مشاوره خانواده رایگان عطاملک

نسخه‌ی کامل: شرح ماجراي ورود عزيزالله جويني به دوره دكتراي ادبيات فارسي
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
عزیزالله جوینی، شاهنامه پژوه و استاد بازنشسته دانشکده ادبیات دانشگاه تهران در گفتگو با خبرنگار فارس به بیان خاطره‌ای از چگونگی ورودش به دوره دکترای زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران پرداخت.جوینی عنوان کرد: در آن سال‌ها که من تازه از مشهد به تهران منتقل شده بودم، برای شرکت در دوره دکترای ادبیات فارسی امتحان دادم اما بعد از اعلام نتایج با کمال تعجب دیدم که اسمم جزء پذیرفته شدگان نیست اما چون مطمئن بودم که حتما اشتباهی رخ داده است رفتم به دیدن دکتر ذبیح‌الله صفا که آن موقع رئیس دانشکده بود.
وی ادامه داد: وقتی دکتر صفا من را دید پرسید چه کار داری؟ گفتم: در دوره دکترا پذیرفته نشده‌ام گفت: خب من چه کار می‌توانم بکنم؟ گفتم: من مطمئنم که اشتباهی رخ داده و اگر درست برگه‌ام تصحیح شود حتما قبول می‌شوم، پرسید: تو از کجا مطمئنی که در امتحان قبول می‌شوی؟ گفتم: چون من طلبه بوده‌ام و «مطوّل» را گذرانده‌ام و در فهم متون عربی مشکلی ندارم؛ دکتر صفا رو کرد به رئیس دفترش و گفت: این آقا فردا بیاید پیش من اگر توانست نصف صفحه از روی «مطوّل» بخواند، برود در کلاس‌های دکتری بنشیند.
استاد بازنشسته دانشکده ادبیات دانشگاه تهران اضافه کرد: فردا صبح «مطوّل» به دست به دیدن دکتر صفا رفتم اما او همین که من را دید جلو پایم بلند شد و به گرمی تحویلم گرفت و گفت: من پرونده شما را بررسی کردم و دیدم که مصحح‌ها اشتباه کرده‌اند، شما قبول شده‌اید اما حالا اگر بخواهم همین طوری بگذارم در کلاس‌های دوره دکترا شرکت کنید دیگران فکر می‌کنند که پارتی بازی کرده‌ام و این نه برای من خوب است نه برای شما اما می‌توانم یک کار دیگر برایتان بکنم که تا امروز در حق هیچ کس نکرده‌ام.
جوینی با بیان اینکه در آن سال‌ها دانشکده ادبیات برخلاف دیگر دانشکده‌ها که سالی دوبار امتحان ورودی داشتند، تنها یک بار در سال آزمون دوره دکترا برگزار می‌کرد، تصریح کرد: مرحوم دکتر صفا به خاطر قولی که به من داده بود ترتیبی داد که یک بار دیگر در اسفند ماه آزمون دکتری ادبیات فارسی برگزار شود تا من بتوانم دوباره شرکت کنم و قبول شوم؛ این بود که به دانشگاه تهران راه پیدا کردم و توانستم تحصیلات تکمیلی خودم را به پایان برسانم و از خرمن فضل دکتر صفا و اساتید برجسته دیگر خوشه چینی کنم.



parset.com
با سلام
خداوند عمر طولانی به فرهیختگانی همچون دکتر جوینی که الحق و الانصاف ابروی جوین هستند عطا کند
انشاء الله
ممنون از نظر شما
بله با اینکه ایشان از نخبگان جوینی هستند ولی متاسفانه معرفی کامل و شایسته ای از ایشان به عمل نیامده
انشاالله در اینده نزدیک این امر محقق شود.

