مشاوره خانواده آنلاین رایگان عطاملک

نسخه‌ی کامل: چگونه امام زمان رابشناسیم
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.

متین

]بنام خداوند بخشنده مهربان (کمال محبت در کمال معرفت است ) چگونه امام زمان ارواحناله الفداء را بشناسیم: قبل از اینکه به معرفی امامزمان(عج) بپردازیم وعلل غیبت حضرت رامورد برسی قرار دهیم لازم است ابتدا راز آفرینش بشررا مورد توجه قرارداده وعلت فرستادن یکصدوبیست وچهارهزارپیامبرونحوه عملکرد انسان درطول زمان تا شروع غیبت را بدانیم تا بتوانیم علت غیبت وذخیره آخرین معصوم توسط خدای متعال را درک کنیم.لذا ابتدا رازآفرینش بشر را بررسی می کنیم. يُسَبِّحُ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است براى خدا تسبيح مى‏گويند.اما این تسبیح براساس حکمت الهی برمبنای جبرمی باشد.خداوند انسان را آفرید وبه او اختیار داد تا اوخالق خود را براساس تصمیم واختیار خود تسبیح گویدنه همانند دیگر مخلوقات برمبنای جبر.زیرا تسبیحی که از روی اختیارباشد ارزش بیشتری دارد.مخصوصا اگرتوسط بهترین مخلوق انجام گیرد. درکتاب کمالدین وتمام النعمه شیخ صدوق(ره)به روایت از حضرت رسول گرامی اسلام(ص)آمده است.که اولین مخلوق خدای تعالی ارواح طیبه رسول الله (ص)وائمه معصومین علیه السلام بوده است.وپس از آفرینش ارواح طیبه حضرات . خداوند آسمانها وزمین وهر آنچه مابین زمین وآسمانهاست را بیافرید .و آخرین مخلوق خداوند.آدم ابوالبشروحضرت حوا(ع)بوده است.که این آفریده به بهترین وپیچیده ترین نوع خلق شده است بطوریکه خدای تعالی به خود احسنت گفته است. روشن و واضح است هر چیزی که بهترین باشد از جایگاه خاصی برخوردار بوده وارزش بیشتری نسبت به دیگران خواهد داشت.انسان که در بین تمامی مخلوقات خداوند بهترین است . از ارزش وجایگاه بالایی برخوردار می باشد.بطوریکه خداوند متعال خود به معرفی او پرداخته و ارزش ومقام او را آشکارساخته.و برای اینکه ارزش حضرت آدم وحوا را به ملائکه وفرشتگان تفهیم فرماید 700سال قبل از آفرینش آدم وحوا خبرآنرا به ملائکه وفرشتگان داد.وایشان (ملائکه و فرشتگان) 700سال انتظار کشیدند.تا انسان خلق شد.وقتی ملائکه وفرشتگان به آفرینش آدم اعتراض کردند .خداوند فرمود.چیزی را که من می دانم شما نمی دانید.( البته لازم به توضیح است که انتظار کشیدن ثواب بسیاربالایی دارد وخداوندتعالی ضمن تفهیم ارزش انسان نمی خواست ملائکه وفرشتگان ازثواب انتظار محروم گردند.لذا700سال پیش از آفرینش آدم خبر آنرا به آنها داد).همانگونه که در بالا اشاره شد اولین مخلوق خداوند قادر توانا ارواح طیبه رسول الله (ص) وائمه علیه السلام بود ومشیت الهی برآن بود که این ارواح طیبه را در صلب بهترین مخلوق خود قرار دهد.در نتیجه بر انسان منت نهاده وارواح والاترین مخلوقات خود را در صلب آدم قرار داد .همان چیزی که باعث خشم شیطان گردید و زمانی که خداوند مهربان دستور سجده به آدم را به فرشتگان وملائکه صادر فرمود .ابلیس با اینکه شش هزار سال تسبیح خالق خود را گفته بود به بهانه اینکه او از آدم بهتر است واواز آتش آفریده شده وانسان از خاک. لذا بخل ورزیده و بر انسان سجده نکرد. واز درگاه الهی رانده شد.علت اصلی عدم سجده شیطان بخل به قرار دادن ارواح طیبه پیامبران (ص)و ائمه علیه السلام در صلب انسان بود. این یکی ازارزش های والای بشراست.