مشاوره خانواده آنلاین رایگان عطاملک
حکومت بنی عباس درآخرالزمان - نسخه‌ی قابل چاپ

+- مشاوره خانواده آنلاین رایگان عطاملک (https://atamalek.ir)
+-- انجمن: حیات طیبه (https://atamalek.ir/forum-15.html)
+--- انجمن: سمت خدا (https://atamalek.ir/forum-17.html)
+---- انجمن: مهدویت و آخرالزمان (https://atamalek.ir/forum-16.html)
+---- موضوع: حکومت بنی عباس درآخرالزمان (/thread-2958.html)



حکومت بنی عباس درآخرالزمان - متین - ۱۳۹۱-۸-۱۷

حکومت بنی عباس درآخرالزمان
یکی از مهمترین و عجیبترین نشانه های نزدیک شدن زمان ظهور امام مهدی(علیه السلام) برپایی دوبارۀ حکومت بنی عبّاس، در ‏‏آخرالزمان، در مشرق زمین است.‏
حاکمان «بنی عبّاس» (فرزندان عبّاس)، سلسله‌ای از نوادگان عبّاس بن عبدالمطّلب، عموی رسول خدا(صلّی الله علیه وآله)، می ‏‏باشند که پس از خلفای اموی، برای نخستین بار به قدرت رسیدند و رهبری جهان اسلام و حکومت بر مسلمانان را در اختیار ‏‏گرفتند.‏ از عبّاسیان 37 نفر به حکومت رسیدند و نخستین آنان سفّاح است که در 132هـ.ق در کوفه بر تخت خلافت نشست و ‏آخرینشان ‏مستعصم می باشد که در 656 هـ.ق در بغداد به دست نیروهای هولاکوخان مغول کشته شد. با کشته شدن مستعصم، ‏خلافت 524 ‏سالۀ عبّاسیان که با ستم و فساد بسیار همراه بود، به پایان رسید و فقط نامی از آن در تاریخ باقی ماند.‏
عبدالله بن ابو الأشعث لیثی گفته است:‏ برای بنی عبّاس دو پرچم خارج خواهد شد: نخستینِ آن دو آغازش یاری (آسانی) و انجامش ‏سنگینی (سختی) است؛ یاری اش نکنند(2) و خدا آن را یاری نکند، و دیگری ابتدایش سنگینی و پایانش کفر است؛ یاری اش نکنند ‏و خدا آن را یاری نکند(3).‏
امام موسی کاظم(علیه السلام) که دوران امامتش معاصر با چهار خلیفۀ عبّاسی بود، فرمود:‏ حکومت بنی عبّاس نیرنگ و ‏پنهانکاری است. از میان می رود تا آنجا که گفته می شود: از آن چیزی باقی نمانده است، سپس نوسازی می گردد تا آنجا که گفته ‏می شود: چیزی از آن نگذشته است(4).‏
با توجّه به آنکه ما در دورۀ آخرالزمان به سر می بریم، نگارنده شایسته می داند از سرّی از اسرار آیات قرآن کریم که تا کنون بر ‏‏مفسّرین قرآن و پژوهشگران در اخبار آخرالزمان پوشیده مانده بود، پرده بردارد، و آن راز، خبردادن یکی از آیات قرآن کریم از ‏‏برپایی دولت بنی عبّاس در سالهای نزدیک به ظهور امام مهدی(علیه السلام) است.‏

