مشاوره خانواده آنلاین رایگان عطاملک
بشارت ظهور منجی در ادیان مختلف - نسخه‌ی قابل چاپ

+- مشاوره خانواده آنلاین رایگان عطاملک (https://atamalek.ir)
+-- انجمن: حیات طیبه (https://atamalek.ir/forum-15.html)
+--- انجمن: سمت خدا (https://atamalek.ir/forum-17.html)
+---- انجمن: مهدویت و آخرالزمان (https://atamalek.ir/forum-16.html)
+---- موضوع: بشارت ظهور منجی در ادیان مختلف (/thread-2103.html)



بشارت ظهور منجی در ادیان مختلف - ADMIN - ۱۳۹۰-۱۲-۲۸

در ادياندر كتاب «دادتگ» كه از كتب مقدّسة برهمائيان است، بشارت ظهور منجي چنين آمده است: بعد از آنكه مسلماني به هم رسد، در آخرالزّمان و اسلام در ميان مسلمانان از ظلم ظالمان و فسق عالمان و تعدّي حاكمان و رياي زاهدان و بي‌ديانتي امينان و حسد حاسدان برطرف شود و به جز نام از آن چيزي نماند و دنيا مملوّ از ظلم و ستم شود و پادشاهان، ظالم و بي‌رحم شوند و رعيّت بي‌انصاف گردند و در تخريب يكديگر كوشند و عالم را كفر و ضلالت و فساد بگيرد، دست حق به درآيد و جانشين آخر ممتاطا (محمّد) ظهور كند و مشرق و مغرب عالم را بگيرد و بگردد همه جا (همة جهان را) و بسيار كسان را بكشد و خلايق را هدايت كند ... و غير از حقّ و راستي از كسي قبول نكند.1






در كتاب «باسك» كه از كتب مقدّسة هندوهاست چنين آمده است: دور دنيا تمام شود به پادشاه عادلي در آخرالزّمان كه پيشواي ملائكه و پريان و آدميان باشد و حقّ و راستي با او باشد و آنچه در دريا و زمين‌ها و كوه‌ها پنهان باشد، همه را به دست آورد و از آسمان‌ها و زمين و آنچه باشد، خبر دهد و از او بزرگ‌تر كسي به دنيا نيايد.2
در كتاب جوكيان هندو دربارة بشارت ظهور منجي و رجعت گروهي از اموات در دوران حكومت عدالت‌گستر آن حضرت چنين آمده است: آخر دنيا به كسي برگردد كه خدا را دوست مي‌دارد و از بندگان خاصّ او باشد و نام او خجسته و فرخنده باشد. خلق را كه در دين‌ها اختراع كرده و حقّ خدا و پيامبر را پايمال كرده‌اند، همه را زنده گرداند و بسوزاند و عالم را نو گرداند و هر بدي را سزا دهد و يك كرور دولت او باشد.3
در كتاب «ريگ ودا» كه يكي از كتب مقدّس هند است، بشارت ظهور حضرت وليّ عصر(ع) چنين آمده است: ويشنو (نجات دهنده) در ميان مردم ظاهر مي‌گردد... او از همه قوي‌تر و نيرومندتر است ... در يك دست او شمشيري به مانند ستارة دنباله‌دار و در دست ديگر انگشتري درخشنده دارد (خاتم سليمان). هنگام ظهور وي، خورشيد و ماه تاريك شده و زمين خواهد لرزيد.
