمهوری اسلامی و مشاهده ناکارآمدی آن ها، اکنون علناً جنگ نرم و کودتای مخملین را در دستور کار دارد. فضای مجازی تنها روزنه امید برای دشمن است تا ضربه نهایی را بزند. اما دشمن بار دیگر دچار یک اشتباه استراتژیک گردیده است و آن غفلت از توانمندی نظام اسلامی در احاطه بر این عرصه است. شبکه های ماهواره ای و شبکه های اجتماعی در چند سال اخیر علناً و رسماً همه امکانات خود را در اختیار مخالفان قرار داده اند اما تسلط ایران بر اوضاع و اشراف کامل اطلاعاتی دستگاه های توانمند امنیتی، این اقدامات را اگرچه تاحدودی کم اثر کرده اما ضایعات عمیق فرهنگی، اقتصادی، امنیتی و عقیدتی به همراه داشته است.
اینترنت؛ خاستگاه اصلی رسانه های امروز
اینترنت از آن دسته فن آوری هایی است که استفاده ی از آن به عنوان ابزاری برای تبادل اطلاعات در سطح کلان در نقاط مختلف جهان، راه اندازی شد.
پس از راه اندازه ی پروژه ی «اسپوتنیک ۱» توسط اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۵۷ میلادی و پرتاب ماهواره ی PS1 به فضا به جهت مخابره ی سیگنال های رادیویی به نقاط مختلف زمین که مهم ترین رویداد قرن بیستم محسوب شده و به عنوان یکی از بزرگترین عناوین رشد دانش و فن آوری در تاریخ زندگی بشر، شمرده می شود؛ ایالت متحده ی آمریکا با ایده گرفتن از این پروژه پس از به صدا در آمدن زنگ خطری از جانب شوروی، با تأسیس مؤسسه ی «آرپا» که زیرمجموعه ای از وزارت دفاع ایالات متحده ی آمریکا بود؛ اداره ی فن آوری اطلاعات را تأسیس نموده و بالاخره لارنس رابرتس توانست در سال ۱۹۶۹ اولین اتصال شبکه ای را در کالیفرنیا به جهت استحکام و مقاومت نیروی هوایی آمریکا در برابر حوادث، برقرار نماید.
پس از حدود ۱۸ سال، آزمون، خطا و کار عملیاتی توسط مؤسسه ی «آرپا» و با حضور برخی دانشمندان انگلیسی، در سال ۱۹۸۸ اولین پروژه ی اقتصادی – تجاری برای بهره برداری از اینترنت در دنیای تجارت رونمایی شد.
در سال ۱۹۹۱ استفاده از اینترنت پس از گذشت حدود ۴ سال، در دسترس همگان قرار گرفت و در سالهای ۱۹۹۶ و ۱۹۹۷ رشدی انفجاری داشت که پس از گذشت حدود پانزده سال از رشد انفجاری آن بر اساس آمار و ارقام، کاربران اینترنت به حدود سه میلیارد نفر رسیدند که ۸۰ درصد آن را قشر ۱۴ تا ۲۵ سال تشکیل می داد و این عدد یعنی حدود یک سوم جمعیت کره ی زمین.
اگرچه در این مختصر قصد نداریم به سابقه ی اینترنت اشاره نمایم اما پرداختن به این حداقل ضروری می نماید که بدانیم این پروژه ی عظیم، تحت نظر یک نهاد نظامی به نام وزارت دفاع ایالات متحده، به جهت تأمین امنیت پروازهای نیروی هوایی آمریکا و نیز مقاوم سازی و آسیب ناپذیری آن، راه اندازی گردید. بدین معنا که این تکنولوژی اگر قدرت دفاع نیروی هوایی آمریکا را افزایش می دهد، می تواند یک ابزار نظامی جهت مقابله با تهدیدها و ایضا تبدیل آن تهدیدها به فرصت های نظامی مؤثر باشد.
امروز پس از گذشت بیش از۵۰ سال از کلید زدن این پروژه می گذرد و بر اساس آمار و ارقام در سال جاری بیش از یک سوم جمعیت کره ی زمین با این تکنولوژی به طور مستقیم در ارتباط هستند و دستیابی به آن با توجه به فراوانی رایانه های شخصی (در انواع مدل های قابل حمل و غیر قابل حمل) هم چنین تلفن های همراه و یا استفاده از شبکه های بی سیم، بسیار راحت می باشد به طوریکه می توان در همه جای دنیا، اینترنت را در کنار خود داشت. با توجه به فراهم بودن مقدمات اتصال به شبکه ی جهانی، استفاده از اینترنت، امروزه در بخش های مختلف امکان پذیر شده است.