جابر بن یزید جعُفی از امام صادق(علیه السلام)، در بارۀ تأویل آیات سورۀ فجر، چنین روایت کرده است:‏ سخن خدای متعالی: ‏‏«والفجر» (سوگند به سپیده دم) همان قائم، «و لیالٍ عشر» (شبهای دهگانه) امامان(علیهم السلام) از حسن تا حسن، «و الشفع» ‏‏(جُفت) امیر مؤمنان و فاطمه(علیهما السلام)، «و الوتر» (تَک)‏ همان خدای یکتایی است که برای او شریکی نیست، «و اللّیل اذا ‏یسر»‏ (و شب، هنگامی که سپری شود) همان دولت حَبتَر است؛ پس آن دولت به سوی دولت قائم(علیه السلام) می رود(5).‏
مراد از «حسن تا حسن»، امامان بین امام علی و امام مهدی(علیهما السلام)، یعنی امام حسن مجتبی تا امام حسن عسکری(علیهم ‏‏السلام) می باشد.‏
در این حدیث، امام صادق(علیه السلام)، به دلیل نیرنگبازی و پنهانکاری بنی عبّاس، از دولت آنان به «دولت روباه» تعبیر کرده ‏‏است، و چنان که می دانید، نزد مردم، روباه جانوری حیله گر و پنهانکار به شمار می آید. البتّه اگر واژۀ «حبتر» در روایت ‏‏یادشده را به معنای «مرد کوتاه قامت» بدانیم، در این صورت، پیش از ظهور امام مهدی(علیه السلام)، آخرین حاکم از نظام ‏‏عبّاسی شخصی کوتاه قامت خواهد بود.‏
گفتنی است، در روایات اسلامی، به دلیل استفادۀ زیاد بنی عبّاس از رنگ سیاه در پوشش سر، تن، پا و یا پرچم، از آنان با عنوان ‏‏‏«صاحبان پرچمهای سیاه» و از پرچمهایشان با عنوان «پرچمهای سیاه» یاد شده است. همچنین، در احادیث اسلامی، به دلیل به ‏‏کاربردن کلاهها و پرچمهای سیاه به وسیلۀ نیروهای حسینی خراسانی که در آخرالزمان، در خراسان قیام می کنند، از ‏آنان با ‏عنوان «صاحبان پرچمهای سیاه» و از پرچمهایشان با عنوان «پرچمهای سیاه» یاد شده است. بنا بر این، در آخرالزمان دو ‏پرچم ‏سیاه خواهد بود که نخستین آن دو، متعلّق به زمامداران دولت جدید بنی عبّاس و دومین آن دو، از آنِ نیروهای حسینی ‏خراسانی ‏است.‏
امام علی(علیه السلام) می فرماید:‏ هنگامی که پرچمهای سیاه را دیدید، به زمین بچسبید و دستها و پاهایتان را تکان ندهید. سپس ‏گروهی ضعیف که به آنان اهمّیّت داده نمی شود و دلهایشان چون پاره های آهن است، آشکار خواهند شد. ایشان که به هیچ عهد و ‏پیمانی وفا نمی کنند، به حق دعوت می کنند، در حالی که اهلش نیستند، نامهایشان کنیه ها و نسبتهایشان به آبادیهاست(6)، موهایشان ‏مانند موهای زنان رهاست، دارای دولت اند تا آنکه میانشان اختلاف افتد. سپس خداوند حق را به هر کس که بخواهد می دهد(7).‏

