۱۳۹۱-۱۲-۲۱، ۱۰:۱۸ صبح
می خواستم بزرگ بشم
درس بخونم
مهندس بشم
خاکمو آباد کنم
زن بگیرم
مادر و پدرمو ببرم کربلا
دخترمو بزرگ کنم ببرمش پارک
تو راه مدرسه با هم حرف بزنیم
خیلی کارا دوست داشتم انجام بدم
خب نشد….درس بخونم
مهندس بشم
خاکمو آباد کنم
زن بگیرم
مادر و پدرمو ببرم کربلا
دخترمو بزرگ کنم ببرمش پارک
تو راه مدرسه با هم حرف بزنیم
خیلی کارا دوست داشتم انجام بدم
باید می رفتم از مادرم، پدرم، خاکم، ناموسم، دخترم و … دفاع کنم
رفتم که دروغ نباشه
احترام کم نشه
همدیگرو درک کنیم
ریا از بین بره
دیگه توهین نباشه
محتاج کسی نباشیم
———–
بخشی از وصیت نامه شهید کاظم مهدی زاده تخریب چی عملیات کربلای یک به نقل از ریور. هرچی فکر کردم نتوانستم عنوانی برای این مطلب انتخاب کنم تا حسی که به من دست داد – به دور از هیاهو و بزرگنمایی های غیر منطقی و متاسفانه رایج – را توصیف کنم. آنچه این جوان خالصانه به دنبالش بود و آنچه هم اکنون در جامعه می بینیم …
چیزهایی که دست کم می گیریم ,کسی دیگر برای به دست آوردنشان راز و نیاز می کند