مشاوره خانواده رایگان عطاملک

نسخه‌ی کامل: دولت عشق
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
با بررسي موضوعاتي در رابطه با امام عصر(عج) و مواردي از قبيل نشانه هاي ظهور، راز طول عمر مبارك حضرت، فلسفه غيبت و... را در كتب يافتم در حالیکه اين مطالب بيشترين حجم كتابها و مقالات را تشكيل ميدادند.

چكيده

پژوهشگران چندان به اوضاعِ بعد از ظهور نپرداخته اند و پژوهشي یافت نشد كه به طور خاص در مورد دولت آن حضرت باشد. اين پژوهش درصدد تبيين اوضاع اجتماعي، سياسي، فرهنگي و قضایی دوران ظهور و حضور حضرت بقيةالله(عج) است تا تحقق عصر طلایی و دولت عشق و امنیت و رفاه کامل را ترسیم کند.

مقدمه

در كتب اسلامي از آثار و بركاتي كه در عصر حضرات معصومين مردم از آن بهره مند بوده اند، بسيار خواندهايم. اين بركات در عصر ظهور و عصر حضور بر ما نيز مترتب میگردد. انشاءالله.
عصر ظهور عصري است كه بهشت واقعي براي مردم در روي زمين محقق ميشود و عصر طلايي به حساب مي آيد؛ عصري كه براي پيامبر(ص) نيز محقق نشد.
زيرسايه دولت امام عصر شرايط يك زندگي ايده آل از همه جهت فراهم است و در هيچ نقطه اي از عالم ظلم و تعدي و فساد نخواهد بود.
خداوند توسط اولين نبي كه به روي زمين فرستاده يك منجي را معرفي نموده است كه در آينده خواهد آمد، و اين اميد با طلوع خورشيد اسلام عميق تر شده و به مردم اين نويد داده شد كه منجي آخرالزمان يازدهمين فرزند از نسل پيامبر خاتم(ص) است. ويژگيهاي او و دولتش در روايات دوازده معصوم به طور بارزتر معرفي شده است.
با بررسي موضوعاتي در رابطه با امام عصر(عج) و مواردي از قبيل نشانه هاي ظهور، راز طول عمر مبارك حضرت، فلسفه غيبت و... را در كتب يافتم در حالیکه اين مطالب بيشترين حجم كتابها و مقالات را تشكيل ميدادند، بر آن شدم كه به بررسي و پژوهشي درباره مطلبي كه كمتر به آن پرداخته شده و جزء سؤالاتي است كه براي بسياري از مردم مطرح است بپردازم و آن موضوعاتی از قبيل سيستم حكومتي و شيوه زمامداری آن حضرت و دولتي كه ايشان بعد از ظهور تشكيل ميدهند و... بود. اینکه عملكرد ايشان چگونه است كه ظلم و ستم را بر ميچينند و فسادي باقي نميماند.
مواردي كه مورد پژوهش قرار گرفت در فصل نخست زمان ظهور مقدس و مدت تكامل آن بود، همچنین روش فرمانروايي و سيره حضرت، محل استقرار ايشان و مدت حكومت شان بود.
در فصل دوم ياران و پيروان حقيقي حضرت كه از سراسر جهان به ايشان ميپيوندند و ستاد فرماندهي، حاكمان و فرمانروايان حكومت جهاني حضرت را تشكيل ميدهند مورد بررسي قرار دادم.
در فصل سوم نحوه گسترش عدالت و ريشهكن كردن ستم و ستم گر و همچنین قضّات و قضاوت عادلانه توسط حضرت مهدي(عج) و كارگزاران ايشان را بررسي كردم.
و در فصل آخر به اوضاع اجتماعي عصر حضور، از قبيل جهان شمولي اسلام، امنيت، بهداشت، تكنولوژي و بازرگاني و... پرداختم.
اين حقير موضوع دولت امام عصر(عج) را فقط در دامنه روايات و كتب روايي بررسي كردم و بيشتر مطالب اين پژوهش نياز به بررسي و تحقيق بيشتر دارند و اين ناچيز قطرهاي از درياي اطلاعاتي است كه ائمه هداه(ع) براي پيروان راستينشان بيان فرمودهاند.
اميد است با عنايت الهي در پژوهشهاي بعدي مطالب بيشتري با تحقيقات گستردهتر ارائه نماييم.

