علت فروپاشی بنیان های فرهنگی - نسخهی قابل چاپ +- مشاوره خانواده آنلاین رایگان عطاملک (https://atamalek.ir) +-- انجمن: فجازی (https://atamalek.ir/forum-41.html) +--- انجمن: قرارگاه فرهنگی افسران آتش به اختیار (https://atamalek.ir/forum-107.html) +---- انجمن: ایده، خلاقیت و تجربیات فرهنگی (https://atamalek.ir/forum-110.html) +---- موضوع: علت فروپاشی بنیان های فرهنگی (/thread-11154.html) صفحهها:
1
2
|
علت فروپاشی بنیان های فرهنگی - ADMIN - ۱۳۹۹-۵-۸ عنوان بحث دلایل فروپاشی نظامهای فرهنگی است . ما خیلی کلان بحث می کنیم ، طبیعتاً وقتی از مشکلات نظامهای فرهنگی جهانی و کشوری می گیم ، حتماً کانون هم یکی از اون نظامهاست که باید در حاشیه بهش توجه بشه . 1- قدرت همراه با فساد بدلیل عدم نظارت 2- دیکتاتوری و خودرأیی 3- عدم توجه به نقد بیرونی و غفلت از نقد درونی 4- غفلت از قدرت الهی 5- در مقدمه قسمت پنجم : اگه شما به حسینیه دقت بفرمائید ، یه راه خراب کردن این حسینیه اینه که کلنگ بردارن و از یه گوشه ای شروع کنن به زدن . یا با یه جرثقیلی ، بولدزری ، لودری از یه کنار شروع کنن به خراب کردن . طبیعتاً 2 تا 4 روز کار می بره . اما اگه با یه متخصص صحبت کنن ، بگن : می خوایم این ساختمان رو خراب کنیم ، شما چه جوری خراب می کنید که کمترین هزینه و بیشترین زمان رو داشته باشه ؟ می گه : به من نقشه رو نشون بدید ، بر طبق نقشه 1 ساعت محاسبه می کنم ، به یه ثانیه میارمش پایین . یعنی با انفجار ! بعد نقشه رو که می بینه می گه باید یه جاهایی از حسینیه رو بزنم . بررسی می کنه می گه : باید ستونها رو بزنم . نه این ستونهایی که شما می بینید ، ستون یعنی چیزهایی که حسینیه برش استواره . خیلی از ستونها توی دیواره ، توی پایه ، فنداسیون و نقشه مشخص می شه . مواد رو میذاره ، جاسازی می کنه ، محاسبه می کنه ، به همدیگه سری می کنه ، به یه ثانیه کل ساختمان رو میاره پایین . دیدید دیگه ، توی فیلمها نشون میدن که توی یه ثانیه 20 طبقه آپارتمان رو خیلی شیک میاره پایین . یکی از راههای خراب شدن نظامها ، زدن ستونهای نظامه . دشمن اصلی ـ شیطان ـ و دشمن فرعی ـ انسانهایی که از شیطان خط می گیرن ـ برای اینکه بتونن به نظام ضربه بزنن ، ستونهای نظام رو پیدا می کنن و شروع می کنن به تضعیف کردن و خراب کردن این ستونها . توی اصطلاح سیاسی بهش استوانه های نظام می گن . هر نظام فرهنگی یه ستونی برای خودش داره . مثلاً از ستونهای خیلی خیلی مهم کانون در سیستم فرهنگی مسئله ولایت فقیه است . اگه این ستون رو بزنن کانون خود به خود فرو می ریزه . چون با این ادعا که ما در راستای پیروی از ولایت فقیه هستیم ، شروع کرده . ستونهای مسائل فرهنگی همینه . مثلاً یه ستون صاف بودن عقایده . " اهدنا الصراط المستقیم " . با یه کلمه اگه این صاف بودن زیر سؤال بره ستون خورده زمین و مجموعه می ریزه پایین . اینها حجتیه اند ، تموم شد ! ستون رو خراب کردن ، یعنی علم خیمه رو برداشتن ، علم خیمه صراط المستقیم هست . می گن : حرمت امامزاده به متولیشه . کادر یه مجموعه فرهنگی باید نسبت به ستونها حرمت قائل بشه و از ستونها حراست و مراقبت کنه . اگه توی یه گوشة مجموعه یه انحراف فکری ایجاد بشه و بپیچه ، چون انحراف خودش رو نشون میده ، همون یه گوشه یه ستونه ، علم رو از زیر خیمه برداشتن ، خیمه قشنگ اومده پایین . حراست از ستونها ! یه ستون ، ستون اعتقادیه ، مراقبت کنید . بچه های کادر و مسئولین واحدها در اینکه کسی بخواد در خط و صراط مستقیم کانون یه انحرافی وارد کنه حساس باشن . نشده توی این چند سال اعتکاف بگیریم ، مگر اینکه یه گروهی توی اعتکاف شرکت کنن و شروع کنن به منحرف کردن خط اعتقادی . یعنی برنامه ریزی می کنن . توی این چند سالی که ما اعتکاف گرفتیم ، هر سال یه گروهی رو گرفتیم که اینها مشکل اعتقادی ایجاد می کنن . یه آدمی یا یه نفراتی میان و کار می کنن . با اینکه ما این همه برنامه میذاریم . یکی از دلایلی که نمی تونن زیاد کار کنن ، مال اینه که برنامه هامون خیلی زیاده ، ملت زیاد وقت خالی ندارن . اگه اعتکافی