مشاوره خانواده آنلاین رایگان عطاملک

نسخه‌ی کامل: خاطره وحید جلیلی از روز شهادت مهندس آوینی
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
خاطره ای از وحید جلیلی از روزی که آوینی به شهادت رسید درباره مظلومیت شهید آوینی و جایگاه وی نزد مقام معظم رهبری آیت الله خامنه ای

به یاد سید شهیدان اهل قلم بسیجی مهندس مرتضی آوینی

این خاطره تلخ را من زیاد گفته‌ام.
 ۲۰ فروردین ایشان که شهید شد، یادم است که ما در دانشگاه در خوابگاه مشغول ناهار بودیم که اخبار ساعت ۲ خبر را اعلام کرد. با یکی از دوستان در اتاق مسئول #واحد_فرهنگی بسیج آمدیم که پارچه‌ای سیاه بده تا در #تابلو_اعلانات بسیج بزنیم.

مسئول واحد گفت مگر چه شده؟
گفتیم آوینی شهید شده است.
به ما نگاه کرد و گفت آوینی؟!
گفتیم سردبیر مجله سوره.
گفت سوره؟!
گفتیم نویسنده آینه جادو،
گفت آینه جادو؟!
در نهایت گفتم روایت فتح را که نگاه کرده‌اید یکی بود صدای گرم و دلنشینی داشت او آوینی بود!
گفت: اِاِاِ... خدا بیامرزدش. خیلی صدایش خوب بود!

یک ساعت بعد آمد و دید ما خیلی تابلوی بسیج را شلوغ کرده‌ایم. نگاه عاقل‌ اندر سفیه به ما کرده و گفت آوینی مگر که بوده است؟

این برادری که می‌گویم یکی از مخلص‌ترین دوستان ما در دانشگاه بود و مسئول واحد فرهنگی بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق (ع) در تهران بود. اسم آوینی را تا روز شهادتش نشنیده بود. تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل. دیگر ببینید در بسیج محلات شهرستان‌ها چه خبر بوده است. یعنی فعال‌ترین و مؤثرترین سردار فرهنگی ما در زمانی که در عرصه فرهنگ شمشیر می‌زد، برای اکثر قریب به اتفاق ما ناشناخته بود.

فردا صبح که به تشییع جنازه رفتیم و  بچه‌ها اعلام کردند که رهبری را دیدیم، آنجا خیلی از ما فهمیدیم که شهید آوینی چه کسی بوده که رهبری شخصاً به تشییع جنازه‌اش آمده است...