ودیگر اینکه او در نزد خداوند آنقدر از ارزش والا وبالایی برخورداراست که خالق دانا وتوانا او را جانشین خود در روی زمین قرار داد.و او راخلیفه الله خوانده.باز برای اینکه خداوند ارزش وجایگاه بشررابه دیگر مخلوقات بیشتر تفهیم فرماید.به اوامتیازاتی دیگری داد تا از دیگر مخلوقات متفاوت ومتمایز باشد. درنتیجه عقل وشعور وعلم ودانش وقدرت تکلم و تفکر واندیشه و تصمیم گیری را به اوارزانی داشت.واز همه مهمتر به او اختیاررا تفویض نمود تا انسان برتر زندگی اش را به اختیار خود سامان دهد.وبه اختیار خود تسبیح خداوند گوید این در حالی است که هیچ یک از دیگر مخلوقات خداوند متعال از چنین موهبتی برخوردار نیستند.وبا اینکه دائم تسبیح پروردگار خود می گویند اما اختیاری از خود ندارند. از آنجائیکه خالق یکتا سمیع وبصیروعادل است وبه گذشته وآینده آگاه می باشد. به انسان اختیار داده.اما در برابر این موهبت. آزمایش وامتحان راهم فرا روی بشر قرار داده است. تا ظالم از مظلوم باز شناخته شود.ودر روز حساب وکتابی حق مظلوم را ازظالم بستاند.ونهایتا واضح وروشن است وقتی مخلوقی بهترین می شود. بهترین امکانات هم در اختیارش قرار می گیرد.همان طور که خداوند مهربان بهترین امکانات وبهترین مکان را به بشرارزانی داشت.وپس از آفرینش او را دربهشت جای داد وتمام نعمات بهشتی را در اختیاراو گذارد و در برابرآن همه نعمت فقط یک مورد را از او خواست تا ضمن آزمایش .تعبد او را نیز بسنجد . ( البته خداوند . داناوبصیر است واز عملکرد بشر در آینده آگاه بوده وآگاه می باشد. ولی برای اینکه در روز حساب وکتاب پرونده عملکرد انسان را جلو روی او قرار دهد تا نتواند کتمان کند )لذا فرمود بجز درخت ممنوعه از تمامی نعمات بهشتی می تواند استفاده نماید.اما ابلیس قسم خورده که دشمن اصلی وآشکاربشربوده وهست به وسوسه حضرت آدم وحوا پرداخت وخلاصه با ترفند موفق شد تا ایشان را گول بزند.که همین خطا باعث رانده شدن انسان از بهشت گردید.ولی چون حضرت آدم همانند ابلیس تکبر نورزید وتوبه کرد . خداوندمتعال توبه او راپذیرفت و موردعفو قرار داد و برای امتحان و آزمایشی دیگر به او فرصت دیگری داده شد ومقرر گردید تا به زمین فرود آید.و چند سالی در زمین زندگی کند تا مورد امتحان وآزمایشات متعدد قرار گیرد. اگر در امتحانات پیروز گردیدی دوباره به جایگاه اصلی خود بازگردانده خواهد شد وگرنه جایگاهی جز جهنم نخواهی داشت اما برای اینکه بشر به خطا نرود. خداوند از روی احسان ورحمت واسعه خود برای راهنمایی اوو نشان دادن صراط مستقیم یکصدوبیست وچهارهزار راهنما وپیامبررا فرو فرستاد. وبعد از خاتم پیامبران ائمه معصومین علیه السلام را مامور تشکیل حکومت عدل الهی فرمود. در اینجا از خود سئوال می کنیم واقعا . فلسفه اعزام پیامبران چیست؟پاسخ اینکه مگررسالت آنان بجزراهنمائی بشربسوی صراط مستقیم و زندگی سالم وبدون ظلم بدیگران است مگر بجز این است که هرعملی عکس العملی دارد. درتفسیرهدایت ج4ص35 آیه مبارکه 24سوره شریفه الانفال چنین تفسیرش شده است: نبوت دعوت به زندگى است. زندگى كه ما عاشق آن هستيم و براى ادامه آن سعى وتلاش مى‏كنيم. آيا زندگى توانايى و فعاليت در غلبه بر طبيعت نيست؟ ‏پس چرا در برخى موارد و حالات، مرگ را بر آن ترجيح مى‏نهيم، يا گمراهى را بر هدايت مى‏گزينيم، يا جهل را به جاى علم ‏مى‏پذيريم و يا واپس ماندگى را بر پيشرفت و عمل، مقدم مى‏داريم؟ آيا نه چنان است كه بايد به نيروى علم بر همه چيز ‏غلبه كنيم؟ آيا عمل و حركت بارزترين مظاهر زندگى و فوايد آن نيست؟ پس نبوت دعوت راستينى است به زندگى يعنى به علم و عمل، به هدايت و حركت، به سوى غلبه بر طبيعت همان هایی که براى مصالح بشرارزانی شده. قرآن ‏فرياد مى‏آورد كه پاسخ گفتن به اين رسالت با فطرت بشرى هماهنگ است و از عشق به ما زندگى سرچشمه مى‏گيرد.‏ ]يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاكُمْ لِما يُحْيِيكُمْ[:اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! چون خدا و پيامبرش شما را به چيزى فرا خوانند كه زندگيتان مى‏بخشد، دعوتشان را اجابت كنيد.»‏مهم نيست كه هفتادیا هشتاد سال زندگى كنيم مهم اين است كه زندگى ما با علم و آزادى و فعاليت توأم باشد.‏ خدا ما را به زندگى حقيقى در اين دنيا فرا مى‏خواند البته زندگى آميخته به سعادتى كه به حيات اخروى بپيوندد، آنجا كه شهيدان و ‏صديقان در عين بهجت و سرور آرميده‏اند.‏آیا زندگی حقیقی جز قبول حکومت عدل الهی به حاکمیت معصوم امکان پذیر می باشد؟تا راه برای بازگشت سعادتمندانه نزد خالق هموار گردد.قرآن کریم می فرماید: وانالله وانا الیه راجعون . وهمچنین می فرماید: انسان بعد از آزمایشات و امتحانات متعدد و برگرفتن توشه آخرت به نزد خالق خود باز می گردد. برای اینکه انسان بتواندسعادتمندانه به جایگاه اصلی خود یعنی بهشت باز گردد. خداوند متعال حداقل سه چیز بسیار مهم وبا ارزش را در نهاد بشر قرار داده تابا بهره گیری از آنهاو گردن نهادن به دستورات پیامبران وقبول حکومت ائمه (ع) ضمن اینکه بتواند دراین دنیا در آسایش وآرامش زندگی کند توشه ای نیز برای آخرت بدست آورد. اولین آن که بسیارهم با ارزش است. روح خود. خداوند می باشد که به کالبد بشر دمیده شده است . هیچ مخلوق دیگری نیست که از این نعمت برخوردار باشد.دوم اینکه خداوند از روی احسان ومحبت ارواح طیبه پیامبران و ائمه (ع) را در صلب بشر قرار داد که همین امر موجب بخل ابلیس گردید. سوم اینکه خداوند به انسان عقل وشعور وقدرت تکلم وقدرت تصمیم گیری واختیارعنایت فرموده است درصورتی که هیچ یک از دیگر مخلوقات چنین ویزه گیهایی را ندارند حال که آفریدگار مهربان به ما اینقدر ارزش قائل شده وجایگاه ویزه عنایت فرموده وانسان را توانائی داده تا کل آفرینش را تحت تسخیرخود درآورده.واز تمامی نعمات موجود در طبیعت نهایت استفاده وبهره برداری را بنماید. آیا این همه الطاف الهی جای شکر وحمد وپرستش و تسبیح را ندارد؟!و آیا سرپیچی از آیات الهی ودستورات رسول گرامی اش و ائمه معصومین علیه السلام که برای هدایت به صراط مستقیم واستقرار حکومت عدل الهی که وعده خالق یکتا است. حماقت و ظلم به خود نیست؟!آیا هیچ عقل سلیمی می پذیرد کسی در برابر احسان ودلسوزی و محبت دیگران کچروی کند؟مگر جز این است که چنانچه فردی در حق ما احسانی کند.موجبات تشکر وامتنان ما را برمی انگیزد؟اما چگونه است که در برابراین همه احسان ونعمات الهی کمتر شکرگذارهستیم؟خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید : این بی توجهی وسرکشی از چندمورد ناشی می گردد که عبارتند از1- حب مال ودنیا2-حب مقام 3- کبروحسادت به دیگران 4- وسوسه ابلیس 5- نفس اماره وغفلت ازدستورات خداوند وراهنمائی های پیامبران وعدم قبول حاکمیت ائمه معصومین (ع) . وخداوند. درآیه178 سوره مبارکه اعراف می فرماید: يكى از علل هلاكت بشر اتكال اوست به خودش و غرورى است كه در او به وجود مى‏آيد و مى‏پندارد كه از هدايت ‏الهى ‏بى‏نياز است. اين امر بيشتر سبب هلاكت برخى علماى بى‏عمل نیز مى‏شود. خداى تعالى تأكيد مى‏فرمايد كه هدايت از سوى ‏خداست و ‏بر بشر است كه در برابر خدا تسليم شود . والبته اين در صورتى براى او ميسر است كه جامه كبر ‏و غرور از تن ‏كنده باشد. اگر نه چنين كند به هدايت راه نبرد و چون راه هدايت الهى بسته گرديد راه ديگرى پيش پاى خود ‏نمى‏يابد.‏