در كتاب «اوپانيشاد» كه يكي از منابع معتبر هندوها به شمار مي‌آيد، بشارت ظهور منجي چنين آمده است: اين مظهر ويشنو (مظهر دهم) در انقضاي كلّي يا عصر آهن، سوار بر يك اسب سفيد، در حالي كه شمشير برهنة درخشاني به صورت ستارة دنباله دار در دست دارد ظاهر مي‌شود و شريران را به طور کامل هلاك مي‌سازد و خلقت را از نو تجديد و پاكي را رجعت خواهد داد... اين مظهر دهم، در انقضاي عالم ظهور خواهد نمود.4
و در كتاب «پاتيكل» هندوها آمده است: چون مدّت روز تمام شود، دنياي كهنه نو شود و زنده گردد و صاحب ملك تازه، پيدا شود؛ از فرزندان دو پيشواي بزرگ جهان كه يكي «ناموس آخرالزّمان» و ديگري «صدّيق اكبر» يعني وصيّ بزرگتر وي كه «پشن» نام دارد. نام آن صاحب ملك تازه «راهنما» است. به حق پادشاه شود و خليفة «رام» باشد و حكم براند و او را معجزة بسيار باشد. هر كه پناه به او برد و دين پدران او را اختيار كند، سرخ روي باشد در نزد رام و دولت او بسيار كشيده شود و عمر او از فرزندان «ناموس اكبر» بیشتر باشد و آخر دنيا به او تمام شود و از ساحل درياي محيط و جزاير سرانديب و قبر آدم و از جبال القمر تا شمال هيكل زهره تا سيف البحر و اقيانوس را مسخّر گرداند و بتخانة سومنات را خراب كند و جگرنات به فرمان او به سخن آيد و به خاك افتد. پس آن را بشكند و به درياي اعظم اندازد و هر بتي هر جا كه باشد، بشكند.5
جگرنات بتي است كه هندوها مظهر خدا مي‌دانند. بت‌ها به فرمان حضرت قائم(ع)، لفظ «لا اله الّا الله، محمّد رسول الله» را بر لب جاري و بر زمين سقوط خواهند كرد.
و در كتاب «ديد» هندوها آمده: پس از خرابيِ دنيا، پادشاهي در آخرالزّمان آشكار گردد كه پيشواي خلايق باشد و نام او منصور باشد و تمام عالم را بگيرد و به دين خود درآورد و همه كس از مؤمن و كافر را بشناسد و هر چه از خدا خواهد برآيد.
و در كتاب «شاكموني» نيز كه از كتب مقدّس هندوهاست آمده است: پادشاهي و دولت دنيا به فرزند سيّد خلايق دو جهان؛ کشنِ بزرگوار (حضرت خاتم الانبياء) تمام شود و او كسي باشد كه بر كوه‌هاي مشرق و مغرب جهان حكم براند و بر ابرها سوار شود و فرشتگان كاركنان او باشند... دين خدا يك دين شده و زنده گردد و نام او ايستاده و خداشناس باشد.
در 35 بخش از مزامير 150 گانة زبور حضرت داوود(ع) به ظهور منجي نهايي اشاراتي شده است، مانند: ... قوم ها را به انصاف داوري خواهد كرد. آسمان شادي كند و زمين مسرور گردد. دريا و پري آن غرّش نمايند. صحرا و هر چه در آن است به وجد آيد. آنگاه تمام درختان جنگل ترنّم خواهند نمود، به حضور خداوند؛ زيرا كه مي‌آيد؛ زيرا كه براي داوري جهان مي‌آيد. ربع مسكون را به انصاف داوري خواهد كرد و قوم‌ها را به امانت خود... قوم‌هاي بسياري را تنبيه خواهد كرد. (از آن پس) امّتي بر امّتي شمشير نخواهد كشيد و بار ديگر جنگ را نخواهند آموخت.
... و زود است كه در دولت او، حجّتي ظاهر شود كه عدل و قسط را زياد مي‌نمايد تا وقتي كه ماه زايل شود و در بحر و از وادي به سوي آنچه در روي بسيط ارض است، حكومت می‌کند و عالم به خاطر او منعطف مي‌شود و لشكر پاي او را مي‌بوسد و به دندان مي‌گيرند... و براي او از طرف سلاطين عرب و عجم پيشكشي آورده مي‌شود و او را سجده مي‌نمايند و جميع پادشاهان روي زمين او را ثنا مي‌گويند و ملوك عجم نزد او هستند.