دكتر عزيزالله جويني

[تصویر:  1People329967.jpg]
خلاصه : دكتر عزيزالله جويني در سال 1304 در يكي از روستاهاي پايين جلگة اسفرائين به نام كلاته علي، پاي در جهان نهاد.دكترجويني از اساتيد رشته زبان و ادبيات فارسي در دانشگاه تهران، از جمله كساني است كه دستي در حوزه فعاليتهاي قرآني به ويژه تفاسير داشته است. وي علاوه بر دارا بودن تحصيلات دانشگاهي در رشته ادبيات، تا مقطع دكترا، تحصيلات حوزوي را تا سرحد خارج نزد اساتيدي نظير شيخ هاشم قزويني، ميرزا جواد آقاي تهراني و علوم تفسيري را نزد آيت الله گلپايگاني و شيخ حسن علي تلمذ نموده است. نامبرده هم اكنون به عنوان استاد دانشكدة ادبيات دانشگاه تهران مشغول به فعاليت هاي آموزشي و پژوهشي مي باشد.
گروه : علوم انساني
رشته : زبان و ادبيات فارسي
تحصيلات رسمي و حرفه اي : عزيزالله جويني از سن سه چهار سالگي تحصيلات خود را در محضر پدر آغاز كرد. سپس پدرش وي را به دبستاني كه در اركان باز شده بود فرستاد و تا كلاس پنجم خواند. پس از آن به واسطة پيشامدهايي چند سالي در تحصيل وي وقفه ايجاد شد. وي از نوجواني تحصيلات حوزوي خود را آغاز كرد و در محضر شيخ هاشم قزويني و ميرزا جواد آقاي تهراني تحصيل كرد. وي بعدها در دانشكدة ادبيات مشغول به تحصيل شد
استادان و مربيان : عزيزالله جويني از نوجواني تحصيلات حوزوي خود را آغاز كرد و در محضر شيخ هاشم قزويني و ميرزا جواد آقاي تهراني تحصيل كرد. ايشا درباره آن دوران چنين مي گويد"استادهائي كه در حضورشان به فراگيري علوم پرداختم ميرزا جواد آقاي تهراني و آشيخ هاشم قزويني هستند. در اواخر دوران طلبگي شبانه علوم جديد شامل فيزيك و جبر را نزد اساتيد برجسته همچون آقاي مستوفي در مشهد، و در تهران حضور شخصي داراي دكتري اتم شناسي فرا گرفتم تا آنجا كه دانشهاي آموخته شده را تدريس مي كردم"
فعاليتهاي آموزشي : دكتر عزيزالله جويني پس از طي تحصيلات دانشگاهي به سمت استاديار استخدام شد.وي هم اكنون عضو هيئت علمي و از اساتيد رشته زبان و ادبيات فارسي در دانشگاه تهران مي باشد.
چگونگي عرضه آثار : دكتر عزيزالله جويني بيش از 80 مقالة علمي دربارة‌ ابيات شكل فردوسي، حافظ و ناصرخسرو و نقد كتاب و ترجمه از عربي به فارسي و ترجمه از زبان انگليسي نوشته و منتشر كرده است. همچنين وي چندين رساله در علوم قرآن دارد كه عبارتند از : نقط المصاحف، املاء‌ القرآن،‌ لهجة قريش در قرآن، و وزن در اسلوب قرآن. آثار چاپ شدة وي عبارتند از : ـ تصحيح و فقه تفسير مفردات قرآن ـ تصحيح تفسير فسقي در دو جلد ـ تصحيح فرهنگ مجموعه الفرس ـ تصحيح فرهنگ عربي به فارسي ،‌ مصادراللغه ـ تصحيح نهج البلاغه ـ تصحيح و شرح خلاصة خمسة نظامي ـ تأليف نبرد انديشه ها در حماسة رستم و اسفنديار، شرح ابيات، برابري متن ها و تصحيح شاهنامه
--------------------------------------------------------------------------------
آثار :
1 برابري متن ها
2 تصحيح شاهنامه
3 تصحيح مجموعه الفرس
4 تصحيح نهج البلاغه چاپ دانشگاه تهران
5 تفسير نسفي
6 شرح ابيات
ويژگي اثر : تاليف
7 نبرد انديشه ها در حماسة رستم و اسفنديار
ويژگي اثر : تاليف
سپاس فروان از شما دوستان و مدیران گرامی انجمن که نسبت به معرفی استاد بزرگوار و فرزند شایسته جوین اقدام فرمودید و سپاس از تمام همشهریان جوینی و مسولین محترم آن شهرستان که در مناسبت های مختلف از ایشان دعوت به عمل آورده اند و حتی مراسم بزرگداشتی قرار بود برای ایشان برگزار شود که بدلیل کسالت استاد در آن مقطع منتفی شد و تشکر ویژه از فرماندار محترم که در اعتلای جوین تلاش می نمایند ...اما شایسته است که دوستان ادیب و فریهیخته جوینی نسبت به تهیه آثار اساتید بزرگواری چون دکتر جوینی برای استفاده مردم ادب دوست و ادیب پرور خصوصا قشر فرهنگی وجوان جوین تلاش نمایند تا فرزندان جوینی با مفاخر علمی و فرهنگی آن سرزمین بیشتر آشنا شوند ...مخصوصا شاهنامه فردوسی که بسیار زیبا تصحیح و نگارش شده که در هر جلدقسمتی از شاهنامه به فارسی روان و به صورت داستان (رمان) با شماره ابیات و در بخش دوم کتاب اصل ابیات و شرح و مقابله آن با دیگر نسخه ها نگارش شده است و این یک کار تازه برروی قدیمی ترین نسخه شاهنامه است...این کتاب در هفت جلد بوده که تا کنون شش جلد آن چاپ گردیده و جلد هفتم در انتشارات دانشگاه تهران زیر چاپ می باشد...ضمنا سال 89 کتاب سال دانشگاههای ایران شد و جوایزی به استاد اهدا گردید و امسال هم به مناسبت چهلمین سال تاسیس انتشارات دانشگاه تهران از زحمات دکتر جوینی با اهدا لوح توسط دکتر حداد عادل, تقدیر شد(یکشنبه 30/11/90)...ضمنا جلد سوم شاهنامه استاد جوینی به عنوان کتاب درسی دانشگاه پیام نور معرفی شده است...با تشکر فراوان محمد ایثاری نیا
در اینجا شعری از استاد جوینی در باره ادکان :

