اَللّهُمَّ ارْزُقْنی شَفاعَهَ الْحُسَیْنِ یَوْمَ الْوُرُودِ
شخصی نزد امام صادق علیه السلام رفت و گفت من از لحظه ورود به قبر بسیار می ترسم، چه کنم؟
امام صادق علیه السلام فرمودند: زیارت عاشورا را زیاد بخوان.
آن مرد گفت چگونه با خواندن زیارت عاشورا از خوف آن لحظه در امان باشم؟
امام صادق فرمود: مگر در پایان زیارت عاشورا نمی خوانید《اللهم ارزقنی شفاعة الحسین یوم الورود》یعنی خدایا شفاعت حسین علیه السلام را هنگام ورود به قبر روزی من کن.
زیارت عاشورا بخوانید تا امام حسین علیه السلام در آن لحظه به فریادتان برسد.
حکایت جالب و واقعی از شفاعت امام حسین علیه السلام
شفاعت یعنی انضمام به شخص دیگری، در حالی كه همراه و یاور او است و از او درخواستی دارد. این واژه، بیشتر در جایی به كار میرود كه شخصی بلندمرتبه، به دیگری كه در رتبۀ پایینتری است، ضمیمه شود.[1] نقطۀ مقابل آن نیز «وَتْر» به معنای واحد و تنهاست. شفاعت در عرف، به این معناست که شخص شفیع، از موقعیت خود استفاده کند و نظر شخص صاحب قدرتی را در مورد مجازات زیردستان، عوض کند. این نوع شفاعت در فرهنگ اسلام و قرآن، مطلقاً معنا ندارد؛ زیرا نه خداوند اشتباهی میکند که بتوان نظر او را عوض کرد و نه نفوذ کسی را ملاحظه میکند و از کسی وحشتی دارد.
معنای صحیح شفاعت، واسطه شدن یک مخلوق، میان خداوند و مخلوق دیگر، در رساندن خیر یا دفع شر است. علامه طباطبایی میگوید:
شخصی که متوسل به شفیع میشود، نیروی خودش به تنهایی برای رسیدن به هدف کافی نیست، لذا نیروی خود را با نیروی شفیع گره میزند و در نتیجه آن را دو چندان نموده، به آنچه میخواهد نائل میشود، به طوری که اگر این کار را نمیکرد و تنها نیروی خود را به کار میزد، به مقصود خود نمیرسید، چون نیروی خودش به تنهایی ناقص و ضعیف و کوتاه بود.[2]
فلسفۀ شفاعت
هیچ اصلی در اسلام وضع نشده مگر اینکه در آن، آثار و برکات و مصالحی وجود دارد. شفاعت نیز آثار و برکات فراوانی دارد و به همین دلیل، مورد عنایت قرآن مجید است. در این باره گفته شده است:
بدون شک، مجازاتهای الهی، چه در این جهان و چه در قیامت، جنبۀ انتقامی ندارد، بلكه همۀ آنها در حقیقت ضامن اجرا برای اطاعت از قوانین و در نتیجه پیشرفت و تكامل انسانهاست؛ بنابراین هر چیز كه این ضامن اجرا را تضعیف كند، باید از آن احتراز جست تا جرأت و جسارت بر گناه در مردم پیدا نشود. از سوی دیگر، نباید راه بازگشت و اصلاح را به كلی به روی گناهكاران بست، بلكه باید به آنها امكان داد كه خود را اصلاح كنند و به سوی خدا و تقوا بازگردند. «شفاعت» در معنی صحیحش برای حفظ همین تعادل است. وسیلهای است برای بازگشت گناهكاران و آلودگان، و در معنی غلطش موجب تشویق و جرأت بر گناه.[3]
مهمترین شرط شفاعت
از آیات و روایات مربوط به شفاعت استفاده میشود که مهمترین شرط شفاعت، اذن و رضایت خداوند است. کسی که امید به شفاعت دارد، باید رضایت و اجازۀ او را تحصیل کند و اعمال مورد پسند خالق یکتا را انجام دهد. قرآن مجید میفرماید: gوَ لا یشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضىf[4]؛ «آنها هرگز از کسی شفاعت نمیکنند، مگر آنکه خدا از او راضی باشد». در جای دیگر میفرماید: gیَوْمَئِذٍ لا تَنْفَعُ الشَّفاعَةُ إِلاَّ مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَ رَضِی لَهُ قَوْلاf[5]؛ «در آن روز، شفاعت هیچ کس سود نمیدهد مگر کسی که خدای مهربان به او اذن دهد و از گفتار او راضی باشد». امام صادق(ع) فرمود: «فَمَنْ سَرَّهُ أَنْ تَنْفَعَهُ شَفَاعَةُ الشَّافِعِینَ عِنْدَ اللَّهِ فَلْیطْلُبْ إِلَى اللَّهِ أَنْ یرْضَى عَنْه؛[6] هر کس بخواهد که از شفاعت شفیعان درگاه الهی بهرهمند شود، باید از خدا بخواهد که از او راضی شود».
