۱۳۹۹-۴-۱۸، ۰۷:۱۴ عصر
- مقدمتاً: هی میگشتیم در بلاگستان و هی دیگران را میخواندیم، هی نکاتی در ذهنمان متبلور میگشت که هی با خودمان میگفتیم باید برای دیگران بنویسیم، هی نمیشد. امروز دست و پایمان را جمع کردیم و بخشی را به رشتهی تحریر درآوردیم. باشد که بخوانید و بهرهمند گردید.
- چه کنیم تا وبلاگنویس خوبی باشیم؟
۱. بخوانید، بخوانید، بخوانید، بعد بنویسید. دو وجه برای این توصیه وجود داره. وجه سلبیش اینه که خوندن باعث میشه با گذر زمان، قلمتون بوی کهنگی نگیره و وجه ثبوتیش اینه که دامنه و عمق افکارتون بیشتر میشه. هر چی بیشتر بخونین، آدمای پختهتری میشید و شاخکاتون نسبت به محیط پیرامونتون حساستر میشه.
۲. حرف تکراری و کلیشهای نزنید. چیزی را بنویسید که جز شما کسی پیدا نشود بنویسد. اینکه در یک مناسبت یا اتفاق یا حادثه یا اصلاً در شرایط عادی حرفی بزنید که هویتتون از بین کلمات مشخص و ملموس نباشه، مفت نمیارزه. قلم باید متمایز و شناسنامهدار باشه. باید طوری باشه که وقتی کسی خوند بفهمه چه کسی نوشته، نوشته رو.
۳. روزانهنویسی خوب است؛ زردنویسی نه. تفاوت این دو را درک کنید. نوشتن اتفاقات روزمره قلمو ورز میده. به شرطی که روزانههای شما «آن» داشته باشه. «تخت» ننویسید. «نوشتن خالی» اسمش روزانهنویسی نیست.
۴. برای یادگیری و استفاده از واژگان متنوع، حریص باشید. کلمات برای بلاگر مثل رنگا هستن برای نقاش. انتخاب با شماست: میتونین رنگینکمونتونو سیاه سفید بکشید!
۵. بنوشانید و نوش کنید! کتاب بخوانید، فیلم ببینید، آهنگ گوش کنید و دربارهی آنها بنویسید. وقتی مینویسین، دارین یه فعالیت خلاقانه انجام میدین. اینایی که گفتم (کتاب و فیلم و آهنگ) محصول خلاقیت و هنر سایرین هستن. یعنی برای شما حکم ویتامین رو دارن. دوپینگ حتی! هم خودتون استفاده کنین، هم بذارین دیگران مستفیض شن.
۶. تقلید نکنید. خودتان باشید. وگرنه نه دیگری میشوید، نه خودتان میمانید. ر.ک. حکایت زاغ و کبک.
۷. اعداد و ارقام را ملاک سنجش کیفیت وبلاگنویسی قرار ندهید؛ هرگز! این اعداد در حد خودشون مفیدن. اما نذارید به نوشتن شما سمت و سو بدن. اگر برای تعداد لایک و کامنت مینویسین، وبلاگو ببندین و با طیب خاطر مهاجرت کنین به اینستاگرام. شما به اینجا تعلق ندارین.
۸. اول برای دلتان بنویسید، بعد - اگر لازم بود - برای بقیه. چیزیو بنویسین که دلتون میطلبه و میپسنده. همیشه فکر کنین که چند صباح دیگه اگه برگردین و نوشتههاتونو بخونین، هنوز لبخند میزنین یا فقط حس خواندن زیرنویس تبلیغاتی وسط یک سریال آبکی بهتون دست میده. از یه زاویهی دیگه هم میشه گفت وبلاگو با چتروم تلگرام اشتباه نگیرید. اینجا فرصت مغتنمیه که درونیات و داشتههاتونو ابراز کنین و به اشتراک بذارین. چاقسلامتیا رو ببرید تلگرام.
۹. مخاطبانتان را طبقهبندی کنید: بازدیدکننده، خواننده، دوست. برای دوستاتون محبت و برای خوانندگانتون احترام به خرج بدید. به بازدیدکنندگان هم فرصت بدین تا خودشونو به یکی از دو گروه قبلی ملحق کنن.
۱۰. اگر کسی را نمیخوانید، دنبالش نکنید. اینم توضیح بدم؟! خب دارید هم خودتونو اسکل میکنین، هم دیگرانو. اگر کسیو که نمیخونین، دنبال نکنین، اجازه میدین این امکان (دنبال کردن)، کارکرد درست و منطقی خودشو - که همانا اطلاع آنی از انتشار نوشتههای جدید فردِ دنبالشونده هست - پیدا کنه که خب همین هم باعث افزایش کیفیت فضای حاکم بر وبلاگنویسی میشه.
۱۱. میزان نوشتن، اصل نیست؛ اما مهم هست. باید برایش چارچوب داشته باشید. حداقلهای کمّی برای میزان نوشتنتون تعیین کنین. مثلاً هفتهای حداقل یک بار، یا هر پست حداقل ۱۵۰ کلمه. خیلی ایدهآلگرایانه هم به قضیه نگاه نکنین. جلوی وسوسهی اعداد بزرگ بایستین. عملیبودن این معیارا مهمتر از بزرگ بودن ارقامه. یه طور باشه همچین آهسته و پیوسته...
۱۲. از پویشها و چالشهای وبلاگی فعالانه حمایت کنید. همین کارای به ظاهر کوچیک و دلی، نتایج پربرکتی برای فضای وبلاگنویسی به همراه داشته و داره. اگه تجربه کرده باشین که میدونین، اگرم نه برین بچشین، خودتون میفهمین.