[انْ يَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِي وَ مَنْ يُضْلِلْ فَأُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ- هر كس را كه خدا راه نمايد، راه خويش بيابد و آنان را ‏كه گمراه ‏سازد زيانكار شوند.»‏در تفسیر آیات178و179سوره مبارکه اعراف در صفحه 428 ج3 تفسیر هدایت آمده است: خداوند آدمى را به نيكوترين صورت بيافريد و همه وسائل هدايت را به او عطا كرد ولى انسان از آن وسايل استفاده نكرد ‏. آن سان كه گويى براى رفتن به جهنم خلق شده. خدا به بشر قلب داده و فهم عنايت كرده كه ‏مسئوليتهاى ‏خود بشناسد و چشم داده كه بدان ببيند و دريافت حقايق را بر او واجب گردانيده. همچنين او را گوشى است براى ‏شنيدن ولى ‏گوش دادن جز به اراده بشر نباشد.‏ انسانى كه از قلب و چشم و گوش خود استفاده نكند و بر آگاهيهاى خود نيفزايد ‏با چار پايان يكسان است حتى از آنان گم ‏گشته‏تر خواهد بود، زيرا چارپايان را قدرت درك مفاهيم نيست بنا بر اين از اين ‏اعضاى خود نمى‏توانند چنان كه شايد و بايد ‏سود ببرند.‏ خداى سبحان را اسماء حسنى است و هر اسمى از اسماء او به قوه ‏فاعله‏اى در زندگى ما اشارت دارد يا به سنت جاريه‏اى در ‏آن. چون خدا را از روى نشانه‏ها و آياتش شناختيم اين اسماء حسنى را ‏هم خواهيم شناخت. اما كسانى هستند كه نامهاى خدا را ‏ديگرگون مى‏كنند و بر ماست كه آنان را واگذاريم تا به جزاى عادلانه ‏اعمال خود برسند.‏ در اين جا كسانى هستند كه در پرتو حق، حكم مى‏كنند و آن را سنجه‏اى مى‏گيرند براى ارزيابى زندگى، امّا ‏كسانى كه آيات ‏الهى را تكذيب مى‏كنند به زودى به آتش درآيند آن گونه كه خود نمى‏فهمند و خداوند به آنها تا هنگامى فرصت ‏دهدحكمت ربانى :قرآن کریم درآیه179 سوره شریفه اعراف می فرماید: پروردگار ما رحيم است و صاحب رحمت واسعه. ولى رحمت خود را به حكمت بالغه خود محدود به كسانى كرده كه ‏از ‏نعمتهايى كه به ايشان ارزانى داشته به درستى منتفع ‏شوند ولى كسانى كه از قلب و گوش و چشم خود منتفع نمى‏شوند، ‏از ‏رحمت او بى‏نصيب‏اند. اينان را به جهنم مى‏افكنند چنان كه گويى براى سوختن در جهنم آفريده شده‏اند. ‏ وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ ‏كَثِيراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا يَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْيُنٌ لا يُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا يَسْمَعُونَ بِها- براى ‏جهنم ‏بسيارى از جن و انس را بيافريديم. ايشان را دلهايى است كه بدان نمى‏فهمند و چشمانى است كه بدان نمى‏بينند و ‏گوشهايى است ‏كه بدان نمى‏شنوند.»‏ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ- اينان خود غافلانند.» از اين آيه به وضوح آشكار مى‏شود كه هدايت از جانب خداست ولى راه يافتن به اين هدايت به همت بشر ‏است.‏غافل كسى است كه داراى اندوخته‏اى از معرفت هست ولى از آن استفاده نمى‏كند تا در مهلكه مى‏افتد .