مشاوره خانواده آنلاین رایگان عطاملک

نسخه‌ی کامل: پسرک . . .
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
پسرک گرسنه اش است . . .

به طرف یخچال می رود

در یخچال را باز می کند

عرق شرم بر پیشانی پدر می نشیند...

پسرک این را میداند

دست می برد و بطری آب را برمی دارد

کمی آب در لیوان میریزد...

صدایش را بلند می کند

و می گوید :

"چقدر تشنه ام بود" !

پدر این را می داند . . .

پسر کوچولویش چقدر بزرگ شده است . . . !