در بارۀ مطالب سطرهای آغازین این حدیث، دو احتمال وجود دارد:‏ نخست آنکه، عبارت «هر گاه پرچمهای سیاه را دیدید»، به ‏زمامداران بنی عبّاس در قدیم، و عبارت «سپس گروهی ضعیف که به ‏آنان اهمّیّت داده نمی شود...»، به بنی عبّاس در آخرالزمان ‏اشاره داشته باشد.‏
دوم اینکه، هر دو عبارت یادشده به بنی عبّاس جدید اشاره داشته باشد، با این تفصیل که عبارت نخست، با دور آغازین مبارزات ‏‏این گروه در آخرالزمان، و عبارت دوم، با دور پایانی اقدامات این گروه و تشکیل حکومت به وسیلۀ آنان در آخرالزمان مرتبط ‏‏باشد که در هر دو دوره نباید با آنان همکاری نمود.‏
امام باقر(علیه السلام) نیز فرموده است:‏ ... آشکار می شود اَکیَس (زیرکتر) با گروهی که به آنان اهمّیّت داده نمی شود، دلهایشان ‏چون پاره های آهن است، موهایشان تا شانه هایشان بوده، برای ایشان دلسوزی و بخششی بر دشمنانشان نیست، نامهایشان کنیه ها ‏و قبیله هایشان آبادیهاست(8) و بر ایشان لباسهایی مانند رنگِ شبِ تاریک است. اکیس این گروه را به سوی آل عبّاس رهبری می ‏کند و دولت آنان را فراهم می سازد. پس بزرگان آن زمان را می کشند تا جایی که آن بزرگان از دست این گروه به بیابان فرار ‏می کنند(9). همواره دولتشان بر قرار است تا آنکه ستارۀ دنباله دار پدیدار شود و میانشان اختلاف افتد(10).‏
از این روایت چنین می فهمیم، اکیس که بنیان گذار حکومت بنی عبّاس در آخرالزمان است، خود از بنی عبّاس نیست.‏
‏3. الفتن، ص 135، جزء 3، ح 556.‏ 4. الغیبة، ص 314، ب 18، ح 9.‏ 5. بحار الأنوار، ج 24، ص 78، ب 30، ح 19.‏
‏6. یعنی این گروه عرب نیستند. زیرا عربها کنیه مانند ابوالفضل را نام اشخاص قرار نمی دهند و افراد را به جای آبادیها، به قبیله ‏‏ها نسبت می دهند.‏ . یعنی بر خلاف عربها که به قبیله هایشان نسبت داده می شوند، این گروه نسبتهایشان به آبادیهاست.‏
‏‏کعب الأحبار نیز می گوید:‏ ... بی گمان، قائم از فرزندان علی(علیه­السلام) است... پس از غیبتش، با طلوع ستارۀ سرخ، خرابی ‏زوراء که همان ری است، فرورفتن مُزَوَّرَه که همان بغداد است، خروج سفیانی و نبرد فرزندان عبّاس با جوانان ارمنستان و ‏آذربایجان، ظاهر می شود...(2).‏
‏1. الفتن، ص 144، جزء 3، ح 593.‏ 2. الغیبة، ص ۱۴۹، ب 10، ح ۴. ‏
درگیری اهل مغرب با بنی عبّاس
در سال ظهور امام مهدی(علیه السلام)، «اهل مغرب» یا بربرها با پرچمهای زرد از شمال غربی افریقا، ابتدا وارد مصر و سپس ‏‏شام می شوند، و پس از شکست خوردن از سفیانی، گروهی از آنان به سپاه سفیانی می پیوندند، و در لشکرکشی سفیانی به سوی ‏‏مصر، عراق، عربستان و ایران، با وی همکاری می کنند.‏
درگیری مغربیها با بنی عبّاس در دو مرحله و دو منطقه صورت می گیرد. آنان ابتدا، با بخشی از نیروهای طرفدار دولت بنی ‏‏عبّاس که دور از مرکز حکومتشان و در سرزمین شام مستقرّند، درگیر می شوند و سپس، با نیروهای اصلی دولت بنی عبّاس در ‏‏مرکز حکومتشان در مشرق زمین می جنگند.‏
پیامبر(صلّی الله علیه وآله) می فرماید:‏ هر گاه فتنه ای از مشرق و فتنه ای از مغرب روی آوردند و در دل شام با یکدیگر رو به ‏رو شدند، در آن روز دل زمین خوبتر از روی آن خواهد بود(1).‏
خروج خراسانی و سفیانی بر بنی عبّاس:‏
علّت کینه ورزی سفیانی نسبت به حاکمان بنی عبّاس، فتنه انگیزی آنان در سرزمین شام و مستقرکردن بخشی از نیروهایشان در ‏‏این سرزمین است.‏

ابو جعفر امام باقر(علیه‏السّلام) فرمود:‏ به ناچار بنی عبّاس حکومت خواهند کرد. پس هر گاه حاکم شدند و اختلاف کردند و ‏کارشان پراکنده گردید، خراسانی و سفیانی بر ایشان می شورند؛ آن از مشرق و این از مغرب، در حالی که مانند دو اسب مسابقه، ‏به سوی کوفه پیشی می گیرند. آن از آنجا و این از اینجا تا آنکه نابودی ایشان به دست آن دو خواهد بود.‏ آگاه باشید، هرگز آن دو ‏کسی از ایشان را باقی نمی گذارند(1).‏
امام علی(علیه‏السّلام)، در بیان نشانه‏های قیام امام مهدی(علیه السلام)، از نابودی حاکمان بنی عبّاس به دست نیروهایی چینی‏تبار ‏‏‏(لشکریان حسینی خراسانی)، خبر می دهد:‏ ... هر گاه پادشاهان بنی‏عبّاس را که کورباطن و اشتباه‏اندازند، تیراندازان کماندار که ‏چهره‏هایی چون سپرها دارند، از پای درآورند و بصره ویران گردد، در آن هنگام، قیام‏کننده از فرزندان حسین(علیه‏السّلام) به پا ‏می‏خیزد(2).‏
پایان کار بنی عبّاس
در پایان کار بنی عبّاس، حکومتشان بر اثر اختلاف سست می گردد و مردم دچار فتنه، شر، ترس، فقر، نا امیدی و کفر می ‏‏گردند.‏
کعب گفته است:‏ هر گاه خاندان عبّاس در میانشان اختلاف افتاد، پس آن، نخستین سستی کارشان است(1).‏

