در انتخاب همسر، چه معیارهایی را درنظر داشته باشیم؟ - نسخهی قابل چاپ +- مشاوره خانواده رایگان عطاملک (https://atamalek.ir) +-- انجمن: خانواده ایرانی (https://atamalek.ir/forum-14.html) +--- انجمن: خانواده سبز (https://atamalek.ir/forum-18.html) +--- موضوع: در انتخاب همسر، چه معیارهایی را درنظر داشته باشیم؟ (/thread-1042.html) |
در انتخاب همسر، چه معیارهایی را درنظر داشته باشیم؟ - ADMIN - ۱۳۹۰-۹-۷ نوع نگاه و بینش شما و طرف مقابلتان به موارد و مسائل مختلف زندگی، روابط فردی و اجتماعی، نحوهی برخورد با نزدیکان، اینکه طرفین چهقدر مسؤولیتپذیر هستید، چهقدر انعطافپذیری دارید، به چه میزان به استقلال یا وابستگی توجه دارید، در کارها چه میزان ثبات فکری و احساسی از خود بروز میدهید، به مسائل اخلاقی، اعتقادی و دینی چگونه میاندیشید، طرفین هر کدام چه تعداد دوست دارید، دوستان صمیمیتان چه ویژگی دارند، آیا خودتان درونگرا یا برونگرا هستید؟ طرف مقابل شما چهطور، بیماریهای جسمی، روانی و معلولیت در فرد و در خانوادهی خود و طرف مقابل و... در انتخاب همسر میبایست هدفهایمان مشخص بوده و برنامهی معینی برای زندگی مشترک داشته باشیم. برای شناخت طرف مقابل و شناساندن خود و خواستهها و ایدههایتان به او، نبایستی کلینگری کرد و یا با یک یا دو ویژگی، همسر خود را انتخاب نمود چراکه پرسشها و پاسخهای کلی، اغلب ما را به هدف نمیرسانند و چشمانداز روشنی ارائه نمیدهند و ویژگیهای فردی و اجتماعی طرفین بهطور دقیق، مشخص نشده و در ابهام باقی میماند. قبل از هر چیز باید بدانیم که معیار انتخاب همسر نزد زنان و مردان متفاوت است: زنان در انتخاب همسر، مسائل بسیاری ازجمله وضعیت مالی فعلی و احتمالی آینده، موقعیت اجتماعی، شغلی، هویتی فرد مورد نظر و اینکه آیا در آینده پدر خوبی برای فرزندانشان خواهد بود یا نه و... را درنظر میگیرند. مردان سریعتر و راحتتر در صدد ازدواج با زن دلخواه خود برمیآیند! برای اینکه ازدواج موفقی داشته باشید، میبایست به ارزشها و شباهتهای مشترک و مشابه خود و همسرتان در همهی زمینهها توجه کنید چراکه هرقدر از لحاظ معیارها و ارزشها، اندیشهها، عواطف و رفتارها، بیشتر به هم شبیه باشید، بهعبارت ساده، هرقدر از لحاظ باورها و ارزشهای ذهنی، نگرش مشترک به زندگی، سنتها، رسوم، باورهای عمومی و علایق، تشابه و نقاط مشترک بیشتری با یکدیگر داشته باشید، راحتتر خواهید توانست بین خواستهها، نیازها و رفع نیازهایتان، تعادل و توازن ایجاد کنید و زندگی مشترک آرامتر، موفقتر و پایدارتری را تجربه نمایید. در انتخاب همسر توجه کنید که: - نگرش و بینش طرف مقابل به زندگی، مثبت است یا منفی؟ (سعیکنید کسی را به همسری انتخاب کنید که مثبتاندیش باشد تا توانمندیهای خود و شما را بیشتر مورد توجه قراردهد، یک محیط سرشار از شادکامی، آرامش و امنیت بهوجود آورد و زندگی زیباتری را همراه با عشق بیشتری با شما تجربه کند.) - آیا خودش را دوست دارد؟ (باید توجه داشت کسی که خود را بهطور عمیق دوست نداشته باشد، نمیتواند دیگری را بهطور واقعی دوست بدارد.) - آیا از عزت نفس و اعتمادبهنفس کافی برخوردار است تا با احساس بهتر با شما ارتباط مؤثری برقرارنماید؟ (کسانی که از اعتمادبهنفس بالایی برخوردار باشند، احساس خوبی نسبت به خود داشته و به خود عشق میورزند و بهراحتی امیدها، آرمانها، ترسها و ضعفهای خود را بیان میکنند اما افراد ضعیف، خود را پشت نقاب، پنهان میسازند و راجع به امیدها، آرزوها، ضعفها و ترسهای خود، کمتر سخن میگویند.) - در انتخاب همسر، توجه کنید که هدفهای فعلی و آیندهی فرد مورد نظر کداماند و برای رسیدن به آنها، چه راههایی را پیشبینی میکند؟ آیا فردی کوشا و قابل اطمینان است؟ (افرادی که هدفهای مشخصی نداشته باشند، نخواهند توانست در زندگی، موفقیت بزرگی کسب کنند.) - آیا در گفتار و رفتارش صادق است؟ (صادق و روراست بودن، ارزشهای مهمی هستند که در تداوم زندگی مشترک، نقش اساسی بازی میکنند.) - آیا به آنچه که هست، افتخار میکند؟ از رشد فکری و عاطفی بالایی برخوردار است؟ از لحاظ جسمانی و عاطفی چهقدر به خود احترام میگذارد؟ آیا به دیگران اجازه میدهد با او بدرفتاری کنند؟ آیا شما با او احساس امنیت میکنید؟ - در برخورد با مسائل، چهقدر مسؤولیتپذیر و انعطافپذیر است؟ برای ایجاد تفاهم با خود و دیگران چهقدر کوشش میکند؟ آیا قدرشناس است؟ راجع به استقلال یا وابستگی چگونه فکر میکند؟ شیوهی ارتباطش با افراد خانواده و دیگران چگونه است؟ - به دختران و پسران توصیه میشود اگر در خانوادهی پدرسالار و یا مادرسالاری بزرگ شدهاید، سعیکنید همسرتان نیز در شرایط مشابه شما بزرگ شده باشد تا کشمکشها و اختلافهای بسیار شدید با او نداشته باشید. - سن ازدواج و اختلاف سن با همسر مورد نظر، در حد معقول است یا نه؟ اگر دختر و پسری در سن کم با هم ازدواج کنند، بهطور معمول در زندگی زناشویی، با دشواریهای بیشتری روبهرو خواهند شد. در مورد اختلاف سن دختر و پسر، بایستی گفت اگر اختلاف بیش از حد معقول باشد، تجربه نشان داده که مشکلات حاکم بین زوجین، بیشتر خواهد بود. در صورتی که حدود 3 - 4سال مرد از زن بزرگتر باشد، مناسبتر است. - زن و شوهری که از نظر بهرهی هوشی و هوش هیجانی نزدیک به هم باشند، در زندگی مشترک، با گرفتاریهای کمتری روبهرو میشوند. بنابراین در انتخاب همسر، بهطور حتم به نزدیک بودن ضریب هوشی و معلومات خود به فرد مورد نظر توجه کنید، اگر هر دو دارای بهرهی هوشی بالا، هر دو متوسط یا هر دو پایین باشید، خیلی راحتتر زندگی خواهید کرد. - به افراد باایمان و معتقد به ارزشهای دینی توصیه میشود که در انتخاب همسر، فرد مذهبی را به همسری انتخاب کنند چراکه اگر یکی از زوجین، مذهبی و دیگری پایبند به تعالیم دینی نباشد، در زندگی مشترک، مسائل و مشکلهای زیادتری را تجربه خواهند نمود. - صفات شخصی و هویتی فرد مقابل، جزو مهمترین مسائلی است که باید مورد دقت و بررسی قرار گیرد: آیا حسابگر است یا خسیس، دست و دلباز است یا ولخرج؟ اهل مطالعه و تفکر است یا از آن گریزان میباشد؟ اهل گردش و تفریح است یا منزوی و بیعلاقه و گوشهگیر میباشد؟ پرخاشگر، مضطرب، دارای سوءظن، زودرنج، کجخلق، ترسو، افسرده و... است یا برعکسِ آن میباشد؟ آیا در کارها بسیار سختگیر است و یا با مسائل بهراحتی برخورد میکند و... به نشانهها و علامتها توجه شود، با پرسش و دقت در نشانهها میتوان تا حدودی به مسائل و مشکلها پی برد؛ در این راستا کمک گرفتن از مشاوران و روانشناسان خبره، ضروری بوده و توصیه میشود. جالب است بدانیم: همانطوری که از نظر شکل ظاهری، بچهها شبیه مادر و پدرشان هستند، از نظر ویژگیهای فردی و اخلاقی نیز بهطور معمول شبیه آنان میشوند: افرادی که در کودکی تنش و مشکلات فراوانی داشته و با خشونتهای عاطفی و بدنی بزرگ شده باشند، امکان دارد بهراحتی در بزرگسالی به فردی خشن، پرخاشگر و ناسازگار مبدل شوند. خانمها و آقایان بدانند که: بسیاری از عقیدهها و الگوهای زندگیمان را از مادر، پدر و اطرافیان خود میگیریم و وقتی خود، مادر یا پدر میشویم، آنها را بهکار میبندیم. اگر از کودکی بشنویم که ازدواج محدودیت و مانع رشد مردان و زنان است!... یا برعکس ازدواج باعث رشد و شکوفایی استعدادها میشود... رابطهی جنسی چیز کثیفی است... یا داشتن رابطهی جنسی باعث آرامش و بروز هیجانها میشود... مردان احمق هستند، زنان دیوانه... برای ایجاد رابطهی بهتر با همسر باید کاری کرد... و یا اینکه ازدواج یک امر اجباری است و باید آنرا تحمل نمود... زندگی مشترک بسیار لذتبخش و پرهیجان است یا جهنم آرزوهاست و... برحسب اینکه افکار مثبت و منفی را که از والدین و اطرافیان خود یاد گرفته و به آنها اعتقاد پیدا کرده باشیم، عملاً آنرا در زندگی مشترک خود بهکار خواهیم بست. نکتهی مهم: برای اینکه بدانید با کسی که ازدواج میکنید دچار اختلال شخصیتی است یا نه، قبل از عقد، یک دورهی مشاوره داشته باشید. در مشاوره، مشخص میشود دو طرف از نظر شخصیتی چه ویژگیهایی دارند، آیا از اختلال شخصیتی رنج میبرند یا نه، پس از اطلاع یافتن از سلامتیِ هم، میتوانید همدیگر را به همسری انتخاب کنید. - در انتخاب همسر، بسیاری از افراد، تحت تأثیر الگوها و فرهنگ حاکم بر جامعهی خویش قراردارند و به ارزشها و معیارهای واقعی خویش، بهصورت واضح آگاهی ندارند و در بسیاری از موارد، میدانند چه نمیخواهند ولی بهطور دقیق نمیدانند چه میخواهند! درنتیجه جذب آن چیزیهایی میشوند که نمیخواهند! - باید بدانیم که انسان کامل و بدون عیب در دنیا وجود خارجی ندارد بنابراین در انتخاب همسر، بهدنبال یک انسان کامل گشتن، کار بیهوده و عبث است. - باید بدانیم عشق و دوست داشتن برای داشتن یک زندگی زناشویی خوب، کافی نیست. عشق، تحمل مشکلها و موانع را برای انسان آسان میسازد و انگیزهای قوی برای رفع آنها میشود ولی نمیتواند از بروز مسائل و مشکلات متعدد جلوگیری بهعمل آورد. اگر آگاهی و مهارتهای لازم جهت رفع نیازهای آشکار و پنهان خود و همسر نداشته باشید و نتوانید آن نیازها را بهصورت درست برطرف کنید، در زندگی مشترک دچار مشکلات متعدد خواهید شد و همین عشق، به نفرت تبدیل خواهد شد. - و برای اینکه خود را در مسیر ازدواج موفق قراردهید، 10 ویژگی که میخواهید همسرتان داشته باشد را بهصورت مثبت بنویسید و آنها را از 10 تا 1 برحسب اهمیت، اولویتبندی کرده و امتیاز بدهید، بهعنوان مثال به مهمترین ویژگی موردنظر، 10 امتیاز بدهید، به ویژگی مهم بعدی 9 و به ترتیب 8، 7 و... امتیاز بدهید. 