مشاوره خانواده آنلاین رایگان عطاملک

نسخه‌ی کامل: مشخصات: خانم ۲۴ با مشکل اعتماد در رابطه
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
من ۲سال و نیمه که در رابطه پیش از ازدواج هستمالان به بن بست اعتماد خوردم و ایشون من و حرفامو باور ندارن
خودش میگه از یک سوراخ چندبار گزیده شدهیکسری اتفاقات هست که براتون شرح میدم:
سری اولیکسال که از رابطه گذشت ایشون شک کردن من درمورد گذشتم همه چیز رو نگفتمهمینطور هم بود من همه ی آدم هایی کهتو گذشته خودم داشتم رو معرفی نکردم چون رابطه ی خاصی هم باهاشون نداشتم و یه سری صحبت های سنین نوجوانی بود که عملاقبل از ۱۶-۱۷ سال داشتماما کسی که باهاش رابطه احساسی داشتم رو معرفی کرده بودم، اصرار داشتن باقی رو هم بگم که چیزینمونه و منم گفتم.

سری دومدر یک جریانی که چند ماه قبل اتفاق افتاد من واتساپ خط قبلیم (خطی که قبل از رابطه با ایشون داشتمشرو دستشونداده بودم، ایشون این واتساپ رو نگه داشته بودن تا یکی از ادم های گذشته زندگی من به این خط پیام میدهاون آدم رو من اصلاحساب نمیکردمهیچ ارتباط عاطفی ای نداشتم برای همینم توی سری قبل معرفی نکرده بودمسر این قضیه هم خیلی عصبانی شد کهانگار من چیزهایی برای پنهان کردن دارم و تمومی ندارن.

سری سومخودم یکسری چیزها رو توی این مدت رابطه دروغ گفته بودم اما اینسری در قالب یک نامه راستش رو نوشتم بهش دادممثلامن تو این مدت دانشگاهم رو به دروغ جای دیگه ای گفته بودمچون اعتماد به نفسش رو نداشتم بگم کجا درس میخونم همین باعث شد بهناچار مدت زیادی دروغ پشت دروغ بیارمو یکی دیگش زمانی که فهمیدم شخصی که قبلا باهاش در ارتباط بودم ایران هست به دروغگفتم که نیست چون ایشون سر مسائل گذشته من خیلی حساس بودن به خصوص اینکه این شخص فامیل هم هست و سال گذشتهخواستگار من بوداما من واقعا نمیدونستم که ایرانه چون توی شهر دیگه ای زندگی میکنن رابطه فامیلی ما محدوده و من نمیدونستم تاوقتی اسم خواستگاری شد و اون موقع با وجودی که ازم پرسید فلانی ایران هست من چون حساس نشه دروغ گفتم که نیست.

الان به جایی رسیدم که هیچ اعتماد و باوری به من نیست مطمئنه که چون دروغ گفتم بازهم میتونم بگم یا اصلا معلوم نیست چیا رونگفتم.
برای همین هم داریم جدا میشیم واقعا نمیدونم توی این شرایط چیکار باید بکنم. خیلی بهش علاقه دارم و نمیخواستم که دروغ یا پنهان کاری ای داشته باشم با این هدف نامه رو نوشتم ولی همه چیز بدتر شد. چیکار کنم بتونم اعتمادش رو به دست بیارم و ثابت کنم دیگ چیزی نیست که بخوام بترسم دروغ بگم یا پنهان کنم؟
باعرض سلام و ادب و احترام خدمت شما و تبریک سال نو


حقیقت، فضیلتی است که اگر می خواهید در ازدواج خود اعتماد ایجاد کنید، باید به دنبال توسعه و پرورش آن باشید. این باید هدف ثابت شما از ایجاد عادت به دقت و درستی مطلق در تمام روابط خود با  فردی که قصد ازدواج  دارید  زیرا دروغ اعتماد را در ازدواج از بین می برد. گفتن حقیقت یکی از راه های اعتماد سازی در یک ازدواج است


بعضی اوقات که مجبور به اعتراف شوید، از این که اشتباهی انجام داده اید صدمه می بینید. اما وقتی می توانید با شجاعت به اشتباهتان اقرار کنید و حقیقت را بگویید، حتی اگر فرد مقابل  بلافاصله خوشحال نشود، پس از مدتی تامل، به خاطر شجاعت در گفتن حقیقت به شما احترام می گذارد و شما را به خاطر همین موضوع تحسین می کند.

بعضی اوقات تکبر و غرور ما مانعی است که سعی می کند از عذرخواهی ما جلوگیری کند. اما وقتی صادق باشید و طرف مقابل‌ شما را ببخشد، اعتماد متقابل در ازدواج شما دوباره برقرار می شود



با رفتارتان به او نشان دهید که می تواند روی شما حساب کند. اگر می گویید کاری را انجام می دهید واقعا باید آن را انجام دهید. اگر قولی می دهید حتما به آن عمل کنید. اگر باید سر ساعت معینی در جایی حضور داشته باشید سر وقت باشید

با این کار به او نشان دهید که رابطه برایتان مهم است. در روابط موفق هر دو طرف به قول هایی که داده اند پایبند هستند.

در یک رابطه اعتماد حرف اول را می زند. یک رابطه خوب بر مبنای اعتماد است و غیر از آن بی معنی است. برای جلب اعتماد در زندگی مشترک و در بین زوجین باید مواردی که در بالا گفته شد را رعایت کنید. صادق باشید، پنهان کاری نکنید پیش فرض های مثبت داشته باشید

موفق و پیروز باشید .