مشاوره خانواده رایگان عطاملک

نسخه‌ی کامل: چشم انداز 2 در طراحی داخلی
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.

[تصویر:  59289-BigPic.jpg]
چشمانداز پروژه و اهداف پروژه باید در قالب کلمات بگونهای عنوان شوند که تیم پروژه بتواند با آن ارتباط برقرار نماید. این دوعامل به عنوان سرمشقهای کاری عمل میکنند و در کل هر فردی در تیم پروژه نیاز دارد تا بتواند آنها را به رهنمودهای روزانهی پروژه تبدیل کند. به همین دلیل آنها نیاز دارند تا همان درک شما از کلیت پروژه که در قالب چشمانداز و اهداف پروژه عنوان شده است داشته باشند. لازم به تأکید نیست که اهداف پروژه متقارن و همگاه با چشمانداز است. بگونهای که در ابعادی میتوان گفت اهداف پروژه از زیر مجموعه و ناشی از چشمانداز پروژه است. اهداف پروژه تحکیم کنندهی چشمانداز است و کمک به دستیابی به دستاوردهای ملموس مینماید. اهداف پروژه توصیف کنندهی روشهای دستیابی به چشمانداز در چارچوب زمان است و در واقع ابزارهایی برای تحقق آن بحساب میآید. هنگامی که از تصویر هرم استفاده میکنید، اطمینان حاصل نمایید که ارتباط بین چشمانداز؛ نوک هرم و بنیاد هرم (نتایج) وجود دارد. چشمانداز ارائه دهنده جهت کلی پروژه شما است. اهداف پروژه نیز همین حالت را دارند ولی در رابطه با نتایج مطلوب پروژه بصورت تخصصتر و در سطوح پایینتر هرم تدوین و نهایی میشوند. زیرا هر اندازه به هرم نزدیکتر میشویم درک ما از نتایج پروژه، اینکه دقیقاً چگونه باید به نظر برسند بیشتر میشود. هر اندازه به انتهای سفر نزدیکتر میشوید تصویر واضحتری از مقصد نهایی خود و نتایج پروژه بدست خواهید آورد. چشمانداز و اهداف پروژه برای موفقیت پروژه الزامی است. این دو عامل با یکدیگر آهنگ و جهت سفر پروژه را تنظیم میکنند. این دو در واقع مکمل یکدیگر هستند. چشمانداز الهام بخش سفر و همچنین شناسایی کنندهی علت و دلایل پروژه شما است. اهداف پروژه نیز بیشتر در رابطه با مقصد است. هر کدام را که فراموش یا رها کنید به نظر نمیرسد پروژه با موفقیت روبرو شود. چشمانداز پروژه بدون اهداف پروژه ممکن است ایدههایی در رابطه با جهت به شما بدهد ولی ممکن نیست به وسیلهی آن هیچگاه به اندازهی کافی به مقصد برای ایجاد نتایج ملموس در زمان خاص نزدیک شوید. از سوی دیگر اهداف پروژه بدون چشمانداز هر چند ممکن است توضیح دهندهی نتایج نهایی مورد نظر در چارچوب زمانی باشد ولی نمیتواند الهام بخش و انگیزه دهنده باشد و شور و هیجان لازم برای تیم در جهت حرکت و پیش راندن پروژه به سوی موفقیت را ایجاد نماید. به عبارتی اهداف معنای لازم که متضمن ترغیب برای کار و فعالیت مورد نظر باشد را شکل نمیدهد.مطمئناً آجر روی آجر گذاشتن یا ساخت دیوار با ساختن مدرسه برای افرادی که در این فعالیت شرکت کردهاند متفاوت است و تفاوتهایی را در نحوه فعالیت آنها ایجاد میکند. اگر اهدافی را بدون چشمانداز همسو و هماهنگ با آن را تعقیب کنید در حین کار شما با تعداد زیادی کارگر آجرچین طرف خواهید بود که انگیزه اصلی آنها به احتمال زیاد پول درآوردن است. آنها صبح زود سرکار حاضر میشوند، کار میکنند و بعد از ظهر کار را ترک میکنند. از سوی دیگر کارگرانی که چشم انداز و ایدهآلی مانند ساختن مدرسه را در ذهن میپرورانند ممکن است همان کار را انجام دهند ولی نگرش و انگیزهای متفاوت بر آنها حاکم خواهد بود. آنها میدانند که وقت وانرژی خود را صرف هدف و موضوعی ارزشمند و بزرگ میکنند. هر اندازه به پایان پروژه نزدیک میشوید تصویر روشنتری در رابطه با نتایج نهایی پروژه بدست میآورید. در بسیاری از پروژهها توصیف نتایج واقعی در ابتدای سفر پروژه تقریباً دور از ذهن یا حتی غیرممکن است.ولی چشمانداز در طبیعت خود در طراحی داخلی تغییرات زیادی را جذب نمیکند بنابراین میتواند به عنوان جهت یاب اهداف پروژه به حساب آید. با این وجود تلفیق درست چشمانداز و اهداف است که جهت را تعیین و مقصد سفر را محقق میسازد.