شريران منقطع خواهند شد؛ امّا منتظران خداوند، وارث زمين خواهند بود. هان، پس از اندك زماني شريري در مكانش نخواهد بود.6 تأمّل خواهي كرد؛ ولي شريري نخواهد بود. حليمان وارث زمين خواهند شد و از فراوانيِ سلامتي بهره‌مند خواهند گرديد.
و در بشارت‌هاي «كتاب اشعياي نبي» (باب يازدهم عهد قديم) چنين آمده است: برگزيدگان من، از عمل دست‌هاي خود تمتّع خواهند برد، زحمت بيجا نخواهند كشيد، اولاد به جهت اضطراب نخواهند زاييد؛ زيرا كه اولاد بركت يافتگان خداوند هستند و ذريّة ايشان با ايشانند و قبل از آنكه بخوانند، من جواب خواهم داد و پيش از آنكه سخن گويند، من خواهم شنيد.گرگ و برّه با هم خواهند چريد و شير مثل گاو كاه خواهد خورد. خوراك مار خاك خواهد بود. خداوند مي‌گويد كه در تمامي كوه مقدّس من ضرر نخواهند رسانيد و فساد نخواهند كرد.7
و در سيمان اوّل از «كتاب صفيناي نبي» آمده: روز خدا نزديك شد و آن روز تلخ خواهد بود و در آن روزِ دلتنگي و پريشان احوالي، دلير مضطرب خواهد شد و با دو صداي عظيم همراه خواهد بود و در شهرهاي آباد و با كنگره‌هاي بلند، مردم به جهت عصيان در برابر خدا مانند نابينايان راه خواهند رفت. و خون ايشان در زمين ريخته شده و بدن‌هايشان مثل سرگين پايمال خواهد شد و نقره و طلاي آنها، ايشان را خلاص نخواهد ساخت.
و نيز در سيمانِ سومِ آن كتاب آمده: به جهت جمع كردن همة قوم ها بر شريعت خود، با ريختن غضب بر ايشان، همة پادشاهان را برطرف خواهم نمود و گرماي خشم من همه را خواهد سوزاند.
و بعد از آن فقره مي‌فرمايد: آن وقت لب‌هاي همة قوم‌ها را براي گفتنِ «به نام خدا» پاكيزه مي‌گردانم و عبادت كردن ايشان به يك روش خواهد بود.
در «كتاب دانيال نبي» نيز بشارت ظهور حضرت مهدي(ع) مطابق بشارات انبياي گذشته، چنين آمده است: ...امير عظيمي كه براي پسران قوم تو ايستاده (قائم) است، خواهد برخاست و چنان زمان تنگي خواهد شد كه از زمانی كه امّتي به وجود آمده است تا امروز نبوده و در آن زمان هر يك از قوم تو كه در دفتر مكتوب يافت شود، رستگار خواهد شد و بسياري از آناني كه در خاك زمين خوابيده‌اند، بيدار خواهند شد؛ امّا اينان به علّت حيات جاوداني و آنان به علّت خجالت و حقارت جاوداني و حكيمان مثل روشنايي افلاك خواهند درخشيد و آناني كه بسياري را به راه عدالت رهبري مي‌نمايند؛ مانند ستارگان خواهند بود تا ابدالآباد. امّا تو اي دانيال، كلام را مخفي دار و كتاب را تا زمان آخر مُهر كن. بسياري به سرعت تردّد خواهند نمود و علم افزوده خواهد گرديد... خوشا به حال آن كس كه انتظار كشد.8
