مشاوره خانواده رایگان عطاملک

نسخه‌ی کامل: همسرم بسیار جمع گریز هست
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
سلام من ۲۴ و همسرم ۳۲ ساله هست. ۵ ساله ازدواج کردیم و یه کوچولویه یک ساله داریم. یکی از مشکلاتی که این چند سال خیلی اذیت شدیم اینه که همسر من اصلا تمایلی به جمع نداره. حتی با برادر و خواهر خودش هم رفت و امد نداره. فقط خونه مادر پدر خودش میره و خونه خانواده منم با اکراه میاد. بر عکس من خیلی دوست دارم تو جمع باشم. مهمونی برم. خانواده ای هم دارم که زیاد دور هم جمع میشن . همسرم بهم میگه تو تنها برو من نمیام. ولی خب اینم درست نیست منم دوست دارم همسرم کنارم باشه. وقتی هم میان با هیچکی صحبت نمی کنند و خودشون رو با گوشی سرگرم میکنه. من پیشنهاد دادم از هر سه دفعه مهمانی (حالا هر جایی باشه) دو دفعه نیا یک دفعه بیا ولی بازم همون یک بار با دلخوری میان. نمیدونم چیکار کنم.
دوست عزیز ازدواج یعنی زندگیِ تفاوت ها، این اصلا عجیب نیست که همسرتون در بعضی ابعاد و ویژگی ها اونجور که شما دوست دارید نباشن مهم اینه که در عین پذیرش تفاوت های هم و توافق و دیدگاه زندگی متأهلی داشتن بتونید به مسیرتون ادامه بدید و بپذیرید که خیلی وقتا ممکنه دقیقا اوضاع باب میل شما نباشه اما به جاش کسی و دارید که بهش مهر می ورزید و از طرفش مورد علاقه واقع میشید و در بسیاری از موارد هم نقاط مشترک دارید. با ازدواج شما یه چیز هایی به دست میارید یه چیزهایی از دست میدید مثل همه ی انتخاب های زندگی پینشهادتون به همسرتون خوبه ولی خوب تر اینه که به انتخاب و علایق و تیپ شخصیتی و معاشرتی ایشون احترام بذارید و برای خودتون و لذت هاتونم به همون اندازه اهمیت قائل باشید اما یادتون نره شما می تونید انتخاب کنید که در جمع حاضر باشید ولی چون خودتون معتقدید که زشته و درست نیست نمیرید پس شما انتخابتون اینه که به خاطر طرز فکرتون بدون همسرتون جایی نرید یا خیلی کمتر برید و این مسئولیت با شماست جون انتخاب شماست نه همسرتون
با سلام به شما دوست عزیز با توجه به توضیحاتتون باید بگم این تفاوت برای زوج هم سخته و هم گاهی ازار دهنده ،اما طبیعیه ، ومشخصه که اقا درونگرا و شما برونگرا هستین و این تفاوت میتونه نشان دهنده این باشه که احتمالا مشاوره پیش از ازدواج نداشتین و یا رفته باشین ولی به این موضوع توجهی نکردین و خیلی ساده از کنارش گذشتین، که این موارد باعث این اتفاق میشه ،اینکه شما برون گرا و دوست دارین تو جمع باشین ولی اقا اینجوری نیست ،و طبق صحبتتون که گفتین همسرتون خونه اقوام خودش هم نمیره نشون دهنده این هست که ایشون کاملا درونگرا و فاقد روابط اجتماعی هستن، قدم اول این هست که شما بپذیرین این تفاوت یک تقاوت ذاتی در همسر و خودتون هست،و اینکه بپذیرید این ویژگیجز شخصیت همسرتون هست و با کسی همسرتون رو مقایسه نکنید چون چیز عجیب غریبی نیست ،و به عنوان مثال هیچگاه بهش نگید ببین برادر من و یا همکار من و یا ….