دو سال اختلاف سنی داشتیم
چون ازش خوشم میومد و اونم ازم خوشش میومد باهم دوست شدیم
به شدت ادعا میکرد عاشقمه و همینطور هم نشون میداد
بهش اعتماد داشتم ولی به اندازه ای که اون منو دوست داشت دوسش نداشتم و نگران آینده بودم اینکه اگه در اینده وابستهم بشه و دلشو بشکونم چی؟؟؟؟ همش ترس از اینده داشت دیوونه م میکرد
بخاطر همین امشب دوستانه براش توضیح دادم و ازش جدا شدم
بهم گفت برام لحظات قشنگی و ساختی ولی ناراحتم کردی
خیلی پسر خوبی بود دوسش داشتم ولی نه به شدتی که اون منو دوست داشت خیلی ناراحتم بخاطر این موضوعات پیش اومده
کار اشتباهی کردم؟همش احساس میکنم با احساساتش بازی کردم...اما اورتینک داشت منو از پا در میآورد
چون ازش خوشم میومد و اونم ازم خوشش میومد باهم دوست شدیم
به شدت ادعا میکرد عاشقمه و همینطور هم نشون میداد
بهش اعتماد داشتم ولی به اندازه ای که اون منو دوست داشت دوسش نداشتم و نگران آینده بودم اینکه اگه در اینده وابستهم بشه و دلشو بشکونم چی؟؟؟؟ همش ترس از اینده داشت دیوونه م میکرد
بخاطر همین امشب دوستانه براش توضیح دادم و ازش جدا شدم
بهم گفت برام لحظات قشنگی و ساختی ولی ناراحتم کردی
خیلی پسر خوبی بود دوسش داشتم ولی نه به شدتی که اون منو دوست داشت خیلی ناراحتم بخاطر این موضوعات پیش اومده
کار اشتباهی کردم؟همش احساس میکنم با احساساتش بازی کردم...اما اورتینک داشت منو از پا در میآورد