در «انجيل متّي» آمده است: ...و چون عيسي به كوه زيتون نشسته بود، شاگردانش در خلوت نزد وي آمده و گفتند: به ما بگو كه اين امور كي واقع مي‌شود و نشان آمدن تو و انقضاي عالم چيست؟ عيسي گفت: زنهار كسي شما را گمراه نكند. از آن رو كه بسي به نام من آمده، خواهند گفت كه من مسيح هستم و بسياري را گمراه خواهند كرد. چون اخبار جنگ‌ها و فسادها را بشنويد، مضطرب نشويد؛ زيرا كه وقوع اين امور ضروريست. قومي با قومي و ملّتي با ملّتي مقاومت خواهند كرد. زلزله‌هاي عظيم و قحطي‌ها و وباها و چيزهاي هولناك پديد خواهد آمد ...آنگاه اگر كسي به شما گويد: اينك مسيح در اينجا يا آنجاست باور مكنيد؛ زيرا كه مسيحان دجّال و انبياي دروغگو ظاهر شده و معجزات عظيم چنان خواهند نمود كه اگر ممكن بود برگزيدگان را نيز گمراه می‌کردند. اينك شما را از پيش خبر دادم. پس اگر به شما گويند [پسر انسان] اينك در صحراست؛ بيرون مرويد، يا آنكه در خلوت است؛ باور مكنيد؛ زيرا همچنان كه برق از مشرق ساطع شده تا به مغرب ظاهر مي‌شود، ظهور «پسر انسان» نيز چنين خواهد شد... و فوراً پس از مصيبت آن ايّام، آفتاب تاريك گردد و ماه نور ندهد و ستارگان فرو ريزند از آسمان و قوّت افلاك متزلزل گردد. آنگاه علامت پسر انسان در آسمان پديد آید و آنگاه عدالت بر انسان پديد آید و آن وقت جميع طوايف زمين، سينه زني كنند و پسر انسان را ببينند كه بر ابرهاي آسمان با قوّت و جلال عظيم مي‌آيد ...امّا از آن روز و ساعت هيچ كس اطّلاع ندارد حتّي ملائكة آسمان9... ليكن چنان كه ايّام نوح [قطعی] بود، ظهور پسر انسان نيز چنان خواهد بود... پس بيدار باشيد... زيرا در ساعتي كه گمان نبريد، پسر انسان مي‌آيد...10.
پسر انسان هشتاد بار در عهد جديد ذكر شده است كه تنها سي موردِ آن با حضرت عيسي(ع) قابل تطبيق است و پنجاه مورد آن از مصلح و نجات دهنده‌اي سخن مي‌گويد كه در آخرالزّمان ظهور خواهد كرد.
در انجيل لوقا آمده است: كمرهاي خود را بسته، چراغ‌هاي خود را افروخته بداريد و شما مانند كساني باشيد كه انتظار آقاي خود را مي‌كشند كه چه وقت مراجعت كند، تا هر وقت آيد و در را كوبد، بي درنگ در را براي او باز كنند. خوشا به حال آن غلامان كه آقاي ايشان چون آيد ايشان را بيدار يابد ... پس شما نيز مستعد باشيد؛ زيرا در ساعتي كه گمان نمي بريد، پسر انسان مي‌آيد.11
چون شهر بيت المقدّس به لشكرها محاصره شود، بدانيد كه نابودي آن فرا رسيده است ... در دل‌هاي خود قرار دهيد كه براي حجّت آوردن بيشتر انديشه نكنيد. در آفتاب و ماه و ستارگان علاماتی خواهد بود و بر زمين تنگي و حيرت از براي امّت‌ها روي خواهد نمود به سبب شوريدن دريا و امواجش و دل‌هاي مردم ضعف خواهد كرد از خوف و انتظار آن وقايعي كه بر ربع مسكون ظاهر مي‌شود؛ زيرا قوّت آسمان متزلزل خواهد شد. چون ببينيد كه اين امور واقع مي‌شود، بدانيد كه ملكوت خدا نزديك شده است. پس خود را حفظ كنيد. مبادا دل‌هاي شما از پرخوري و مستي و انديشه‌هاي دنيوي سنگين گردد و آن روز ناگهان بر شما در آيد؛ زيرا كه مثل دامي بر همة ساکنان روي زمين خواهد آمد. پس در هر وقت دعا كرده تا شايستة آن شويد كه از جميع اين امور كه واقع خواهد شد، نجات يابيد و در حضور مسيح بايستيد.