استفاده هایی همچون:
۱ – بازار بزرگ برای شرکت ها برای فروش محصولات خود
۲ – خرید و فروش در سطح کلان و اشتغال به تجارت
۳ – تبلیغات
۴ – انتشار اطلاعات تجاری، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، علمی و…
۵ – معرفی شخصی
۶ – انتشار اخبار
۷ – سرگرمی و بازی
۸ – تسریع ارتباطات
۹ – کاهش هزینه ها در برقراری ارتباطات
۱۰- به اشتراک گذاری ایده ها به صورت رایگان، کم هزینه و به سرعت
۱۱- دوست یابی
۱۲- به وجود آمدن جنبش های نرم افزاری
۱۳- انتشار اسناد محرمانه
۱۴- گسترش همکاریهای سیاسی
۱۵- هکرها و نفوذکننده ها
۱۶- انتشار فرهنگ قومی و ملیتی
۱۷- استفاده های جاسوسی
۱۸- ترویج فساد و فحشاء
و ده ها استفاده ی دیگر که در این مختصر نمی گنجد.
اینترنت از نگاه سکاندار نظام اسلامی
با توجه به این مقدمه و تامل در آمار فوق الذکر، این سؤال در اذهان ایجاد می شود که:
چرا پنتاگون به راه اندازی چنین پروژه ای که به زعم برخی کارشناسان، بزرگترین سامانه ی طراحی شده به دست بشر می باشد؛ دست زد؟ جواب این سؤال را با جستجو در سخنان مقام معظم رهبری یافتیم که به صورت مختصر و تیتروار خدمتتان ارائه می گردد:
۱- ابزاری برای تهاجم به تفکرات اسلامی و به خصوص تفکرات شیعی
۲- ابزاری برای تهاجم خاموش به مبانی شیعی با تبلیغات فرنگی
۳- اینترنت ازجمله عوامل فسادبرانگیز فرهنگی
۴- ابزاری برای ترویج فرهنگ غربی
۵- ابزاری برای نشر افکار باطل و شبهات
۶- ابزاری در خدمت برقراری سلطه ی جهانی توسط قدرت ها
۷- ابزاری برای کاشت بذر فرهنگی در جوامع
۸- ابزاری در خدمت استکبار برای هدف قرار دادن افکار روشن
۹- ابزاری برای براندازی انقلاب اسلامی ایران
۱۰- ابزاری برای تسریع تبادل اطلاعات، آراء و تبادل اندیشه ها
۱۱- اینترنت ابزاری برای تبلیغ اما نه به قداست منبر
۱۲- تکنولوژی ای که روحانیت باید از آن استفاده کند
۱۳- اینترنت ابزاری در خدمت ناتوی فرهنگی
۱۴- اینترنت ابزاری در خدمت اهداف سیاسی آمریکا جهت سلطه بر خاورمیانه
۱۵- اینترنت ابزاری جهت ارتباط با عناصر خودفروخته ی سیاسی که حساسیت تیترهای فوق در مشروح سخنان ایشان بیشتر درک می شود، شایسته است جهت آشنایی با متن این سخنان، به سایت معظم له مراجعه نمایید.
از دید کلی و گونه شناسی تهدیدها، یکی از اساسی ترین تهدیدها علیه امنیت و منافع ملّی هر کشوری، تهدیدهای فرهنگی است. به همان میزان که تهدیدهای نظامی، بروز و ظهور و چهره ای آشکار دارد، تهدیدهای فرهنگی، پوشیده و با چهره ای پنهان و با بهره گیری از روشهای پیچیده به کار می رود و تا جایی پیش می رود که در عصر کنونی بدون لشکرکشی، کشورگشایی امکانپذیر شده و این امکان برای صاحبان قدرت از طریق فرهنگ سازی و همسان سازی فرهنگی، شکل دهی و مدیریت افکار عمومی ایجاد شده است. در این میان رسانه ها مرکز ثقل است و نقش اول را ایفا می کند.
آنچه که واضح می نماید اینست که دشمن برای تخریب جوامع اسلامی، برنامه ریزی دارد چراکه با رشد روحیه استقلال طلبی و ترویج رشادت توسط شرع مقدس اسلام، جوامع بشری از سلطه ی قدرت ها و مستکبرین خارج خواهند شد. به همین خاطر اسلام، هدف مستقیم قدرت ها خواهد بود. برای این کار از راه های مختلفی استفاده می شود اما اساسی ترین راه برای از بین بردن اسلام، هدف قرار دادن روحیه ی ایمانی و اراده ی جوانان یک ملت است که در حال حاضر بر بستر رسانه های نوظهور این پروژه در حال عملیاتی شدن است.