فصل اول


ساماندهي ظهور مقدس

براي ظهور مقدس حضرت ولیعصر(عج) نميتوانيم زماني را مشخص كنيم و اساساً اين موضوع از اسرار الهي است كه خود حضرت نيز از آن مطلع نيستند و تا اراده خداوند در اين مسير قرار نگيرد اين امر محقق نميگردد. لكن برخي روايات وارد شده در اين باب را مطرح مينماييم تا خوانندگان عزيز را از اين مبحث مطلع نماييم.
ابوبصير از امام صادق(ع) روايت كرده است كه فرمودند: اما قائم ظهور نكند جز در سال طاق: سال يك، دو، يا سه، يا پنج، يا هفت، يا نه.
و نيز از آن حضرت روايت كرده است كه فرمودند: در شب بيست و سوم به نام قائم ندا شود، و در روز عاشورا قيام كند و آن روزي است كه حسين بن علي(ع) در آن كشته شده است. گويا آن جناب را مينگرم كه در روز شنبه دهم محرم در ميان ركن و مقام ايستاده و جبرئيل در سمت راست او فرياد ميزند بيعت براي خدا، پس شيعيان آن حضرت از اطراف زمين به سويش رهسپار شوند و زمين را از عدل و داد پر كند چنانچه از ظلم و جور پر شده باشد.
مفضل بن عمر از امام صادق(ع) نقل كردن كه فرمودند: ... و در آن وقت قائم تكيه بر بيتالحرام ميدهد و ميگويد: الا اي اهل عالم! هركس ميخواهد آدم و شيث را ببيند، بداند من همان آدم و شيث هستم، هركس میخواهد نوح و سام را ببيند بداند من همان نوح و سام هستم، هركس میخواهد ابراهيم و اسماعيل را ببيند، بداند من همان ابراهيم و اسماعيل هستم، هركس میخواهد موسي و يوشع را ببيند بداند من همان موسي و يوشع هستم، هركس میخواهد عيسي و شمعون را ببيند بداند من همان عيسي و شمعون هستم، هركس میخواهد محمد و اميرالمؤمنين صلواتالله عليهما را ببيند بداند من همان محمد و علي هستم، هركس میخواهد حسن و حسين را ببيند بداند من همان حسن و حسين هستم، هركس میخواهد امامان اولاد حسين را ببيند بداند من همان ائمه اطهار هستم. دعوت مرا بپذيريد و به نزد من بياييد كه هرچه ميخواهيد به شما اطلاع دهم.
و سپس آن حضرت شروع به قرائت صحف آدم و شيث، صحف نوح و ابراهيم، تورات و انجيل و زبور مينمايد و پيروان این كتب آسماني را به سوي خودش، دعوت مينمايد.
ابوبصير روايت نموده كه امام محمد باقر(ع) در ضمن حديثي طولاني فرمودند: ... او داخل مسجدالحرام شده و در جنب مقام ابراهيم چهار ركعت نماز ميخواند و تكيه به حجرالاسواد ميدهد و حمد و ثناي الهي ميكند و بر حضرت رسالت پناهي درود ميفرستد و به نحوي سخن میگويد كه هیچکس آنگونه سخن نگفته باشد.
و سرانجام اولين اقدام حضرت مولانا بقيهالله الاعظم محقق ميشود.
اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد و آخر تابع له علي ذلك. اللهم العن الجبت والطاغوت بعدد ما احاطه به علمك.
هدف اصلی برنامههای پیامبر اسلام(ص) برقراری عدالت بوده است. ولی اگر ایشان در میان مردم بر اساس علم پیغمبری عمل میفرمودند عمل ایشان به صورت سنت در میآمد و هر حاکمی مجاز بود بدون توجه به شواهد موجود به هر صورت که بخواهد حکم صادر کند. بنابراین مجازات غاصبین و ضاربین و ظالمین حق فاطمه(س)و اولاد معصومین ایشان طبق روایت پیامبر(ص) به منتقم آلعلی(ع) واگذار شده است.
مجلسي به سندش از بشير نبال از امام صادق(عج) نقل كرده كه فرمودند:آيا میداني اولين كاري كه قائم انجام میدهد چیست؟ بشیر گفت: خير. آن حضرت فرمودند: آن دو نفر (ابوبكر و عمر لعنتالله عليهما) را در حالیکه تر و تازه هستند خارج كرده و هر دو را آتش خواهد زد.
در عللالشرايع از عبدالرحيم قصير روايت میكند كه گفت: حضرت امام محمد باقر(عج) فرمودند: وقتي قائم ما قيام نمود خداوند حميرا (عايشه) را از قبر درآورد تا او را با تازيانه حد بزند و هم انتقام فاطمه(س)دختر پيامبر(ص) را از او بگيرد... عرض كردم: چرا خداوند حد او را تا روزگار قائم به تأخير مياندازد؟ فرمودند: خداوند محمد(ص) را رحمةللعالمين فرستاد ولي قائم را براي كيفر و عقوبت آنها ميفرستد.
حضرت امام عصر(عج) در جامعهاي ظهور ميكنند كه در آن ميليونها اختلاف عقيده، سليقه، مذهب و فرهنگ وجود دارد و هركدام از اين مكاتب در رأسشان شخصيتهايي دارند كه صاحبنظر هستند و ايشان بايد همه اينها را يكي كنند و حكومت واحد مركزي اسلامي مبتنی بر پايه قرآن و سنت تشكيل دهند و همه پيرو اين مكتب شوند.
براي تحقق اين هدف بايد افكار و سلايق متفاوت به نحوي يكي شوند و ايشان مسلماً ابتدا از مسيرهاي طبيعي پيش ميروند ولي در برابر معاندين و آنهايي كه در برابر حق ايستادگي میكند و آن را نميپذيرند بايد با شمشير برخورد كرد. پس احتمالاً كشتار و خونریزي را خواهيم داشت تا افكار و عقايد و سلايق و فرهنگها يكي شوند. بنابراين اين واقعه عظيم بدون برطرف كردن خارها و دشمنان سر راه آن حضرت ميسر نخواهد شد.
لذا در روايت نيز مشاهده ميكنيم كه اهلبيت براصل قتل و خونریزي هنگام ظهور و قيام حضرت اشاره كردهاند. ولي انديشه افراطي نيز در اين مسئله صحيح نيست و دليل عقلي و نقلي بر گستردگي كشتارها در حد وسيع وجود ندارد.
بشير بن ابي اراكه نبال ميگويد: هنگاميكه به مدينه وارد شدم به طرف منزل ابوجعفر(ع) رفتم عرض كردم: مرجئه ميگويند هنگاميكه قيام قائم روي دهد همه كارهاي براي او هموار خواهد شد و به اندازه يك ظرف حجامت هم خون نميريزد.
حضرت فرمودند: هرگز چنين نيست. سوگند به آنكه جانم در دست اوست كارها به اينجا میانجامد كه ما و شما عرق و خون بسته شده را پاك خواهيم كرد.
از طرف ديگر تاريخ گواهي ميدهد پيامبر اكرم و ائمه(ع) سعي داشتند امور را به طور عادي و از مسير طبيعي انجام دهند و حتيالامكان دست به شمشير نبرند، زيرا هدف آنها ارشاد و هدايت مردم است. جز آنكه گسترش عدل در جامعه اقتضاي كشت و كشتاري گرچه در حد محدود را دارد و قرار نيست تمام امور از طريق معجزه حل شود.
امام صادق(ع) فرمودند: قيام قائم واقع نميشود تا اینکه دو سوم مردم از بين بروند. راوي گويد به حضرت عرض كردم: اگر دو سوم از بين بروند چه كسي باقي ميماند؟ حضرت فرمودند: آيا راضي نميشويد اگر شما از يك سوم باقيمانده باشيد؟
امام باقر(ع) فرمودند: قائمآل محمد شباهتهايي با پنج نفراز پيامبران دارد. شباهت او با رسول اكرم(ص) قيام با شمشير است و كشتن دشمنان خدا و پيامبرش، جباران و سركشان است. او با شمشير و ترس مدد میگردد.
و خداوند در آيه 193 سوره مباركه بقره نيز میفرمايد:«وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لاَ تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيكُونَ الدِّينُ لِلّهِ فَإِنِ انتَهَواْ فَلاَ عُدْوَانَ إِلاَّ عَلَى الظَّالِمِينَ»؛
با آنان بجنگيد تا ديگر فتنه‏اى نباشد، و دين، مخصوص خدا شود. پس اگر دست برداشتند، تجاوز جز بر ستمكاران روا نيست.
اقدام بعدي حضرت گسيل نيروها براي فتح ممالك و بيعت گرفتن از آنها براي فرمانروايي ايشان است. در يومالخلاص صفحه 314 آمده است كه چون حضرت وليعصر وارد كوفه شود سه لشكر تنظيم ميكند، يكي را به قسطنطنيه (استامبول) دومي را به چين و سومي را به كوههاي ديلم (كرانههاي درياي خزر كه محل سكونت برادران اهلسنت است) ميفرستد كه هر سه را خداوند براي او فتح ميكند.
و در عقدالدرر صفحه 170 آمده است كه اولين لشكري كه حضرت گسيل میدارد لشكري است كه به سوي تركها ميفرستد پس بر آنها پيروز ميشوند.
همچنین در الزامالناصب جلد دوم صفحه 285 آمده است: و اما رم كه پايتخت سرزمين روم است، كسي كه آنجا را تحت سيطره خود دارد به او باب گفته ميشود و او بر عالم مسيحيت حكومت ميكند مانند خليفه در ميان مسلمانان (اين سخن يازده قرن پيش از آنكه رم پايتخت ایتالیا شود گفته شده است).
و همچنین در يومالخلاص آمده است كه چون سپاهيان حضرت، ممالكت روم (ايتاليا) را فتح كنند مردم روم به دست او مسلمان ميشوند و يكي از يارانش را به فرمانروايي آنجا منصوب ميكند.
بنابر گفته برخي روايات حضرت مهدي(عج) سپاهي را براي نبرد با روميان ميفرستند. آنها به انطاكيه رفته و صندوق مقدس را از غار انطاكیه بيرون میآورند كه در آن نسخه اصلي تورات و انجيل وجود دارد.
اميرالمؤمنين(ع) ميفرمايند: روميان به طرف ساحل دريا نزديك غار اصحاب كهف روي ميآورند و خداوند آن جوانان را با سگشان از غار بر ميانگيزد، دو نفر از آنان به نامهاي مليخا و خملاها هستند كه هر دو تسليم اوامر قائم ميباشند.
امام باقر(ع) فرمودند: آنگاه او (امام) به كوفه ميآيد و تا زماني كه خدا بخواهد در آنجا خواهد ماند تا اینکه بر آنجا استيلا يابد سپس او با همراهان خود به مرج عذراء ميآيد و عده زيادي از مردم به آن حضرت ميپيوندد و در اين روز سفياني در وادی رمله به سر میبرد. تا اینکه در روز جابهجايي آنان به يكديگر برخورد ميكنند، جمعي از پيروان آلپيامبر كه با سفياني هستند و گروهي از طرفداران سفياني كه در زمره پيروان آلپيامبر خود را جا زدهاند بيرون آمده و هر دسته به پرچم و لشکر خود ملحق ميشوند و آن روز، روز جابهجايي است.
اميرالمؤمنين(ع) فرمودند: در آن روز سفياني و هركه با او باشد كشته ميشود حتي خبردهندهاي از آنان باقي نميماند و در آن روز نااميد و زيانكار كسي است كه از غنيمت سفيانيان محروم بماند.
ابن حماد در نسخه خطي كتاب خود بيست روايت را تحت عنوان خروج مهدي(عج) از مكه به بيتالمقدس آورده كه تعدادي از آنها در منابع ما نيز وجود دارد و از جمله در آن آمده است، مهدي ميرود تا در بيتالمقدس فرود آيد خزائن را نزد او ميآورند، عرب و غيرعرب، جنگافروزان و روميان (غربيها) و ديگران جملگي به اطاعت وي درميآيند.