مسيح(ع) هشدار داد كه شرايط پيش از وقوع «آشفتگي بزرگ» شبيه شرايط پيش از طوفان نوح خواهد بود. هنگامي كه نوح(ع) در ميان صحرا كار ساخت كشتي را به پايان مي‌برد، قوم او در كمال امنيّت و آرامش به فسق و فجور خويش مشغول بودند و او را به علّت ساختن كشتي در ميان صحرا ريشخند مي‌كردند.
در آيين زرتشت نيز اعتقاد بر اين است كه: «پايان جهان نزديك است و ظهور زرتشت، آغاز سومين و آخرين دورة سه هزار سالة جهان است. پس از آنكه در زمان‌هاي مختلف سه پيامبر ظهور كنند و تعليمات او را در سراسر جهان منتشر سازند، روز بازپسين فرا مي‌رسد و اهريمن و تمام نيروهاي شرّ وي از ميان مي‌رود. در آن هنگام ارواح پاكيزه زندگي تازه‌اي را در جهاني خالي از شرّ، تاريكي، درد و رنج آغاز مي‌كنند.
ظهور زرتشت 600 يا1000سال قبل از ميلاد مسيح(ع) تخمين زده شده است و سه پيامبري كه زرتشت پس از خويش از آنان ياد كرده است، حضرت مسيح(ع) و حضرت محمّد(ص) از پيامبران الهي و سومين شخصيّت نيز منجيّ موعود(عج) مي‌باشد.
در كتاب «زند» كه از كتب مقدّس زرتشتيان است؛ چنين آمده: لشكر اهريمنان با ايزدان (نيروهاي نيكي) دائم در روي خاكدان (زمين) محاربه و كشمكش دارند و غالباً پيروزي با اهريمنان باشد؛ امّا نه به طوري كه بتوانند ايزدان را محو و منقرض سازند، چه در هنگام تنگي، از جانب اهورامزدا كه خداي آسمان است، به ايزدان ياري مي‌رسد و محاربة ايشان نُه هزار سال طول مي‌كشد. آنگاه پيروزي بزرگ از طرف ايزدان مي‌شود و اهريمنان را منقرض مي‌سازند. تمام اقتدار اهريمنان در زمين است و در آسمان راه ندارند و بعد از پيروزي ايزدان و برانداختن تبار اهريمنان، عالم كيهان به سعادت اصلي خود رسيده، بني آدم بر تخت نيكبختي خواهند نشست.
زرتشت، كلّ مدّت حيات بشر بر زمين را حدود ده هزار سال مي‌داند كه شامل سه دورة سه هزار سالة جدال نيروهاي نيكي با نيروهاي اهريمني و يك دورة هزار سالة چيرگيِ مطلق نيروهاي نيكي است.
در كتاب «زند بهمن يسن»، شرح كتاب «اوستا»، كلام جاماسب را از قول استادش زرتشت اين چنين نقل مي‌كند: قبل از ظهور سوشيانس خلف وعده، دروغ، بي‌ديني و بي بندوباري در عالم گسترش مي‌يابد، مردم از خداوند دور شده و ظلم و فساد عالم را فرا مي‌گيرد. اين امور احوال عالم را دگرگون كرده و زمينه را براي ظهور منجيّ جهاني فراهم مي‌آورد و علائمي كه هنگام ظهور اتّفاق مي‌افتد، عبارت است از: حادثة عجيب و غريبي در آسمان ظاهر مي‌شود كه دلالت بر آمدنِ خردشهر ايزد دارد. ملائكه از طرف مشرق و مغرب به اذن او فرستاده مي‌شوند تا خبرها و اعلان‌ها را به عالم برسانند.
