مشاوره خانواده رایگان عطاملک
اجبار حجاب از دیدگاه امام خمینی(ره) - نسخه‌ی قابل چاپ

+- مشاوره خانواده رایگان عطاملک (https://atamalek.ir)
+-- انجمن: حیات طیبه (https://atamalek.ir/forum-15.html)
+--- انجمن: سمت خدا (https://atamalek.ir/forum-17.html)
+--- موضوع: اجبار حجاب از دیدگاه امام خمینی(ره) (/thread-1244.html)



اجبار حجاب از دیدگاه امام خمینی(ره) - هادی - ۱۳۹۰-۱۰-۲۵

سلام فرزندان ایران سلام فرزندان جوین
800x600
اجبار حجاب از دیدگاه امام خمینی(ره)

ا
به گزارش شیعه آنلاین به نقل از البرز، بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی ، اجبار حجاب بانوان در اداره هاو سطح کشور را از اولویت های برنامه های فرهنگی نظام قرار دادند و ذره ای در این امر نرمش از خود نشان ندادند، چرا که بی حجابی و بی بندوباری را به حق ترفند استعمار برای تخدیر و به نابودی کشیدن نسل کشورها می دانستند.

[تصویر:  clip_image006.jpg]بنابر این از همان روزهای اوّل انقلاب به مسئولان دولت وقت، برای جلوگیری از بی حجابی نهیب زدند: «الآن وزارتخانه‏ها- این را مى‏گویم كه به دولت برسد، آنطورى كه براى من نقل مى‏كنند- باز همان صورت زمان طاغوت را دارد. وزارتخانه اسلامى نباید در آن معصیت بشود. در وزارتخانه‏هاى اسلامى نباید زنهاى (بى حجاب) بیایند؛ زنها بروند اما با حجاب باشند. مانعى ندارد بروند؛ اما كار بكنند، لكن با حجاب شرعى باشند، با حفظ جهات شرعى باشند.» صحیفه نور ج‏6 329

امام خمینی (ره) چادر را حجاب برتر می دانستند و در خاطره یکی از همراهان امام راحل در «نوفل لوشاتو » می‌خوانیم: «در مورد حجاب هم وقتی از فرانسه آمدم، هنوز با مانتو و شلوار و مقنعه بودم. یک بار در مهران، پایم صدمه دید و من با عصا و با همان مانتو و شلوار خدمت امام رفتم تا گزارش بدهم. امام فرمودند: اگر چادر ندارید، بگویم احمد برایتان بخرد. عرض کردم: نه حاج آقا! چون به کوه می‌رفتم و اسلحه روی دوشم بود و فشنگ به کمرم و قمقمه به پهلویم و گاهی هم باید سه‌پایه تیربار را روی دوش می‌گرفتم، چادر سرکردن برایم دشوار بود. فرمودند: چادر برای زن بهتر است. من از آن روز چادر سر کردم.»

مصاحبهء سایت ساجد با طاهره حدیده چی:حضرت امام(ره) راحل اگر چه چادر را حجاب کاملی می دانستند ولی پوشش های مشابه چادر ـ مانند مانتو گشاد ـ که موجب مفسده نمی شود را نیز کافی می دانستند و قائل بودند که اگر قرار باشد پوشش بانوان همراه با مفسده و خلاف اخلاق باشد باید از آن در جامعه جلوگیری شود همانطور که در پاریس در پاسخ خبرنگاران و بانوان محجبی که درباره میزان حجاب در ایران از ایشان سؤال کردند؛ فرمودند: «آرى در اسلام زن باید حجاب داشته باشد، ولى لازم نیست كه چادر باشد. بلكه زن مى‏تواند هر لباسى را كه حجابش را به وجود آورد اختیار كند. ما نمى‏توانیم و اسلام نمى‏خواهد كه زن به عنوان یك شى ء و یك عروسك در دست ما باشد. اسلام مى‏خواهد شخصیت زن را حفظ كند و از او انسانى جدى و كارآمد بسازد. ما هرگز اجازه نمى‏دهیم تا زنان فقط شیئى براى مردان و آلت هوسرانى باشند .»