منبع:
کامل الزیارات، ص ۱۷۹
مرحوم رجبعلی خیاط با عده ای وارد قبرستانی شدند و ایشان به امام حسین (ع) سلام داد . از او سوال کردند که این سلام برای چه بود؟ ایشان گفتند که بوی خوشی را استشمام می کنید ؟ آنها گفتند : خیر . از مسئول قبرستان پرسید چه کسی را اینجا دفن کرده اند ؟ مسئول گفت که یک ساعت پیش فردی را دفن کردند و رفتند . آنها سر قبر رفتند . ایشان گفتند که صاحب این قبر از محبین و متوسلیان اباعبدالله بوده است و ایشان برای دفن او بر قبر آمده اند و بخاطر همین عذاب از این قبرستان برداشته شد.
نماهنگ زیبایی از شفاعت امام حسین علیه السلام
شفاعت و عدل الهی
در مورد شفاعت، این پرسش مطرح است: آیا شفاعت پارتیبازی نیست؛ و آیا شفاعت، با عدالت خداوند سازگاراست؟
اشكال سؤالکننده به این برمیگردد كه دو نفر را با شرایط یكسان در نظر گرفته كه هیچ فرقی با یكدیگر ندارند، در حالی كه شفاعت، شرایطی دارد كه شامل هر كسی نمیشود. تفاوت در این است که شفاعتشونده در اثر ارتباط با شفاعتکننده، در خود تغییری ایجاد میكند و در مسیر رضایت الهی و پیامبر اكرم(ص) و قرآن قرار میگیرد. با این بیان، مشخص میشود شفاعت نه تنها خلاف عدالت نیست، بلكه لطف خداوندی است كه شامل برخی از بندگان میشود كه شایستگی شفاعت دارند و كسانی كه شامل شفاعت نمیشوند، شایستگی آن را ندارند.
شفاعت و جرأت بر گناه
یکی دیگر از مسائل مطرح در این باب، این است که آیا مسألۀ شفاعت، از عوامل «جرأت بر گناه» محسوب نمیشود؟
در پاسخ، باید گفت: اولاً وعدۀ شفاعت، در صورتی موجب جرأت مىشود که به صورت مطلق و به طور حتمی باشد؛ امّا اگر شفاعت از جهاتی مبهم باشد و معلوم نباشد که در حق کدامیک از گناهکاران و با چه شرایطى واقع مىشود، سبب جرأت بر گناه نخواهد شد. ثانیاً شفاعت نه تنها موجب تجری بر معصیت نمیشود، بلکه باعث کمتر شدن گناهان میشود؛ زیرا اگر گناهکار بداند هنوز راهی همچون شفاعت وجود دارد، به خدا امید پیدا کرده و از گناه یأس که بالاترین معاصی است، رهایی مییابد. ثالثاً شفاعت بیضابطه نیست تا موجب جری شدن شخص بر انجام گناه شود. رابعاً زمان وقوع شفاعت، معلوم نیست. روز محشر، معادل پنجاه هزار سال است و در این روز، مواقف و منازل متعددی وجود دارد و روشن نیست که شفاعت در چه مرحله و زمانی واقع میشود. چه بسا که پس از گذشتن انسان از همۀ آن مراحل و طی کردن همۀ آن گردنههای صعب و سخت واقع شود! خامساً اگر امید به شفاعت موجب جرأت پیدا کردن گناهکار بر گناه باشد، توبه و وعدۀ پذیرش آن نیز ممکن است گناهکار را در گناه کردن، جرأت بخشد و شخص، با امید به اینکه بعد از گناه توبه میکند، مرتکب گناهان بیشتر شود.
ما شیعیان معتقدیم که معصومین (ع) و اولیای الهی خصوصاَ امام حسین (ع) دارای مقام شفاعت هستند به همین جهت در زیارتنامه هاى حسینى کراراً از خداوند به وسیله آن حضرت تقاضاى شفاعت مى کنیم . در سجده اى که در پایان زیارت عاشوراى حسینى انجام مى شود بعد از حمد و ستایش خداوند خدا را به سبب تحمّل مصیبت آن حضرت شکر مى گوییم ، سپس عرضه مى داریم : «أَللّهُمَّ ارْزُقْنی شَفاعَةَ الْحُسَیْنِ یَومَ الْوُرُودِ ; خدایا شفاعت حسین را روز ورود در صحنه محشر به من روزى کن » و به دنبال آن مى افزاییم:
« وَثَبِّتْ لِی قَدَمَ صِدْق عِنْدَکَ مَعَ الْحُسَیْنِ وَأَصْحابِ الْحُسَیْنِ الَّذینَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَیْنِ(علیه السلام) ; خداوند گام هاى مرا از روى صدق نزد خودت ، با حسین و یارانش ثابت بدار همان یارانى که خون خود را تقدیم او کردند .»