3 مورد اول که بیشترین امتیاز را به آنها دادهاید، خواستههای اصلی شما از زندگی مشترکتان را تشکیل میدهد؛ بنابراین آن 3 مورد را با خط درشت بنویسید و هر روز چندبار آنها را بخوانید، از آن موارد تصویرسازی ذهنی کنید، مراسم عقد، عروسی و فرم زندگی که میخواهید داشته باشید را با تمام جزئیات، بهتکرار در ذهنتان ترسیم کنید تا ذهنتان بپذیرد که بهطور واقعی میخواهید همسری با آن مشخصات داشته باشید. طبق قانون جذب، اگر ذهنتان برحسب تکرار، موردی را پذیرفت و باورش شد، به شما کمک میکند تا همسری با ویژگیهایی که میخواهید، بیابید. دکتر میرعمادالدین فریور RE: در انتخاب همسر، چه معیارهایی را درنظر داشته باشیم؟ - ADMIN - ۱۳۹۰-۹-۷ میزان تحصیلات از عوامل مهم تشكیل دهنده شخصیت و بخصوص در ایران تعیین كننده وجهه اجتماعی است. احتمالات زیر را می توان درباره میزان تحصیلات زن و شوهر در نظر گرفت: 1- مرد دارای تحصیلات عالی است؛ ولی زن دارای تحصیلات متوسط یا كمتر است. 2- مرد و زن هر دو دارای میزان تحصیلات یكسانی هستند. 3- زن دارای تحصیلات عالی و مرد از تحصیلات كمتری برخوردار است. 4- مرد دارای تحصیلات عالی و زن بی سواد است ، یا تحصیلات اندكی دارد. در حالت 1 و 2 مشكلی ایجاد نمی شود؛ ولی در حالت 3 و4 غالباً زندگی زناشویی مواجه با ناسازگاری و در پاره ای موارد از هم پاشیده می شود. زنی كه دارای تحصیلات عالی بوده، پزشك یا مهندس است، از نظر تفاهم با مردی كه حداكثر تحصیلات ابتدایی دارد و مثلاً راننده یا لوله كش است تفاهم ندارد. مرد دنیا را به گونه ای می بیند و زن گونه ای دیگر . زن در مجالس و محافل، زمانی كه شوهرش صحبت می كند و احتمالاً بیشتر كلمات را غلط ادا می نماید و یا مطالب ناخوشایندی را مطرح می نماید، احساس ناراحتی و حقارت می كند؛ و در نهایت زندگی برای هر دو تلخ خواهد شد. در حالت دوم كه مرد دارای تحصیلات عالی و زن بی سواد یا كم سواد است نیز همان وضعیت اول برای مرد وجود دارد. این حالت وقتی اتفاق می افتد كه مرد در روستای خود در سن 18 تا 20 سالگی زمانی كه در دبیرستان درس می خوانده با یكی از دختران بی سواد روستایی خود ازدواج كرده و صاحب فرزند نیز شده است. سپس با توجه به استعداد و آمادگی ذهنی كه داشته به شهر آمده و تحصیلات خود را تا مراحل عالی ادامه داده است. در چنین زندگی نیز فضای شادی و مسرتی حاكم نخواهد بود. لازم به یادآوری است كه نوع تحصیلات مهم نیست. آنچه در ازدواج مهم است؛ سطح تحصیلات است. در عین حال چنانچه تحصیلات زن و شوهر در یك حوزه باشد؛ تفاهم زناشویی بیشتر خواهد بود. به عنوان مثال ازدواج یك پزشك با یك پرستار بیشتر موفق خواهد بود؛ تا ازدواج یك پزشك با یك مهندس. معذلك نوع تحصیل در موقعیت ازدواج در مقام مقایسه با سطح تحصیلات بسیار كم اهمیت است. اهمیت سطح تحصیلات در ازدواج به قدری است كه چنانچه تفاوت زیاد باشد ، می توان گفت به ندرت سازگاری وجود خواهد داشت. مشاوره در امر ازدواج در رابطه با عامل تحصیل میزان تحصیلات عامل مهمی در زندگی زناشویی است. بنابراین در انتخاب همسر باید مورد توجه قرار گیرد. مشاوران در رابطه با عامل تحصیل در امر همسر گزینی باید مراجعان را به اهمیت موضوع توجه دهند و در موارد مختلف به شرح زیر عمل نمایند. 