حجاب و رشد روانی- اجتماعی

[تصویر:  clip_image002.gif]
ریحانه
[تصویر:  clip_image004.gif]
شنبه هجدهم تیر 1390
یکی از نتایج مهم حجاب و پوشیدگی که در سلامت روانی زن تأثیر مستقیم دارد، بلوغ و تکامل روانی و شخصیتی زن است. یکی از روانشناسان بین نتایج حجاب و عوامل بلوغ روانی در زن مقایسهای انجام داده و به نتایج جالبی رسیده است. او در کتاب خود مینویسد که بیشتر روانشناسان مانند فروید، اریک فروم، پیاژه، کولبرگ، اریکسون و غیره مراحل و ادوار تکامل روانی انسان را به پنج دوره تقسیم کرده اند این مراحل عبارتاند از
:1. مرحلهی گیرندگی غیر فعّال؛ 2. مرحلهی گیرندگی فعّال یا رشد احساسهای بچهگانه؛ 3. مرحله رشد عضلانی؛ مرحلهی تحرّک و آغاز تشخیص هویت یا دوران نهان تناسلی؛ 5. مرحلهی کمال هویت زنان یا مردان.
نویسنده در ادامه، به توضیحاتی در مورد ویژگیهای این مراحل میپردازد؛ ولی از آن جا که فقط مرحلهی چهارم و پنجم مربوط به بحث حجاب میشود، ما نیز به توضیح این دو مرحله بسنده میکنیم.


[تصویر:  clip_image008.jpg]
مرحلهی چهارم، مرحلهی تحرک یا دوران نهان تناسلی نام دارد که مهمترین مرحله در بازشناسی اثر حجاب است. در سه مرحلهی قبل، بین پسر و دختر تمایز چندانی وجود ندارد؛ ولی با شروع این مرحله، جدایی دو جنس در حالتهای روانی و بروز شخصیت آغاز میشود. در این مرحله تفاوت پسران با دختران، در نحوهی سلوک اجتماعی یا برخورد با اشیای بیرونی و محیط پیرامون خویش است. پسران معمولاً حالت تهاجمی، ستیزهجویی و نیز تمایل آشکار برای تسلط بر دیگران از خود نشان میدهند و در نتیجه به افرادی خود رای، کله شق و دارای خویی آمرانه و تقلید از بزرگسالان تبدیل میشوند؛ اما به عکس دختران حالت جذب و انقیاد و قدرت جلب توجه آشکار میشود و در نتیجه، علاقه به پوشیدن لباسهای زیبا، آرایش کردن، با عشوه سخن گفتن، با ناز قدم برداشتن و بروز حالتهای مادرانه در آنان طبیعی است.
مرحله پنجم، مرحله تکامل بلوغ و تعیین هویت انسانی است. در این مرحله، پسران و دختران ویژگیهای بلوغ و هویت انسانی خود را ظاهر میسازند. مردان، صفتهایی مانند آرامش، پذیرش و صبر را به ویژگیهای پیشین خود اضافه میکنند و به جای تسلط بر همه چیز و از جمله همهی زنان، میل به تسلط بر زندگی و خانوادهی خود را دارند. زنان نیز به جای تمایل به جذب همهی مردان و صرف تمام وقت و نیروی حیاتی در این راه، تنها به یک مرد (نامزد، شوهر) توجه کرده و بقیه تواناییهای جسمی و روحی خود را صرف سازندگی میکنند.