استجابت دعا زیر قبّه آن حضرت و بودن شفا در تربت پاکش جلوه هاى دیگرى از این شفاعت عظمى است . و این که در روایات آمده که امام حسین(علیه السلام) هنگام وداع با حرم جدّش لحظاتى در خواب فرو رفت و در عالم رؤیا این سخن را از جدش شنید: «اِنَّ لَکَ فِى الْجَنَّةِ دَرَجاتٌ لاتَنالُها اِلاّ بِالشَّهادَةِ ; براى تو مقامى نزد خدا تعیین شده که جز با شهادت به آن نمى رسى ».1به یقین یکى از شؤون این مقام، همان مقام شفاعت است .
آیا شفاعت به این معناست که من هر گناهى را مى خواهم مرتکب شوم ، و هر وظیفه واجبى را بخواهم ترک گویم و بعد دست تمنّا به سوى آن حضرت دراز کرده و او را شفیع خود در درگاه خداوند قرار دهم ؟
به یقین چنین نیست ، شفاعت معصومین و اولیاى الهى(علیهم السلام) چراغ سبز براى انجام گناه نیست ، بلکه به عکس یک عامل بازدارنده در برابر گناه است ، زیرا من به هنگام تقاضاى شفاعت مى گویم اگر لغزشى از من سر زد باید مراقب باشم آلوده گناه نشوم تا رابطه من با اولیاى الهى قطع نگردد و روى این را داشته باشم که از آن حضرات بخواهم شفیع من در درگاه خداوند غفور و رحیم باشند .
ما شیعیان که امید به شفاعت معصومین (ع) داریم باید هنگامى که در مجالس عزاى آنان شرکت مى کنیم و از وعّاظ گرامی، شجاعت ها، فداکارى ها، مبارزه با شرک و ظلم و باطل و دفاع آنها از حق را می شنویم ، تصمیم بگیریم که به پیشوایان بزرگ خود اقتدا کنیم و گامى در جاى گام هاى آن حضرات بگذاریم و در حلقه پیروان آنان درآییم و این خود نوعى شفاعت تکوینى است. و نیز زمانى که به زیارت تربت پاکشان مى رویم و محلّ شهادت آن حضرات(علیهم السلام) و یاران پاکبازشان را از نزدیک مى نگریم تصمیم بگیریم که ما نیز درهمان مسیر و در همان طریق وارد شویم و با یزیدیان زمان خود به پیکار برخیزیم و اسلامى را که آن حضرات براى حفظ آن، خون خود و خون عزیزان و یارانش را فدا کردند زنده نگه داریم و در خود پیاده کنیم، حریمش را پاس داریم و در برابر دشمنانى که در هر عصر و زمانى وجود دارند بایستیم و دفاع کنیم تا مشمول شفاعت آن بزرگواران قرار گیریم . 2
شفاعت امام حسین (ع) در لسان بزرگان
امام حسین(ع)،عاشورا،محرم،تاسوعا
استاد شهید مرتضى مطهرى مىنویسد: «... بسیارى از عوام مردم... مىپندارند كه پیغمبر اكرم(صلی الله علیه و آله) و امیرالمومنین (علیه السلام) و حضرت زهرا(سلام الله علیها) و ائمه اطهار خصوصا امام حسین (علیهالسلام) متنفذهایى هستند كه در دستگاه خدا اعمال نفوذ مى كنند، اراده خدا را تغییر مى دهند و قانون را [نعوذبالله] نقض مى كنند...»3 ایشان در ادامه مى افزاید: «اگر كسى گمان كند كه تحصیل رضا و خشنودى خداى متعال راهى دارد و تحصیل رضا و خشنودى فرضا امام حسین(علیهالسلام) راهى دیگر دارد و هر یك از این دو جداگانه ممكن است سعادت انسان را تامین كنند دچار ضلالت بزرگى شده است، در این پندار غلط چنین گفته مىشود كه خدا با چیزهایى راضى مىشود و امام حسین (علیهالسلام) با چیزهاى دیگر، خدا با انجام دادن واجبات مانند نماز، روزه، حج، جهاد، راستى، درستى و ... و با ترك گناهان راضى مىگردد ولى[نعوذبالله] امام حسین (علیهالسلام) با این كارها كارى ندارد رضاى او در این است كه مثلا براى فرزند جوانش على اكبر گریه و یا لااقل تباكى كنیم، حساب امام حسین از حساب خدا جداست به دنبال این تقسیم چنین نتیجه گرفته مى شود كه تحصیل رضاى خدا دشوار است زیرا باید كارهاى زیادى را انجام داد تا او راضى گردد ولى تحصیل خشنودى امام حسین(علیهالسلام) سهل است فقط گریه و سینه زدن و زمانى كه خشنودى امام حسین (علیهالسلام) حاصل گردد او در دستگاه خدا نفوذ دارد، شفاعت مى كند و كارها را درست مىكند... و گناهان هر چه باشد با یك فوت از بین مى رود این چنین تصویرى از شفاعت نه تنها باطل و نادرست است بلكه شرك در ربوبیت است و به ساحت پاك امام حسین (علیهالسلام) كه بزرگترین افتخارش عبودیت خداست نیز اهانت است...»4
به عقیده ایشان امام حسین شفیع كسانى است كه از مكتب او هدایت یافته اند او شفیع كسانى نیست كه مكتبش را وسیله گمراهى ساخته اند.5
درست است كه حضرت امام حسین (علیهالسلام) كشتى نجات امت اسلامى است اما نه براى كسانى كه چون پسر نوح یك عمر نافرمانى كرده و تنها با اسم شیعه حسینى انتظار رهایى و شفاعت دارند.
