مشاوره خانواده رایگان عطاملک
[ مشاوره فردی] شوهرم به دختری که از ازدواج اولم بود تعرض کرده - نسخه‌ی قابل چاپ

+- مشاوره خانواده رایگان عطاملک (https://atamalek.ir)
+-- انجمن: خانواده ایرانی (https://atamalek.ir/forum-14.html)
+--- انجمن: مشاوره خانواده و ازدواج (https://atamalek.ir/forum-122.html)
+--- موضوع: [ مشاوره فردی] شوهرم به دختری که از ازدواج اولم بود تعرض کرده (/thread-12129.html)



شوهرم به دختری که از ازدواج اولم بود تعرض کرده - مشاورانه - ۱۳۹۹-۱۱-۵

سلام وخسته نباشید.من خانمی ۴۰ ساله همسرم۳۷ حدود۱۳ساله که ازدواج کردیم من از ازدواج اولم دختر۲۲ساله دارم والان یه دختر۸ساله هم از این زندگی دارم مشکلات زیاد داشتمو دارم ولی بخاطر دختر کوچیکم تحمل میکنم و ادامه دادم مشکلم الان دختر بزرگمه قبلا با من زندگی می کرد سر یه سری مشکلات نموند رفت پیش خانواده پدر خودش ولی حدود سه هفته بود که همسر فعلیم برش گردوند خونه دو سه روز پیش متوجه شدم که همسرم اذیتش کرده ولی دخترم اجازه کاری بهش نداده بود خلاصه همسرم پشیمون میشه از خونه میره بیرون من به طور اتفاقی متوجه شدم بعد از انکار همسرم ولی با زبان بی زبانی اظهار پشیمونی کرد و دخترم هم از پیش من رفت ناگفته نمونه دخترم اخلاق بی نهایت پرخاشگرانه و بدی با من داره پدرش اصلا قبولش نداره راهش نمیده با دوستای خیلی بد میگرده سیگارومشروب هم مصرف میکنه بگذریم الان من دیگه میل و رقبتی به مرد ندارم نمیتونم نگاهش کنم حضورش توی خونه برام عذاب شده لطفا کمکم کنید راهنماییم کنید چکار کنم دوست ندارم این دخترمم از دست بدم از طرفی زندگی با این مرد برام غیرممکن شده خودش هم خیلی پشیمونه ولی من دیگه نمیتونم حتی بش نگاه کنم ازش متنفرم میترسم ازش کمکم کنید.تشکر میکنم ازتون.