مدت تكامل ظهور

در روايات ائمه اطهار(ع) آمده است كه ظهور مقدس حضرت مهدي(عج) در مدت چهارده ماه كامل ميگردد. شش ماه امام به طور مخفيانه، مسائل را توسط يارانشان رهبري ميكنند و سپس در مكه ظهور نموده و به سمت مدينه و عراق و بيتالمقدس ميروند و اين ممالكت را به طور كامل تحت استيلاي خود در ميآورند سپس به كمك مسلمانان با روميان (غربيها) نبرد مینمايند و با آنان پيمان آتشبس ميبندند.
در صفحه 60 نسخه خطي ابن حماد از ابن مسعود از پيامبر(ص) روايت شده كه فرمودند: چون صداي آسمان در ماه رمضان شنيده شود بدانيد در شوال هياهوي شديد است و در ذيقعده، جدا شدن قبيلهها و خونريزي در ذيحجه اتفاق میافت. دو سه بار فرمودند: اما محرم چه محرمي خواهد شد، چه دور است! دور. در اين ماه مردم در اثر آشوبها كشته خواهند شد.
سؤال كرديم: اي رسول خدا صيحه آسماني چيست؟ فرمودند: اين صيحه در نيمه ماه رمضان و در شب جمعه خواهد بود و صدايي است كه خوابيده را بيدار و ايستاده را مينشاند و زنان نجيب و پوشيده را از پرده بيرون ميآورد... در شبجمعه و در سالي كه زلزله زياد است. وقتي نماز صبح جمعه را بهجا ميآوريد به خانههاي خود برويد و پنجرهها را ببنديد و خود را بپوشانيد و گوشهايتان را بنديد و وقتي آن صوت را شنيديد سر به سجده بگذاريد و بگوييد: سبحانالقدوس، سبحان القدوس، سبحانالقدوس. هركس چنين كند نجات يابد و هركس نكند هلاك شود.
علي كوراني در صفحه 283 كتاب عصر ظهور ضمن ذكر اين حديث از حضرت اميرالمؤمنين(ع) كه: «ظاهر شدن او اندكي ابهامآميز است تا اینکه نام و يادش همه جا را فراگرفته آنگاه ظهور ميكند». ميگويد مراد اين است كه امام در آغاز به تدريج ظهور ميكنند آنگاه مسئله ظهور براي مردم روشن و آشكار ميگردد و این همان مدت شش ماهي است كه امام ظهور غيرعلني خواهند داشت.
امام صادق(ع) ميفرمايند: صاحب اين امر را غيبتي است و ناگزير در آن غيبت عزلتي است، بهترين منزلگاه وي مدينه است و در كنار سي تن از يارانش به سر ميبرد و با وجود آنان اضطراب و نگراني نيست.
امام علی(ع) میفرمایند: حضرت مهدی سالهای طولانی در پنهانی از مردم به سر میبرد، آنچنان که اثرشناسان اثر قدمش را نمیشناسند، گرچه در یافتن اثر و نشانهها تلاش فراوان کنند.

سيره و روش حضرت مهدي(عج)