آن چشمى كه براى اباعبدالله نگرید و آن دلى كه از سوز این حماسه شكوهمند نشكند چشم و دل انسانى نیست و این گریهها و سوگواریهاست كه پیوند عاطفى جامعه را با ماجراى جاویدان كربلا مستحكم نموده و جویبارهاى باصفاى معنویت را به سوى دشتهاى تشنه معرفت جارى مى نماید و روح سلحشورى و استوارى را در بین شیعیان تقویت مى كند اما این مطلب با آن جداست كه این فروغ معنوى شهید شد تا مردم دور هم نشسته گریه كنند و با این كار از معاصى خویش نجات یابند, آخر این كه با سیاق آیات قرآن و مكتب رسول اكرم(صلی الله علیه و آله) سازگارى ندارد و این درست نیست كه جد امام حسین (علیهالسلام) براى تزكیه و تهذیب بیاید و العیاذبالله حضرت امام حسین(علیهالسلام) كشته شود تا منفذى براى نجات گناهكاران پدید آید .
چقدر تأسف انگیز است كه بگوییم امامى كه در لحظات حساس جنگ نماز خوف خواند از افرادى حمایت مى كند كه حتى در شرایط عادى به نماز وقتى نمى نهند به خاطر این كه به جاى نماز برایش عزادارى كرده اند و به اطمینان شفاعت او پایه و ستون دین را ترك نموده و یا آن را كم اهمیت جلوه داده اند .
واى به حال مسلمانى كه حقوق اسلامى را رعایت نكند و واجبات دینى و دستورات قرآنى را انجام ندهد و یا خداى نكرده به ارتكاب امور حرام آلوده گردد و آنگاه دلش به این خوش باشد كه من پیرو اباعبدالله (علیهالسلام) هستم، این شخص چگونه مریدى است كه نه از كارهاى امام حسین(علیهالسلام) خوشش مىآید و نه حضرت امام حسین(علیهالسلام) از اعمال او راضى است .
به قول مرحوم دكتر آیتى:
"بسیارى از مردم مرید امام حسین (علیهالسلام) شدهاند و از این جهت است كه او را نشناختهاند و تصور كردهاند كه مىشود با یك سلام و تعارف امام را طرفدار خود ساخت ، اگر كسى معناى پیامبرى و امامت را نیك بشناسد، به اینگونه اشتباهات گرفتار نمى شود و براى پیغمبر و امام در مقابل دستگاه خدا حسابى باز نمى كند و مى داند كه بزرگى پیغمبر و امام بر پایه بندگى خدا استوار است و جز از راه بندگى پروردگار نمى توان از پیغمبر و امام بهره مند شد ."6
پی نوشت ها :
1- بحارالانوار، ج 44، ص 313 و 328 2- اهداف قیام حسینی ، ص 117 3- مرتضى مطهرى ، عدل الهى ،ص265
4- همان ، ص266 ـ 267 5- همان ،ص271 6- ابراهیم آیتى ، بررسى تاریخ عاشورا ، ص125 ـ 126
زهرا اجلال – گروه دین و اندیشه تبیان
امام حسین (ع) در سال سوم هجری به دنیا آمدند. آن تولد مبارک، در عین حال که اهل بیت پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله را شادمان کرده بود، برکتهای فراوانی برای مردم تاریخ داشت. برکتهایی که با رشادت حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام، درس آزادگی و مسلمانی را به جهانیان آموخت تا هر انسانی در هر منطقه جغرافیایی و موقعیت تاریخی، سبک زندگی اسلامی را بیاموزد و حجت خدا بر او تمام شده باشد.
انقلاب بزرگ تاریخی که در ماه محرم سال ۶۱ هجری در زمین کربلا رقم خورد و به شهادت امام حسین علیه السلام و رشیدترین مردان تاریخ انجامید، واقعه جانگدازی بود که پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله در روز ولادت امام حسین علیه السلام، از آن خبر دادند.
