مشاوره خانواده آنلاین رایگان عطاملک

نسخه‌ی کامل: دخترم در زندگی زناشویی سیاست نداره
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
سلام دخترم*ساله و دامادم *سالشون هست. چند ماهی از عقد اونا میگذره مشکل اینه که شوهر من از رفت و امد زیاد دخترم و شوهرش به خونه همدیگه ناراحت هست و نوعی سبک سری میدونه اینو بگم که اونقدر که دختر من خونه داماد میره اون نمیاد از روزی که عقد کرده من که مادرش هستم اشتباهش رو تذکر میدم چه با آرامش و غیر اون سریع جواب میده و جبهه میگیره وابستگی اون بیش از حد هست او دختری ارام بود ولی حالا همه از تغییر و رفتار اون شاکی هستن اولاش فکر میکردم من حساس شدم ولی با گلایه اطرافیان فهمیدم من حساس نیستم دخترم بدون هماهنگی با خانواده تصمیم گیری میکنه و اگه خانواده موافق نباشه ناراحت میشه در جمع حضور پیدا نمیکنه و گریه میکنه و ما همه متهم میشیم از صبح تا ساعت دو یا سه نصف شب با پیام در ارتباط هستند تذکر میدم بخواب چه وقت شبه مستقیم به من مادر برخورد میکنه و گوش نمیده سیاست زندگی کردن نداره فکر میکنه باید بیست و چهارساعت کامل کنار شوهر بود یا خوابید اصلا به فکر صبحانه نهار و شام نیست و داخل اتاقه مثل رستوران اماده میشه میخوره باز میره توو اتاق اصلا حضور پدر و مادر به کلی کمرنگ شده شوهرش خدای زندگیش شده و همش هرچی اون بگه باید بشه از من و پدرش یه غول درست کرده برای شوهرش شوخی ساده میکنیم و اگه او داخل شوخی بیاد و حرفی بزنی چیزی بگی ناراحت میشه دخترم نامزد هست دختر من و داماد تک دختر و تک پسر هستند درضمن او در سن ۱۲سالگی پدرش رو از دست داده و فکرکنم کمبود محبت داره نمیتونه احساسات خانواده همسر رو به همدیگه ببینه و دوست داره خودش و همسرش به دوراز آدما باشن ما کاری میکنیم احساس راحتی کنه ولی برعکس میشه.
با سلام خدمت شما دوست عزیز

در خصوص موردی که عرض کردید باید بگویم که دوران عقد برای شناخت بیشتر طرفین از هم می‌باشد و اتفاقا رفت و آمد به شناخت بیشتر آن‌ها از هم کمک می‌کند. پیشنهاد می‌کنم به جای آنکه در مقابل دختران بایستید، و آن را تحریک کنید که نسبت به شما گارد بگیرد، خودتان فضای امن و مطلوبی را فراهم کنید تا آنها بیشتر در خانه شما حضور داشته باشند و سیاستی که خودتان انتظار دارید در برخورد با دختر و داماتان به کار ببرید و هیچگاه در پیش دختران از نامزدش بدگویی نکنید و به نقاط ضعف آن اشاره نکنید. در مقابل با دامادتان دوست و رفیق شوید. منظور اینکه دختران بدون اطلاع خانواده تصمیم گیری می کند چیست؟ آیا برای خودشان تصمیم می گیرد یا برای شما؟ در مورد تصمیمات مربوط به خودشان، حق دارن که مستقل عمل کنند.
با سلام خدمت مادر گرامی
رفتار شما از جهت حس مادرانه و به خصوص تک فرزندی بودن، کاملا قابل درک است، که قصد مراقبت از فرزند خود را داشته باشید. اما باید توجه کنید که این مراقبت به رفتارهایی منتهی نشود که باعث سردی بیشتر روابط و دوری از هم شود. ایشان حق دارند برای زندگی‌شان مستقل تصمیم بگیرند البته با مشورت با شما، که این مشورت قابل اجبار نیست، بلکه هر دو سمت باید متمایل باشند.
نشان دادن اشتباهات دیگران وقتی مفید واقع می‌شود که خود از اشتباه بری باشیم. اینکه شما احتمالا فکر می‌کنید داماد شما کمبود محبت دارد، باید بگویم نداشتن پدر دلیل کافی نیست. بهتر است از قضاوت دست بکشید و اجازه بدهید تا هر ساعتی که می‌خواهند با هم حرف بزنند، و این در این دوران غیر معمول نیست.
در نهایت، شما با سیاستی که از دخترتان انتظار دارید، در عین احترام به تصمیم‌های او، نکات مد نظرتان را به او منتقل کنید.
آخر کلام اینکه، خودتان را در جبهه مخالف قرار نداده و با دختران بدون حرف‌ها و شوخی‌هایی که آزارش بدهد او را راهنمایی کنید، و قبل از نگرانی مطمین باشد چیزی برای آن وجود داشته باشد. در نهایت در صورت حاد شدن روابطتان، می‌توانید به مشاور حضوری مراجعه کنید.
با سلام خدمت شما مادر بزرگوار باید احسنت گفت به شما به جهت اینکه به سنت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم لبیک گفتین و زمینه ازدواج دخترتان را فراهم کردین 'در مشاوره جزئیات را گفتن لازمه کار هست 'اگر سن دخترتان را مطرح می کردین جواب دادن راحت تر بود 'با اینحال رفتارهایی که دخترتان دارد کاملا طبیعی است 'طبیعی هست شوهرش که جنس مخالفه براش جذاب تره تا شما که مادر ش هستی ولو اینکه احترام شما واجبه 'باید خوشحال باشین از اینکه گوش به فرمان شوهرش هست و بهم محبت میکنن و با هم هستن و این صحبت های شما اگرچه از روی دلنگرانی و حس مادرانه هست اما باید کنار بزارید در غیر اینصورت ادامه این نوع صحبت ها خطرناک هست و تبدیل به دخالت میشه و باعث ایجاد اختلاف میشه اجازه بدین زندگی کنن 'چه اشکالی داره غذا رو براش ببرین احتمال میدم تازه عقد شدن 'پس همه چیز طبیعی هست?