مشاوره خانواده رایگان عطاملک

نسخه‌ی کامل: ویسپرد-کرده ی یکم
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.


[تصویر:  29838391294769781805.jpg]

1
[ زَوت : ]
نوید [ ستایش ] می دهم و ستایش بجای می آورم رَدان ِمینوی و جهانی را :
رَدان ِجانوران آبزی را،
رَدان ِِجانوران زمینی را،
رَدان ِِپرندگان را،
رَدان ِِجانوران دشتی را،
رَدان ِِچرندگان را،
اَشَوَنان و رَدان ِِاَشَوَنی را.

2
نوید [ ستایش ] می دهم و ستایش بجای می آورم «گـَهَنبارها» رَدان ِِاَشَوَنی را :



زرتشت


«مَیدیوزَرِم»(شیر دهنده ی) اَشَوَن، رَدِ اَشَوَنی را،
«مَیدیوشِم» اَشَوَن، رَدِ اَشَوَنی (هنگام درویدن گیاهان) را،
«پَتیه شهـِیـم ِ» اَشَوَن، رَدِ اَشَوَنی (هنگام خرمن برداری) را،
«اَیاسرِم» اَشَوَن، رَدِ اَشَوَنی (هنگام گُشن گیری رمه) را،
«مَیدیارِم» اَشَوَن، رَدِ اَشَوَنی (هنگام سرما) را،
«هَمَسپَتمَدَم» اَشَوَن، رَدِ اَشَوَنی (هنگام ستایش و نیایش) را.(1)

3
نوید [ ستایش ] می دهم و ستایش بجای می آورم جهان بارورِ اَشَوَن، ردِ اَشَوَنی را که فرزندانی می زاید.(2)
نوید [ ستایش ] می دهم و ستایش بجای می آورم بخش های به نیکی ستوده ی «ستـَوُتَ یــِسـنیَه»ی اَشَوَن، رَدِ اَشَوَنی را.
نوید [ ستایش ] می دهم و ستایش بجای می آورم بخش های به نیکی ستوده ی «یــِسنیَه»، «مَیَزد»های اَشَوَن، اَشَوَن مردان و اَشَوَن زنان را.

4
نوید [ ستایش ] می دهم و ستایش بجای می آورم [ ایزدان ] سال، رَدان ِاَشَوَنی را.
نوید [ ستایش ] می دهم و ستایش بجای می آورم سرایِش ِ«اَهونَ وَیریَه ...»ی اَشَوَن، رَدِ اَشَوَنی را.
نوید [ ستایش ] می دهم و ستایش بجای می آورم درود گویی بر «اَشَه وَهیشتَ»(اَشِم وُهو)ی اَشَوَن، رَدِ اَشَوَنی را.
نوید [ ستایش ] می دهم و ستایش بجای می آورم «یِنگهِه هاتـَم ...» اَشَوَن به نیکی ستوه، رَدِ اَشَوَنی را.(3)

5
نوید [ ستایش ] می دهم و ستایش بجای می آورم «اَهونَوَد گاهِ» اَشَوَن، رَدِ اَشَوَنی را.
نوید [ ستایش ] می دهم و ستایش بجای می آورم زنان مزدا آفریده ی اَشَوَن، دارندگان فرزندان اَشَوَن بسیار، رَدان آشَوَنی را.
نوید [ ستایش ] می دهم و ستایش بجای می آورم «اَهومند» و «رَتومندِ»(4) اَشَوَن، رَدِ اَشَوَنی را.
نوید [ ستایش ] می دهم و ستایش بجای می آورم «هفت هات» اَشَوَن، رد اَشَوَنی را.

6
نوید [ ستایش ] می دهم و ستایش بجای می آورم «اُشتَوَد گاه ِ» اَشَوَن، رَدِ اَشَوَنی را.
نوید [ ستایش ] می دهم و ستایش بجای می آورم کوه های رامش دهنده ی بسیار آسایش بخش مزدا آفریده ی اَشَوَن، رَدان ِاَشَوَنی را.
نوید [ ستایش ] می دهم و ستایش بجای می آورم «سِپَنتمَد گاه ِ» اَشَوَن، رَدِ اَشَوَنی را.
نوید [ ستایش ] می دهم و ستایش بجای می آورم «بهرام» اهوره آفریده و «اوَپَرتات» اَشَوَن ِپیروز، رَدان ِاَشَوَنی را.

7
نوید [ ستایش ] می دهم و ستایش بجای می آورم «وُهوخشتـَر گاه ِ» اَشَوَن، رَدِ اَشَوَنی را.
نوید [ ستایش ] می دهم و ستایش بجای می آورم «مهر» فراخ چراگاه و «رام» بخشنده ی چراگاه های خوب، رَدان اَشَوَنی را.
نوید [ ستایش ] می دهم و ستایش بجای می آورم «وَهیشتوایت گاه ِ» اَشَوَن، رَدِ اَشَوَنی را.
نوید [ ستایش ] می دهم و ستایش بجای می آورم آفرین نیک ِاَششوَن و اَشَوَن مرد ِپاک رَدِ اشَوَنی را.
نوید [ ستایش ] می دهم و ستایش بجای می آورم «دامویش اوپَمَن» ایزد چیره دست ِدلیر ِاَشَوَن رَدِ اَشَوَنی را.

8
نوید [ ستایش ] می دهم و ستایش بجای می آورم «اَیریَمَن ایشیَه»ی اَشَوَن، رَدِ اَشَوَنی را.
نوید [ ستایش ] می دهم و ستایش بجای می آورم «فشوشو مَنثـَره»ی اَشَوَن، رَدِ اَشَوَنی را.
نوید [ ستایش ] می دهم و ستایش بجای می آورم رَدِ بزرگوار «هادُخت» اَشَوَن، رَدِ اَشَوَنی را.

9
نوید [ ستایش ] می دهم و ستایش بجای می آورم پرسش اهورایی ِاَشَوَن، دین ِاهورایی ِاَشَوَن، سرزمین اهورایی ِاَشَوَن، زَرَتـُشتوم اهورایی ِاَشَوَن، رَدانَ اَشَوَنی را.
نوید [ ستایش ] می دهم و ستایش بجای می آورم «هَدیش ِ» دارنده ی کشتزار را که به چارپای خوب کـُنش، چراگاه بخشد و اَشَوَن مرد را که چارپای بپرورد.




اهورا فره وشی

زرتشت