در گفتوگویی که با حجتالاسلام اللهکرم، استاد حوزه و کارشناس دینی انجام دادیم به بررسی برخی از وقایع در زمان میلاد امام حسین علیه السلام پرداخته شد. آن طور که این کارشناس تاریخ اسلام میگوید، در کتاب قرب الاسناد نوشته شده که امام صادق علیه السلام از پدران بزرگوار خود و از رسول خدا صلیالله علیه و آله روایت کردند که نبی مکرم اسلام درباره امام حسن و امام حسین علیهماالسلام میفرمودند: «حسن و حسین، بزرگ و سرور جوانان اهل بهشت هستند و پدرشان از ایشان بهتر است. من هیبت و علم خود را به حسن بخشیدهام و صفت بخشش و رحمت خود را به حسین عطا کردهام.»
خبر از واقعه کربلا در آستانه میلاد امام حسین علیه السلام
گفته شده که پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله در زمان تولد امام حسین علیه السلام، از سرنوشت آن حضرت و ماجرای کربلا خبر دادند. آیا این مطلب صحت دارد؟
بله. در کتابهای معتبر و مستند تاریخی نوشته شده که امام حسین علیه السلام در زمانی به دنیا آمدند که امام حسن مجتبی علیه السلام تقریباً یک ساله بودند. در زمان تولد آن حضرت، پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله به دیدن نوه خود آمدند و او را در حالی در آغوش گرفتند که در پارچه سفیدی پوشیده شده بودند.
نبی مکرم اسلام در گوش راست ایشان اذان و در گوش چپ ایشان، اقامه را خواندند. سپس نوه خود را بر روی پاها قرار داده و گریه کردند.
اطرافیان از ایشان، دلیل گریه را سؤال کردند و آن حضرت پاسخ دادند: «برای این پسرم گریه میکنم.» گفتند: «او که هماکنون به دنیا آمده است!» نبی مکرم اسلام فرمودند: «پس از من، گروهی سرکش او را میکشند. شفاعت من شامل آنها نمیشود.»
پیشبینی شهادت امام حسین علیه السلام در دوسالگی آن حضرت
زمانی که امام حسین علیه السلام دو ساله بودند، پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله به سفری رفته بودند. در میان راه ایستادند، آیه استرجاع را خواندند که: «الذین اذا اصابتهم مصیبة قالوا انا لله و انا الیه راجعون.» در همین زمان چشمان مبارک آن حضرت لبریز از اشک شد. وقتی دلیل گریه ایشان را پرسیدند، آن حضرت فرمودند: «این جبرئیل است که از سرزمینی به نام کربلا در کنار رود فرات به من خبر میدهد که در آنجا فرزندم، حسین، به شهادت میرسد.» سؤال کردند: «چه کسی او را میکشد؟»
نبی مکرم اسلام پاسخ دادند: «مردی به نام یزید. گویا جای شهادت و مدفن او را میبینم.» بعد با حالتی غمگین از سفر برگشتند. سپس به منبر رفتند و مردم را در حالی پند دادند که امام حسن و امام حسین علیهماالسلام در کنار آن حضرت بودند.
بعد از خطبه هم دست راست خود را بر سر امام حسن علیه السلام و دست چپ خود را بر سر امام حسین علیه السلام گذاشته و سرشان را به سوی آسمان بلند کردند و دعا کردند: «خداوندا! همان محمد صلیالله علیه و آله بنده و رسول توست و این دو عترت پاکم و خوبان ذریه و بنیاد خانوادهام هستند که در میان امت خود بهجا میگذارم. جبرئیل خبر میدهد که این فرزندم مقتول خواهد شد. خداوندا! شهادت را بر او مبارک فرما و او را از سادات شهدا قرار ده و برکت را در قاتل و خاذل او قرار مده.»
در همین حال، صدای گریه مردم در مسجد بلند شد. پیغمبر خدا صلیالله علیه و آله فرمودند: «آیا گریه میکنید و او را یاری نمیکنید؟!» دوباره بر منبر رفته و خطبهای کوتاه خواندند و در حالی که اشک از چشمان مبارک آن حضرت میریخت، حدیث ثقلین را بیان فرمودند: «ای مردم! من در میان شما دو چیز گرانبها به یادگار میگذارم: کتاب خدا و اهلبیتم. این دو از یکدیگر جدا نمیشوند تا در حوض کوثر بر من فروآیند. من از شما چیزی نمیخواهم جز فرمان پروردگارم و آن، مودت به نزدیکان من است. پس بنگرید که فردا در کنار حوض من را نبینید در حالی که با اهلبیتم کینهتوزی کرده، ستم کرده و آنها را کشته باشید.»
