۱۴۰۰-۵-۲۷، ۰۵:۳۷ عصر
بسم الله الرحمن الرحیم
فضای مجازی یا جفازی؟مسئله این است... .بارها شده که آدم ها در این مورد بحث میکنند و خب نظرات مختلفی وجود دارد.اما اصل قضیه چیه؟اصلا آدم چه نسبتی بااین فضای مجازی دارد؟انسان ها با فعالیت در این فضا سود بیشتری میبینند یا ضرربیشتر؟اصلا نسبت ما بااین فضا چگونه باید باشد؟سوالاتی که به قول بچه هاریشه ای هست ومعمولا آدم ها در مواجه با موضوعات به جای اینکه به ریشه یک مسئله بپردازند سریع به سراغ تنه وشاخه وبرگ آن میروند وسعی میکنند با نمونه آوردن ها استدلال خود را توجیه کنند.به عنوان نمونه:تامیگویی فضای مجازی اکثر ذهن ها به طرف شبکه های اجتماعی میرود در صورتی که این نیست گستره ودامنه فضای مجازی شامل هر آنچه که در دایره ارتباطات رادیویی،مخابراتی،ماهواره ای وفرکانسی میشود را شامل میشود.از رسانه ها تا سینما،تلویزیون،رادیو،شبکه اجتماعی،فرکانس های راداری هم میشود.نکته دیگر این است که خب این فضا بااین وسعت ودامنه ما در کجای این فضا قرارداریم؟آنهایی که سوال اول را پاسخ نداده اند در اینجا هم دچار چالش وتشویش اند چرا که اگر بنای برحضور درگستره تمامی این فضا باشد اصلا امکانش نیست واگر بازهم آن را محدود به شبکه های اجتماعی کند مورد اشکال است.اما بگذارید برای این جمع وارد یکی ازشاخه های این قضیه یعنی همین شبکه های اجتماعی شویم که انواع بسیار زیادی دارند.هر کدام از شبکه های اجتماعی که عنوان میشود کارایی خاص خود را دارند:فضای یکی بسیار عوامانه واجتماعی مثل اینستاگرام،دیگری نخبگانی ومحدود مثل توئیتر،دیگری کانال وگروه مانند که درقالب های مختلفی هستندمانندتلگرام ویا بسیار محدود با تغییراتی اندک مانند واتساپ.اما مسئله اول این است که این فضاها آیا هدایت یافته اند یانه؟سرمنشا این شبکه ها ازکجا است؟همانطور که عیان است باید گفت بله این فضاها به صورت هدایت یافته است وسر منشا این شبکه ها به جاهایی وافرادی میرسد که حقیقتا از سر مهربانی و توجه این بستر ها را فراهم نکرده اند.ارجاعش به یک تحقیق ساده است.پس نمیتوان با نگاهی ساده وسطحی به سراغ این جریان رفت.اقتضای طراحی هرفضا برای نقشه وحرکتی است.میدان جنگی را تصور کنید که شامل قسمت های مختلفی از میدان مین،سیم خاردار،باتلاق،سنگرهای مثلثی،کانال های نفر رو،خاکریز های تانک و... است.در این میدان نمیتوان به راحتی دل به معرکه جنگ زد و بدون اطلاعات وارد عملیات شد.پس شناخت این فضامهم است اما متاسفانه تا بحث در مورد شناخت می آید ذهن ها به سمت سواد رسانه ای میرود وبا توجیه دیگری که میگوید اگر بدانی وبفهمی که کارایی هر کدام چیست پس دیگر مشکلی ندارد.اما زهی خیال باطل امروزه سواد رسانه ای با دید اطلاعات محور به موضوعات رجوع ندارد و صرفا یک آشناکننده استفاده از این فضا است و به قولی فوت وفن کار را یاد میدهد تاآشنایی عمیق با موضوع که این خود یکی از آسیب های کار است.به عنوان مثال کسی در سواد رسانه ای نمیگوید که فلان شبکه اجتماعی ذیل فلان سازمان جاسوسی است و آن ها از این بستر چه استفاده ای برای اهداف خود میکنند.نمیگویند که از نوع ومدل تبادل اطلاعات ردد وبدل شده میان افراد یک جامعه برنامه ریزی فکری ومحتوایی خود را سامان داده وبر این اساس طرح ریزی میکنند.نمیگویند که سال88به گفته خود یکی از سران استکبار جهانی توئیتر را برای تعمیرات که قرار بود از دسترس کاربران برای مدتی خارج شود خارج نکردند تا فتنه گران بتوانند از این فضا جهت ارتباط وایجاد تشویش اذهان عمومی وفتنه گری استفاده کنند وامنیت یک جامعه را به آشوب تبدیل کنند.