مشاوره خانواده رایگان عطاملک
نشان از بی نشانها (شرح حال و کرامات عارف کامل حاج شیخ حسنعلی اصفهانی) - نسخه‌ی قابل چاپ

+- مشاوره خانواده رایگان عطاملک (https://atamalek.ir)
+-- انجمن: حیات طیبه (https://atamalek.ir/forum-15.html)
+--- انجمن: سمت خدا (https://atamalek.ir/forum-17.html)
+--- موضوع: نشان از بی نشانها (شرح حال و کرامات عارف کامل حاج شیخ حسنعلی اصفهانی) (/thread-492.html)



نشان از بی نشانها (شرح حال و کرامات عارف کامل حاج شیخ حسنعلی اصفهانی) - ADMIN - ۱۳۹۰-۵-۸

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم


به مناسبت سالروز درگذشت عالم زاهد با کرامت
حاج شیخ حسنعلی اصفهانی نخودکی(1361 ق)
کتاب بی نظیر نشان از بی نشان ها رو که
شرح حال و کرامات و مقالات و طریقه ی سیر
و سلوک عرفانی آن عالم ربانی رو خدمت شما
دوستان عزیز به صورت کوتاه معرفی می کنم
انشاءالله استفاده ی کامل رو ببرید.


[تصویر:  543790710_orig.jpg]
چرا نشان از بی نشانها:
از آن مرد خدا دیده ی عامی بود پنهان***که عارف داغ بر دل دارد و زاهد به پیشانی


کتاب مورد ذکر شامل بر دوجلد می باشد

1_مقدمه: شامل کوتاه از زندگی این عالم ربانی،تصحیلات معظم له،مسافرت ها،سالهای مجاورت
امام الرئوف امام رضا(علیه السلام) و در آخر سالهای پایانی عمر شریف.


2_فصل اول: شامل کرامت حضرت شیخ قدس سره،که مشتمل بر 95 حکایت پندآموز می باشد.

3_فصل سوم:شامل برخی از مکتوبات حاج شیخ حسنعلی اصفهانی نخودکی می باشد.

4_فصل چهارم: شامل رسائل

5_فصل پنجم: شامل متفرقات

6_فصل ششم:شامل وتاه از مجالس حاج شیخ حسنعلی اصفهانی می باشد.

بنده به اختصار چند جمله ای رو از زندگی و کرامت جناب شیخ
خدمت شما دوستان می نویسم:

کوتاه از...
شیخ حسنعلی اصفهانی(ره) فرزند علی اکبر فرزند رجبعلی مقدادی اصفهانی(ره)، در خانواده زهد و تقوی و پارسائی چشم به جهان گشود، پدر وی مرحوم ملاّ علی اکبر، مردی زاهد و پرهیزگار و معاشر اهل علم و تقوی و ملازم مردان حق و حقیقت بود و در عین حال از راه کسب، روزی خود و خانواده را تحصیل می کرد و آنچه عاید او می شد، نیمی را صرف خویش و خانواده می کرد و نیم دیگر را به سادات و ذراری حضرت زهرا علیها السلام اختصاص می داد...

مرحوم ملا علی اکبر که فرزند ذکوری نداشت، عهد کرده بود که به اعتاب مقدسه مشرّف و متوسل شود تا خداوند پسری به او کرامت فرماید، این سفر که در سال یازدهم از خدمت او به مرحوم حاجی محمد صادق اتفاق افتاد با حامله شدن عیالش پایان پذیرفت و حاجی قبل از تولّد فرزند به او بشارت پسری داده و سفارش کرده بود که آن پسر را « حسنعلی» نام گذارد.
در سحرگاه یک شب که ملا علی اکبر در تخت پولاد، به خدمت استاد خود سرگرم بود، خبر شادی بخش تولّد نوزاد را از استاد خود می شنود و مجدداً در مورد نامگذاری کودک به « حسنعلی» توصیه می گردد.
مرحوم حاج شیخ حسنعلی اصفهانی شب دوشنبه و یا جمعه نیمه ماه ذی القعدة الحرام سال 1279 هجری قمری با بشارت قبلی مرحوم حاجی محمّد صادق در اصفهان در محلّه معروف به جهانباره که گویند میهمانسرای سلطان سنجر بوده است، دیده به جهان می گشاید.