اما چون خداوند صاحب رحمت واسعه می باشد و استقرار حکومت عدل الهی را وعده فرموده «وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً- و ما مى‏خواهيم كه بر كسانى كه در زمين به ضعف كشيده شده‏اند منت نهيم و آنان را پيشوايان قرار دهيم. [آیه105سوره انبیاء]پس خداوند بندگان صالح خود را بشارت مى‏دهد كه زمين را و هر چه بر روى آن است به ميراث خواهند برد: وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُونَ ما در زبور- پس از تورات- نوشته‏ايم كه اين زمين را بندگان ‏صالح من به ميراث خواهند برد.‏ سپس مى‏فرمايد كه اين تبليغى است براى كسانى كه خدا را مى‏پرستند و امور خود به پروردگارشان وامى‏گذارند. خداى تعالى اين امر را كه «اين زمين را بندگان صالح من به ميراث خواهند برد» بلاغ ناميده است. زيرا انسان وقتى نفس خود را از رسوبهاى عقده‏ها و عقايد فاسد صاف كرد و از خواب غفلتش بيدار نمود مستعد پذيرش اين حقيقت مى‏شود كه صالحان وارث سراسر زمين هستند. درتفاسیر آیات فوق وچندین آیه دیگررا مربوط به مهدی موعود دانسته اند.وبا وجود خطاهای متعدد وسرکشی های لجام گسیخته بشرو به شهادت رسانیدن اکثر پیامبران ویازده تن از ائمه معصومین علیه السلام . خداوند رحمان ورحیم . آخرین حجت خود را ذخیره فرموده تا درزمان موعود وفراهم شدن شرایط وخواست بشراجازه ظهورواستقرارحکومت عدل الهی راصادر بفرماید.واگر آخرین حجت خدا پشت پرده غیبت قرار نمی گرفت .مطمئنان او نیز به سرنوشت دیگر ائمه (ع)دچار می شد وبه شهادت می رسید و دیگر امام ومعصومی نبود تا جانشین حضرت گردد.لذا اراده خداوندسبحان بر آن قرار گرفت تا آخرین حجت خود را تا زمان موعود در پس پرده غیبت حفظ فرماید.و تحقیقا ظهوراو منوط به خواست عامه انسانهاست در پایان عرضه می داریم با توجه به مطالب فوق برای شناخت هرچه بیشتر امام زمان ارواحنا له الفدا لازم است آیات وروایات را موردتوجه قرارداده واز آنها بهرمندشویم.برای تحقق این امربایدعقل را بکاربست واز گذشته نهراسید . به تفسیر آیه 29 سوره شریفه انفال توجه فرمائید ‏: دل آدمى ميان دو گونه جاذبه سرگردان است: جاذبه عقل و جاذبه هوى و هوس و شهوات. همچنين ميان تاريكى و جهل و ‏بى بند ‏و بارى و ميان نور و هدايت. هوا و هوس و شهوات بر چهره عقل پرده مى‏كشند ولى دل نيز مقاومت مى‏ورزد و طالب ‏نور و ‏هدايت است. و تو در حالى كه گرفتار عواطف و احساسات خويش هستى آيا مى‏توانى نيكوكار را از زشتكار تميز ‏دهى؟ و ‏در حالى كه ميان حالات نفسانى متناقض چون فعاليت و تنبلى و اميد و نوميدى در نوسان هستى مى‏توانى عمل صالح را ‏بشناسى؟ آرى، هنگامى كه خود را متعهد سازى كه برنامه‏هاى خدايى را به اجرا درآورى و در برابر فشارهاى عواطف و خواهشهاى ‏نفسانى ‏پايدارى كنى، به عقل خود كمك كرده‏اى تا آن نيرو را به دست آورد كه بتواند حق و باطل را از هم تميز دهد. يعنى خدا ‏معيار و مقياس ‏اين داورى را به دست تو خواهد داد.‏[يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقاناً اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! اگر از خدا بترسيد، خدا شما را بصيرت ‏شناخت حق ‏از باطل دهد.»‏ تقوى تعهد است در برابر امر رسالت و احساس مسئوليت در برابر آن. تقوى به ما نيرويى مى‏بخشد كه مى‏توانيم به يارى آن ‏صواب را ‏از خطا باز شناسيم و صالح را از مفسد و هدايت را از شبهات و راه راست و مطمئن را از لغزشگاهها تشخيص دهيم.