حضرت مهدي(عج) مانند همه پيامبران و رهبران راستين الهي بسيار ساده زيست است، لباسهايش درشت و كمبهاست، خوراك خشك و ناگوار میخورد و... زيرا رهبري جامعه انساني چنين سيره و روشي را نيز لازم دارد و در فكر آسايش خلق بودن و لحظهاي براي آنان نياسودن شرط اصلي آن است.
امام صادق(ع) ميفرمايند: به چه جهت براي خروج قائم علجه داريد؟ به خدا سوگند او جامه درشت میپوشد و خوراك خشك و ناگوار ميخورد.
در اينجا رواياتي را درباب سيره و روش حضرت از كتاب الارشاد نقل مينماييم:
1. مفضل از امام صادق(ع) روايت كرده كه فرمودند آنگاه كه خداوند به حضرت قائم اجازه خروج دهد آنجناب به منبر رود و مردم را به سوي خويش دعوت كند و به خدا سوگندشان دهد و به حق خويش آنان را بخواند و به اینکه در ميان آنان به روش رسول خدا رفتار كند و به كردار آن حضرت عمل نمايد.
آنگاه خداوند جبرئيل را ميفرستد كه نزد او بيايد و او در حجر اسماعيل نزد آن حضرت بيايد و بگويد به چيز مردم را ميخواني؟ حضرت دعوت خود را به او خبر دهد. و جبرئيل نخستين كسي است كه با او بيعت ميكند.
2. محمد بن عجلان از امام صادق(ع) روايت كند كه فرمودند: آنگاه كه حضرت قائم قيام كند از نو مردم را به اسلام بخواند و به چيزي كه كهنه شده و بيشتر مردم از آن دور شده و گم گشتهاند راهنمايي كند و اینکه حضرت قائم را «مهدي» خوانند براي اين است كه به چيز گم شده راهنمايي كند و اینکه او را «قائم» نامند براي اين است كه به حق قيام فرمايد.
3. عبدالله بن مغيره از امام صادق(ع) روايت میكند كه فرمودند: آنگاه كه قائم آل محمد(ص) قیام كند پانصد تن از قريش را به پا دارد و گردنشان را بزند، سپس پانصد تن ديگر را به پا دارد وگردن زند تا شش بار، كه روي هم سه هزار نفر شوند. و او میگويد من گفتم: شماره آنان به این حد رسد؟ فرمودند: آري خودشان و دوستانشان.
ابوبصير گويد: امام صادق(ع) روايت فرمودند: آنگاه كه حضرت قائم قيام كند مسجدالحرام را خراب كند تا براساس و پايههاي اصلي آن بازگرداند و مقام ابراهيم را به جاي اولي خود كه در آن بوده بازگرداند ودستهاي قبيله بنيشيبه را كه كليدهاي كعبه نزد آنان است ببرد و به كعبه بياويزد و به دستهاي آنان بنويسد اينهايند دزدان كعبه.
ابوخديجه از امام صادق(ع) روايت كند كه فرمودند: چون قائم قيام كند امر تازهاي بياورد چنانچه رسول خدا در ابتداي اسلام به امر تازهای مردم را دعوت كرد.
علي بن عقبه از پدرش روايت كند كه گفت: چون حضرت قائم قيام كند به عدالت حكم فرمايد و در دوران او ستم برداشته شود و راهها امن گردد و زمين بركتهاي خود را بيرون آورد و هر حقي به اهلش برسد و اهل هيچ كيش و آييني بر جا نماند جز اینکه همگي اظهار اسلام كنند و اعتراف به ايمان نمايند. مگر نشنيدهاي كه خداي سبحان فرمايد:«وَلَهُ أَسْلَمَ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا وَإِلَيْهِ يُرْجَعُونَ»؛
با آنكه هر كه در آسمانها و زمين است خواه و ناخواه سر به فرمان او نهاده است، و به سوى او بازگردانيده مى‏شوند.
و بر حكم حضرت داوود و حضرت محمد(ص)در ميان مردم حكومت میكند. آن روز است كه زمين گنجهاي خود را ظاهر سازد و بركات خويش را آشكار نمايد. همانا دولت ما پايان دولتهاست. و اين است گفتار خداوند تعالي «وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ».
ابوبصير از امام باقر(ع) روايت كند كه فرمود: هنگاميكه امام قائم قيام كند به كوفه رود و در آنجا چهار مسجد را ويران كند و مسجد كنگرهداري روي زمين نباشد جز اینکه حضرت آنرا خراب و هموار سازد و راههاي بزرگ را وسيع كند و هر بالكني كه از خانه به كوچه آمده باشد خراب كند و سر در خانهها و ناودانهايي كه در كوچههاست از ميان بردارد و هيچ بدعتي به جاي نگذارد جز اینکه از ميان ببرد و سنتي به جاي ننهد تا آنكه آنرا به پا دارد.
قسطنطنيه و چين و كوههاي ديلم را فتح كند و به اين ترتيب هفت سال امامت كند كه هر سال برابر ده سال از سالهاي شماست. گويد عرض كردم: قربانت گردم چگونه سالهاي طولاني شود؟ فرمودند: خداوند به فلك دستور میدهد درنگ نموده و به كندي حركت كند و در نتيجه روز روزها و سالها دراز و طولاني شود.
جابر از امام باقر(ع) روايت كرده كه فرمودند: هنگاميكه قائم آلمحمد قيام كند خيمههايي بزند و قرآن را به ترتيبي كه نازل شده به مردم بياموزد. آن روز براي كسانيكه قرآن را حفظ كردهاند بسيار دشوار است زيرا آن طرز آموختن مخالف با ترتیب كنوني قرآن است. (مخالفت ترتيب آيات و سور).
عبدالله بن عجلان از امام صادق(ع) روايت میكند كه فرمودند: چون قائم آلمحمد قيام كند به حكم داوود ميان مردم حكم كند و به گواه نيازمند نباشد. خداي تعالي به او الهام میفرمايد و او از روي علم خود داوري كند و هركس را به آنچه در دل پنهان كرده آگاهي دهد. خداي سبحان ميفرمايد:«إِنَّ فِي ذَلِكَ لآياتٍ لِّلْمُتَوَسِّمِينَ * وَإِنَّهَا لَبِسَبِيلٍ مُّقيمٍ»؛
به يقين، در اين [كيفر] براى هوشياران عبرتهاست * و [آثار] آن [شهر هنوز] بر سر راهى [داير] برجاست.
در نسخه خطي ابن حماد صفحه 98 آمده است: نشانه مهدي سختگيري نسبت به كارگزاران، و بخشندهبودن با مال، و دلسوز بودن نسبت به بينوايان است.
و نيز آمده است: گوييا مهدي كره به دهان بيچارگان ميگذارد.
حضرت مهدي(عج) اينچنين سيره و روشي را در جامعه پياده خواهند كرد و برنامهريزي فرموده و به انجامش فرمان ميدهند و كافي است كه فرمان از جانب ايشان صادر گردد تا بلافاصله اجرا شود. و بدينترتيب خواستههاي مادي و معنوي بشر را كه برآورده نشده است تأمين خواهند كرد و يأس و نااميدي مردم برطرف خواهد شد.
همانطور كه ذكر شد حكومت حضرت مهدي(عج) حكومتي است مبتنی بر اسلام كه ملاكهاي برتريجويي در آن ارتباطي با نژادپرستي و عنصريت ندارد.

اين ملاكها در اسلام علم و تقوا و جهاد است:

علم
«قُلْ هَلْ يسْتَوِي الَّذِينَ يعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لاَ يعْلَمُونَ إِنَّمَا يتَذَكَّرُ أُوْلُوا الألْبَابِ»؛
«آيا كسانى كه مى‏دانند و كسانى كه نمى‏دانند يكسانند؟» تنها خردمندانند كه پندپذيرند.
تقوا
«إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ»؛
در حقيقت ارجمندترين شما نزد خدا پرهيزگارترين شماست. بى‏ترديد، خداوند داناى آگاه است.
جهاد
«لاَّ يسْتَوِي الْقَاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ غَيرُ أُوْلِي الضَّرَرِ وَالْمُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فَضَّلَ اللّهُ الْمُجَاهِدِينَ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ عَلَى الْقَاعِدِينَ دَرَجَةً وَكُلاًّ وَعَدَ اللّهُ الْحُسْنَى وَفَضَّلَ اللّهُ الْمُجَاهِدِينَ عَلَى الْقَاعِدِينَ أَجْرًا عَظِيمًا؛
مؤمنان خانه‏نشين كه زيان‏ديده نيستند با آن مجاهدانى كه با مال و جان خود در راه خدا جهاد مى‏كنند يكسان نمى‏باشند. خداوند، كسانى را كه با مال و جان خود جهاد مى‏كنند به درجه‏اى بر خانه‏نشينان مزيّت بخشيده، و همه را خدا وعده [پاداش] نيكو داده، و[لى] مجاهدان را بر خانه‏نشينان به پاداشى بزرگ، برترى بخشيده است. ً
در نهجالبلاغه از اميرالمؤمنين(ع) روایت شده است كه فرمودند: او (امام) خواستهها را تابع هدایت وحی میکند، هنگامیکه مردم هدایت را تابع هوسهای خویش قرار میدهند، در حالیکه به نام تفسیر نظریههای خود را بر قرآن تحمیل میکنند او نظرها را مطابق قرآن مینماید. زمامداری حاکمیتی پیدا میکند که روش عادلانه در حکومت حق را به شما مینمایاند و کتاب خدا و سنت پیامبر را که تا آن روز متروک ماندند زنده میکند.
از رسول خدا، (ص) است كه فرمودند: در جهان جز فرمانروايي اسلام وجود نخواهد داشت و زمين چون لوح سيمين خواهد شد. (زمين چنان از كفر و نفاق پاك ميشود كه مانند شمش نقره خالص و ناب ميشود.)