+ هی میگفتید جزوه جزوه، این هم جزوه. خوب بخونین، سؤالات پایانترم از همیناست. :دی
http://inja-minevisam.blog.ir/post/568
- چه کنیم تا وبلاگنویس خوبی باشیم؟
۱. بخوانید، بخوانید، بخوانید، بعد بنویسید. دو وجه برای این توصیه وجود داره. وجه سلبیش اینه که خوندن باعث میشه با گذر زمان، قلمتون بوی کهنگی نگیره و وجه ثبوتیش اینه که دامنه و عمق افکارتون بیشتر میشه. هر چی بیشتر بخونین، آدمای پختهتری میشید و شاخکاتون نسبت به محیط پیرامونتون حساستر میشه.
۲. حرف تکراری و کلیشهای نزنید. چیزی را بنویسید که جز شما کسی پیدا نشود بنویسد. اینکه در یک مناسبت یا اتفاق یا حادثه یا اصلاً در شرایط عادی حرفی بزنید که هویتتون از بین کلمات مشخص و ملموس نباشه، مفت نمیارزه. قلم باید متمایز و شناسنامهدار باشه. باید طوری باشه که وقتی کسی خوند بفهمه چه کسی نوشته، نوشته رو.
۳. روزانهنویسی خوب است؛ زردنویسی نه. تفاوت این دو را درک کنید. نوشتن اتفاقات روزمره قلمو ورز میده. به شرطی که روزانههای شما «آن» داشته باشه. «تخت» ننویسید. «نوشتن خالی» اسمش روزانهنویسی نیست.
۴. برای یادگیری و استفاده از واژگان متنوع، حریص باشید. کلمات برای بلاگر مثل رنگا هستن برای نقاش. انتخاب با شماست: میتونین رنگینکمونتونو سیاه سفید بکشید!
۵. بنوشانید و نوش کنید! کتاب بخوانید، فیلم ببینید، آهنگ گوش کنید و دربارهی آنها بنویسید. وقتی مینویسین، دارین یه فعالیت خلاقانه انجام میدین. اینایی که گفتم (کتاب و فیلم و آهنگ) محصول خلاقیت و هنر سایرین هستن. یعنی برای شما حکم ویتامین رو دارن. دوپینگ حتی! هم خودتون استفاده کنین، هم بذارین دیگران مستفیض شن.
۶. تقلید نکنید. خودتان باشید. وگرنه نه دیگری میشوید، نه خودتان میمانید. ر.ک. حکایت زاغ و کبک.
۷. اعداد و ارقام را ملاک سنجش کیفیت وبلاگنویسی قرار ندهید؛ هرگز! این اعداد در حد خودشون مفیدن. اما نذارید به نوشتن شما سمت و سو بدن. اگر برای تعداد لایک و کامنت مینویسین، وبلاگو ببندین و با طیب خاطر مهاجرت کنین به اینستاگرام. شما به اینجا تعلق ندارین.
۸. اول برای دلتان بنویسید، بعد - اگر لازم بود - برای بقیه. چیزیو بنویسین که دلتون میطلبه و میپسنده. همیشه فکر کنین که چند صباح دیگه اگه برگردین و نوشتههاتونو بخونین، هنوز لبخند میزنین یا فقط حس خواندن زیرنویس تبلیغاتی وسط یک سریال آبکی بهتون دست میده. از یه زاویهی دیگه هم میشه گفت وبلاگو با چتروم تلگرام اشتباه نگیرید. اینجا فرصت مغتنمیه که درونیات و داشتههاتونو ابراز کنین و به اشتراک بذارین. چاقسلامتیا رو ببرید تلگرام.
۹. مخاطبانتان را طبقهبندی کنید: بازدیدکننده، خواننده، دوست. برای دوستاتون محبت و برای خوانندگانتون احترام به خرج بدید. به بازدیدکنندگان هم فرصت بدین تا خودشونو به یکی از دو گروه قبلی ملحق کنن.
۱۰. اگر کسی را نمیخوانید، دنبالش نکنید. اینم توضیح بدم؟! خب دارید هم خودتونو اسکل میکنین، هم دیگرانو. اگر کسیو که نمیخونین، دنبال نکنین، اجازه میدین این امکان (دنبال کردن)، کارکرد درست و منطقی خودشو - که همانا اطلاع آنی از انتشار نوشتههای جدید فردِ دنبالشونده هست - پیدا کنه که خب همین هم باعث افزایش کیفیت فضای حاکم بر وبلاگنویسی میشه.
۱۱. میزان نوشتن، اصل نیست؛ اما مهم هست. باید برایش چارچوب داشته باشید. حداقلهای کمّی برای میزان نوشتنتون تعیین کنین. مثلاً هفتهای حداقل یک بار، یا هر پست حداقل ۱۵۰ کلمه. خیلی ایدهآلگرایانه هم به قضیه نگاه نکنین. جلوی وسوسهی اعداد بزرگ بایستین. عملیبودن این معیارا مهمتر از بزرگ بودن ارقامه. یه طور باشه همچین آهسته و پیوسته...
۱۲. از پویشها و چالشهای وبلاگی فعالانه حمایت کنید. همین کارای به ظاهر کوچیک و دلی، نتایج پربرکتی برای فضای وبلاگنویسی به همراه داشته و داره. اگه تجربه کرده باشین که میدونین، اگرم نه برین بچشین، خودتون میفهمین.
+ هی میگفتید جزوه جزوه، این هم جزوه. خوب بخونین، سؤالات پایانترم از همیناست. :دی
http://inja-minevisam.blog.ir/post/568