1- با توجه به فرهنگ ایرانی چنانچه مرد تحصیلات بیشتری داشته باشد ، در زندگی زناشویی مشكلی ایجاد نمی شود. معمولاً مردانی كه تحصیلات عالی دارند ، میزان تحصیلات همسر خود را در سطح متوسطه ، در صورت هماهنگی سایر عوامل می پذیرند. بنابراین مشاوران در مورد مراجعان خود باید این نكته را مورد توجه قرار بدهند. مواردی دیده می شود كه مرد با وجود داشتن تحصیلات عالی همسر خود را با تحصیلات متوسطه انتخاب می كند و مایل نیست كه او تخصصی داشته باشد و خارج از خانه شاغل گردد. تمایلات دختر و پسر در مورد سطح تحصیل ، در مشاوره همسر گزینی باید مورد توجه قرار گیرد. ولی به هر حال پایین تر بودن سطح تحصیلات دختر در مقابل پسر غالباً مشكل اساسی ایجاد نمی نماید. 2- دختر دارای تحصیلات عالی و پسر دارای سواد اندك و یا تحصیلات در حدود متوسطه است. در این حالت ممكن است در زمان ازدواج به علت نكات مثبتی كه در پسر وجود دارد ، پیوند زناشویی انجام گیرد؛ ولی این تفاوت احتمال دارد به تدریج به علل اشتغال اجتماعی زن و احساس برتری نسبت به شوهر و برعكس احساس حقارت شوهر در مقابل زن موجب اختلاف شود و زندگی شیرین زناشویی مبدل به كشمكش روانی و اخلاقی گردد. بنابراین مشاور باید عواقب بعدی این حالت را به پسر و دختر گوشزد كند و آنان را متوجه سازد كه اختلاف سطح تحصیل بالاخره ممكن است زمینه ای برای اختلاف باشد و آنان باید در انتخاب همسر به این نكته توجه نمایند. 3- حالت دیگر آن است كه زن یا شوهر پس از ازدواج درس خوانده و اختلاف سطح تحصیل ایجاد شده باشد و این امر موجب از هم گسیختن و یا به هم خوردن محیط گرم خانواده گردد. در این موارد مشاور باید شوهر را به زندگی پس از ازدواج مجدد و وضعیت زن اول و احیاناً فرزندان قبلی او توجه دهد و با مقایسه دو حالت عدم ازدواج و ازدواج دوم او را به نابسامانی های حالت دوم متوجه سازد. وانگهی زن را در جهت تطبیق دادن خود با شرایط زندگی جدید شوهر ترغیب نماید و بالاخره زوجین را در جهت این واقعیت كه از هم گسیختگی زندگی آنان شرایط بهتری را ایجاد نمی نماید؛ آگاهی دهد. 4- حالت دیگر موردی است كه زن پس از ازدواج تحصیلات عالی می نماید و به فكر جدایی و طلاق می افتد. در این حالت نیز مشاور باید با تشكیل جلسات مشاوره ای با زن و شوهر، به ویژه زن را متوجه زندگی بعد از طلاق و شوهر را در جهت هماهنگ ساختن خود با همسرش توصیه نماید. 5- دخترانی هستند با تحصیلات عالی كه به علل مختلف با مردی كم سواد یا بی سواد ازدواج می كنند. در مورد این گونه دختران و بالعكس پسرانی با این حالت ، مشاور باید در انتخاب همسر، آنان را با اهداف ازدواج آشنا سازد و به آنان بینش دهد كه هدف ازدواج نه ترحم و ثواب اخروی است و نه افكار غیر واقعی در جهت جلب رضایت والدین و یا حفظ موقعیت آنان. در این صورت مسلماً این گونه دختران و پسران تن به چنین ازدواج هایی نخواهند داد و در نتیجه با ناراحتی های بعد از ازدواج و یا با طلاق و از هم گسیختگی خانواده مواجه نخواهندشد. |