بود که ملت از صبح تا شب بیکار بدون ، کن فیکون می کردن ، مجموعه رو می پوکوندن . RE: علت فروپاشی بنیان های فرهنگی - ADMIN - ۱۳۹۹-۵-۸ مراقبت و صیانت از اینکه ستون اعتقادیمون نلرزه . یکی دیگه از ستونهایی که در مجموعه داریم ، ستونهای حقیقی است ، نه حقوقی . مثل افراد مجموعه . بخوان مجموعه رو خراب کنن ، شروع می کنن به خراب کردن افراد . اگه زورشون برسه رأس مجموعه رو خراب می کنن ، زورشون نرسه کادر مجموعه رو خراب می کنن ، زورشون نرسه دور و بریهای کادر رو خراب می کنن . می گن : این بابا ارتباطاتش مشکل داره ، برو ببین توی خانواده اش چه خبره !!! کلی ادعا داره که میاد توی کانون کار می کنن ، معلوم نیست خانواده اش چه خبرن !؟ یعنی یه جاهایی این اتفاق میفته که یه جوری این ستون رو بلرزونند . پس اگر بخواد یه مجموعه ای فرو بپاشه ، ستونهای مجموعه خیلی مهمه . ستونها : 1- اعتقادات 2- افراد سؤال اول : آیا در اعتقادات مجموعه ، مجموعه ما معصومِ و هیچ مشکل اعتقادی نداره ؟! نه . حتماً نیاز به حراست و صیانت داره . همه افراد مجموعه معصومند و هیچکس اشتباه نمی کنه ؟ نه ، این هم نیاز به حفاظت داره . موضوع اینه که ما بتونیم اینو جا بندازیم که مجموعه ، مجموعة معصومی نیست ، ممکنه اعتقاداتش مشکلاتی داشته باشه ، انتقاد رو قبول و تصحیح کنیم . ممکنه توی شخصیت افرادش مشکلاتی باشه ، با اون شخص برخورد امر به معروفی و نهی از منکری می کنیم ، یه بار ، دو بار ، سه بار جواب نداد ، خود به خود از مجموعه حذف می شه . نمی شه مجموعه خودش رو فدای افراد کنه . حضرت امام (ره) فرمودند : ما موظفیم به اینکه افراد را فدای اسلام و جامعه بکنیم ، نه اینکه جامعه و اسلام رو فدای افراد بکنیم . بعضی وقتها ما احساس می کنیم توی نظامهای فرهنگی کلان مملکتی ، بخاطر حفظ موقعیت افراد ، کل نظام رو فدای اون فرد می کنیم . ما اینو قبول نداریم . امام (ره) فرمودند : دلیل اینکه انبیاء موفق بودند این بود که خود را فدای جامعه می کردند ، نه جامعه را فدای خود . آبیاری اسلام قربانی می خواد . تا می گه قربانی ، همه فکر شهادت میفتن . قربونت برم ما که خودمون می دونیم چرا دنبال شهادتیم !! برای اینکه توی زندگیمون گند زدیم ، می گیم اگه شهید نشیم اوضاع خیطه . منظورش این قربانی نبود . اسلام قربانی می خواد یعنی بنده بتونم از خودم ، موقعیتم ، آبروم ، حیثیتم برای حفظ نظام و اسلام بگذرم . ما برای این کار آمدیم . توی مجموعه های فرهنگی اینطوریه که این آدمِ یا داره قربانی میشه ، اسلام همینه . یا مشکل داره ، خودش رو صاف نمی کنه . بهش می گیم شما [خودت رو] صاف نمی کنی ، باید بری کنار . آقای فلانی نباید باشه . چرا ؟ چون توی جامعه پشت سرش جوه . تموم شد ! ایشون یا مشکل داره یا نداره . اگه مشکل داره که حتماً باید بره کنار . اگه مشکل نداره ، [بهش] می گیم فعلاً صلاح جامعه نیست که این کار رو انجام بدی . خیلی وقتها معصومین و پیامبران ما ، خیلی از نزدیکاشون رو رد می کردن . می گفتن : آقا ! شما با من راه نرو . می گفت : مگه من چه جرمی کردم ؟! می گفتن : شما جرمی نکردی، شما یه شخصیتی در جامعه داری که برای مردم روشن نیستی، مردم ابهام دارن . وقتی کنار من قرار می گیری ، منم مبهم می شم . مردم چه می دونن چه خبره ؟! توی شیراز توی راهپیمایی ، یه بنده خدایی اومد کنار ما شروع کرد به راه رفتن . احوالپرسی کرد ، [گفت] ما سؤال داریم . تا این اومد ، دیدم دو سه تا از این هیکلها اومدن بین ما و خودشون رو یهوری کردن ، این بابا یواش یواش 6 تا فاصله گرفت. بعداً فهمیدم که این بنده خدا مشکل داشته و من اصلاً نمی شناختم که این بابا کیه ؟! بعد وقتی کنار من راه می ره برای من مشکل ایجاد می کنه . اصلاً ایشون مشکل نداره ، امامزاده است ، اما راجع به این امامزاده توی جامعه بد پیچیده . باید باهاش فاصله بگیری . حالا اگه این امامزاده اومد توی کار فرهنگی . [گفت] می خوام توی کانون برای خدا کار کنم . [اگه بگی] گناه داره ، بذار کار کنه ، اگه تو ردش کنی کجا می ره ؟! می گیم : اصلاً ما وظیفه نداریم که از آدم دفاع کنیم ، ما