بیاد روستای " ادکان " و همکلاسی


هایم در شهرستان اسفرائین , روستائی که نام شهرستانش در تاریخ بیهقی – جهانگشای جوینی و

حدودالعالم چند بار آمده است.


خوشا ادکان*1 , خوشا آن روزگارش

خوشا آن باغهاو آن شاخسارش


به سیمین و سیب سرخ و انگور

فراوان بود و سنگین بود بارش

گهی بودیم شادان در دبستان

گهی گل بود چیدن در بهارش

اگر پاها زخار آزرده می شد

نرنجیدیم , چون گل بودخارش

نمی دانم چو رستم مانده بر پای

و یا گشته نگون اسفندیارش؟

اگر اسفرائین هست شهرم

بهشت عدن بینی مرغزارش

همه مردان مرد اسفرائین *2

سپرآئین و خنجر کش سوارش

شنیدم من که نوشروان عادل

همین جا زاد و اینجا شد دیارش

پیمبر گفت شادم , شاد چون من

که زادم من بعهد شهریارش*3

حکیم طوس صاحب مسندی را

ستایش کرد و از آن اقتدارش

به اوج آسمانها برده نامش

قلم زن بود و فاضل بود کارش

ابوالعباس یا فضل بن احمد

که اندر شاهنامه شد قرارش

امید است آن که ادکان مانده باشد

ببینم آن هوای مشکبارش

ببینم خلق و خوی مردمش را

اگر قسمت شود از کردگارش

استادعزیزا... جوینی

عضو هیئت علمی دانشکده ادبیات

دانشکده ادبیات دانشگاه تهران

بیاد روستای " ادکان " و همکلاسی

هایم در شهرستان اسفرائین , روستائی که نام شهرستانش در تاریخ بیهقی – جهانگشای جوینی و

حدودالعالم چند بار آمده است.

از اینکه اسفرائین را با یک

یاء می نویسند علتش این است که در رسم الخط قدیم کلماتی دو یاء داشته با یک یاء می

نوشتند و یک یاء نیمه روی آن قرار می دادند وآن را کشیده می خواندند

" ولدت فی زمن ملک

عادل " حدیث نبوی :که من در زمان حاکم عادل بدنیا آمدم (انوشیروان)
ورودتون رو به انجمن تبریک می گم

خیلی پربار بود

تا الان خودم شعر یا مطلبی از ایشون نخونده بودم
باسپاس از احسان عزیز شعر و متن دیگری از استاد جوینی تقدیم دوستان انجمن می گردد:

....قطعه شعری در وصف
شاهنامه سرودم ودر آن به این نکته اشاره کرده ام که شاهان اساطیری و
تاریخی در شاهنامه مانند مردمان دیگر از
اقوام وملل و طوائف هستند و همگی در حکم قطره هائی می باشند که این رود عظیم را در بستر پهناوری بوجود آورده اند که به هیچ
روی نمی توان نام شاهان را حذف کرد یا کنار گذاشت و آن سروده این است:

من اندر شاهنامه نام شاهان دیده ام

قطره ای ماند که در موج خروشان دیده ام

هرچه می خواهی ببینی می توان اما که من

اندر این آئینه عکس روی ایران دیده ام

ذره ای خاک ار بها پرسی , چه ارزد ؟ ولی

من بهر ذرهء خاکش قیمت جان دیده ام

سایه روشن های رزم و بزم مردان دلیر

در میان هاله ای از نور ایمان دیده ام

اهرمن آسان بهروادی بجنباند عنان

لیک شیر نر درین وادی هراسان دیده ام

باصلابت مردمانی دیده ام در این کتاب

جنگ ها از تور و چین و زابلستان دیده ام

گیو دیدم ,طوس دیدم ,سام دیدم .زال زر

هم دو چندان مرد دیگر از دلیران دیده ام

مرکب و راکب بهم نازند هنگام نبرد

رخش را نازم که بی راکب فراوان دیده ام

آنچه می بینم بجز تصویر یا تمثیل نیست

چون در این تمثیل ها تصویر دوران دیده ام

رستم دستان همان بوالقاسم فردوسی است

من در ایران بارها چون پور دستان دیده ام

(8آبان 1369 برابربا
30 اکتبر 1990 کرکو – لهستان)

برای کتاب حکیم ابوالقاسم فردوسی بی گمان
بعدها نام شاهنامه را بتقلید "خدای نامک "های پهلوی درست کرده و بر آن
نهاده اند
زیرا فردوسی نام کتاب
خود را " نامه باستان " یا " نامه شهریار " و "نامه
نامور شهریار" نهاده است.
پس از آن اسدی طوسی
در گرشاسب نامه (وفات 465 ه- ق) دوبار نام
شهنامه را بکار برده و گفته است (ص14):

که فردوسی طوسی پاک مغز

بدادست داد سخن های نغز

به شهنامه گیتی بیاراسته ست

بدان نامه نام نکو خواسته ست
....
نخست باید بگویم :
درست است که شاهنامه بمعنی نامه شاهان ویا کارنامه آنان است اما "شاهنامه " به نامه بزرگ وکتاب برجسته نیز ایهام دارد.
اصلا "شاه"در
ادبیات ما بمعنی بزرگ وبرجسته است مانند شاهرود – شاهراه – شاهکار – شاه بیت –شاه
بلوط – شاه پرک و نام بسیاری از عرفا نیز با شاه ترکیب شده مثل :شاه نعمت ا...ولی –صفی
علیشاه – نور علیشاه و ...
...
خاقانی در وصف کعبه
"شاه مربع نشین " را در قصیده خود بکار می برد مانند:

خانه خدایش خداست لاجرمش نام هست

شاه مربع نشین تازی و رومی نقاب

" شاه "در
شاهنامه بیش از شاه بمعنی معمولی آن بکار رفته است مثلا هنگامی که بهمن برسولی
بنزد رستم در شکارگاه می رسد
و با رستم برسر یک
خوان می نشینند تهمتن می بیند که بهمن پسر اسفندیار غذا کم می خورد:

بخندید رستم بدو گفت شاه

زبهر خورش دارد این پیشگاه

خورش چون بدین گونه داری به خوان

چرارفتی اندر دم هفت خوان ؟

چگونه زدی نیزه در کارزار

چوخوردن چنین داری ای شهریار؟

که مراد از " شاه " بهمن است...

"برگرفته از
مقدمه کتاب شاهنامه دکتر عزیزا...جوینی از دست
نویس موزه فلورانس محرم 614 جلد دوم چاپ دوم از انتشارات دانشگاه تهران 1385(چاپ
اول 1377)"
مراسم نکوداشت شاهنامه پژوهان برتر ایران بااهدای لوح زرین به دکتر عزیزالله جوینی و 4 استاد دیگر در روز سه شنبه 16 اسفند ساعت 16 لغایت 20 در سالن همایش پژوهشکده هنر جهاد دانشگاهی توسط رئیس انجمن مفاخر ایران جناب دکتر ادبی و بنیاد فردوسی و بنیاد پرفسور آقا بزرگ برگزار گردید...