نمیگویند که میزان آسیب های وارده از فضای کثیف و مستهجن اینستاگرام در بین جوانان وکودکان چقدراست.جالبی این قضیه اینجا است که در کشور هایی که خودشان طراحان وبه اجرا درآورندگان این فضاها هستند محدودیت استفاده برای سنین ویا حتی فیلترینگ کامل وجود دارد.اما وقتی کشوری این فضا را زیان تلقی میکند ونسبت به مسدود کردن آن اقدام میکند داد اعلامیه های حقوق بشری همین کشورهای طراح درمی آید.اینها به کنار.برایت میگویم که از مدل خود این فضاها شاید بگویی این نگاه بسیار بدبینانه است و در ماهیت شبکه های اجتماعی که اشکالی وارد نیست.اما میگویم وارد است.همین اینستاگرام که گفتم:شما روزانه با افرادی مواجه میشوید که به سرعت بایکی از انگشتان دست خود دوضربه به صفحه گوشی میزندد و سپس قدری انگشت دست خود را بالاپایین میبرند ودوباره تکرا همین کار.وقتی نزدیک میشوی مواجه میشوی با کسی که دارد به قول خودشان لایک میکند مطالب را.روزانه عکس ها وفایل های زیادی را نگاه و لایک میکند اما از اوبپرس چقدر از این مطالب در یادت میماند؟چند درصد این مطالب برایت عمق داشت؟چقدر فکر تو را به کار انداخت؟پاسخ ها جالب است تقریبا هیچ... .
چرا سرانه مطالعه جوامع اینقدر پایین است؟چرا میزان تفکر افراد وایده اندیشی ها و نوآوری هایشان روبه تقلید های کورکورانه رفته است؟نمونه های اجتماعی آن:در اعتراضات کشورهایی مثل فرانسه وهنگ کنگ وعراق ولبنان افراد با ماسک هایی که چهره شخصیتی از یکی از فیلم های هالیوودی را داشت دست به اعتراضات زدند.چرا؟این حاکی از نفوذ فرهنگی نیست؟... ادامه دارد... .
منبع
http://gordantakhrib.blog.ir/1399/11/05/...8%B2%DB%8C
فضای مجازی یا جفازی؟مسئله این است... .بارها شده که آدم ها در این مورد بحث میکنند و خب نظرات مختلفی وجود دارد.اما اصل قضیه چیه؟اصلا آدم چه نسبتی بااین فضای مجازی دارد؟انسان ها با فعالیت در این فضا سود بیشتری میبینند یا ضرربیشتر؟اصلا نسبت ما بااین فضا چگونه باید باشد؟سوالاتی که به قول بچه هاریشه ای هست ومعمولا آدم ها در مواجه با موضوعات به جای اینکه به ریشه یک مسئله بپردازند سریع به سراغ تنه وشاخه وبرگ آن میروند وسعی میکنند با نمونه آوردن ها استدلال خود را توجیه کنند.به عنوان نمونه:تامیگویی فضای مجازی اکثر ذهن ها به طرف شبکه های اجتماعی میرود در صورتی که این نیست گستره ودامنه فضای مجازی شامل هر آنچه که در دایره ارتباطات رادیویی،مخابراتی،ماهواره ای وفرکانسی میشود را شامل میشود.از رسانه ها تا سینما،تلویزیون،رادیو،شبکه اجتماعی،فرکانس های راداری هم میشود.نکته دیگر این است که خب این فضا بااین وسعت ودامنه ما در کجای این فضا قرارداریم؟آنهایی که سوال اول را پاسخ نداده اند در اینجا هم دچار چالش وتشویش اند چرا که اگر بنای برحضور درگستره تمامی این فضا باشد اصلا امکانش نیست واگر بازهم آن را محدود به شبکه های اجتماعی کند مورد اشکال است.اما بگذارید برای این جمع وارد یکی ازشاخه های این قضیه یعنی همین شبکه های اجتماعی شویم که انواع بسیار زیادی دارند.هر کدام از شبکه های اجتماعی که عنوان میشود کارایی خاص خود را دارند:فضای یکی بسیار عوامانه واجتماعی مثل اینستاگرام،دیگری نخبگانی ومحدود مثل توئیتر،دیگری کانال وگروه مانند که درقالب های مختلفی هستندمانندتلگرام ویا بسیار محدود با تغییراتی اندک مانند واتساپ.اما مسئله اول این است که این فضاها آیا هدایت یافته اند یانه؟