و نيز در كتاب زند بهمن يسن مي‌خوانيم: ... و بعد از آن، سوشيانس، عالم را پاك خواهد نمود. آنگاه قيامت بر پا خواهد شد.
و باز در «جاماسب نامه» آمده است: پيغمبر عرب، خاتم پيامبران باشد كه در ميان كوه‌هاي مكّه پيدا شود و بر شتر نشيند و قوم او شترسواران خواهند بود و با بندگان خود غذا خورَد و به روش بندگان نشيند و او را سايه نباشد ( آن حضرت مانند حضرت رسول خدا(ص) سايه ندارد؛ زيرا خود منبعِ نور است) و دين او اشرف اديان باشد و كتاب او همة كتاب‌ها را باطل گرداند و دولت او پادشاهيِ عجم را بر باد دهد و دين مجوس و پهلوي را برطرف كند و نار سدير و آتشكده‌ها را خراب كند و تمام شود روزگار پيشداديان و كيانيان و ساسانيان و اشكانيان و از فرزندان دختر آن پيامبر كه خورشيد جهان است و دختر وي شاهِ زنان، كسي پادشاه شود، در دنيا به حكم يزدان كه جانشينِ آخر آن پيامبر باشد، در ميان دنيا كه مكّه باشد و دولت او به قيامت متصّل باشد و بعد از پادشاهيِ او دنيا تمام شود و آسمان جفت گردد و زمين در آب فرو رود و كوه‌ها پست شود و اهريمنِ كلان را كه ضدّ يزدان و بندة عاصي او باشد، بگيرد و در حبس كند و او را بكشد و نام مذهب او برهان قاطع باشد و حقّ باشد و خلايق را به يزدان بخواند و زنده گرداند خلق را از بدان و نيكان و نيكان را جزا دهد و بدان را سزا دهد و بسياري از خوبان و پيغمبران زنده شوند و از بدانِ گيتي، دشمنان خدا و كافران را زنده گرداند و از پادشاهان، اقوام خود را زنده كند كه فتنه‌ها در دين كرده باشند و خوبان بندگان يزدان را كشته باشند (خلفاي عبّاسي كه فرزندان عبّاس عموي پيامبر(ص) بوده‌اند و مسئوليّت قتل شش امام شيعه (عليهم السّلام) را بر عهده دارند) و همة پیروان اهريمن و تبهكاران را بكشد... و ظهور او در آخر دنيا باشد... و خروج او در آن زمان است كه تازيان بر فارسيان غالب شوند و شهرهاي عمّان خراب شود به دست سلطان تازيك، پس او خروج كند و جنگ كند و دجّال را... بكشد و برود و قسطنطنيه را بگيرد و عَلَم‌هاي ايمان و مسلماني در آنجا برپا كند و عصاي سرخ شبانان با هودار - كه موسي(ع) باشد - با او باشد و انگشتر و ديهيم سليمان با او باشد و جنّ و انس و ديوان و مرغان و درّندگان در فرمان او خواهند بود... و همة جهان را يك دين كند و دين گبري و زرتشتي نماند و پيغمبران خدا و حكيمان و پري‌زادگان و ديوان و مرغان و همة اصناف جانوران و ابرها و بادها و مردان سفيد‌رو در خدمت او باشند...12
مردي بيرون آيد از زمين تازيان از فرزندان هاشم، مردي بزرگ سر و بزرگ تن و بزرگ ساق و بر دين جدّ خويش بُود، با سپاه بسيار روي به ايران نهد وآباداني كند و زمين پر داد كند و از دادِ وي باشد كه گرگ با ميش آب خورَد و مردم بسيار شوند و عمر ديگر بار به درازي كشد و بازگردد؛ چنان كه مردي بُود كه او راپنجاه فرزند بُود نر و مادّه و كوه و دشت پر از مردم و پر از حيوان شود و همچون عروسي شود و همه كس به دين مهر آزماي باز آيند و جور و آشوب از جهان برخيزد؛ چنان كه فراموش كنند كه چون سلاح بايد داشتن و اگر وصف نيكويي آن كنم تلخ گردد اين زندگاني كه ما بدو اندريم.13
در زند و هومن يسن از ظهور شخصيّت فوق‌العادّه‌اي به نام سوشيانس (نجات دهندة بزرگ) خبر داده و دربارة نشانه‌هاي ظهور وي چنين مي‌گويد: نشانه‌هاي شگفت انگيزي در آسمان پديد آيد كه به ظهور منجيّ جهان دلالت مي‌كند و فرشتگاني از شرق و غرب به فرمان او فرستاده مي‌شوند و به همة دنيا پيام مي‌فرستند. آنگاه به مقاومت شريران در برابر او اشاره كرده و نويد مي‌دهد كه: سرانجام همگي در برابر او سر تعظيم فرود مي‌آورند.