پايتخت حكومت جهاني حضرت مهدي(عج)

ابوبصير از امام صادق(ع) روايت میكند كه فرمودند: اي ابامحمد گويا ميبينم قائم آلمحمد(ص) با خانوادهاش در مسجد سهله فرود آمده است. گفتم: آيا خانه او مسجد سهله است: فرمودند: آري.
همچنین از آن حضرت روايت شده كه فرمودند: مسجد سهله آن خانه صاحب ماست. زماني كه با خاندانش در آنجا سكونت گزيند.
حضرت علي(ع) ميفرمايند: روزگاري فرا ميرسد كه اينجا (مسجد كوفه) نمازگاه و مصلاي مهدي گردد.
ابوبكر حضرمي، ميگويد، به امام باقر يا امام صادق(ع) گفتم: كدام سرزمين بعد از حرم خداو حرم پيامبرش فضيلت دارد؟ فرمودند: اي ابابكر! سرزمين كوفه كه جايگاه پاكي است و در آن مسجد سهله قرار دارد و مسجدي كه همه پيامبران در آن نماز خواندهاند و از آنجا عدالت الهي پديدار ميگردد و قائم خداوند و قيامكنندگان پس از او همانجا خواهند بود. آنجا جايگاه پيامبران و جانشينان صالح آنهاست.
ابوبكر حضرمي از امام باقر(ع) روايت كرده كه فرمودند: گويا حضرت قائم(عج) را مينگرم كه از مكه به همراهي پنج هزار فرشته در حالیکه جبرئيل در سمت راست و ميكائيل در سمت چپ ايشان و مؤمنان پيش رويشان هستند و به نجف و كوفه آمده و لشكرها را به شهرها ميفرستند.
در روايت عمرو بن شمر است كه گويد: امام باقر(ع) نام مهدي(عج) را بردند سپس فرمودند وارد كوفه شود و در آنجا سه پرچم در اهتزاز است كه با آمدن آن حضرت پرچمها از ميان رود و حضرت در كوفه داخل شود تا به منبر بالا رود و خطبهاي خواند كه مردم از شدت گريه نفهمند چه گويد. و چون جمعه دوم شود مردم از او درخواست كنند نماز جمعه برايشان بخواند، حضرت دستور ميدهند در قسمتي از نجف به نام مسجد خط بكشند و در آنجا با ایشان نماز جمعه بخوانند سپس دستور ميدهد از پشت كربلا تا نجف نهري بكنند بطوريكه آب به نجف بنشيند و روي دهنه آن نهر را پلها و آسيابها بنا كنند.
و در روايت مفضل بن عمر است كه گفت: شنيدم از امام صادق(ع) كه فرمودند: چون قائم ما قيام كند در پشت كوفه مسجدي ساخته شود كه داراي هزار در خواهد بود و خانههاي مردم كوفه به نهرهاي كربلا متصل شود.

دولت پاينده

طبق روايات نقل شده حكومت حضرت مهدي(عج) حكومتي ابدي و جاودان است و دولت اهلبيت پيامبر اكرم(ص) تا رستاخيز استمرار خواهد داشت، گرچه در مورد طول حيات حضرت و مدت حكومت ايشان و فاصله ظهور تا قيامت اختلاف است ولي همه روايات به اين موضوع پرداختهاند كه اين دولت و جانشينان حضرت مهدي كه بعضي از ائمه و پيامبران هستند تا پايان دنيا استمرار و تداوم خواهد داشت.
رسول اكرم(ص) از خداوند تبارك و تعالي نقل ميكنند كه ميفرمايد: به طور يقين او را با سپاهيانم ياري میكنم و فرشتگانم را به ياري او ميفرستم تا دعوت مرا آشكار كند و همه بندگانم را بر توحيد من گرد آورد. آنگاه سلطنش را جاويد ميسازم و روزگار را تا روز رستاخيز در دست دوستانم میگردانم.
ابوبصير از امام باقر(ع) روايت میكند كه فرمودند: ...(امام) هفت سال امامت میكند كه هر سال برابر ده سال از سالهاي شماست سپس خداوند آنچه میخواهد انجام خواهد داد. گويد عرض كردم: قربانت گردم چگونه سالها دراز و طولاني ميشود؟ فرمودند: خداوند به فلك دستور ميدهد درنگ كند و به كندي حركت نمايد تا روزها و سالها طولاني شود.
گويد عرض كردم: مردم گويند اگر در گردش فلك تغييري پيدا شود تباه ميشود. فرمودند: ا ين گفتار بيدينان است. اما مسلمانان چنين نميگويند، با اینکه خداوند ماه را براي پيغمبرش به دو نيم كرد و پيش از آن خورشيد را براي يوشع بن نون برگرداند و از درازي روز رستاخيز كه مانند هزار سال است خبر داد.
و شبيه این روايت را عبدالكريم خثعمي از امام صادق(ع) نقل ميكند هفت سال حكومت هر سالش برابر ده سال شود.
نعماني در كتاب الغيبه باب 26 چنين آورده است:حضرت صادق(ع) ميفرمايند: مدت زمان حكومت قائم(عج) نوزده سال و چند ماه است.
و نيز ميفرمايند: حكمفرمايي قائم نوزده سال و چند ماه است.
و حضرت امام باقر(ع) نيز فرمودهاند كه نوزده سال از قيام تا هنگام مرگش طول خواهد كشيد.
مرحوم مجلسي ميفرمايد: در رواياتي كه درباره مدت حكومت امام آمده است بايد به احتمالات زير توجه كرد. برخي روايات بر تمام مدت حكومت دلالت دارد و برخي به مدت ثبات و استقرار حكومت و بعضي بر طبق سالها و روزهايي است كه ما ميشناسيم و برخي احاديث ديگر بر طبق سالها و ماههاي روزگار حضرت است كه طولاني است. و خداوند بر حقيقت مطلب آگاه است.
مرحوم كليني به سندش از امام صادق نقل كرده كه فرمودهاند: چون معرفت و ايمان به حضرتش در دلهاي مردم استقرار يافت مرگ حضرت حجت(عج) فرا ميرسد پس امام حسين(ع) متولي غسل و كفن و حنوط و دفن ايشان خواهند شد. (طبق فرموده پيامبر اكرم(ص) كه هر امام را امام ديگر غسل و كفن كرده و بر او نماز ميگذارد).
از بررسي مجموع روايات معلوم ميشود كه اختلاف زيادی در مورد مدت حکومت آن حضرت وجود دارد و رقمهاي 7 و9 و 14 و 19 و 20 و 30 و 40 و 70 و 140 و 309 سال در چندين روايت وارد شده است ولی در میان روایات، تعداد و استحکام این روایت از بقیه روایات بیشتر بود كه حضرت مدت 7 سال حكومت ميفرمايند و به لطف خدا هر سال از اين سالها اعتبار 10 سال فعلي را خواهند داشت و انشاءالله ما میتوانيم حضور ايشان را مدت 70 سال درك نماييم.