مرحوم حاج شیخ حسنعلی از دوازده تا پانزده سالگی، تمام سال، شبها را تا صبح بیدار می ماندند و روزها همه روز، بجز ایّام محّرمه، با ترک حیوانی روزه می گرفتند و از پانزده سالگی تا پایان عمر پر برکتش، هر ساله سه ماه رجب و شعبان و رمضان و ایام البیض هر ماه را صائم و روزه دار بودند و شبها تا به صبح نمی آرمیدند.

هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ
از یمن دعای شب و ورد سحری بــــود


فرزند ایشان می گوید:
در یادداشتی از ایشان چنین دیدم:

نیست علمی که مرا نیست در آن استقصا
ای بسا گنج که خوابیده به ویرانه ما است
ایشان از جمیع علوم ظاهری و باطنی بهره فراوان داشتند و معتقد بودند که بعد از علم توحید و ولایت و احکام شریعت(فقه) که تعلّم آن واجب است، تحصیل سایر علوم نیز لازم و ممدوح و جهل به آنها مذموم و ناپسند است و مراد از حرمت برخی از علوم و فنون، استعمال آنهاست، نه تحصیل و تعلم آنها.

فرزند ایشان نقل می کند :

ایشان وصایای خویش را به شرح زیر به من فرمودند:
« ولقد وصینا الذین اوتوا الکتاب من قبلکم و ایاکم ان اتقوا الله....
نیست جز تقوی در این ره توشه ای نان و حلوا را بنه در گوشــــه ای

بالتقوی بلغنا ما بلغنا، اگر در این راه، تقوی نباشد، ریاضات و مجاهدات را هرگز اثری نیست و جز از خسران، ثمری ندارد و نتیجه ای جز دوری از درگاه حق تعالی نخواهد داشت.

حضرت علی بن الحسین علیهما السلام فرمایند:
« انّ العلم اذا لم یعمل به لم یزدد صاحبه الا کفرا و لم یزدد من الله الاّ بعدا »
اگر آدمی، یک اربعین به ریاضت پردازد
اما یک نماز صبح از او قضا شود، نتیجه آن اربعین،
هباءً منثوراً خواهد گردید.

باری از ظهر پنجشنبه واپسین زندگانیشان تا روز یکشنبه که فوت خود را در آنروز پیش بینی فرموده بودند،دیگر با کسی سخن نگفتند و پیوسته در حال مراقبه بودند. شب جمعه بود که ناگهان سر از بالین برداشتند و دیده بر در گشودند و فرمودند:
« ای شیطان، بر من که سراپا از محبت علی(علیه السلام) پر شده ام، دست نخواهی یافت. »
ابیات زیر وصف حال و شرح مآل آن مرد بزرگ بود و خود نیز گاهگاهی به آنها ترنم می فرمودند:

ای به ولای تو تولا ی من / از خود و اغیار تبّرای من
سود تو سرمایه سودای من / گر بشکافند سراپای من
جز تو نجویند دراعضای من / ناد علیاً علیاً یا علــی


روز شنبه فرا رسید. زیر لب فرمودند:
« کار رفتن را بر من دشوار گرفته اند و عتاب دارند: تو که حضور محضر حضرت رضا علیه السلام را در این جهان آرزو داشتی از چه رو گاه و بیگاه لب به خنده می گشودی؟ »
آری، حسنات الابرار سیّآت المقّربین.
بالاخره صبح روز یکشنبه و ساعت آخر عمر ایشان فرا رسید. به دستور پدرم گوسفندی به عنوان نذر حضرت زهرا سلام الله علیها قربانی گردید و یکی دو ساعت از طلوع آفتاب روز هفدهم شعبان سال 1361 هجری قمری گذشته بود که روح پاکش به جوار حق شتافت .
« الا ان اولیاء الله لا یموتون بل ینقلبون من دارالی دار. »

[تصویر:  08983885228207010112.jpg]
شادی روح پاک آن عالم ربانی صلواتی همراه حمد و سوره قرائت بفرمایید.

منبع : سایت بیداری اندیشه