نکوداشت شاهنامه‌پژوهان ـ1/جایزه آقابزرگ برگزیدگانش را شناختبرگزیدگان اولین دوره جایزه پژوهش پروفسور آقابزرگ شب گذشته در پژوهشکده فرهنگ و هنر جهاد دانشگاهی مشخص شدند.به گزارش خبرنگار مهر، آیین نکوداشت شاهنامه‌پژوهان برجسته کشور و جایزه پژوهش پروفسور آقابزرگ سه‌شنبه شب 16 اسفند با حضور شاهنامه‌پژوهان و محققان کشور در پژوهشکده فرهنگ و هنر جهاد دانشگاهی برگزار شد.
تجلیل از 5 چهره در به دلیل یک عمر فعالیت در زمینه نسخه‌شناسی، فردوسی‌شناسی، ویرایش و آموزش شاهنامه، یکی از بخش‌های این برنامه بود. این 5 نفر برندگان اولین دوره جایزه پژوهش پروفسور آقابزرگ هستند و اسامی‌شان به ترتیب زیر است:
1- عزیزالله جوینی، نگارنده اثر برگزیده دوره 7 جلدی «تصحیح و گزارش واژگان دشوار و برگردان به فارسی روان شاهنامه از نسخه دستنویس موزه فلورانس»، چاپ شده توسط نشر دانشگاه تهران.
2- فریدون جنیدی، نگارنده اثر برگزیده دوره 6 جلدی «گزارش پیشگفتاری بر ویرایش شاهنامه» و «ویرایش شاهنامه فردوسی» چاپ شده توسط نشر بلخ.
3- قدمعلی سرامی، نگارنده اثر برگزیده کتاب مرجع «از رنگ گل تا رنج خار؛ شکل‌شناسی داستانهای شاهنامه» چاپ شده توسط نشر علمی فرهنگی.
4- شاهین فرهت، پژوهشگر برتر موسیقایی و سازنده «سمفونی‌های فاخر برپایه آثار مفاخر ادبی ایران» از جمله فردوسی، خیام، سعدی، حافظ و مولوی، چاپ شده توسط مرکز موسیقی حوزه هنری.
5- میرجلال‌الدین کزازی، نگارنده اثر برگزیده دوره 10 جلدی «نامه باستان؛ گزارش و ویرایش شاهنامه فردوسی»، چاپ شده توسط نشر سمت.
تندیس و جایزه ویژه نخستین دوره شاهنامه‌پژوهی و فردوسی‌‌شناسی به زنده‌یاد ایرج افشار، نگارنده اثر برگزیده «کتاب‌شناسی فردوسی و شاهنامه از آغاز نوشته‌های پژوهشی» چاپ شده نشر میراث مکتوب که پیشتر
در سال‌های 1382 و 1347 توسط نشر انجمن آثار و مفاخر فرهنگی چاپ شده و نیز اهتمام در چاپ و بررسی نسخه‌های مشهور شاهنامه هم‌چون «نسخه‌های لندن و بیروت»، اختصاص یافت.http://khabarfarsi.com/ext/2211281
نکوداشت شاهنامه‌پژوهان ـ2/ادبی: ایرانیت و اسلامیت ما از هم جدا نیسترئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در آیین نکوداشت شاهنامه‌پژوهان و جایزه پژوهش پروفسور آقابزرگ گفت: امیدوارم به سنت‌ها و فرهنگ اصیلمان رجوع کنیم و توجه کنیم که ایرانیت ما از اسلامیت ما جدا نیست و زندگی ما در گرو پرچم سه رنگ ایران است.به گزارش خبرنگار مهر، آیین نکوداشت شاهنامه‌پژوهان برجسته کشور و جایزه پژوهش پروفسور آقابزرگ سه‌شنبه شب 16 اسفند با حضور شاهنامه‌پژوهان و محققان کشور در پژوهشکده فرهنگ و هنر جهاد دانشگاهی برگزار شد.
حجت‌الاسلام محمدجواد ادبی، رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی کشور در این برنامه گفت: در اردیبهشت‌ ماه امسال برنامه بزرگداشتی برای بزرگانی که در سال 89 درگذشتند، در انجمن آثار و مفاخر برگزار کردیم که خانواده زنده‌یاد افشار هم در آن برنامه حضور داشتند. خوشحالم که خانواده افشار امروز هم در این برنامه حضور دارند.