وظیفه داریم از موجودیت و نظام دفاع کنیم . کاملاً حق با توست ، خیلی دلت می سوزه ، برو دم خونه شون ، خصوصی باهاش صحبت کن ، برو توی پارک ، خصوصی RE: علت فروپاشی بنیان های فرهنگی - ADMIN - ۱۳۹۹-۵-۸ با هم کار کنید . این روش ، روش جذب نیست . یه وقتی هست یه جوونیه ، هر کی هم این جوون رو ببینه ، هر قیافه ای باشه ، می گه آفرین ! کانون این آدمِ رو با این قیافه اش جذب کرده ، الحمدلله . یه وقت هست یه بابایی توی جامعه به یه سری مشکلات مشهوره ، ولو این مشکلات رو انجام نداده باشه . ما نمی تونیم کانون و موجودیت نظام رو هزینه کنیم که این آقا از دین خدا و پیغمبر زده نشه . دلت می سوزه ، برو جداگانه باهاش کار کن . نمی تونی از موجودیت نظام برای هدایت فرد مایه بذاری . فرض می کنیم بنده بیانم بد نیست ، ولی توی اعتقاداتم یه سری مشکل دارم . من دارم این مشکلات رو به جامعه تزریق می کنم . بیان بگن : اگه جلوی ایشون رو بگیری و منبر رو ازش بگیری ، ول ول می شه ، میره جهنم . میگیم : بره جهنم ، ایشون اجازه نداره اعتقادات جامعه رو منحرف کنه. بنابراین یکی از دلایل فروپاشی نظامهای فرهنگی ، اینه که انسان بخواد از نظام برای فرد سرمایه گذاری کنه . بیمه ای که برخی ازمردم دارن . " ایشون باید همیشه مطرح بشه . " من و شما باید یه جوری این بیمه ای که برخی از مردم دارن رو نقض کنیم . برخی هر جا خراب کردن ، یه جایگاه دیگه دارن . توی بوشهر خراب کنه ، می ره لرستان . توی لرستان خراب کنه ، منتقل می شه کرج . کرج خراب کنه میاد تربت حیدریه . تربت خراب می کنه می ره بندرعباس . که چی ؟ که ایشون بهره اش رو از همه جای نظام برای بهتر زندگی کردن و خراب کردن دین بگیره . همه کشور به ایشون سرویس میدن که باید ایشون سر این کار باشه . بعضی ها مادام العمر شدن . یه بار ، دو بار ، سه بار ، بعضی وقتها نمی شه جمعش کرد . یه وقتی هست می گن وظیفه رهبری مملکته . می گیم : وظیفه رهبری مملکت این نیست که بگن حسن آقا اینجا نباش ، حسین آقا اونجا نباش . این ما هستیم که باید عادت کنیم که نباید مردم و جامعه رو فدای افراد کرد . این هم یکی از دلایل ضربه خوردن [نظامهای فرهنگی] 6- عدم توجه به همراهی قول و عمل در رأس مجموعه ها و کادر ما در روایت داریم که اگه کسی به حرفهایی که می زنه عمل نکنه ، تأثیر حرفها کم می شه . در روایت دیگه داریم که اگه کسی به حرفهایی که می زنه عمل نکنه ، اما دوست داشته باشه عمل کنه ، باز هم تأثیر حرفها کم می شه . باید عمل کنه ! در جای دیگه داریم اگه کسی به حرفهایی که می زنه عمل نکنه ، چون اعتقاد به عمل کردن نداره ، منافقه . می ره جهنم ! حرف نزنه خیلی بهتره . آدم منافق نمی تونه هدایت کنه . در جای دیگه داریم اگه کسی به حرفهایی که می زنه خوب عمل نمی کنه ، اما دوست داره عمل کنه ، بهتر نیست حرف نزنه تا عمل کنه ؟! می گیم : نه ، حرفش رو بزنه ، چون امر به معروف و نهی از منکر واجبه ، عمل هم واجبه . این عملِ رو انجام نمیده ، دوست داره ، داره پیشرفت می کنه . حداقل اون تیکه واجبه رو انجام بده . لازم نیست حتماً اینطوری باشه . اما اگر یه کسی به حرفهایی که می زنه قبل از اینکه حرف بزنه عمل کنه تأثیر شگرف میذاره . این خیلی تأثیر داره . RE: علت فروپاشی بنیان های فرهنگی - ADMIN - ۱۳۹۹-۵-۸ گفتیم عدم همراهی قول و عمل . عمل دو مدله : یه عمل ؛ عمل مخفی است . مثلاً بنده به شما می گم : نمازشب خوبه . نمازشب بخونید ، اما عمل نمی کنم . هیچکس نمی فهمه من عمل نمی کنم . عمل بکنم ، تأثیر داره . نکنم ، تأثیرش کمه . کسی هم نمی فهمه من عمل می کنم یا نمی کنم . توی جامعه تبعات نداره . اما یه وقتی به شما می گم : خوش اخلاق باشید ، با مردم خوب برخورد کنید . بعد توی عمل با مردم بد برخورد می کنم . اونی که زمین می زنه نوع دومه . من اعتقاد دارم که باید خوب عمل کنم ، منافق نیستم ، اما هنوز به اعصابم مسلط نشدم . مردم اینجورین ، قاعده اش اینه که نباید اینطوری باشن . یعنی شما صحبتت رو بگیر و برو . یه وقتی توی جلسه یه صحبتی راجع به مسائل سیاسی کردم ، بعضی ها توی جلسه ما رو قبول ندارن ، میان می شینن ببینن چه خبره . من گفتم برادر من ، خواهر من ! تو چیکار داری من در خلوتهام چیکار می کنم ، تو حرفم رو گوش کن اگه درسته انجام بده ، درست هم نیست انجام نده . منظورم تو نبودی که به تو بگم چیکار داری !!؟ به اون معاند بودم که اینقدر توی ذهنش بدبینه که این بابا اینقدر خورده و برده و توی خلوتهاش هزار تا کثافت کاری کرده ، حالا یه پولی گرفته ، اینجا بشینه برای ما حرف بزنه . من با اون بودم ! گفتم : ولو که فرض تو درسته ، تو چیکار داری که من توی خلوتهام چیکار می کنم . تو کارت رو بکن ! بعد بچه های کادر خودمون گفته بودن یعنی چی ما چیکار داریم که شما توی خلوتهات چیکار می کنی ؟ شما باید خلوتهات قابل دفاع باشه . بابا به تو نبودم که ! ببینید مردم چقدر زود با یه حرف خیلی ساده عکس العمل نشون میدن . اصلاً من منظورم این بود که تو اگه بدبین هستی ، ولو اینکه بنده خیلی آدم کثیفی هستم ، تو حرف منو گوش بده . بعد می بینی خود بچه ها عکس العمل منفی نشون میدن . بنابراین مردم به بحث قول و عمل خیلی جدی در ظاهر نگاه می کنن . ولو اینکه بعضی هاشون بیسوادی برخورد می کنن . این صحبتی که این بنده خدا می کرد ، انگار به امام سجاد بگی : شما که خودت توی مناجاتت می گی من کسی هستم که در خلوتهام از تو حیا نکردم ، برای ما درس عرفان میدی برای چی ؟! این بحث ماست . ولی مردم اینطورین . یعنی درک اینکه احیاناً بیاد استفاده اش رو بکنه و بره [نداره] . تو که از آقای انجوی که اون بالا نشسته داره صحبت می کنه بدی ندیدی ، چیکار داری انتظامات با تو بد برخورد کرده ، بشین حرفش رو گوش بده برو . می گه : نه ! اگه این آدم بود ، انتظاماتش اینطوری برخورد نمی کرد . مردم اینطورین . [بنابراین] اختلاف بین قول و عمل زندگی آدم رو تعطیل و کنسل می کنه ، نظام رو هم زمین می ریزه . آقا ! بنده توی کانون که میام خیلی خوبم . میان به ما می گن : بعضی از خواهرها و برادرهاتون توی دانشگاه یه جور دیگه لباس می پوشه . فامیلها حساسند ، همرده و همسنند ، بعد می بینه تو کادر کانونی ، این خودش جلسه هم حال نمی کنه ، بعد می خواد یه جوری این فشاری که فامیل روش میارن رو برداره ، اینطوری می گه : این بابا وقتی می ره کانون ببینید چه حجابی ، چه تشکیلاتی داره ، برو دانشگاهش رو ببین . می گن دیگه . این یعنی چی ؟! یعنی یه دونه کادر از هزار و خورده ای کادر رو می گیره ، کل جمعیت و جلسه رو زیر سؤال می بره . چرا ؟! چون مردم اینند . آدم باید مراقبت کنه . از زندگی خصوصی خودت هم مراقبت کنی . اینها یعنی چی ؟ یعنی بعضی وقتها نباید انتظار انصاف از مردم داشته باشی ، برای اینکه خصوصیت شیطان اینه که نمیذاره مردم منصف باشن . چندین هزار جمعیت تو [مجلس] می شینن ، گریه می کنن ، بعد این مردم می رن 4 تا کوچه اونورتر ، یه دختر و پسری رو می بینن که دارن با همدیگه حرف می زنن ، می رن چو میندازن که کانون شده محل ارتباط دخترها و پسرها . مردم اینند ! این یعنی اینکه ما باید مراقبت کنیم . بنده بیشتر از شما ، شما بیشتر از من . ماها داریم به همدیگه سرویس میدیم . یکی دیگه از دلایل فروپاشی همینه . یه آدمی یه کاری می کنه که خیلی ها مرتکب این کار می شن ، شاید توی شهر خودت صد هزار نفر ، کار خیلی بدتر از کار تو هم مرتکب بشن ، اما هیچکس کاری به کارشون نداره . اما تو .... این خصوصیت نظام فرهنگیه ، نظام مسئولیتی همینه ، مملکت همینه . وقتی منتسب به یه نظام فرهنگی شدی ، باید میزان مراقبتت بیشتر باشه . چرا ؟ چون مردم بی انصافند و نمی شه باانصافشون کرد . خصوصیت مردم اینه . RE: علت فروپاشی بنیان های فرهنگی - ADMIN - ۱۳۹۹-۵-۸ بابا ما سیصد هزار تا آخوند داریم ، یه آخوند یه مشکل پیدا کنه ، می گن : آخوندها هیزند . چقدر این جمله بده !! حالا چی شده ؟! ایشون یه آخوندی رو دیده . آخوندها هیزند یعنی آقای بهجت ، آقای فاضل لنکرانی ، آقای ..... آخوندها یعنی اینها دیگه . پس یعنی کی ؟! یعنی رفتی دیدی 60 هزار نفر طلبه توی حوزه علمیه قم همه هیزند ؟! 