به غرورم خورد - نسخهی قابل چاپ +- مشاوره خانواده آنلاین رایگان عطاملک (https://atamalek.ir) +-- انجمن: حیات طیبه (https://atamalek.ir/forum-15.html) +--- انجمن: هنر (https://atamalek.ir/forum-119.html) +---- انجمن: کتاب | رمان | ادبیات (https://atamalek.ir/forum-31.html) +---- موضوع: به غرورم خورد (/thread-3877.html) |
به غرورم خورد - ~~sara~~ - ۱۳۹۲-۲-۱۱ به غرورم خورد..... [rtl]مردک پست که عمری نمک حیدر خورد [b]نعره زد به سر مادر به غرورم برخورد ایستادم به نوک پنجهٔ پا اما حیف دستش از روی سرم رد شد و بر مادر خورد هرچه کردم سپر درد و بلایش گردم نشد ای وای که سیلی به رخش آخر خورد[/b][/rtl] [rtl]هرچه کردم سپر درد و بلایش گردم[/rtl] [rtl]نشد ای وای که سیلی به رخش آخر خورد[/rtl] [rtl] آه زینب تو ندیدی! به خدا من دیدم[/rtl] [rtl] مادرم خورد به دیوار ولی با سر خورد[/rtl] [rtl]سیلی محکم او چشم مرا تار نمود[/rtl] [rtl]مادر از من دوسه تا سیلی محکمتر خورد[/rtl] [rtl]حسن ازغصه سرش را به زمین زد، غش کرد[/rtl] [rtl]باز زینب غم یک مرثیه ی دیگر خورد[/rtl] [rtl] قصه ی کوچه عجیب است مهاجر اما[/rtl] [rtl] وای از آن لحظه که زهرا لگدی از در خورد[/rtl] [rtl]شاعر محمد بنواری "مهاجر"[/rtl]
|