نویسنده، در مورد نتایج اختلال در مرحله چهارم میگوید: در مرحلهی چهارم، ممکن است دو نوع اختلال به وجود اید. نخست، عوض شدن نقش پسر و دختر که خطر همجنسخواهی از همینجا به وجود میاید، و دوم، تثبیت در این مرحله و متوقف شدن رشد شخصیت است که باعث میشود پسران همیشه تشنهی قدرت و خواهان تسلط بر دیگران بوده و دختران به موجوداتی کاملاً گیرنده تبدیل شده، همیشه اسیر توجهی دیگران باشند. اینان همواره مجبورند پذیرش خود را به خویشتن و دیگران اثبات کنند؛ از این روی چنین زنانی از سازندگی و به ویژه استقلال شخصیت باز میمانند.
متأسفانه امروز در بیشتر جوامع بشری، این توقف شخصیت به عناوین مختلف تشویق و تبلیغ میشود. عرضه کردن زنان بی بند و بار و عشوه فروش بر پردهی سینما یا تلویزیون و امثال آن و الگو کردن آنان، یا نمایش شخصیتهای کاذبی که به سرعت آدم میکشند و بر تصاحب زنان بسیار و نداشتن همسر و ویرانگری میبالند، از بدترین نمونههایی هستند که دختران و پسران را از رشد و رسیدن به مرحلهی بلوغ روانی باز میدارد.
نویسنده در ادامه، به بیان بعضی از نتایج فردی و اجتماعی فرهنگ ابتذال میپردازد و میگوید: زنان و مردانی که از چنین فرهنگی تأثیر میپذیرند، همیشه از زوال قدرتِ جلب و نفوذ، نگران و ناراضیاند، به شدت از روزگار پیری میهراسند و عطش رنجآور آنها برای پیروزی خاموش شدنی نیست. چنین زنان و مردانی، به طور طبیعی طعم محبت واقعی را نچشیدهاند و مجالی برای مهرورزی، عشق و قبول مسئولیت ندارند. شاید به همین دلیل است که اکنون بیش از 63 درصد خانوادههای آمریکایی تک والدی هستند؛ زیرا لازمهی زندگی مشترک گذشت، قبول مسؤولیت، مهرورزی و محبت انسانی است و چنین ویژگیهایی با ایدهآلها و نمونههای عرض شده در آن جامعه که هنری جز نفوذ بر دیگران و جلب توجه آنها ندارند، در تعارض است. زندگی خانوادگی، نه مکانی است برای تصاحب همهی زنان، و نه مجالی برای جلب توجه همهی مردان.
در مقابل، زنانی که به مرحلهی تکامل و بلوغ روانی رسیدهاند، زنانی سازنده، دانشمند، ایثارگر و خدمتگزارند و در تمام جوامع از این سبکسریها به دور بوده، در زندگی و سلوک اجتماعی به مراتب از دیگر زنان، سادهتر زیسته و شخصیت بالغ آنها اسیر جلب کردن دیگران نیست. آنها لباسهای جلف نمیپوشند، کمتر از دیگران در انظار آرایش میکنند و عموماً در زندگی خانوادگی موفقاند.
بنابراین، فاصله گرفتن جامعه از فرهنگ حجاب و رعآیت نکردن حریم بین زن و مرد، عامل بسیاری از مشکلات روانی و اجتماعی برای افراد، به ویژه زنان است؛ چنان که نویسنده در ادامه میگوید: «هر چه زنان و دختران در استفاده از وسائل آرایش و زیبایی بیشتر افراط کنند، عطش آنها در خودنمایی و جلب توجه دیگران بیشتر میشود، و وابستگی و بی ارادگیشان شدیدتر میگردد. روشن است که این روند به خودی خود نفاق، کرنش، قبول اسارت، سبکسری، از خود بیگانگی، بی تفاوتی به دیگر مسائل انسانی، سطحی بودن در اندیشه و عمل، احساس دلتنگی و بالاخره در روزگار میانسالی و پیری، اندوه و رنج پایانپذیری را به ارمغان خواهد آورد و با سپید شدن هر تار مو و آشکار شدن هر خطی بر چهره، گویی ذخیرهی حیاتی این گونه زنان پایان میپذیرد؛ زیرا از تنها وسیلهی دلگرمی و امید برای زندگی، چیزی باقی نمانده است.»

این نویسنده سپس به تأثیر رعآیت حجاب در رشد و تکامل شخصیت زن پرداخته و میگوید: «در برابر این توصیهها، ادیان توحیدی نیز شیوهای توصیه کردهاند. یکی از مؤثرترین روشها برای رشد شخصیت زن و آزادی از قید وابستگی به جلب توجه و خودنمایی، پوشیدگی و مستوری است. پوشیدگی برای دختران از زمره نیازهای اساسی برای رشد و بلوغ روانی در این مرحله است که باید در دوران نوجوانی تأمین شود. دختران با مستور نگه داشتن خویش به غیر از محدودهی خانواده، در حقیقت اختصاصی بودن جلب توجه دیگران را میآموزند تا بعدها نیز از این گیرندگی و جذابیت در محدودهی خانواده به طور سازنده استفاده کنند و این نهاد مقدس را تحکیم بخشند. این تمرین (حجاب) در حقیقت تعدیلی است در برابر خواست طبیعی، اما خامِ مرحلهی چهارم رشد که اقتضای آن جذب و گیرندگی بود. پوشیدگی دختران همانند رفتن به مدرسه در یک صبح سرد و زمستانی است که طبیعتاً با قبول رنج و تحمل فشار همراه است، اما برای هرز نرفتن نیروهای تعالیبخش و سازندهی نوجوانان دختر و بعدها زنان، ضروری است؛ چنان که آیت حجاب نیز بدان اشاره کرده است».

نویسنده در پایان، زنان و دختران را متوجه ارزشهای واقعی خود کرده و میگوید: «مواهب خداوند به زنان تنها زیبایی ظاهری نیست که با پایان یافتن آن، زن به پایان نقش خود در حیات اجتماعی نزدیک شود؛ ارزش زنان به کسب کمالات و فضیلتهای اخلاقی و انسانی و جلب رضای خداوند متعال است، نه اصرار بیهوده بر جلب توجه دیگران؛ متأسفانه بزرگترین بازندهی این بازی، زنان خواهند بود.»