سرمنشا این شبکه ها ازکجا است؟همانطور که عیان است باید گفت بله این فضاها به صورت هدایت یافته است وسر منشا این شبکه ها به جاهایی وافرادی میرسد که حقیقتا از سر مهربانی و توجه این بستر ها را فراهم نکرده اند.ارجاعش به یک تحقیق ساده است.پس نمیتوان با نگاهی ساده وسطحی به سراغ این جریان رفت.اقتضای طراحی هرفضا برای نقشه وحرکتی است.میدان جنگی را تصور کنید که شامل قسمت های مختلفی از میدان مین،سیم خاردار،باتلاق،سنگرهای مثلثی،کانال های نفر رو،خاکریز های تانک و... است.در این میدان نمیتوان به راحتی دل به معرکه جنگ زد و بدون اطلاعات وارد عملیات شد.پس شناخت این فضامهم است اما متاسفانه تا بحث در مورد شناخت می آید ذهن ها به سمت سواد رسانه ای میرود وبا توجیه دیگری که میگوید اگر بدانی وبفهمی که کارایی هر کدام چیست پس دیگر مشکلی ندارد.اما زهی خیال باطل امروزه سواد رسانه ای با دید اطلاعات محور به موضوعات رجوع ندارد و صرفا یک آشناکننده استفاده از این فضا است و به قولی فوت وفن کار را یاد میدهد تاآشنایی عمیق با موضوع که این خود یکی از آسیب های کار است.به عنوان مثال کسی در سواد رسانه ای نمیگوید که فلان شبکه اجتماعی ذیل فلان سازمان جاسوسی است و آن ها از این بستر چه استفاده ای برای اهداف خود میکنند.نمیگویند که از نوع ومدل تبادل اطلاعات ردد وبدل شده میان افراد یک جامعه برنامه ریزی فکری ومحتوایی خود را سامان داده وبر این اساس طرح ریزی میکنند.نمیگویند که سال88به گفته خود یکی از سران استکبار جهانی توئیتر را برای تعمیرات که قرار بود از دسترس کاربران برای مدتی خارج شود خارج نکردند تا فتنه گران بتوانند از این فضا جهت ارتباط وایجاد تشویش اذهان عمومی وفتنه گری استفاده کنند وامنیت یک جامعه را به آشوب تبدیل کنند.نمیگویند که میزان آسیب های وارده از فضای کثیف و مستهجن اینستاگرام در بین جوانان وکودکان چقدراست.جالبی این قضیه اینجا است که در کشور هایی که خودشان طراحان وبه اجرا درآورندگان این فضاها هستند محدودیت استفاده برای سنین ویا حتی فیلترینگ کامل وجود دارد.اما وقتی کشوری این فضا را زیان تلقی میکند ونسبت به مسدود کردن آن اقدام میکند داد اعلامیه های حقوق بشری همین کشورهای طراح درمی آید.اینها به کنار.برایت میگویم که از مدل خود این فضاها شاید بگویی این نگاه بسیار بدبینانه است و در ماهیت شبکه های اجتماعی که اشکالی وارد نیست.اما میگویم وارد است.همین اینستاگرام که گفتم:شما روزانه با افرادی مواجه میشوید که به سرعت بایکی از انگشتان دست خود دوضربه به صفحه گوشی میزندد و سپس قدری انگشت دست خود را بالاپایین میبرند ودوباره تکرا همین کار.وقتی نزدیک میشوی مواجه میشوی با کسی که دارد به قول خودشان لایک میکند مطالب را.روزانه عکس ها وفایل های زیادی را نگاه و لایک میکند اما از اوبپرس چقدر از این مطالب در یادت میماند؟چند درصد این مطالب برایت عمق داشت؟چقدر فکر تو را به کار انداخت؟پاسخ ها جالب است تقریبا هیچ... .
چرا سرانه مطالعه جوامع اینقدر پایین است؟چرا میزان تفکر افراد وایده اندیشی ها و نوآوری هایشان روبه تقلید های کورکورانه رفته است؟نمونه های اجتماعی آن:در اعتراضات کشورهایی مثل فرانسه وهنگ کنگ وعراق ولبنان افراد با ماسک هایی که چهره شخصیتی از یکی از فیلم های هالیوودی را داشت دست به اعتراضات زدند.چرا؟این حاکی از نفوذ فرهنگی نیست؟... ادامه دارد... .
منبع
http://gordantakhrib.blog.ir/1399/11/05/...8%B2%DB%8C