۱۳۹۰-۹-۱۸، ۰۲:۰۶ عصر
[size=large][/align]
تيزي خنجرببين بربوسه گاه حنجرعاجزمي شود
ازقفابردسرونازدبه خونخواري خود
صوت قران ازلب خشکيده برني مي شود
خم شده بانوي صبرهي زندشمشيرهارابرکنار
چشمش افتادبرسرببريده صابرمي شود
بوسه باران مي کندرگهاي خونين گلو
اين صبوري دراسارت افتضاح کين می شود