فصل دوّم


كارگزاران

خضر و عيسي(ع)
حكومتي كه رهبري آن به عهده مهدي موعود(عج) است كارگزاران و مسئولان آن نيز بايد نيكان و بزرگ امت باشند. بنابراين وزير اين دولت حضرت عيسي(ع) معرفي شدهاند.
در اينجا چند روايت را كه در كتاب موعودشناسي نقل شده است ذكر ميكنيم:
ابن طاووس در صفحه 3 الملاحم و ابن حماد در صفحه 160 الفتن آوردهاند، كه حضرت عيسي(ع) به حضرت مهدي(عج) میگويند: همانا من به عنوان وزير فرستاده شدهام نه به عنوان امير و فرمانروا.
همچنین در غايهالمرام صفحه 697 آمده است: حضرت عيسي وزير و پردهدار و جانشين حضرت مهدي است.
و حضرت علي(ع) ميفرمايند: سپاهيان پيشاپيش حضرت قرار ميگيرند و قبيله همدان وزيران اوخواهند بود (اين روايت در عقدالدر صفحه 97 نقل شده است).
همچنین در جلد دوم وافي صفحه 114 ضمن روايتي آمده است كه مردان الهي با مهدي همراه هستند، مرداني كه به دعوت او پاسخ گفتند و او را ياري ميكنند آنان وزيران و دولتمردان اويند كه بار سنگين مسئوليتهاي حكومت را بر دوش دارند.
مسلمانان در فرود آمدن حضرت عيسي روحالله(ع) از آسمان به زمين در آخرالزمان اتفاق نظر دارند و مرحوم مجلسي تفسير آيه 159 سوره مباركه نساء را در بحار از امام باقر(ع) چنين روايت كرده است كه فرمودند: پيش از قيامت، عيسي(ع) به دنیا فرود ميآيد و هیچکس از ملت يهود و مسيح نميماند مگر آنكه قبل از مرگ به او ايمان ميآورد و آن حضرت نيز پشت سر مهدي(عج) نماز ميگزارد.
ابوهريره در حديثي كه از رسول خدا(ص) نقل ميكند كه فرمودند: او از آسمان فرود ميآيد و با مردم به جهت دعوت به اسلام جنگ خواهد كرد، صليب را خرد كرده و خوك را ميكشد و جزيه وضع ميكند. خداوند در عصر او همه ملتها را به جز اسلام نابود میگرداند. مسيح دجال را به هلاكت ميرساند، در روي زمين چهل سال درنگ ميكند و بعد از وفات مسلمانان بر او نماز ميگزارند.
همچنین در صفحه 39 جلد دوم كتاب المنظم عبدالله بن عمر از رسول خدا(ص) نقل كرده كه فرمودند: عيسي بن مريم به زمين فرود ميآيد، ازدواج كرده و فرزند دار ميشود.
آمدن حضرت عيسي(ع) همراه حضرت مهدي(عج) از حكمتهاي الهي است و ما به آن اشارهاي میکنيم:
مسيحيان به حضرت عيسي اعتقاد دارند و همچنین آنها بيشترين جمعيت جهان را با خود اختصاص دادهاند. و زمانيكه اعتقاد آن حضرت به حضرت مهدي(عج) را ببينند و اینکه ايشان پشت سر حضرت مهدي نماز میگزارند عموم آنها نيز به اسلام و حضرت مهدي(عج) ايمان ميآورند. در نتيجه فتح بيشتر ممالك براي اسلام تسريع میشود.
در ضمن حضرت عيسي نيز متكفل مسئوليت مهمي در حكومت جهاني حضرت مهدي(عج) خواهند شد و امر وزارت و جانشيني حضرت را برعهده خواهند داشت.
كفعمي در حاشيه مصباح و همچنین در سفينهالبحار ماده قطب آوردهاند: زمين هرگز از قطب و چهار نفر اوتاد (بزرگان) و چهل پرهيزكار و هفتاد نجيب و سيصد و شصت فرد شايسته خالي نميماند و قطب همان مهدي است و اوتاد از چهار نفر كمتر نيستند زيرا دنيا همچون خيمهاي و مهدي(عج) به منزله ستون آن است و آن چهار نفر به منزله طنابهاي خيمه ميباشند و گاهي اوتاد بيشتر از چهار نفرو پرهيزكاران بيش از چهل نفر و افراد نجيب افزون از هفتاد و شايستگان فزون از سيصد و شصت تن ميباشند و ظاهراً خضر و الياس نيز از اوتاد و پيوسته به اطراف قطب ميباشند. و آنچه در مورد الياس نبي(ع) بيان شده اين است كه او از جمله زندگان است.
امام رضا(ع) ميفرمايند: خضر(ع) از آب حيات نوشيد و از اينرو زنده است و نميميرد تا در صور اسرافيل دميده شود. البته او نزد ما ميآيد و به ما سلام ميدهد و ما صداي او را ميشنويم ولي شخص او را نميبينيم.
هرجا كه نام او برده شود بايد بر او درود فرستاد. او در موسم حج حاضر شده و تمام مناسك را به جا ميآورد و در عرفات وقوف ميكند و دعاي مؤمنان را آمين میگويد و خداوند تنهايي قائم ما را به وسيله آنحضرت به انس و الفت، و وحدت وي را در كنار او به پيوستگي ميسازد.

پيمان حضرت مهدي(عج) با كارگزاران

حضرت مهدي(عج) پس از ظهور مقرراتي را طبق قرآن و سنت بين خود و كارگزارانشان وضع ميكنند. همانطور كه در روايات آمده است از نشانههاي حضرت مهدي(عج) اين است كه با كارگزارانشان سختگیر و با مردم مهربان هستند.
امام علي(ع) ميفرمايند: همانا قائم(عج) با يارانش پيمان ميبندد و از آنها بيعت میگيرد كه مسلماني را دشنام ندهند. حريمي را هتك نكنند و به خانهاي هجوم نبرند، كسي را به ناحق نزنند، طلا و نقره گنج نكنند و همچنین گندم و جو اندوخته نسازند، مال يتيم را نخورند، لباس خز و حرير نپوشند، كمربند زرين نبندند، در امور معاش به اندك بسنده كنند، لباس درشت بپوشند، صورت بر خاك بگذارند و در راه خدا به جهادي شايسته دست يازند.
در مقابل، خود امام نيز متعهد ميشود كه از همان راهي كه آنها ميروند برود، چون آنان لباس بپوشد، بر مركوبي مانند مركوب آنان سوار شود و چنان باشد كه آنان هستند. به اندك بسنده كند و زمين را با ياري خدا از دادگري پر كند پس از آنكه از ستم پر شده بود، و اینکه براي خود صاحب و درباني نگمارد.
همچنین آن حضرت میفرمایند: حاکمیت آن زمان (امام مهدی(عج)) عمّال و کارگزاران حکومتها را بر اعمال بدشان کیفر خواهد داد.
هنگاميكه سيصد و سيزده نفر فرماندهان كشوري و لشكري گرد آمدند در ميان ركن و مقام با آن حضرت بيعت میكنند كه مواد اين بيعت از كلام مولاي متقيان علي(ع) چنين است:

