مشاوره خانواده آنلاین رایگان عطاملک
حکایت - نسخه‌ی قابل چاپ

+- مشاوره خانواده آنلاین رایگان عطاملک (https://atamalek.ir)
+-- انجمن: حیات طیبه (https://atamalek.ir/forum-15.html)
+--- انجمن: هنر (https://atamalek.ir/forum-119.html)
+---- انجمن: کتاب | رمان | ادبیات (https://atamalek.ir/forum-31.html)
+---- موضوع: حکایت (/thread-596.html)



حکایت - ADMIN - ۱۳۹۰-۶-۳۱

مردی صبح زود از خواب بیدار شد تا نمازش را در مسجد بخواند لباس پوشید و راهی خانه خدا شد. در راه مسجد مرد زمین خورد و لباسهایش کثیف شد. برخاست و لباسهای خود را پاک کرد و به خانه برگشت. مرد پس از عوض کردن لباسهایش دوباره راهی مسجد شد، دوباره در همان نقطه زمین خورد! او دوباره برخاست و خودش را پاک کرد و به خانه برگشت. یک بار دیگر لباسهایش را عوض کرد و راهی خانه خدا شد. در راه مسجد، با مردی چراغ در دست برخورد کرد و نامش را پرسید. مرد پاسخ داد: من دیدم شما در راه رسیدن به مسجد دوبار به زمین افتادید، از این رو چراغ آوردم تا راهتان را روشن کنم. مرد اول از او چند بار تشکر کرد و هر دو راهشان را به مسجد ادامه دادند. همین که به مسجد رسیدند مرد اول از مرد چراغ به دست خواست تا وارد مسجد شوند و نماز بخوانند. مرد دوم از رفتن به داخل مسجد خودداری کرد. مرد اول درخواستش را دوباره تکرار کرد و دوباره همان جواب را شنید. مرد اول سؤال کرد که چرا نمی‌خواهد وارد مسجد شود و نماز بخواند. مرد دوم پاسخ داد من شیطان هستم. مرد اول با شنیدن این جواب جاخورد. شیطان در ادامه پاسخ داد: این من بودم که باعث زمین خوردن شما شدم .وقتی شما به خانه رفتید،خودتان را تمیز کردید و دوباره به مسجد برگشتید خدا همه گناهانتان را بخشید. من برای بار دوم باعث زمین خوردن شما شدم و حتی آن هم شما را تشویق به ماندن در خانه نکرد، بلکه دوباره به راه مسجد برگشتید. به خاطر آن خدا همه‌ي گناهان افراد خانواده‌ات را بخشید و من ترسیدم که اگر یک بار دیگر با عث زمین خوردن شما بشوم، آنگاه خداوند افراد دهکده‌تان را ببخشد. بنابراین دیدم عاقلانه این است که شما را سالم به مسجد برسانم.