رسول خدا(ص) فرمود: «اگر از عمر دنيا به جز يك روز باقي نماند، خداوند آن روز را به حدّي طولاني مي‌سازد تا اينكه مردي را كه از اهل بيت من و هم نام من است، برانگيزد كه زمين را پر از عدل و داد كند؛ چنان كه از ظلم و جور پر شده باشد.»
و فرمود: «...(مهدي) غيبتي دارد كه موجب تحيّر گردد تا جايي كه مردم از دين خود منحرف گردند، سپس مانند ستارة تاباني بدرخشد و زمين را پر از عدل و داد كند؛ چونان كه از ظلم و جور پر شده باشد.»
و سه بار فرمود: «شما را به قيام مهدي مژده مي‌دهم. هنگامي كه مردم به جان هم افتند و زلزلة سختي پديد آيد، او ظهور خواهد كرد. زمين را از عدل و داد پر كند؛ چونان كه از ظلم و جور پر شده باشد. دل‌هاي بندگان خدا را از عبادت لبريز نمايد و ساية عدلش همة آنها را فرا گيرد.»

ماهنامه موعود شماره 127

پي‌نوشت‌ها:
1. علائم الظهور كرمانی، ص 18؛ او خواهد آمد، ص 80.
2. بشارات عهدین، ص 246؛ علائم الظهور كرمانی، ص 18؛ لمعات النور فی كیفیـ[ الظهور، ج 1، ص 19، نور الانوار، ص 86، نور هفتم.
3. بشارات عهدین، ص 272؛ علائم الظهور كرمانی، ص 18.
4. اوپانیشاد، ترجمة محمّد داراشكوه (از متن سانسكریت)، ج 2، ص 637.
5. علائم الظهور كرمانی ص 17؛ لمعات شیرازی، ج 1، ص 18؛ نور الانوار، نور هفتم؛ بشارات عهدین، ص 246 به نقل از كتاب زبدة المعارف، ذخیرة الالباب و تذكرة الاولیاء.
6. عهد عتیق، كتاب مزامیر، مزمور 37، بندهای 9 ـ 38.
7. تورات، كتاب اشعیای نبی، باب 11، بندهای 1 ـ 10، ص 1548، كتاب مقدّس.
8. كتاب مقدّس، كتاب دانیال نبی، ص 1309، باب دوازدهم، بندهای 1 ـ 12.
9. انجيل متّي، فصل 24، بندهاي 27، 30، 35 ـ 36 و 45.
10. انجیل متی، ص 41، باب 24، بندهای 1 ـ 8، 23 ـ 29 ، 28 ـ 37 و 46.
11. انجیل لوقا، ص 116 باب 12، بندهای 35 و 36 و 40 ـ 37.
12. لمعات النور، ج 1، صص 23 ـ 25.
13. بشارت عهدين، ص 258.