‏تقوى در گذشته انسان هم تأثير مى‏گذارد خداى تعالى گناهان گذشته را مى‏زدايد تا در زندگى آينده متقى تاثير منفى نگذارند. آرى ‏چون به ‏حليه تقوى متجلى گشتى گناهانت آمرزيده شود.‏ وَ يُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ و گناهانتان را بزدايد و شما را بيامرزد و خدا صاحب فضل و ‏كرمى ‏بزرگ است.»‏ تفسير هدايت، ج‏4، ص: 43‏ خلاصه مطالب : 1-چون حضرت آدم براثر وسوسه شیطان .خطا کرد واز بهشت رانده شد خداوند یکصدوبیست وچهار هزار پیامبروکتب آسمانی را برای راهنمائی بشرفرستاد.تا در روز جزا نگوید من نمی دانستم. 2-از آنجائی که خداوند انسان را دربهشت جای داد.معلوم می شود که بهشت برای انسان خلق شده نه برای دیگرمخلوقات وجایگاه اصلی بشربهشت می باشد.لذا درصورتی به جایگاه اصلی خود(یعنی بهشت) باز گردانده می شود که از امتحانات سربلند بدر آید. [3-[/size] براساس وعده خالق یکتا. انسان باید در آسایش وآرامش بسر برد واین امکان پذیر نیست مگر اینکه حکومت عدل الهی با حاکمیت معصومین علیه السلام استقرار یابد لذاپروردگارمنان دوازده تن از معصومین رابه این منظوربه عنوان جانشین آخرین پیامبرو فرستاده خود برگزید.تا حکومت عدل الهی را بر پا نمایند. 4-چون خداوند انسان را مختارآفریده عدل حکم می کند که باید مورد آزمایش وامتحان قرار گیرد. اما آیا او در این امتحان سر بلند شدودر برابر فرمانهای الهی ودستورات فرستادگان خالق خود سر تسلیم فرود آورد؟ پاسخ منفی است بلکه نه تنها تسلیم نگردید بلکه اکثررسولان (ص)راکشته و یازده تن از ائمه علیه السلام را نیز شهید کرد . (يُسَبِّحُ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ).‏ آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است براى خدا تسبيح مى‏گويند"‏سپس مى‏افزايد:" مالكيت و حاكميت از آن او است" (لَهُ الْمُلْكُ).‏ " و (به همين دليل) تمام حمد و ستايش نيز به ذات پاك او برمى‏گردد" (وَ لَهُ الْحَمْدُ).‏" و او بر هر چيز توانا است" (وَ هُوَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ).‏" او كسى است كه شما را آفريد" (هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ).‏و به شما نعمت آزادى و اختيار داد، لذا" گروهى از شما كافر و گروهى مؤمن شدند" (فَمِنْكُمْ كافِرٌ وَ مِنْكُمْ مُؤْمِنٌ) آیه 1سوره تغابن 5 ‏-در روایات آمده است مشیت خداوند متعال بر آن است که افرادی از هر قومی باید به حکومت برسند تا درروز حساب وکتاب نتوانند ادعا ‏کنند که چنانچه حکومت به ما می رسید ما نیزهمانند ائمه معصومین(ع) حکومت کرده وعدل وعدالت را برقرار میکردیم. ‏ 6-نتیجه نهائی اینکه:چون خداوند وعده وراثت زمین را به مومنین وصلحا داده وخلف وعده نیز نمی کند در نتیجه فرصتی دیگر به بشریت داده وآخرین حجت خود را در پس پرده غیبت قرارداده تا شاید انسان به خود آمده واستغفار نماید وخواستار استقرار حکومت عدل الهی به حاکمیت امام زمان خود گردد.واین خواسته در سایه شناخت هرچه بیشتر وزودتر امام زمان ارواحنا له الفداء حاصل خواهد شد ولاغیر. ‏

امام باقر (ع) می فرمایند: هر کس شناخت پیداکند.این شناخت او را به سوی عمل راهنمائی می کند و آنکه اهل معرفت وشناخت نباشدعمل وحرکتی نیز نخواهد داشت.(میزان الحکمه جلد6 ص131) ادامه دارد: انشاالله. تهیه کننده: حاج احمد متین پور:مورخه 7/8/1391شمسی مطابق 13ذالحجه1433