مشاوره خانواده رایگان عطاملک
  • شبکه اجتماعی ویترین
  • مشاوره خانواده
  • معجون عشق
  • جایزه بگیرید
    • ورود
    • ثبت‌نام
    ورود
    نام کاربری:
    گذرواژه‌: گذرواژه‌تان را فراموش کرده‌اید؟
     
  • ورود
  • ثبت‌نام
ورود
نام کاربری:
گذرواژه‌: گذرواژه‌تان را فراموش کرده‌اید؟
 
مشاوره خانواده رایگان عطاملک › حیات طیبه › سمت خدا › انقلاب اسلامی / دفاع مقدس / مدافعان حرم v
« قبلی 1 … 5 6 7 8 9 … 11 بعدی »
› منزل ویلایی سعدآباد چه شد؟

امتیاز موضوع:
  • 6 رأی - میانگین امتیازات: 3.33
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

منزل ویلایی سعدآباد چه شد؟

ADMIN آفلاین
بنیانگذار قرارگاه سایبری
********
امتیاز: 26,111
تاریخ عضویت: اسفند ۱۳۸۹
محل سکونت: شهرستان جوین
اعتبار: 254
میزان اخطار: 0%
سپاس ها 246
سپاس شده 467 بار در 375 ارسال
#1
۱۳۹۹-۳-۲۸، ۰۴:۴۱ صبح
با اصرار زیاد دعوت کرد، هروقت تهران می‌رویم یک وعده مهمانشان باشیم.خیلی ادعا داشت، که اهل کارهای خیر هستم و از لاف های گزاف زیاد می‌گفت.
با اصرار من همسرم قبول کرد که یک سری بهش بزنیم. البته علت رفتنم را، جذب کمک مالی برای حوزه در نظر داشتم.
آدرسی که داد، سعد آباد بود، ما هم عمرا می‌توانستیم، پیدا کنیم.
قرار شد راننده بفرسته و ماهم دنبالش برویم. خیابان‌های سعدآباد با درختان سپیدار و چنارهای سر بفلک کشیده، چشم انداز زیبا، هوای بدون دود و دم داشت.
خانه چهار طبقه با زیر بنای 700 متر مربع، زیر زمین استخر، همکف پارکینگ، طبقه اول دست مستاجر و طبقه دوم هم خودشان ساکن بودند.
وقتی وارد شدیم، فضای خانه خیلی سنگین بود. تزئینات سالن پذیرایی خیلی قدیمی بود. مجسمه های بودا و حیوانات با میز های چوبی قدیمی، معلوم بود که به انتخاب صاحب خانه نبوده است.با سن و سالشان هماهنگ نبود.
چون اصلیتشان را می شناختم که از اهالی یکی از روستاهای اطراف هادیشهر بودند.

نتوانستم تعداد اتاقها را بشمارم، مثل یک هتل بود، با راهروهای متعدد با اتاقهای زیاد .
موقع صرف شام، برای چهار نفر به‌اندازه 20 نفر غذا تهیه کرده بودند.
احساس بدی داشتم، به بهانه رژیم داشتن، فقط به خوردن سالاد اکتفا کردم. بعد از شام روی بالکن برای میوه خوری نشستیم، بالکن باندازه یک حیاط بود با تاب و سرسره ، انواع وسیله تفریحی.
شب موقع خواب، با اینکه میزبان سرویس بهداشتی را نشانم داد، نیمه شب گم کردم و نتوانستم تجدید وضو کنم.
اتاق ها کنار هم بود و قابل تشخیص نبود کدام دستشویی است.مرد میزبان در اتاقی تنها خوابیده بود، به علت بیماری آسم از اکسیژن استفاده می کرد.
پسر شان هم در یک اتاق مثل پدرش به علت آسم با اکسیژن خواب بود.مادرِ خانه هم تنها در اتاقی خوابیده بود.
دو تا اتاق هم، مخصوص دخترانش بود که در ارمنستان دندان پزشکی می خواندند.این اتاق‌ها با پنج اتاق دیگر درشان به یک راهرو باز می‌شد.
آن شب، برای وضو از آب خوردنی که برایمان در اتاق گذاشته بودند، استفاده کردیم. تمام شب را نتوانستم بخوابم، انگار در و دیوار فریاد می کرد.
همین که هوا کمی روشن شد، با خانم خانه خدا حافظی کردیم؛ در حالیکه همسرش در خواب بود، تا یک مسیری را با راهنمایی او از سعد آباد خارج شدیم، یعنی فرار کردیم.

