۱۳۹۹-۱۰-۲۴، ۰۶:۵۰ عصر
پدیدهها و بازیگران گوناگون به صرف مخالفت با موضع حکومت به عنوان «اصحاب وضع موعود» و «معترض» شناخته میشوند. «مبارزه» چیزی نیست جز کشف نظر حاکمیت و مخالفت با آن (فرقی نمیکند، هر چه میخواهد باشد ولو آنکه منطبق بر نظر مردم باشد، در این صورت مردم، نفهم و جهان سومی و فاقد شعور هستند).
«حقیقت» آنقدرها مهم نیست که برای کشف آن مستقیم و بیواسطه با پدیدهها طرف شد. «حقیقت» آن چیزی است که در نقطه مقابل و در مخالت با موضعِ حاکمیت (وضع موجود) قرار دارد.
«وضع موعود» هم عبارت است از یک جابجایی ساده در قدرت و سپس «سرکوب دین» به بهانه مجازاتِ «دینِ دولتی». مبارزان این منظومه، از دشواری مبارزه به ضجه نمیافتند، اتفاقا «مبارزه» کالایی است لوکس و به «مبارز» خیلی خوش میگذرد و حتی فرصت میکند تا فخر بفروشد.
ابراهیم حامدی یکی از معدود موزیسینهایی است که در فهرست آثار ماندگار و محبوبش، ترانههای سیاسی، سهم عمدهای را مال خود کرده. هر کدام از این آثار اگرچه به تنهایی از درخشش برخوردار است اما با این وجود به عنوان یک متن، از کلافی سردرگم و محتوایی انسجامگریز، فراتر نمیرود.
«حقیقت» آنقدرها مهم نیست که برای کشف آن مستقیم و بیواسطه با پدیدهها طرف شد. «حقیقت» آن چیزی است که در نقطه مقابل و در مخالت با موضعِ حاکمیت (وضع موجود) قرار دارد.
«وضع موعود» هم عبارت است از یک جابجایی ساده در قدرت و سپس «سرکوب دین» به بهانه مجازاتِ «دینِ دولتی». مبارزان این منظومه، از دشواری مبارزه به ضجه نمیافتند، اتفاقا «مبارزه» کالایی است لوکس و به «مبارز» خیلی خوش میگذرد و حتی فرصت میکند تا فخر بفروشد.
ابراهیم حامدی یکی از معدود موزیسینهایی است که در فهرست آثار ماندگار و محبوبش، ترانههای سیاسی، سهم عمدهای را مال خود کرده. هر کدام از این آثار اگرچه به تنهایی از درخشش برخوردار است اما با این وجود به عنوان یک متن، از کلافی سردرگم و محتوایی انسجامگریز، فراتر نمیرود.