حضرت علي(ع) ميفرمايند: اصحاب قائم(عج) با او بيعت ميكنند كه:

دزديي نكنند؛
زنا نكنند؛
مسلماني را دشنام نگويند؛
خون حرامي نريزند؛
آبروي كسي را لكهدار نكنند؛
به خانه كسي حمله نكنند؛
كسي را به ناحق نزنند؛
طلا، نقره، گندم و جو ذخيره نكنند؛
مال يتيم نخورند؛
چيزي را كه نمیدانند گواهي ندهند؛
مسجدي را خراب نكنند؛
مشروب نخورند؛
جامه خز و ابريشم نپوشند؛
كمربند مرصع و زرين نبندند؛
راهزني نكنند؛
راهها را ناامن نكنند؛
همجنسبازي نكنند؛
به مقدار اندك خشنود شوند؛
از پليدي دوري كنند؛
عطر بزنند؛
به نيكيها فرمان دهند؛
از زشتيها بازدارند؛
لباس خشن بپوشند؛
خاك را زير سرشان بالش قرار دهند؛
در راه خدا آنچنان كه شايسته است جهاد كنند.
در اينجا در روايتي كه حضرت خود متضمن انجام برخي تعهدات شده بودند خوانديم كه براي خود دربان و نگهباني اخذ نخواهد فرمود. اين به خاطر سعهصدر حضرت است كه ميخواهند عموم مردم بدون مشكل و واسطه به راحتي بتوانند به حضور ايشان مشرف شده و مسائل خود را با ايشان مطرح نمايند و از زيارت ايشان بهرهمند گردند. و از طرفي چون طبق روايات عقل مردم كامل خواهد شد و مخالفان نيز از بين خواهند رفت، كسي كه در صدد سوء قصد به محضر مبارك ايشان برنميآيد.

ياوران، كارگزاران و مسئولان

هنگاميكه بنيانگذار حكومت واحد جهانی براساس عدالت و آزادي واقعي مأمور به تشكيل حكومت ميشود، تعداد 313 نفر از ياران خاص آن حضرت كه همگي از تربيت شدگان مكتب ولايت و از عاشقان خاندان عصمت و طهارت هستند در اطراف شمع و جود مقدس حضرتش گرد ميآيند و به تشكيل حكومت واحد جهاني مأموريت مييابند.
دور نيست كه حكومت حقه عادله به سيصد و سيزده استان تقسيم شود و هريك از ياران خاص آنحضرت در يك استان فرمانروايي كنند و احكام اسلام را مو به مو اجرا نمايند. مطابق روايت مستفيضه هنگاميكه حضرت بقيةالله از مكه معظمه بيرون ميآيد و اصلاح جهاني خود را آغاز ميكند، با یک سپاه ده هزار نفری حرکت میکند و به هر شهری میرسد آنرا فتح مینماید.
فساد را ریشهکن میسازد و عدالت را پیاده میکند. اما تعداد سيصد و سيزده نفر ياران خاص امام كه در روايات بسياري از آنها ياد شده، آنها فرماندهان لشكري و كشوري آن حضرت هستند كه اهداف مقدسه آن كعبه خوبان توسط آنها تحقق میيابد.
امام صادق(ع) ميفرمايند: هنگاميكه حضرت قائم آلمحمد(ص) قیام كند هفده نفر را پشت كعبه زنده ميگرداند كه عبارتند از:
پنج نفر از قوم موسي، آنان كه به حق قضاوت كرده و با عدالت رفتار میكنند. هفت نفر از اصحاب كهف، يوشع وصي موسي، مؤمن آل فرعون، سلمان فارسي، ابادجانه انصاري و مالك اشتر. (برخي روايات تعداد را 27 نفر ذكر كردهاند كه قوم موسي را چهارده نفر آوردهاند و برخي روايات نام مقداد و صالح (از سلف صالح) را نيز بردهاند).
شيخ طوسی به سندش از امام باقر(ع) نقل ميكند كه فرمودند: بين ركن و مقام سيصد و سيزده نفر به تعداد اهل بدر با مهدي(عج) بيعت خواهند كرد، در ميان آنان نجيباني از اهل مصر و شخصيتهايي از اهل شام و اخياري از عراق هستند.
و همچنین از حضرت علي(ع) نقل كرده است كه فرمودند: درود بر طالقان پس همانا براي خدا در آن گنجهايي است كه از طلا و نقره نيست ولكن در آن مرداني است كه خداوند را آنچنان كه شايسته معرفت اوست شناختهاند و آنان ياوران آخرالزماناند.
ابن طاووس در كتاب الملاحم والفتن اسامي بسياري از اصحاب امام را با شهرهاي آنها نقل نموده است.
امام باقر(ع) ميفرمايند: در ميان ياران امام پنجاه زن وجود دارند. (براي مداواي مجروحان و اين امر والا و بزرگ بودن نقش زن را در اسلام و تمدن اسلامي نشان میدهد كه حضرت مهدي(عج) آنرا تحقق ميبخشند).
ابويحيي حكيم بن سعيد میگويد از حضرت علي(ع) شنيدم كه فرمودند: همانا اصحاب قائم(عج) جواناند و هرگز در ميان آنها پيرمرد وجود ندارد مگر به مانند سرمه در چشم و يا همانند نمك در توشه مسافر كه كمترين توشه مسافر نمك است.
ياران و ملازمان حضرت همانطور كه گفته شد بايد از برترين افراد جامعه باشند ويژگيهاي ايشان طبق روايات ائمه اطهار(ع) بيان ميشود:
اخلاص ياران حضرت مهدي(عج): امام جواد(ع) به عبدالعظيم حسني ميفرمايند: هنگاميكه براي او اين سيصد و سيزده نفر از اهل اخلاص جمع شد، خداوند امر او را ظاهر خواهد كرد.
يقين و استقامت ياران حضرت مهدي(عج): امام صادق(ع) ميفرمايند: گويا قلبهاي آنها به مانند تكههاي آهن است. در قلوب آنها هيچ ترديدي نسبت به خداي متعال وجود ندارد و آنان شديدتر از آتشند.
ياران مهدي خداشناس واقعياند. امام علي(ع) ميفرمايند: ولكن در طالقان مردماني مؤمن خواهند آمد كه به خداوند معرفت واقعي دارند و آنان انصار مهدي در آخرالزمان ميباشند.
از امام صادق(ع) روايت است كه فرمودند: گويا من نظر میكنم به قائم(عج) و اصحاب او در نجف كوفه، سجدههاي به پيشاني آنها اثر گذارده است، آنان شيران روز و راهبان شباند.
تأييد الهي محافظ آنهاست: طبرسي در روايتي كه از امام علي(ع) نقل كرده است، چنين فرمودهاند: خداوند مردي را در آخرالزمان برميانگيزد و او را به ملائكهاش تأييد كرده و انصارش را حفظ خواهد نمود.
شمار ياران امام مهدي(عج) كه در منابع شيعه و سني ذكر شده است به عدد ياران پيامبر اكرم(ص) در جنگ بدر يعني سيصد و سيزده نفر است. اين امر شايد نشانه تجديد حيات اسلام كه توسط حضرت مهدي(عج) انجام ميپذيرد باشد. همچنین شايد مراد از اين ياران اصحاب خاص امام باشد. زيرا در روايات آمده است كه شمار لشكريان امام كه از مكه خارج ميشوند به ده هزار نفر ميرسد و لشكري كه حضرت در آن وارد عراق ميگردد و قدس را آزاد ميسازد متجاوز از صدها هزار تن است.
از امام باقر(ع) روايت شده است كه فرمودند: گوييا ياران قائم(عج) را ميبينيم كه بر شرق و غرب جهان احاطه پيدا كردهاند و همه چيز تحت فرمان آنهاست. حتي درندگان زمين و پرندگان شكاري آسمان در پي رضايت آنها خواهند بود و همه چيز حتي اين نقطه زمين بر نقطه ديگر آن اظهار فخر و غرور میكند و ميگويد: امروز مردي از ياران قائم(عج) بر من قدم نهاد.
و نيز فرمودند: چون قائم قيام كند در هر منطقهاي از مناطق زمين مردي را (به عنوان نماينده) ميفرستند و ميگويند دستورالعمل تو در كف دست توست. چنانچه امري برايت پيش آمد كه آنرا نفهميدي و حكمش را ندانستي به كف دست خود نگاه كن و بر طبق آنچه در آن است عمل نما.

