۱۳۹۰-۱۲-۴، ۰۷:۱۹ عصر
وقتي يک رسم، به عنوان رسمي خوب و زيبا جا ميافتد نسلبهنسل توسط همه پشتيباني شده و زيبايي و خوبي آن به نسل بعد منتقل ميشود. يکي از اين رسمهاي خوب، رسم آماده شدن براي سال نو است. هنوز تا سال نو يک ماه باقي است اما اگر به گوشه و کنار شهر سرک بکشيد ميبينيد همه دارند براي يک اتفاق خوب آماده ميشوند. مديران از عيدي به کارمندان صحبت ميکنند و همسران به خانواده، خريد لباس و... را قول ميدهند. بازاريهاي بزرگ سفارشات عمده خود را پيگيري ميکنند و خردهبازاريها براي خريد عيد از همين الان به عمدهفروشيها مراجعه ميکنند. مجلات در تلاش تهيه ويژهنامه عيد خود هستند و بچههاي مدرسه از همين امروز براي تعطيلات نوروز لحظهشماري ميکنند.
گراني هست اما هيچ کسي نگران آن نيست. چرا که براي عبور از گراني هميشه راهي پيدا ميشود. کافي است سري به بازارهاي محلي بزنيد. ميبينيد يکي آن گوشه براي خريد شيريني سفره عيد خود تعدادي تخممرغ محلي به آن کدبانويي ميدهد که شيريني خانگي پخته و در مقابل چند بشقاب شيريني ميگيرد. آن کدبانو هم با کمال ميل تخممرغها را به منزل ميبرد تا شيريني بيشتري بخرد و بتواند آن را با چند دست لباس از لباسفروش کناري عوض کند. بگذار گراني هر چه ميخواهد هوار بکشد. هميشه راهي براي عبور از آن هست. بايد باشد! چون شب عيد نزديک است و بايد به هر قيمتي شده اين رسم خوب را نگه داشت.
شما هر چه به اسفند نزديکتر شويد، پرتلاشي و فعاليت ميليونها آدم براي تهيه مقدمات عيد را به وضوح در تمام اقشار جامعه، از هر رنگ و طيف و سواد و شغلي ميبينيد. اين تلاش نشاندهنده آن است که همه اين آدمها بهطور جدي در اعماق وجود خود از اينکه عيد ميآيد در پوست خود نميگنجند. بعضي از اين افراد تمام طول سال منتظر ماندهاند تا نتيجه کار خود را در پايان سال ببينند.
از جمله آنها ميتوان فروشندگان ماهي قرمز، عرضهکنندههاي انواع سبزه، سمنوپزهاي حرفهاي، سازندگان سفرههاي هفتسين مينياتوري و... را مثال زد. بعضي ديگر از اين اشخاص روي فروش شب عيد خود حساب ويژهاي باز کردهاند. آنها اميد دارند با فروش بالاي 45 روز آخر سال بخش زيادي از بدهيهاي طول سال خود را تسويه کنند و سود مناسبي را نيز به دست آورند. سودي که بتوانند روزهاي رکود و کممشتري سال بعد را با آن سپري کنند.
خلاصه اگر خوب چشم باز کني ميبيني همه در تلاشاند تا در سايه حفظ رسمي زيبا و ماندگار، جهشي را در وضعيت خود تجربه کنند و اتفاقا نکته اينجاست که اين جهش واقعا رخ ميدهد. يعني اصرار و جديت آدمها در حفظ اين رسم زيبا باعث ميشود که وضعيت اقتصادي همه در پايان سال جهشي باورنکردني را تجربه کند. انگار سال نو عيدي خود را قبل از آمدن به همه آنهايي تقديم ميکنند که پاس احترام آن را داشتهاند و اين رسم بينظير را با وفاداري حفظ ميکنند و نميگذارند از حافظه نسل بعد پاک شود و اين همان راز ماندگاري رسمهاي خوب و بزرگ است. وقتي حرمتشان را حفظ کني و براي بقاي آنها تلاش کني، در مقابل اين رسمهاي خوب از تو محافظت ميکنند و به تو پاداش ميدهند.