از محمّد بن حنفیّه نقل شده است:‏ بنی عبّاس حکومت می کنند تا آنکه مردم از خیر نا امید شوند.‏ سپس کارشان پراکنده می گردد. ‏پس اگر جز سوراخ عقرب نیافتید، وارد آن شوید. زیرا بی گمان، در مردم شرّی درازمدّت خواهد بود.‏ آن گاه، حکومتشان نابود ‏می گردد و مهدی قیام می کند(3).‏ این حدیث به مسلمانان می آموزد که سالهای پایانی حکومت بنی عبّاس، سالهایی پُربلا خواهند ‏بود، و انسان برای در امان ماندن ‏از بلاها، باید خود را از آشوبها بر کنار نگه دارد و به مناطق امن پناه برد.‏
بر اساس حدیثی از امام صادق(علیه‏السّلام)، حاکمان بنی عبّاس در پایان کارشان، برای حفظ حکومت خویش، مردم را دچار ‏‏وحشت می کنند.‏
محمّد بن مسلم گفت: از ابو عبدالله(علیه‏السّلام) شنیدم که می‏فرمود:‏ بی‏گمان پیشاپیش[قیام](4) قائم،[نشانه هایی اند](5) که آزمایشی
از سوی خداوند [متعالی برای بندگان مؤمن اش خواهند بود.] (6)‏ گفتم: فدایت شوم، آن آزمایش چیست؟ پس آیۀ ] و البتّه شما را با
چیزی از قبیل ترس، گرسنگی و کاستی در مالها و جانها و میوه‏ها می‏‏آزماییم، و (تو ای رسول) شکیبایان را مژده بده [(7) را ‏قرائت نمود و سپس فرمود: ترس از پادشاهان فرزندان فلانی [در پایان حکومتشان](8)، گرسنگی به خاطر گرانی قیمتها،کاهش ‏مالها به علّت کساد تجارتها و کمی رشد آنها، کاستی جانها به خاطر مرگی شتابان و فراگیر، کم‏شدن میوه‏ها به‏ علّت رویش اندک ‏کِشْته‏ها و کمی برکت میوه‏ها.‏ سپس فرمود: در این هنگام، شکیبایان را به شتابان‏شدن خروج قائم(علیه‏السّلام) مژده بده(9).‏

طبق روایتی از امام باقر(علیه‏السّلام)، در پایان حکومت بنی عبّاس مردم دچار فقر و تنگدستیِ شدید می شوند، و در چنین ‏‏وضعیّتی، به ناگاه، کار این گروه پایان یافته و فرج آل محمّد(صلّی الله علیه وآله) فرا می رسد:‏ ... هر گاه نیاز و تنگدستی شدّت ‏یافت ... هر صبح یا شام در انتظار این امر (پایان کار آل عبّاس) باشید...(10).‏
‏1. الفتن، ص 140، جزء 3، ح 571.‏ 2. الفتن، ص 140، جزء 3، ح 572.‏ 3. الفتن، ص 143، جزء 3، ح 584.‏
‏4. برای تکمیل حدیث، عبارت داخل کروشه را از: الغیبة، ص 250، ب 14، ح 5، نقل کردیم.‏
‏5. برای تکمیل حدیث، عبارت داخل کروشه را از: کمال الدین، ج 2، ص 589، ب 57، ح 3، نقل کردیم.‏
‏6. برای تکمیل حدیث، عبارت داخل کروشه را از: الغیبة، ص 250، ب 14، ح 5، نقل کردیم.‏
‏7. ]و لنبلونّکم بشیء من‏ الخوف و الجوع و نقص من الأموال و الأنفس و الثمرات و بشّر الصابرین[ (قرآن کریم، سورۀ بقره، آیۀ ‏‏‏155).‏
‏. تفسیر القمّ‍‍‍‍‍ی، ج 2، ص 281، سورۀ محمّد صلّی الله علیه وآله.‏ سید سلیمان مدنی تنکابنی