فصل سوم


گسترش عدالت

از روايات چنين برميآيد كه سرلوحه برنامههاي انقلاب حضرت مهدي(عج) گسترش عدالت در سراسر جهان است همچنان كه هدف اصلي برنامههاي پيامبران هم همين بوده است. عدالت به معني رعايت حقوق مردم به طور كامل و برابري مردم در برخورداري از حقوق مشروعشان است كه در همه ابعاد حيات فردي و اجتماعي عامل اصلي حيات در زندگي انسان است. به عبارت ديگر «عدالت حيات زندگي است». كساني كه با عدل درگيرند كه عقلشان كامل نيست زيرا طبق احاديث عدل از جنود عقل و ظلم از جنود جهل است.
امام باقر(ع) ميفرمايند: هنگاميكه قائم ما قيام كند خداوند دستش را بر سر بندگان ميگذارد و بدينوسيله عقول آنها را كامل ميكند و عقلهايشان را پرورش ميدهد.
رسول اكرم(ص) ميفرمايند: محققاً حضرت مهدي(عج) زمين را از عدل و داد آكنده ميكند. پس از آنكه از ظلم وجور پر شده باشد.
امام علي(ع) ميفرمايند: امام مهدي(عج) قاضيان زشتكار را كنار ميگذارد و دست سازشكاران را از سرتان كوتاه ميكند و حكمرانان ستمپيشه را عزل مينمايد و زمين را از هر نادرست و خائني پاك ميسازد.
در صفحه 159 عقدالدرر آمده است: حضرت مهدي(عج) اميرانش را به تمام كشورها ميفرستد تا عدالت را پياده كنند، گرگ و گوسفند در يك مكان ميگردند. كودكان با مارها و عقربها بازي ميكنند، و هيچ آسيبي به آنها نميرسد، شر برداشته ميشود و خير ميماند. انسان يك مد میكارد و 700 مد برداشت میكند «كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِي كُلِّ سُنبُلَةٍ مِّئَةُ حَبَّةٍ وَاللّهُ يضَاعِفُ لِمَن يشَاء وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ» ، ربا برداشته ميشود. زنا برداشته ميشود. شرب خمر از بين ميرود.
ريا و خودنمايي از بين ميرود. مردم به اطاعت و عبادت رو میكنند. دين رونق مييابد. نمازها با جماعت خوانده ميشود.
عمرها طولاني ميگردد. امانتها رعايت ميشود. درختان پر ثمر میشود. بركتها بسيار افزون ميگردد. اشرار هلاك ميشوند. نيكان باقي ميمانند و از دشمنان اهلبيت(ع) كسي باقي نميماند.
ابوبصير از امام صادق(ع) نقل میكند كه فرمودند: مؤمناني از ياران مهدي هستند كه گروهي از فقها، نخبگان، حاكمان و قاضياني خواهند بود كه پيشرو و پشتسرشان را حضرت دست ميگذارد و مسح میكند و در پي آن هيچ قضاوتي بر آنان دشوار نخواهد بود.
امام صادق(ع) ميفرمايند: زمانيكه قائم ما قيام كند در ميان مردم بر حكم داوود نبي حكم خواهد كرد و بيّنه نيازي نخواهد داشت زيرا خداوند تعالي امور را به وي الهام فرمايد و وي برپايه دانش خود داوري كند و هر قوم را به آنچه مخفي و پنهان نموده آگاه سازد.
امام باقر(ع) نيز ميفرمايند: هنگاميكه قائم آل محمد(ص) قيام كند قضاوت او مانند قضاوت داود خواهد بود و شاهد و بيّنه نخواهد خواست.
مقصود از حكم داوودي چيست؟ حضرت داود(ع) از خداوند تعالي مسئلت نمود تا حق را آنچنان كه هست بر او بنماياند، خداوند متعال فرمود: تو نميتواني آنرا طاقت بياوري، حضرت داود(ع) اصرار نمود و خداوند او را بر حقايق و اوضاع آگاه ساخت. مردي براي مرافعه به محضر داوود آمد و عرضه داشت، مردي اموال او را به زور از او گرفته است.
خداوند داوود را آگاه ساخت كه شاكي پدر مورد شكايت را كشته و اموال او را دزديده است. حضرت داوود دستور داد شاكي را به عنوان قصاص كشتند و اموالش را به شخص مورد شكايت دادند. اين نوع داوري براي مردم گران آمد و مسائلي بين آنها مطرح گرديد كه براي حضرت داوود سخت و ناگوار آمد و از خداي تبارك وتعالي مسئلت نمود تا اين نوع داوري را از او بگيرد.
ولي چون در عصر حضرت بقيهالله(عج) عقلها كامل ميشود و مردم آمادگي پذيرش آن را دارند، حكم داوودي بهترين داوريهاست.
امام صادق(ع) ميفرمايند: چه بسا كه در همان هنگام قائم(عج) فرمان دهد تا مردي را كه كنار وي ايستاده و امر و نهي ميكند گردن بزنند، سپس در شرق و غرب چيزي باقي نميماند مگر آنكه از او بيم داشته باشند.
امام باقر(ع) ميفرمايند: پس از ظهور مهدي(عج) هيچ حقي از كسي برعهده ديگري نميماند مگر آنكه حضرت آنرا باز ميستاند و به صاحب حق مید هد.
جعفر بن سيار شامي میگويد: اندازه و حدود پسگيري حقوق از بين رفته، در روزگار مهدي(عج) بدان اندازه است كه اگر حقي در زير دندان ديگري باشد، حضرت آنرا باز ميستاند و به صاحبش باز ميگرداند.
رسول اكرم(ص) ميفرمايند: من ميان شما برپايه سوگندها و بيّنهها قضاوت مينمايم.
اگر رسول اكرم در ميان مر