RE: شوهرم به دختری که از ازدواج اولم بود تعرض کرده - مشاورانه - ۱۳۹۹-۱۱-۵

سلام .نوشتید که دوست ندارم دخترم رو از دست بدم اما من نمیدونم منظورتون دختر اولتون هست یا دختر دومتون‌، ببینید شما برای دختر ۲۲ ساله تون چه کردید چقدر ارتباط عاطفی داشتید با ایشون؟‌ شما به عنوان یک خانم که ۴۰ ساله هستید و دوبار ازدواج کردید و این دوباره ازدواج خیلی هم موفق نبوده چون در انتخاب های خودتون دقت نظر کافی رو نداشتید منهای مسئله دختر بزرگ شما که الان ایجاد شده عنوان میکنید که با زندگی با این آقا هم دچار مشکل هستید و به خاطر فرزندتون دارید تحمل میکنید اما در مورد دختر بزرگتون چه کردید اینطور که من متوجه شدم در جوانی هم باردار شدید فرزند اولتون رو دختر خانم شما شاید در دوره‌های بلوغشون در دوره های که لازم بوده به عنوان یک مادر و یک پدر در کنارش میبودید کسی در کنار ایشون نبوده و هر کدوم از شما درگیر مسائل و مشکلات خودتون بودید شما در ارتباط با همسر اولتون دچار مشکلات و تنش بودید و بعدها با همسر دومتون دچار مشکل و تنش بودید و این دختر ۲۲ ساله عاطفه خاصی از کسی ندیده در نتیجه در یک بحران خاصی که ایجاد شده اون خلأ عاطفی که داشته به سمت دوستانی کشیده شده که اون دوستان جز مسائل و مشکلاتی که شما دارید تعریفش رو میکنید هیچ چیز دیگری به او یاد نمیدهند دوران بلوغ دوران سرکشی و پرخاشگریست و این بچه به خاطر اینکه در این دوران تنها بوده و دوستان دیگر جای شما را پر کردند دوستانی که هر کدومشون دچار تنش و مشکل بودند و به او فقط اعتراض کردن رو یاد دادن فرزند شما یک دختر خانم ۲۲ ساله فدای این زندگی شما شده این رو درک کنید و متاسفانه باز در زندگی جدیدتون به جای اینکه آرامش و امنیت داشته باشه از ناحیه ی همسر شما که به گونه ای پدرش هم هست مورد تعرض و آزار و اذیت قرار گرفته که این دختر خانم بهش رو نداده وگرنه اگر این رو دادن ادامه‌دار میشد و این فضا و این اجازه به ایشون داده میشد چه بسا همسر شما اتفاق ناگواری رو برای این دختر ۲۲ ساله ایجاد میکرد خوب همه ی شرایط بد و منفی رو برای این دختر خانم گذاشتید انتظار دارید پرخاشگری نداشته باشه انتظار دارید یک بچه آرام و خوش خنده و منضبط باشه انتظار دارید در یک زندگی پر از آشوب و تلاطم و پر سختی،تحقیر و سرزنش ‌که زندگی کرده و همیشه رد شده و ترد شده کسی او رو نخواسته انتظار داشتید که آرام باشه پدرش هم نخواستدش چرا چون میگید روابط ناجوری رو با کسانی دیگه داره و روابطش خشنه و پرخاشگر خوب معلومه باید پرخاشگر باشه کی باید به داد بچه شما برسه شما طلاق گرفتید رفتید ازدواج کردید اما این بچه چه شده کمی منصفانه بیاندیشید حداقل در مورد مسئله خودتون با دختر خانمتون عدالت داشته باشید بچه شما پیش کی ناله کنه بچه شما در زندگیش از کی بناله و سرش را به دوش چه کسی بگذارد از زندگیش ناله کنه و غصه بخوره و اشک بریزه کی باید باشه که درمان دردهای او باشه الان هم من فکر میکنم باز هم به خاطر دختر ۸ سالت ناراحتی عزیز دل من،‌ مادر خوب من‌ ،‌شما طلاق گرفتی رفتید ازدواج دیگری رو داشتید فرزند شما هم باید طلاق بگیره؟ شما در طلاق همسرتون را حذف کردید اما فرزندتون که حذف نمیشه،‌ فرزندتون با شما هست فرزند شما در کجای زندگی شما جای پر رنگ و عمیقی داشته در کجای زندگیش برای تربیتش صبورانه برخورد کردید و اهمیت و احترام بهش گذاشتید در کجای زندگیش به عنوان یک زن و مردی که از همدیگر جدا شده اید در مقابل فرزندتون که بچه طلاق بین شماست نشستید و عاقلانه و منطقی فکر کردید که کمکش باشید یه مدت اینجا یه مدت اونجا بیرونش کردید بعد راهش نمیدن بعد اومده تو خونه شما این مشکل رو هم ایجاد کرده اینکه نمیتونید با این همسرتون هم زندگی کنید حق دارید رفتاری که ایشون انجام دادند رفتاری کاملا غیر منطقیست و اینکه دختر خانم ۲۲ ساله شما هم در کنار ایشون باشند تضمینی نداره به نظر من دختر خانم شما آیا خواستگاری دارند یا ندارند شرایط بایستی برای ایشون بهتر باشه شرایط ازدواج رو نمیدونم دارن یا ندارن سعی کنید اگر خواستگار خوب و مناسبی داره که تمام زخم های ایشون رو التیام ببخشه و پشتیبان ایشون باشه ایشون ازدواج بکنند چون شرایط سنی خوبی رو هم برای ازدواج دارند حامیش باشید و مرتب بهش برسید بهش اهمیت بدید و ایشون رو سعی کنید برای ازدواج ترغیبش کنید اما در مورد همسرتون بشینید فکر کنید چرا مشکل دارید با ایشون وصرفاً به خاطر داشتن یک فرزند این زندگی ادامه دادنش با هر شرایطی با هر وضعیتی یکــ مقدار احتیاج به فکر کردن داره ، با هر بلایی که سر شما بیاد دختر شما ناموس شماست دختر ایشون قرار نیست که تعرض و بی احترامی به ایشون بشه وطوری باهاشون برخورد بشه که دختر شما احساس عدم امنیت بکند کی در خانه خودش که قراره سقفی روی سقفش باشه از ناپدریش باید مورد تعرض قرار بگیره یک کمی فکر کنید اگر فک میکنید توانمندی های مالیتون رو دارید و میتونید زندگیتون رو سر و سامان بدید مراقب زندگیتون باشید و بشینید خوب فکر کنید من نه تشویق به طلاق دارم نه تشویق به ادامه زندگی اما میخواهم زندگیتون رو منطقی هدایت بکنید یک زندگی که در اون آرامش و آسایش خودتون و امنیت بچه هاتون هم باشه امنیتی که در اون همه چیز باشه موفق باشید