۱۳۹۴-۱۰-۲۰، ۱۱:۰۴ صبح
ردپای اکولوژیکی Ecological Footprint
ردپای اکولوژیک به تأثیر فرد یا انسان بر محیط زیست اطلاق می شود. شناخت و اندازه گیری ردپای اکولوژیک میزان مصرف جوامع و عوامل مرتبط آن را نشان می دهد در حقیقت ابزاری است مناسب جهت مدیریت منابع و محیط زیست.
ردپای اکولوژیکی بر اساس دو واقعیت ساده اندازه گرفته می شود:
ردپای منابعی را که مصرف می کنیم و زباله هایی که تولید می کنیم را مشخص کنیم.
روش ها و جریاناتی که می توانند منابع و زباله ها را در منطقه ای که تولید شده اند به محیط برگردانند.
بنابراین، ردپاهای اکولوژیکی یا به نوعی تعادل اکولوژیک، به ما نشان می دهد چه میزان از طبیعت استفاده می کنیم. افراد چقدر باید مصرف خود را کاهش دهند، تکنولوژی شان را چقدر بهبود بخشند، و یا رفتار خود را جهت دستیابی به پایداری تغییر دهند.
با همه فوایدی که ردپای اکولوژیکی دارد انتقاداتی نیز بر نحوه ارایه آن وارد شده است. از جمله اینکه، ردپاهای اکولوژیکی یک علم دقیق نیستند زیرا تعاریف متفاوت، باعث شکلگیری ردپاهای گوناگون میشوند، ویا میزان ردپای اکولوژیکی بستگی به مقیاسی دارد که با آن سنجیده می شود (شهر، کشور، یا منطقه) و با تغییر مقیاس، میزان ردپا نیز تغییر می کند. همچنین، ردپاهای بزرگتر برای کشورهای کوچک و توسعه یافته گریزناپذیر است. یکی از انتقادات اساسی، توصیفی صرف بودن آن است، به این معنا که تحلیل ردپا یک الگوی دینامیک نیست و قابلیت پیش بینی پذیری ندارد.
براساس آمار سال 2012، سرانه ردپای اکولوژیک یا تعادل اکولوژیکی در ایران منفی و حدود 2.88 برابر متوسط جهان بوده و در مقایسه با قاره آسیا (با سرانه جای پای 8/1)، ایران جای پای بسیار بزرگتری نسبت به کشورهای قاره آسیا دارد که به زبان ساده نشان می دهد:
جانشین بیولوژیکی در ایران نسبت به میانگین جهانی،که تولید طبیعی زمین می باشد، کمتر است.
ردپای اکولوژیکی نیز نسبت به میانگین جهانی بیشتر است، یعنی میزان مصرف، تولید آلاینده ها و نهایتا تولید زباله است.
برای کاهش ردپای اکولوژیکی بر روی کره زمین سه راه حل کلی وجود دارد:
“بزرگتر شدن کره زمین، کاهش جمعیت، کاهش کمّیتِ مصرف سرانه”
اولین راه حل مسلماً غیرممکن است، راه حل دوم مشکل، و سوّمین راه حل، منطقی و ضروری به نظر میرسد.
ردپای اکولوژیک به تأثیر فرد یا انسان بر محیط زیست اطلاق می شود. شناخت و اندازه گیری ردپای اکولوژیک میزان مصرف جوامع و عوامل مرتبط آن را نشان می دهد در حقیقت ابزاری است مناسب جهت مدیریت منابع و محیط زیست.
ردپای اکولوژیکی بر اساس دو واقعیت ساده اندازه گرفته می شود:
ردپای منابعی را که مصرف می کنیم و زباله هایی که تولید می کنیم را مشخص کنیم.
روش ها و جریاناتی که می توانند منابع و زباله ها را در منطقه ای که تولید شده اند به محیط برگردانند.
بنابراین، ردپاهای اکولوژیکی یا به نوعی تعادل اکولوژیک، به ما نشان می دهد چه میزان از طبیعت استفاده می کنیم. افراد چقدر باید مصرف خود را کاهش دهند، تکنولوژی شان را چقدر بهبود بخشند، و یا رفتار خود را جهت دستیابی به پایداری تغییر دهند.
با همه فوایدی که ردپای اکولوژیکی دارد انتقاداتی نیز بر نحوه ارایه آن وارد شده است. از جمله اینکه، ردپاهای اکولوژیکی یک علم دقیق نیستند زیرا تعاریف متفاوت، باعث شکلگیری ردپاهای گوناگون میشوند، ویا میزان ردپای اکولوژیکی بستگی به مقیاسی دارد که با آن سنجیده می شود (شهر، کشور، یا منطقه) و با تغییر مقیاس، میزان ردپا نیز تغییر می کند. همچنین، ردپاهای بزرگتر برای کشورهای کوچک و توسعه یافته گریزناپذیر است. یکی از انتقادات اساسی، توصیفی صرف بودن آن است، به این معنا که تحلیل ردپا یک الگوی دینامیک نیست و قابلیت پیش بینی پذیری ندارد.
براساس آمار سال 2012، سرانه ردپای اکولوژیک یا تعادل اکولوژیکی در ایران منفی و حدود 2.88 برابر متوسط جهان بوده و در مقایسه با قاره آسیا (با سرانه جای پای 8/1)، ایران جای پای بسیار بزرگتری نسبت به کشورهای قاره آسیا دارد که به زبان ساده نشان می دهد:
جانشین بیولوژیکی در ایران نسبت به میانگین جهانی،که تولید طبیعی زمین می باشد، کمتر است.
ردپای اکولوژیکی نیز نسبت به میانگین جهانی بیشتر است، یعنی میزان مصرف، تولید آلاینده ها و نهایتا تولید زباله است.
برای کاهش ردپای اکولوژیکی بر روی کره زمین سه راه حل کلی وجود دارد:
“بزرگتر شدن کره زمین، کاهش جمعیت، کاهش کمّیتِ مصرف سرانه”
اولین راه حل مسلماً غیرممکن است، راه حل دوم مشکل، و سوّمین راه حل، منطقی و ضروری به نظر میرسد.