________________
کاش از





دلبر نشانی داشتیم / بر سر کویش مکانی داشتیم

از برای مهدی صاحب الزمان





/
کاش در دل جمکرانی داشتیم

پيام پيامبر ترجمه‏فارسى 423 38 حجاب ..... ص : 421
38
حجاب‏
1-
از أم سلمه





روايت شده است كه گفت: در حضور رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله بودم و ميمونه نيز





نزد آن حضرت بود. و ابن ام مكتوم پيش آمد- و اين واقعه زمانى اتّفاق افتاد كه به





حجاب فرمان يافته بوديم- و رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: «از او حجاب





برگيريد». و عرض كرديم: اى رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله، آيا او نابينا نيست كه





نه ما را مى‏بيند و نه مى‏شناسد: پيامبر اكرم (ص) فرمود: «آيا شما هم نابينا هستيد؟





آيا او را نمى‏بينيد؟». 2- رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: «دو گروه از





دوزخيان هستند كه [همچون‏] آنها نديده‏ام، گروهى كه تازيانه‏هايى چون دم گاو با خود





دارند و با آن مردم را مى‏زنند و زنانى نيمه عريان،كه خود بى‏راهند و ديگران را هم





از راه بى‏راه مى‏كنند، سرهايشان مانند كوهان شتر «بختى» متمايل است، وارد بهشت





نمى‏شوند و بويش را در نمى‏يابند، حال آنكه بويش از چنين و چنان مسيرى قابل درك





است





»

_________________
عمریست که از حضور او جا ماندیم در





غربت سرد خویش تنها ماندیم
او منتظر ماست که ما برگردیم ماییم که در غیبت کبری





ماندیم


1-
از أم سلمه روايت شده است كه گفت: در حضور رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله





بودم و ميمونه نيز نزد آن حضرت بود. و ابن ام مكتوم پيش آمد- و اين واقعه زمانى





اتّفاق افتاد كه به حجاب فرمان يافته بوديم- و رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله





فرمود: «از او حجاب برگيريد». و عرض كرديم: اى رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله،





آيا او نابينا نيست كه نه ما را مى‏بيند و نه مى‏شناسد: پيامبر اكرم (ص) فرمود





: «
آيا شما هم نابينا هستيد؟ آيا او را نمى‏بينيد؟». 2- رسول خدا صلّى اللَّه عليه و





آله فرمود: «دو گروه از دوزخيان هستند كه [همچون‏] آنها نديده‏ام، گروهى كه





تازيانه‏هايى چون دم گاو با خود دارند و با آن مردم را مى‏زنند و زنانى نيمه





عريان،كه خود بى‏راهند و ديگران را هم از راه بى‏راه مى‏كنند، سرهايشان مانند كوهان





شتر «بختى» متمايل است، وارد بهشت نمى‏شوند و بويش را در نمى‏يابند، حال آنكه بويش





از چنين و چنان مسيرى قابل درك است





»









1)
رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمود:«زنان در خانه به





جايي که بر کوچه و بازار اشراف داشته باشند نروند، چرا که نگاه مردان به آنها خيره





مي‌شود. به آنان سوره نور را بياموزيد چون در اين سوره از تحريم و عقوبت زنا و نيز





از اجتناب نگاه به نامحرم سخن به ميان آمده است







2)
اميرالمومنين عليه





السلام در وصيت خود به امام حسن مجتبي عليه السلام فرمود:«با پوشش و حجابي که براي





همسرانت قرار مي‌دهي، چشم آنان را از هوس و حرام بازمي‌داري، چرا که حجاب براي آنها





ثبات بيشتري به ارمغان مي آورد. از خروج بي‌حساب و بي‌رويه زنان جلوگيري کن، زيرا





مفاسدي دارد؛ و اگر مي‌تواني، کاري کن که همسرانت غير از تو را نشناسند و با مردان





رفت و آمد نداشته باشند





...»


_________________
گفتم: چرا قلبم دگر بر تار زلفت گیر





نیست؟,,سر به زیر افکند و گفت:خود کرده را تدبیر نیست
اشکی به زیر مقدمش





انداختم,رحمی کند ,,گفتا:که اشک بی ورع ,در رتبه ی تاثیر نیست






گفتم:که دیگرگویی





یا,افتاده ام از چشم تو ,, باغم نگاهم کرد و گفت:مهدی ز نوکر سیر نیست








_________________
باز هم





آدینه ای آمد ولی





مهدی





کجاست؟ یک نقر می گفت





مهدی





جمعه ها در کربلاست





....








RE: اجبار حجاب از دیدگاه امام خمینی(ره) - هادی - ۱۳۹۰-۱۱-۱۹

سلام فرزندان ایران سلام فرزندان جوین
برای تعجیل ظهور صلوات