آیا نام امام حسین علیه السلام را رسول خدا صلیالله علیه و آله انتخاب کردند؟
ماجرای نامگذاری امام حسین علیه السلام هم در نوع خود قابل توجه است. پیغمبر خدا صلیالله علیه و آله از حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام پرسیدند: «این پسرم را چه نامیدهاید؟» امام علی علیه السلام جواب دادند که: «من در نامگذاری از رسول خدا پیشی نمیگیرم.» نبی مکرم اسلام نیز فرمودند: «من نیز در نامگذاری او بر پروردگار بلندمرتبه سبقت نمیگیرم.» در این زمان، جبرئیل علیه السلام به آن حضرت خبر داد که: «خداوند بلندمرتبه بر تو سلام فرستاده و میفرماید او را به نام پسر هارون نامگذاری کن.» آن حضرت فرمودند: «نام پسر هارون چه بود؟» جبرئیل علیه السلام گفت: «شبیر.» فرمودند: «زبان من عربی است.» جبرئیل علیه السلام جواب داد: «نام او را حسین بگذار که شبیر به زبان عربی، به معنای حسین است.»
عقیقه و صدقه تولد امام حسین علیه السلام چه بود؟
عقیقه تولد امام حسین علیه السلام را هم پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله پرداخت کردند. وقتی امام حسین علیه السلام هفت روزه شدند، نبی مکرم اسلام دو قوچ را که سفیدی بدنشان از سیاهی آن بیشتر بود، برای نوه خود عقیقه کرد. ران قوچ را هم به قابله بخشیدند.
آن حضرت همچنین موی سر امام حسین علیه السلام را تراشیده و به وزن موهای ایشان، نقره صدقه دادند. سپس سر مبارک نوه خود را روغن خوشبویی زدند.
همچنین در کتاب روضة الواعظین نوشته شده که ابیاتی در مدح امام حسین علیه السلام سروده شده با این مضمون که: «پدرم برگزیده خداوند از میان خلق است و پس از او مادرم، و من پسر دو برگزیدهام. نقرهای که از طلا باشد منم که فرزند دو طلایم. مادرم بهراستی رخشنده در فضیلت است و پدرم وارث رسولان و مولاى انس و جن است. او در حالى که نوجوان بود خدا را مىپرستید و حال آنکه قریش در آن هنگام دو بت لات و عزى را مىپرستیدند. پدرم به هر دو قبله نماز مىگزارد. او هفت سال کامل همراه رسول خدا نماز گزارد و در آن هفت سال مرد نمازگزارى غیر از آن دو نبود. چه کسى در همه جهان پدر بزرگى، چون پدربزرگ من و شیخى، چون شیخ من دارد؟ و من فرزند دو نشانه هدایت هستم. پدرم، چون خورشید و مادرم، چون ماه است و من فرزند خورشید و فرزند دو ماهم.»
همچنین در مدح دیگری نوشته شده که: «هنگامى که گفته مىشود پدربزرگ شما پیامبر خدا صلیالله علیه و آله است، همه مکرمتها به شما بازمیگردد و همین مدح و ستایش از میان همه مردم براى شما بسنده است که بگویند مادر شما حضرت فاطمه زهرا سلامالله علیها است.»
منزلت و جایگاه امام حسین علیه السلام در منظر رسول خدا صلیالله علیه و آله
در کتاب قرب الاسناد نوشته شده که امام صادق علیه السلام از پدران بزرگوار خود و از رسول خدا صلیالله علیه و آله روایت کردند که نبی مکرم اسلام درباره امام حسن و امام حسین علیهماالسلام میفرمودند: «حسن و حسین، بزرگ و سرور جوانان اهل بهشت هستند و پدرشان از ایشان بهتر است. من هیبت و علم خود را به حسن بخشیدهام و صفت بخشش و رحمت خود را به حسین عطا کردهام.»
همچنین در کتاب امالی نوشته شده که پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله در حالی که دست امام حسین علیه السلام را در دست داشتند، فرمودند: «ای مردم! این حسین پسر علی است. او را بشناسید. قسم به حق آن خدایی که جان من در دست قدرت اوست، این حسین و دوستانش و دوستان دوستانش در بهشت خواهند بود.»
در کتاب امالی نیز نوشته شده که مردی سراغ جابر بن عبدالله انصاری آمد و از او درباره ریختن خون پشه سؤال کرد که این کار چه حکمی دارد؟ جابر از او پرسید: «اهل کجا هستی؟» مرد گفت: «اهل عراق هستم.» جابر گفت: «جای تعجب است که این مردم درباره ریختن خون پشه سؤال میکنند که چه حکمی دارد، در صورتی که آنها حسین بن علی، پسر پیغمبر خدا صلیالله علیه و آله را کشتند. آن هم در حالی که من از نبی مکرم اسلام شنیده بودم که میفرمودند: حسن و حسین علیهما السلام دو نوگل دنیایی من هستند.»