وی افزود: فردوسی یعنی ایران بزرگ. فردوسی یعنی ایران پارسی. فردوسی یعنی ایرانی که مملو از تدین و عقیده است. ایرانیان در دین زرشت به آتشی معتقدند که خودسوز است و با بنیان خودش می‌سوزد. آن‌ها به آتش احترام می‌گذارند و ستایشگرش هستند نه این که پرستنده آن بوده باشند. از این بابت ایرانیان همیشه در فضای فرهنگ، اهل تدین بوده‌اند، اما موضوع مهم آسیب‌شناسی فردوسی دیروز و فردوسی پژوهی در روزگار امروز است.
رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی کشور گفت: یک بار از استاد کزازی پرسیدم که آیا شما در خانه هم همین‌طور که در محافل صحبت می‌کنید، سخن می‌گویید؟ ایشان پاسخ مثبت دادند. درست هم همین است. ضیاء موحد در کتابش درباره سعدی می‌گوید که زبانی که ما به آن تکلم می‌کنیم از زمان سعدی برایمان به یادگار مانده است. واقعیت این است که این زبان فارسی را ما از سال‌ها پیش، از زمان فردوسی به ارث برده‌ایم، اما مهم این است که امروز، مردم و جوانان ما به این زبان فارسی توجه می‌‌کنند یا خیر.
ادبی در ادامه گفت: برخی فکر می‌کنند که زبان حماسه فقط زبان جنگ و شور است، اما حماسه زبان زندگی مردم هم هست. یکی از موازین مهم زندگی ایرانی، حماسی زندگی کردن است. یعنی آن سبک زندگی که در این روزگار وجود دارد و مردم با وجود مشکلات زیاد، زندگی می‌کنند. بنابراین فردوسی شاعر امروز هم هست و زبانش هم زبان امروزی است. سبک زندگی امروز ایرانی هم نیاز به فردوسی دارد. حکایت امروز ما زیستن براساس فرهنگ ایرانیت و اسلامیت خودمان است. پس زبان فردوسی با سبک امروزی زندگی ایرانی اسلامی ما هماهنگ است. من به این موضوع در بزرگداشت حافظ هم که با حضور رئیس جمهور برگزار شد، اشاره کردم و گفتم که ما امروز به زبانی نیاز داریم که حافظ را هم برای ما ساده کند.
وی گفت: امروز چند کتاب مانند «365 روز با فردوسی» وجود دارد که نیاز شیوه نوین زندگی امروز ماست؟ اگر قرار است امروز بزرگانمان را پاس بداریم به این دلیل است که با گذشته ارتباط داشته باشیم و چه خوب است که کتاب‌هایی مانند «365 روز با فردوسی» در اختیار دانش‌آموزان قرار بگیرد. توجه و آسیب‌شناسی این موضوع بسیار مهم است که فرهنگ ایرانی اسلامی ما چگونه می‌تواند در زندگی امروز ما و جوانانمان پیاده شود. امیدوارم به سنت‌ها و فرهنگ اصیل‌مان رجوع کنیم و توجه کنیم که ایرانیت ما از اسلامیت ما جدا نیست و زندگی ما در گرو پرچم سه رنگ ایران است.
نکوداشت شاهنامه‌پژوهان ـ3/موحدفرد: هنوز نتوانسته‌ایم از آموزه‌های شاهنامه استفاده کنیمدبیر بنیاد فردوسی گفت: پرسش مهمی که باید از نهادهای کارگزار فرهنگی پرسید، این است که چرا با گذشت هزار سال که از گردآوری و سرایش شاهنامه می‌گذرد، هنوز نتوانسته‌ایم از این همه دانش، خرد و آموزه که در این گنجینه جهانی نهفته است به راستی و درستی بهره بگیریم.
به گزارش خبرنگار مهر، آیین نکوداشت شاهنامه‌پژوهان برجسته کشور و جایزه پژوهش پروفسور آقابزرگ سه‌شنبه شب 16 اسفند با حضور شاهنامه‌پژوهان و محققان کشور در پژوهشکده فرهنگ و هنر جهاد دانشگاهی برگزار شد.
