۱۳۹۹-۶-۷، ۰۷:۱۶ صبح
به شدت نسبت به مردم احساس مسئولیت میکرد و شبانه روز در حل مشکلات مردم تلاش میکرد. از این رو به محض تصدی مسئولیت، دفتر رسیدگی به شکایات را تاسیس کرد و برای آن اهمیت زیادی قائل بود.
3799_sunnah.jpg
یک روز که شهید رجایی برای امر خاصی شخصاً به آن دفتر مراجعه بود، هنگام گفتوگو با کارکنان متوجه شد یکی از کارکنان، در حین انجام وظیفه سیگار کشیده و آن را روی میزش وارونه گذاشته بود.
شهید رجایی همین طور که به توضیحات یکی از آنان گوش میداد به سوی همان میز قدم بر داشت و وقتی به کنار میز رسید، دستش را به سوی سیگار دود شده دراز کرد و آن را داخل جاسیگاری که چند ته سیگار دیگر نیز در آن بود گذاشت و همه را در سطل آشغال ریخت و بعد جاسیگاری خالی را داخل کشو میز گذاشت. لحظاتی بعد بی آن که حرفی از سیگار بزند، از کارکنان خداحافظی و آن جا را ترک کرد.
کارکنان دفتر که از عمل شهید رجایی متحیر شده بودند، از آن روز به بعد، دیگر در آن اتاق سیگار نکشیدند.
_________________________________________________________
برگی از خاطرات شهید محمدعلی رجایی
3799_sunnah.jpg
یک روز که شهید رجایی برای امر خاصی شخصاً به آن دفتر مراجعه بود، هنگام گفتوگو با کارکنان متوجه شد یکی از کارکنان، در حین انجام وظیفه سیگار کشیده و آن را روی میزش وارونه گذاشته بود.
شهید رجایی همین طور که به توضیحات یکی از آنان گوش میداد به سوی همان میز قدم بر داشت و وقتی به کنار میز رسید، دستش را به سوی سیگار دود شده دراز کرد و آن را داخل جاسیگاری که چند ته سیگار دیگر نیز در آن بود گذاشت و همه را در سطل آشغال ریخت و بعد جاسیگاری خالی را داخل کشو میز گذاشت. لحظاتی بعد بی آن که حرفی از سیگار بزند، از کارکنان خداحافظی و آن جا را ترک کرد.
کارکنان دفتر که از عمل شهید رجایی متحیر شده بودند، از آن روز به بعد، دیگر در آن اتاق سیگار نکشیدند.
_________________________________________________________
برگی از خاطرات شهید محمدعلی رجایی