45 هزار تا توی مشهد ، 15 هزار تا توی تهران ، 15 هزار تا توی اصفهان ، 4 هزار تا توی شیراز ، همه رو دیدی که هیزند ؟! این یه آخوند رو دیده . مردم اینند ! باید چیکار کرد ؟! باید به آخوندها گفت : تو یه دونه هم غلط کردی که همچین کاری کردی . وقتی اومدی توی کسوت فرهنگی همینه . روز قیامت جهنم نمی ری ، برای اینکه خدا می بینه که این بدبخت برای هیچی اینقدر اذیت شده . می گه : نسبت به بقیه کاری نکردم ! راست هم می گه . صد برابر بقیه هم فحش خوردم . راست هم می گه ، می ری بهشت . اما این بحث هست که شما داری نظام فرهنگی رو می ریزی پایین . من چند بار به برادرها و خواهرها گفتم که زندگی حقیقی و شخصی شما با کانون ارتباط داره ، به نظام فرهنگی ارتباط داره . برادر من ، تو وقتی توی سی دی دیده می شی دیگه می شناسنت ، نمی تونی بگی مغازه ام مال خودمه . تموم شد دیگه ! وقتی چند هزار جمعیت توی انتظامات می بیننت ، دیگه می شناسنت . تو فکر می کنی هیچکس نمی بینتت . قیافه تو توی ذهنشون می مونه ، بعد توی هر شهری دیگه ببیننت می گن این همونه . چه جوری می خوای زندگی حقیقیت رو از زندگی حقوقیت جدا کنی ؟! خواهری که توی جلسه می ایستی ، خواهری که تابلو می شی ، چه جوری می خوای زندگی حقیقیت رو از زندگی حقوقیت جدا کنی ؟! ما به این تشکیلات بسته شدیم . پس اختلاف در قول و عمل که می گیم اینه . می گیم : بر برادرها و خواهر واجبه که با تظاهر کامل برن توی محل کار و دانشگاهشون نمازجماعت . همه ببینند که این شائبه رو از ذهن مردم خارج کنید . اینجا جزء جاهایی است که مراجع فتوا دادن تظاهر کنید . سرت رو بنداز پایین ، برو نماز جماعت . همه ببینند ! بر برادرها و خواهرها واجب است تظاهر به اعمال ممدوح بکنن . ریا چیه ؟! تو داری به پرچمی که برای کار فرهنگی و امام حسین بلند شده آبرو میدی . واجب است که شما توی فامیل به بهترین آدم مشهور باشی . واجب است حجاب خواهرهای ما در غیر کانون بهتر از کانون باشه . نه شلوار و مانتو مخصوص کانون داشته باشن . سادة بسیجی حزب اللهی ! که مردم بد برداشت نکنن . تو تابلوی تشکیلاتی . آدم نباید بگه من لایق نیستم ، ببخشید خداحافظ یعنی چی ؟! بابا ! لایق شو . باید بتونی این کار رو انجام بدی . پس ضربه خوردن در اثر عدم توجه همراهی قول وعمل در رأس مجموعه و کادر [یه مطلبی رو توی پرانتز می خوام خدمتتون عرض کنم] . چرا ما اینقدر زیاد حرف می زنیم ؟! یه کمی کادر مجموعه نباید تمرین سکوت داشته باشه !؟ وقتی آدم زیاد حرف می زنه چرت زیاد می گه ، غیبت ، تهمت . چرا ؟ توی مجموعه خواهرها غیبت و تهمت بیشتر از مجموعه برادرهاست ؟! توی برادرها هم هست ، ولی اصلاً قابل مقایسه نیست . چرا ؟ چون خیلی حرف می زنن . خیلی خب ، خصوصیت زنانه است ، اشکالی نداره . اما واقعاً یادت باشه که اگه زیاد حرف بزنی و غیبت و تهمتی کنی ، داری از اونور مجموعه رو تخریب می کنی . تخریب الزاماً اون نیست که من یه حرفی بزنم مجموعه خراب بشه . داری نصف مجلس رو سیاه می کنی . چرا کادر ما یاد ندارن که قبل از مجلس ساکت بشینن ؟! آدمی که دائم حرف می زنه ، مگه چقدرش حرف مفیده ؟! چرا اینقدر خود شماها از میزان غیبت و تهمت گله دارید ؟! ما باید چند صد بار بگیم ؟! غیبت ، تهمت ، کنکاش در زندگی دیگران ، مشکل ایجاد کردن ، کنایه زدن ، مسخره کردن ، برای مجموعه های فرهنگی معظل شده . هیچ مجموعه فرهنگی این تیپی در کشور نیست که اینقدر قدرت دست خواهرها باشه که ما داریم و اینقدر هم نیرو داشته باشه . یقیناً اگه هر خواهری بیاد توی مجموعه کانون ، از قسمت خواهران مجموعه کانون کف می کنه . اما وقتی اینقدر قدرت توی مجموعه دست شماست ، صیانت این مجموعه کجا رفته ؟! بسیار هم عالی هستن . 70 هستن ، اما چرا روی 80 ، روی 90 نمیان ؟! چون زیاد حرف می زنن . آدم این کنترل رو داشته باشه . چند تا چند تا دارید می رید حرم ، توی مسیر زیاد حرف نزنید ، ذکر بگید . تمرین کنید ! آدمی که نفسش در اختیار زبونشه و نمی تونه حرف نزنه ، این آدم حتماً حرفهای چرت خواهد زد . تمرین سکوت ! RE: علت فروپاشی بنیان های فرهنگی - ADMIN - ۱۳۹۹-۵-۸ آدم یه کمی راجع به این داستان ممارست داشته باشه . میزان حرف رو توی مجموعه کم کنید . بحث روی اینه که ما چقدر راجع به صیانت زبان کنترل داریم ؟ اگه صیانت نداشته باشیم ، مسلماً گناه میاد . غیبت میاد ، تهمت میاد ، داستان میاد ، افسانه میاد . میزان حرف رو توی مجموعه کم کنید . راجع به چیزهای جدی حرف بزنید . حرف راجع به افراد ، مجموعه ، نقد دارن ، نمی خواد نقد کنی . شما زحمت نکش ، خیلی دلسوزی ، بنویس بده به 4 تا مسئولش . عمل کرد ، کرد ، نکرد تو وظیفه ای نداره . چرا دائم با هم نقد می کنید ؟! از عواملش همینه . یکی از عوامل زمین خوردن مجموعه های مدیریتی ایجاد گروههای غیررسمی است . یعنی من و شما رسمیت نداریم ، خودمون می شینیم برای خودمون گروه تشکیل می دیم . آقا تو چیکاره ای که داری این کار رو می کنی ؟ می گه : ما دلمون می سوزه . دلت می سوزه ، یادداشت کن . به هوای دلسوزی نمی شه باب غیبت و تهمت رو باز کنیم . من بارها گفتم که هر کسی از کادر انتقاد داشت ، ما در خدمتیم . بلافاصله وقت میذارم . این یعنی ما راه رو باز گذاشتیم . اما اینی که من و شما چند ساله داریم نقد می کنیم ، مال اینه که زیاد حرف می زنیم . اینجا رو نقد نکنیم ، یه جای دیگه رو نقد می کنیم . این رو نقد نکنه ، خاله اش رو نقد می کنه ، دخترخاله اش رو نقد می کنه ، پسرخاله اش رو نقد می کنه . تو چیکار داری ؟! کی تو رو نقاد آفریده ؟! سرت رو بنداز پایین ، زندگیت رو بکن ، کارت رو انجام بده . آدمی که زیاد حرف می زنه ، زیاد چرت می گه . حداقل برادرها اینو می دونن که من آدم کم حرفی هستم . من که اینقدر روی منبر حرف میزنم ، برای اینه که سکوتم خیلی زیاده . یکی از دلایلی که من تنهایی با ماشین اینور و اونور می رم اینه که حال و حوصله حرف زدن ندارم . می شینه بغل دستم می گه : چه خبر ؟! می گم : سلامتی . می گه : دیگه چه خبر ؟! اگه خبری بود همون اول می گفتم . خبری نیست ، بذار یه کم فکر کنم . آدم بیشتر دوست داره سکوت کنه . من نه اینکه سخنرانم ، همه می گن این به ما می گه حرف نزن ، خودش صبح تا شب داره حرف می زنه . آقا ! مگه من چند ساعت در روز سخنرانی می کنم !؟ من واقعاً توی میزان حرف زدن شاگرد دست ششم بعضی از خواهرها نمی شم . آدم 17 ساعت بیداره ، نباید که 16 ساعت و 50 دقیقه اش حرف بزنه . و برخی از برادرها ! ولی مراقبت کنید که بتونید کنترل کنه . RE: علت فروپاشی بنیان های فرهنگی - ADMIN - ۱۳۹۹-۵-۸ صوت جلسه http://bayanbox.ir/id/6987956991831937077?view&format=mp3 RE: علت فروپاشی بنیان های فرهنگی - ADMIN - ۱۳۹۹-۵-۸ شیطان دو جور برای ما دام تهیه می کنه . نوع اول: رک میاد و به ما می گه برو گناه کن . خیلی راحت می گه مشهد چیه ، زیارت چیه ، کانون چیه ، جلسه چیه ، برو دنبال دنیا ، 4 روز وقت داری ، توی دنیا خوش بگذرون . تموم شد رفت ! یه عده ای رُک از شیطون قبول می کنن . نوع دوم: می گه : اگه من به این رک بگم گوش نمیده ، باید یه پروژه رو براش طراحی کنم . به مناسبت من و شما برامون پروژه طراحی می کنه . مثلاً یه پروژه اش اینه که به ما بگه درس واجب تر از عبادته ، برو بشین درست رو بخون . و کلاً رابطه ما رو به بهانه درس با خدا قطع کنه . یه پروژه است ! این هم معمولاً توی جوهایی مثل ما جواب نمیده . پروژه ای که شیطان برای جوهایی مثل جو ما ، تشکیلاتی مثل کانون طراحی می کنه یه پروژه خاصه که در حقیقت از عبادت علیه عبادت استفاده می کنه . ما دو مدل عبادت داریم ، یه عبادت عام ، یه عبادت خاص . وقتی می گن : " عبادت مگر خدمت خلق نیست " عبادت عامه . عبادت عام یعنی هر کار غیر عبادی رو که برای خدا انجام میدی . مثلاً آقا داره صوت تنظیم می کنه ، فیلمبرداری می کنه ، کفشها رو جفت می کنه ، غذا می پزه ، به یه کسی درس میده ، کار خیریه انجام میده . پول داره ، داره کار پولی می کنه و به مردم و مستمندان کار خیر می رسونه . عبادت این عبادت عامه . [عبادت] خاص یعنی نماز ، روزه ، دعا ، توسل ، ذکر ، سینه زنی ، گریه ، مناجات ، سجده . چیزهایی که اسمش عبادته . شیطون میاد چیکار می کنه ؟! عبادت عام یه اثر بر روح ما داره ، عبادت خاص یه اثر دیگه . عبادت عام چه اثری بر زندگی ما داره ؟! برکت داره ، به ما کمک می کنه ، خیلی هم عبادت خوبیه ، اما بعد از یه مدتی اگه عبادت خاص به عبادت عام سنجاق نشه ، عبادت عام قابل فروپاشی است . مسئول مملکتی که می گه عبادت من خدمت به خلقه . 