در این مراسم کتاب «دفتر دوم فردوسی پژوهی» توسط حجت‌الاسلام ادبی، رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی و یاسر موحدفرد دبیر بنیاد فردوسی رونمایی شد.
موحدفرد در این برنامه با اشاره به این کتاب گفت: «دفتر دوم فردوسی پژوهی» آن‌چنان که از نامش بر می‌آید، یادگار و تحفه‌ای است از اندیشمندان هم روزگارمان که از 10 کشور دنیا اثرگذاری شاهنامه بر فرهنگ‌ها و تمدن‌های گوناگون را بررسی کرده‌اند و جملگی بر اثربخشی و کارآیی شاهکار فردوسی در دنیای معاصر برای یافتن سرچشمه‌های پیوند این فرهنگ‌ها و تمدن‌ها و دستیابی به صلح و آشتی جهانی را از منظر خویش تاکید ورزیده‌اند.
وی افزود: ایران، کشوری که گاهواره فرهنگ و دانش جهان است. چه در دوران باستان و چه هنگام درخشش در دوران ‏اسلامی پیشتاز کاروان دانش و فرهنگ بشری بوده و در این روزگاران پس از رهانیدن خویش از قید بندگی ‏دیگران و با توجه به دگرگونی‌های امروزه جهان که هر روز آهنگ خواستنی‌تری به خود می‌گیرد، امکان آن را ‏دارد که با تکیه بر توان تاریخ فرهنگ خود، بار دیگر شمع محفل آرای فرهنگ جهان شود.
موحدفر ادامه داد: با گذشتن یک هزار سال بر تاریخ ایران که در آن هزاران رویداد ناهمگون و سخت بر جان ایرانیان و بر فرهنگ ‏شکوهمند آن روان شده است، شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی همواره همچون درفش برافراشته فرهنگ و تاریخ ‏ایران نگاهبان و پناهگاه ایران و ایرانیان بوده و پایگاه ویژه خویش را داشته و دارد.‏
این نویسنده گفت: پرسش مهمی که از نهادهای کارگزار فرهنگی به وجود می‌آید این است که پس از هزار سال که از گردآوری و سرایش چنین دانشنامه سترگی می‌گذرد، چرا هنوز نتوانسته‌ایم از این همه دانش، خرد و آموزه که در این گنجینه جهانی نهفته است به راستی و درستی بهره بگیریم.
دبیر بنیاد فردوسی در ادامه در بیان دلیل تشکیل این بنیاد گفت: برای هدف گسترش فرهنگ ناب در شاهنامه، بهره‌گیری از اندیشه حکیم توس و ایجاد پایگاهی برای پاسداشت آموزه‌های ارزشمند فرهنگ ایران- اسلامی در برابر نفوذ دیگر فرهنگ‌ها، بنیاد فردوسی در مقام سازمانی فرهنگی، غیرانتفاعی، غیرسیاسی و مردمی با مجوز سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در تاریخ 27/12/1384 به شماره 19506 به ثبت رسمی رسید و از مجمع عمومی، هیئت امنا و شورای مرکزی تشکیل شده است.
در ادامه این برنامه توسط ادبی و موحدفرد از شاهنامه پژوهان کشور تجلیل و تقدیر به عمل آمد. اسامی این افراد به ترتیب زیر است:
آرش اکبری، داود اسپرهم، جلیل مسعودی فر، جمیله اخیانی، قدمعلی سرامی، تورج اقدایی، فرانک دوانلو، مهدی محبتی، زهرا دری، منوچهر تشکری، شهلا فرقدانی، مهری تلخابی، حمیدرضا شایگان‌فر، کامران شرفشاهی، شروین وکیلی، سیدجعفر حمیدی، فردین قائمی، ضیاءالدین هاجری، سرافراز غرنی، سجاد آیدین‌لو، سیدعلی موسوی گرمارودی، محمدحسین توسی‌وند، عبدالله رجبی، میرجلال‌الدین کزازی، عزیزالله جوینی، بهمن حمیدی و کلثوم غضنفری.http://www.mehrnews.com/fa/newsdetail.as...ID=1553857