اینجوری نیستن تو چرا مثل اونا نیستی اونا همش میرن بیرون و … بعد از اون بهتره یک سری مهارت های همسرداری رو یاد بگیرید و سعی کنید اونا رو در رابطه با همسر استفاده کنید ، البته یه موردی که مهمه و در رابطه با هر دو‌ نفر شماس : این هست که هر دو شما باید تغییراتی داشته باشین ، از طرفی این حق طبیعی شماس که بخواین همسرتون تو مهمونی ها کنار شما باشه و‌ از طرفی همسرتون هم بهش خوش نمیگذره و همه اینها مستلزم تغییراتی هست که هر دو طرف باید بخوان ، قبل از اون باید به این اگاهی پیدا کنید که این موضوعی که سر اون دارین کلنجار میرید چیه و کدومش به سلامت روان نزدیکتره ؟ و یا درونگرایی و برونگرایی چی هست ؟ و اگر تغییر کنید چقدر به نفع زندگیتون هست و ایا باعث رضایتمندی شما میشه ؟ و دانستن همه اینها جز قدم های اولی هستن که کمک میکنه این تغییر اتفاق بیوفته به طور مثال ( اگر برون گرایی و‌ درون گرایی رو یک طیف در نظر بگیریم و اگر خانم نقطه A و اقا نقطه Z باشه ) خانم از نقطه a باید بیاد روی نقطه fو e و اقا هم از z باید بیاد روی o و p ،و در واقع هر کدومتون باید یک مقدار از شدت درونگرایی و‌ برونگراییتون کم کنید ،تا بتونید راحتتر کنار هم قرار بگیرید ، البته این موضوعی نیست که خودتون به راحتی بتونید انجام بدین ، و‌ بهتره از یک رواندرمانگر کمک بگیرید که این اتفاق انجام بشه ، البته باید علت و‌ میزان برونگرایی اقا به طور دقیقتر بررسی بشه چون ممکنه یکسری ترسهایی داشته باشه مثلا ترس از طرد شدن ،ترس از دوست نداشته شدن و ،ترس از شلوغی و‌ قضاوت دیگران و ترس از عدم امنیت و … ، در واقع موارد مختلفی میتونه زیر بنای این درون گرایی باشه ، در نهایت بعد از اینکه یک مقدار این تغییر ایجاد شد و به هم نزدیک تر شدین ،شما باید یکسری مهارت هایی رو اموزش ببینید که دیگه حالت حالا از ۳ تا مهمونی دوتاشو بیا‌ و… نباشه، چون اصولا توافق های این مدلی برای زوج خیلی قشنگ نیست ،( نمیگم این روش بد هست اتفاقا شاید برای یک زوج هیچ راه دیگه ای جواب نده و فقط قانون و‌ قواعد این مدلی گذاشتن یک‌ مقدار واسشون کمک کننده باشه )، اما صحبت بنده این هست که وقتی راه های بهتری داریم چرا این راه رو‌ انتخاب کنیم . امیدوارم با این توضیحات جوابتون رو بگیرید . به امید روزهای بهتر برای شما
با سلام و احترام خدمت شما دوست عزیز ویژگیهای شخصیتی انسانها مختلفه و همه انسانها نمی توانند ویژگیهای شخصیتی یکسانی داشته باشند.به نظر میرسه که همسر شما هم فردی درونگرا می باشند که ارتباط اجتماعی براشون سخته بر خلاف شما که فردی برون گرا و دوستدار روابط اجتماعی هستید. به همین خاطر خوبه که به این تفاوتها احترام بگذارید و درک کنید که همانطور که شما از بودن در جمع لذت می برید برای همسر شما چقدر سخته در بین جمع بودن. با این وجود همین تفاهم هم که داشته اید و شما تا حدودی از خواسته هاتون کوتاه آمده اید و ایشان هم تا حدودی از خواسته هاشون کوتاه اومدند میتونه خوب باشه. نباید انتظار داشته باشید که در این یک جلسه ای که می آیند کاملا برونگرا و اجتماعی بشوند!! توقعات خودتون رو از همسرتون پایین بیاورید و به ویژگیهای مثبت همسرتون بیشتر توجه کنید و بپذیرید همه ما علاوه بر ویژگیهای مثبت دارای ویژگیهای منفی نیز هستیم که دوست داریم دیگران این ویژگیهای منفی را هم بپذیرند. پس چرا ما این ویژگیهای منفی دیگران را نپذیریم و به ویژگیهای مثبت بیشتر توجه نکنیم. خوشبخت و سرفراز باشید.