شفاعت امام حسین علیه السلام برای فطرس
گفته شده که فطرس، یکی از فرشتگان مقرب الهی، با تولد امام حسین علیه السلام مورد شفاعت قرار گرفته و به مقام بالایی دست پیدا کرد. ماجرای فطرس چیست؟
فطرس فرشتهای بود که طبق روایات مرتکب ترک اولی شده بود و در انجام فرمان خدای متعال کندی کرده بود، به همین دلیل خداوند پر و بالش را گرفته و او از مقامش محروم شده بود. طبق روایتها حدود ۵۰۰ سال در حال مناجات بود تا اینکه میلاد امام حسین علیه السلام اتفاق افتاد.
زمانی که جبرئیل علیه السلام همراه با فرشتگان به خدمت پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله میرفتند تا تولد امام حسین علیه السلام را به او تبریک بگویند، خبر این میلاد مبارک را به فطرس دادند. فطرس از جبرئیل علیه السلام خواست تا او را نزد رسول خدا صلیالله علیه و آله ببرد تا شاید با دعای آن حضرت، مورد مغفرت خداوند متعال قرار بگیرد.
نبی مکرم اسلام به فطرس فرمودند: «خود را به بدن امام حسین علیه السلام بزند.» همینکه فطرس این کار را انجام داد، خدای مهربان او را به حالت اولیه خود برگرداند و مقامش را به او عطا فرمود. پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله به فطرس فرمودند: «خداوند شفاعت حسین علیه السلام را درباره تو قبول کرد. تو دائم بر زمین موکل باش و تا روز قیامت هر کسی به زیارت حسین علیه السلام میآید و به او سلام میکند، به ما خبر بده.» به این ترتیب، فطرس، آزادشده امام حسین علیه السلام نامیده شد.
منبع: تسنیم
دعای شفاعت خواستن از امام حسین علیه السلام
معنی و مفهوم شفاعت :
شفاعت در لغت، از ریشه «شَفْع» به معنای جفت است. «شَفَعَ» یعنی شیء را به مانند خودش ضمیمه كرد و شفاعت یعنی انضمام به شخص دیگری، در حالی كه همراه و یاور او است و از او درخواستی دارد.
این واژه، بیشتر در جایی به كار میرود كه شخصی بلندمرتبه، به دیگری كه در رتبۀ پایینتری است، ضمیمه شود.
نقطۀ مقابل آن نیز «وَتْر» به معنای واحد و تنهاست. شفاعت در عرف، به این معناست که شخص شفیع، از موقعیت خود استفاده کند و نظر شخص صاحب قدرتی را در مورد مجازات زیردستان، عوض کند.
این نوع شفاعت در فرهنگ اسلام و قرآن، مطلقاً معنا ندارد؛ زیرا نه خداوند اشتباهی میکند که بتوان نظر او را عوض کرد و نه نفوذ کسی را ملاحظه میکند و از کسی وحشتی دارد.
معنای صحیح شفاعت :
واسطه شدن یک مخلوق، میان خداوند و مخلوق دیگر، در رساندن خیر یا دفع شر است. علامه طباطبایی میگوید:
شخصی که متوسل به شفیع میشود، نیروی خودش به تنهایی برای رسیدن به هدف کافی نیست، لذا نیروی خود را با نیروی شفیع گره میزند و در نتیجه آن را دو چندان نموده، به آنچه میخواهد نائل میشود، به طوری که اگر این کار را نمیکرد و تنها نیروی خود را به کار میزد، به مقصود خود نمیرسید، چون نیروی خودش به تنهایی ناقص و ضعیف و کوتاه بود.
واسطه شدن در آمرزش گناهان نزد خداوند.
مقام برجستهاى كه خداوند به پيامبر و ائمه و علما و شهدا داده است.
مفسران تعبير «مقام محمود» را در قرآن، به شفاعت تفسير كردهاند.
يكى از شفيعان هم حسين بن على علیه السلام است.
شفاعت حسين علیه السلام هم در آخرت سبب نجات گنهكاران از عذاب دوزخ است، هم در دنيا سبب فلاح و رستگارى علاقه مندان به آن حضرت و سوگواران در عزاى اوست.
به فرموده پيامبر :
همه ديدهها در قيامت گريانند مگر چشمى كه در عزاى حسينى گريسته باشد كه خندان و مژده يافته به بهشت است
«كل عين باكية يوم القيامة الا عين بكت على مصاب الحسين فانها ضاحكة مستبشرة بنعيم الجنة»
طبق احاديثى، رسول خدا پاداش شهادت حسين علیه السلام را به صورت حق شفاعت براى گنهكاران امت از خدا دريافت كرده است.
حسين بن على علیه السلام شفيع شيعيان است.