4 صبح می ره سر کار تا 12 شب ، قبوله . منتها دیگه RE: علت فروپاشی بنیان های فرهنگی - ADMIN - ۱۳۹۹-۵-۸ نمازش رو اول وقت نمی خونه ، ذکرش رو نمی گه ، قرآن نمی خونه ، توسل نمی کنه ، چون وقت نداره . فقط داره برای مردم کار می کنه . می گن : شیطون اینو از مسیر عبادت عام می بره و به زمین خوردن می رسونه . یه کسی که در پیشگاه خدا گریه می کرد که خدایا اینقدر دوست دارم نمازشب بخونم ، نماز صبحم رو اول وقت بخونم ، نماز جماعت برم ، برای تو گرفتارم . تحقیق دارم ، مطالعه دارم ، صحبت دارم ، مردم رو راهنمایی می کنم . کارش به جایی رسید که توی 60 سالگی خورد زمین ، اون هم از مسیر منکرات جنسی . چرا ؟ چون داشت اشتباه می کرد ، تو اصلاً حق نداری عبادت خاصت رو به خاطر عبادت عام حذف کنی . وقتی امام حاکم شد ، بیشتر عبادت خاص می کرد . وقتی رهبر ، رهبر شد ، بیشتر عبادت خاص می کرد . توی جمع ما چی ؟ کادر داره عبادت عام می کنه ، اگه از عبادت خاص غافل بشه ، یعنی بشینه گریه کنه ، سینه بزنه ، صحبت گوش کنه ، نماز بخونه ، نمازشب بخونه . 10 سال اعتکاف گرفتیم ، نمازشب نخونها هم نمازشب خوندن ، این آقا توی این ده سال نرسیده . بعدش چی ؟! یعنی اگه انسان نتونه جبران کنه .... من بارها خدمتتون عرض کردم ، امثال منی که شب قدر برای مردم منبر می ریم و قرآن به سر می گیریم ، عمل عبادیه ، اما شک دارم که این عبادته خاصه یا عام . الان من قرآن به سر گرفتم خاصه ، یعنی مال خودمه یا عامه ، مال مردمه . شک دارم ، می رم دوباره شخصی این کار رو انجام میدم . می گم : معلوم نیست اون عبادت اصلی باشه . خیلی از مسائل اینطوریه . اگه یه روزی من و شما به عبادات تدارکاتی ، انتظاماتی ، پرسنلی و ... تبدیل شدیم ، یعنی مسیر عبادتمون از این مسیر بود ، یقین بدونید نمی تونید تاب و طاقت بیارید . یقین بدونید زمین می خورید . ما یواش یواش نمی تونستیم فاصله بگیریم . شیطون اولش می گفت نرو هیئت ، می گفتی : مگه دیوونه ام ؟! حالا اومده چیکار کرده ؟ گفته : انتظاماتی ، تدارکاتی ، تبلیغاتی ، این کار رو بکن . می گه : خب داره خودش رو ارضا می کنه ، می گه من توی هیئتم و از مستمعین عادی جلوترم . اگه از عبادت خاص غافل بشی ، مسیر, مسیر زمین خوردنه . کسانی که توی مملکت مسئول می شن و فکر می کنن همین عبادته ، آخرش [زمین می خورن] . همون بابایی که سال 84 به من نصیحت می کرد که شما برید بچه های مردم رو توی مسجدها جمع کنید ، توی یه گوشه ای از خلق قایم بشید . ما هم می ریم کار RE: علت فروپاشی بنیان های فرهنگی - ADMIN - ۱۳۹۹-۵-۸ 4 تا خلق الله رو راه میندازیم ، ببینیم کی نزد خدا سرافرازتره ؟! این آقا رو سال 86 برای 6 – 7 میلیارد اختلاس دست بند زدن و بردن . داشت کار خلق الله رو راه مینداخت ، مثل اینکه یه مقداری هم کار خودش رو راه انداخته . آدم نمی تونه بدون عبادت خاص توی مسیر عبادت عام بمونه . کادر وقتی کادر می شه عبادت عام می کنه ، وقتی مستمع می شه عبادت خاص می کنه . مکبر عبادت عام می کنه ، وقتی یه جایی می ره نماز جماعت بخونه عبادت خاص می کنه . حتی بنده اگه امام جماعت وایسم دارم عبادت عام می کنم ، باید یه جایی برم مأموم بشم . بنده وقتی مداحی می کنم عبادت عام ، وقتی سخنرانی می کنم عبادت عام . چقدر سخنرانی و مداحی گوش میدم عبادت خاصه . تازه می گن : مداحی کردن و سخنرانی کردن خودش عبادته . من قبول نمی کنم ، می ترسم سرم کلاه بره . شما که توی کارهای عادی که مصداق عبادت هم نیست کار می کنید ، یقیناً باید دنبال عبادت خاص باشید . دلایلی که نظامهای فرهنگی از هم می پاشه چیست ؟ چه اتفاقی می افته که یه مجموعه فرهنگی بعد از دو سال تکثیر نمی شه ، نصف می شه ؟! مثلاً 100 نفر می شن ، 50 تا . بعد از 4 سال ، 100 تا می شن 5 تا 10 تا . نمی شن 5 تا 40 تا که بگیم تکثیر شدن . این جزء چیزهایی است که اگه دقت نکنید همه مجموعه ها دچارش می شن . یقیناً هر مجموعه ای که برای خدا کار می کنه ، حتماً شیطون مقابلش می ایسته . یعنی اگه توی یه مجموعه ای فروپاشی نباشه ، کار نمی کنه ، اگه کار هم می کنه حتماً دنبال فروپاشیشه . مثل معبد بودایی ها هزار ساله که هست ، همیشه هم هست ، نه دعوایی دارن ، نه بحثی . همیشه هم مشتریشون ثابته ، محترمند ، هیچکس هم اذیتشون نمی کنه ، همه هم بهشون احترام میذارن . هر کسی میاد ، امریکا میاد ، انگلیس میاد ، اسرائیل میاد احترام میذارن . همیشه هم آدمهای محترمی هستن . اگه هزار تا باشن ، هزار سالِ که هزار تا هستن. نه کم می شن و نه زیاد ! هیچ مقاومتی مقابلشون نیست . چرا ؟ برای اینکه خداوند تبارک و تعالی می فرمایند : " الوَسوَاسِ الخَنَّاسِ . الّذِی یُوَسوِسُ فِی صُدُورِ النَّاسِ " مال کارهای جواب ده معنوی است . اینها که کاری به کار کسی ندارن . دارن یه دینی ترویج می کنن که یه عده ای آروم بشن ، شیطون هم سراغشون نمی ره . اگه مجموعه مذهبی ـ فرهنگی ای باشه که از شیطان و شیطانهای داخل انسانها بهش تهاجم نشه ، معلومه کار نمی کنه . توی کشور ما داره به اغلب مجموعه ها تهاجم می شه . اغلب یعنی همه شون ! این تهاجم مال اینه که کشور شیعی است و هر گونه تجمع شیعی برای شیطان خطرناکه . چه اتفاقی می افته که یه نظام فرهنگی فروپاشی می کنه ؟ 1- بحث قدرت و فساد بحث قدرت و فساد شاید زیاد قابل توجه مجموعه ای مثل کانون نباشه . اما واقعاً باید توی این مجموعه هم توجه بشه . درسته که قدرتی توی این مجموعه توزیع نمی شه و خبری هم نیست . اما فقط و فقط قدرت یه پست سیاسی و مالی نیست ، بعضی وقتها قدرت یه پست اعتباریه . یعنی آدم احساس قدرت می کنه . آدم که نباید همیشه توی مجلس باشه تا بهش قدرت برسه . یا مثلاً 4 میلیارد پول داشته باشه . بعضی وقتها اعتبارات ما قدرت ماست . به محض اینکه روی این قدرت از درون و بیرون نظارت نشه ، یقیناً فساد سراغش میاد . یعنی هر قدرتی که تحت نظارت نباشه [فساد میاره] . حضرت امام (ره) در بحث ولایت فقیه فرمودند : خبرگان باید بر ولی فقیه هم نظارت داشته باشند و بررسی کنند . امام (ره) فرمودند : حتی قدرت ولی فقیه بدون نظارت به فساد می رسه . تازه مقام معظم رهبری خیلی داغتر فرمودند . فرمودند : غیر از خبرگان ، قانون هم باید بر [ولی فقیه] نظارت کنه . یعنی یه مجتهدِ آیت اللهِ واجد الشرایطِ اصلحِ صالحِ مورد تأیید اغلب علما و مراجع هم می گه : منم اگه مبسوط الید بشم و هیچکس روم نظارت نکنه به فساد می رسم . یه شهری رفته بودم که الان 4 – 5 سالِ نرفتم . اونها مجموعه هاشون دست به دست هم دادن ، 7 – 8 تا مجموعه 10 نفره بودن ، یعنی مستمعشون 10 – 15 نفر بود . دست به دست هم دادن ، یه مجلس بزرگ گرفتن ، تیزر استانی و ... برای شهری که حداکثر 150 – 200 هزار نفر جمعیت داشت ، یدفعه یه مجلس گرفتن 5 - 6 - 8 هزار نفر . ما هم منبریش بودیم ! اینها یه اعتباره ، اینها که برای من و تو نیومدن ، برای پرچم حضرت زهرا (س) ـ ایام فاطمیه بود ـ اومدن . اصلاً اینها یدفعه خودشون کف کردن . مشکل این بود که خودشون کف کردن . بعد نشستن به ما گفتن که آقا خیلی عالیه ، دیگه انشاءالله خدمت شما هستیم ، قول بعدی محرم ، دهه دوم ، سه شب . منم گفتم : چشم . 20 روز نشد که گروه اولشون تماس گرفتن که پیرامون قولی که دادید به ما قول دادید دیگه ؟! گفتم : آره ، به شما قول دادم . گفت : خیلی ممنون ، دستتون درد نکنه . یه ساعت بعدش یه گروه دیگه شون تماس گرفت که پیرامون قولی که دادید به ما قول دادید ؟ گفتم : بله ، به شما قول دادم . گفت : پس چرا گفتید به اونها قول دادید ؟! گفتم : به کیا ؟! گفت : آخه ما بعد از این داستان 5 تامون گفتیم که توی این قضیه ما بودیم . می خوایم 5 تامون جدا [مجلس] بگیریم . اگه می شه شما 5 تا سه روز بیاید ، که ما خدمتتون باشیم . من بهشون گفتم : هر وقت دوباره 5 تاتون کنار هم جمع شدید [من میام] . حالا فکر کردید خبریه ؟! برید 5 تایی جدا بگیرید ببینید چی می شه ؟! که 5 تاشون رفتن جدا گرفتن و همه شون تعطیل شد . |