همسرم در طول سفر ماجرای زندگی او را برایم گفت.
او درجوانی نوکر یکی از درباریان طاغوت بوده است، وقتی انقلاب پیروز می‌شود، اربابش نمی‌تواند همه اموال را به پول تبدیل کند، و با خود ببرد.از این نوکر می‌خواهد که از خانه و اموالش نگهداری کند تا زمانی که شاید انقلاب شکست خورد، او برگردد و تحویل بگیرد.
الحمدالله انقلاب هر روز بالید و رشدکرد، و این آقای نوکر با غصب بیت المال، خود یک ارباب جدید شده بود.
معادنی که بهره برداری می‌کرد و بقیه اموال درباری طاغوت را در دست داشت.

اخیرا از طریق آشنایش، با خبر شدیم، آن پسرش فوت کرده است.
آقای نوکر هم معتاد شده و تمام معادن و مستغلات را از دست داده.است.
خانمش هم از او طلاق گرفته است، آن خانه طاغوتی را هم از دست داده‌اند، با دخترانش در خانه‌ای کوچک در تهران زندگی می‌کند.
آقای نوکر هم در زادگاهش در منزلی محقر، تنهایی با اعتیاد روزگار را به مرگ شمارش می‌کند. همسرش آن خانه را هم از چنگش درآورد! در نهایت در بیابان در کوخی  خرابه زنگی کرده و مرده است.
چه خوب گفته اند بادآورده را آب می برد
شبکه اجتماعی ویترین

]دانلود از مایکت[
  | 
]دانلود از کافه بازار[


قرائت صلوات و فاتحه برای پسر عمویم
پاسخ
وب سایت ارسال‌ها اعتباردهی
پاسخ اخطار
 سپاس شده توسط
« قدیمی‌تر | جدیدتر »


  • مشاهده‌ی نسخه‌ی قابل چاپ


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان
بارگذاري مجدد
آمار انجمن
آخرين ارسال ها
موضوع تاريخ, زمان  آخرين ارسال کننده انجمن
  [ همسرداری ] من و همسر... ▼ ۲-۲۶, ۱۸:۵۴ محمدی پور مشاوره خانواد...
  [ مشاوره فردی] ] نیازمن... ▼ ۲-۲۰, ۰۳:۳۴ ADMIN مشاوره خانواد...
  کتاب دوره ات نگذشته مربی! ▼ ۱-۱۹, ۱۱:۲۶ ADMIN ایده، خلاقیت ...
  [ مشاوره فردی] ] کچل کر... ▼ ۱۲-۲۴, ۱۴:۴۳ امیرحسین_یاسینی مشاوره خانواد...
  [تولید انجمن] رادیو عشق ❤ ▼ ۱۲-۱۳, ۰۱:۳۹ ADMIN بانوی ایرانی
  [ مشاوره فردی] ] درگیری... ▼ ۱۱-۱۸, ۰۷:۱۴ ملایجردی مشاوره خانواد...
  [تولید انجمن] مرکز نیکوکا... ▼ ۱۰-۳۰, ۱۹:۲۳ ADMIN اخبار و اطلاع...
  هم معنی کلمات رایج عربی د... ▼ ۹-۶, ۱۲:۴۹ ADMIN کتاب | رمان |...
  [ تربیت فرزند ] تربیت ... ▼ ۹-۶, ۰۶:۱۶ محمدی پور مشاوره خانواد...
  [تولید انجمن] شنگول آباد ... ▼ ۷-۹, ۰۵:۲۸ ADMIN خنده بازار
  صبح غریب | دل نوشته هایم ▼ ۷-۲, ۰۵:۳۱ ADMIN مجازیست
برترين سپاس شده ها
ADMIN 467
~~sara~~ 187
tanaz22 166
kabootar 159
sarah 142
جديدترين کاربران
معصومه دیروز
luxurymaterials ۲-۳۱
mahak ۲-۳۰
Fatemeh21379 ۲-۲۷
یگانه ۲-۲۷
بيشترين پاسخ ها
  اخبار انتخابا... 334
  رمان واقعی نس... 172
  ستاد سایبری آ... 159
  رمان سفر به د... 146
  دانلود سخنران... 143
برترين ارسال کنندگان
ADMIN 9498
رمان 1571
kabootar 1216
مشاورانه 751
~~sara~~ 563
بيشترين بازديدها
  آموزش رایگان ... 86901
  اموزش فعالیت ... 54027
  خاطرات یک دخت... 48933
  دانلود کتاب م... 44368
  احادیثی درمور... 40803
برترين اعتبارگيرنده ها
ADMIN 254
kabootar 142
dayana 122
~~sara~~ 118
sarah 105


ویترین  |  مزاج شناسی


  • صفحه‌ی تماس
  • بازگشت به بالا
  • بایگانی
  • امتیازات کاربران
قدرت گرفته ازMyBB و پارسی شده توسط MyBBIran.com
طراحی شده توسط Rooloo | ترجمه و طراحی مجدد توسط ParsanIT.ir

برو بالا
حالت خطی
حالت موضوعی