در زيارتنامه او هم آمده است:
«و ان شفعت شفعت»
«فكن لى شفيعا الى الله» و «اللهم ارزقنى شفاعة الحسين يوم الورود»
در حديث است:
«ثلاثة يشفعون الى الله عز و جل فيشفعون: الانبياء ثم العلماء ثم الشهداء»
نه تنها امام حسين علیه السلام بلكه هر شهيدى حق شفاعت دارد و اين مقام را در سايه شهادت يافته است. محبان امام حسين علیه السلام به شفاعت او معتقدند و باور دارند كه بخاطر گريه و عزادارى و محبت نسبت به ابا عبدالله علیه السلام، خداوند آنان را عذاب نخواهد كرد.
ناگفته نماند كه حسين بن على علیه السلام گرچه شفيع محشر است و گريه بر او گرچه بيمه كننده از عذاب دوزخ است، ليكن لياقت شفاعت يافتن براى ما، در سايه صلاح و پاكى است.
عقيده به شفاعت حسين علیه السلام نبايد دوستداران را به گناه و معصيت، گستاخ و جرى سازد.
اين كه بگوييم:
«تمام غرق گناهيم و يك حسين داريم»، مجوزى براى ارتكاب گناه نيست.
همان گونه كه مسيحيان معتقدند مسيح به دار آويخته شد تا موجب آمرزش مسيحيان شود، عدهاى نيز از شيعيان فكر مىكنند فلسفه شهادت سیدالشهدا آمرزش گناهان امت مصطفى صلی الله علیه و آله است و اين خطاست و چنين تفكرى زمينهساز جرات بر معصيت است.
شفاعت ابا عبدالله علیه السلام درست است ولى ارتكاب گناه و بى مبالاتى در امر دين، به اميد شفاعت آن حضرت، انحراف است.
شفاعت آن حضرت شامل كسانى مىشود كه نماز و واجبات دينى را سبك نشمارند و حق مردم را تضييع نكنند و لايق شفاعت او باشند.
یکی از شفیعان روز قیامت، امام حسین(ع) است.
ایشان بنا به فرمایش پیامبر رحمت(ص)، کشتی نجات برای طوفانزدگان است
از این رو، هم در دنیا دستگیری میکند و هم در آخرت. به همین جهت، در زیارتنامههاى حسینى بارها از خداوند به واسطۀ آن حضرت، تقاضاى شفاعت مىکنیم.
در سجدۀ پایان زیارت عاشوراى حسینى، بعد از حمد و ستایش خداوند به سبب تحمّل مصیبت آن حضرت، مىگوییم:
«اَللّهُمَّ ارْزُقْنی شَفاعَةَ الْحُسَیْنِ یَومَ الْوُرُودِ
خدایا شفاعت حسین را روز ورود به صحنۀ محشر، روزىام کن»
و به دنبال آن مىافزاییم:
«وَثَبِّتْ لِی قَدَمَ صِدْق عِنْدَکَ مَعَ الْحُسَیْنِ وَاَصْحابِ الْحُسَیْنِ الَّذینَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَیْنِ
خداوندا! گامهاى مرا از روى صدق نزد خودت، با حسین و یارانش ثابت بدار؛ همان یارانى که خون خود را تقدیم او کردند».
بنا بر حدیث شریف کسا، هر کدام از اهلبیت که به پیامبر(ص) وارد میشوند، آن حضرت جملهای دربارۀ آنها میفرماید؛ اما وقتی امام حسین(ع) وارد میشود
پیامبر میفرماید:
«وَعَلَیْكَ السَّلامُ یا وَلَدى وَ یا شافِعَ اُمَّتى
و بر تو باد سلام اى فرزندم و اى شفاعتكنندۀ امتم!» نه تنها آن حضرت در قیامت شفاعت میکند، بلکه زائران و گریهکنندگان بر آن حضرت نیز به مقام شفاعت میرسند.
امام صادق(ع) دربارۀ مقام زائر امام حسین(ع) میفرماید:
«زَائِرُ الْحُسَیْنِ(ع) مُشَفِّعٌ یَوْمَ الْقِیَامَةِ لِمِائَةِ رَجُلٍ کُلُّهُمْ قَدْ وَجَبَتْ لَهُمُ النَّارُ مِمَّنْ کَانَ فِی الدُّنْیَا مِنَ الْمُسْرِفِینَ
زائر امام حسین(ع) شفیع صد نفر در روز قیامت است؛ کسانی که آتش دوزخ بر ایشان واجب شده و کسانی که در دنیا از مسرفان بودهاند».
در روایات آمده است :
امام حسین(ع) هنگام وداع با حرم جدّش لحظاتى به خواب فرو رفت و در عالم رؤیا این سخن را از جدش شنید:
«اِنَّ لَکَ فِى الْجَنَّهِ دَرَجاتٌ لاتَنالُها اِلاّ بِالشَّهادَهِ
براى تو مقامى نزد خدا تعیین شده که جز با شهادت به آن نمىرسى».
به یقین یکى از شئون این مقام، همان مقام شفاعت است.
برگرفته از دعا سایت