به همين دليل به همه آنهايي که به تو ميگويند عيد يک رسم معمولي است و چندان هم زيبا و باشکوه نيست، همين الان که هنوز عيد نيامده، تب و تاب جاري در بازار و شور بين آدمها را نشانشان بده و بگو: "از اين زيباتر و باشکوهتر؟!"
سهيلا ثقفي
گراني هست اما هيچ کسي نگران آن نيست. چرا که براي عبور از گراني هميشه راهي پيدا ميشود. کافي است سري به بازارهاي محلي بزنيد. ميبينيد يکي آن گوشه براي خريد شيريني سفره عيد خود تعدادي تخممرغ محلي به آن کدبانويي ميدهد که شيريني خانگي پخته و در مقابل چند بشقاب شيريني ميگيرد. آن کدبانو هم با کمال ميل تخممرغها را به منزل ميبرد تا شيريني بيشتري بخرد و بتواند آن را با چند دست لباس از لباسفروش کناري عوض کند. بگذار گراني هر چه ميخواهد هوار بکشد. هميشه راهي براي عبور از آن هست. بايد باشد! چون شب عيد نزديک است و بايد به هر قيمتي شده اين رسم خوب را نگه داشت.
شما هر چه به اسفند نزديکتر شويد، پرتلاشي و فعاليت ميليونها آدم براي تهيه مقدمات عيد را به وضوح در تمام اقشار جامعه، از هر رنگ و طيف و سواد و شغلي ميبينيد. اين تلاش نشاندهنده آن است که همه اين آدمها بهطور جدي در اعماق وجود خود از اينکه عيد ميآيد در پوست خود نميگنجند. بعضي از اين افراد تمام طول سال منتظر ماندهاند تا نتيجه کار خود را در پايان سال ببينند.
از جمله آنها ميتوان فروشندگان ماهي قرمز، عرضهکنندههاي انواع سبزه، سمنوپزهاي حرفهاي، سازندگان سفرههاي هفتسين مينياتوري و... را مثال زد. بعضي ديگر از اين اشخاص روي فروش شب عيد خود حساب ويژهاي باز کردهاند. آنها اميد دارند با فروش بالاي 45 روز آخر سال بخش زيادي از بدهيهاي طول سال خود را تسويه کنند و سود مناسبي را نيز به دست آورند. سودي که بتوانند روزهاي رکود و کممشتري سال بعد را با آن سپري کنند.
خلاصه اگر خوب چشم باز کني ميبيني همه در تلاشاند تا در سايه حفظ رسمي زيبا و ماندگار، جهشي را در وضعيت خود تجربه کنند و اتفاقا نکته اينجاست که اين جهش واقعا رخ ميدهد. يعني اصرار و جديت آدمها در حفظ اين رسم زيبا باعث ميشود که وضعيت اقتصادي همه در پايان سال جهشي باورنکردني را تجربه کند. انگار سال نو عيدي خود را قبل از آمدن به همه آنهايي تقديم ميکنند که پاس احترام آن را داشتهاند و اين رسم بينظير را با وفاداري حفظ ميکنند و نميگذارند از حافظه نسل بعد پاک شود و اين همان راز ماندگاري رسمهاي خوب و بزرگ است. وقتي حرمتشان را حفظ کني و براي بقاي آنها تلاش کني، در مقابل اين رسمهاي خوب از تو محافظت ميکنند و به تو پاداش ميدهند.
به همين دليل به همه آنهايي که به تو ميگويند عيد يک رسم معمولي است و چندان هم زيبا و باشکوه نيست، همين الان که هنوز عيد نيامده، تب و تاب جاري در بازار و شور بين آدمها را نشانشان بده و بگو: "از اين زيباتر و باشکوهتر؟!"
سهيلا ثقفي