با سلام و احترام خدمت شما دوست عزیز
شهيد مطهري نوشته است: "يكي از قوانين درخشان اسلام از ديدگاه مذهب جعفري كه مذهب رسمي كشور ما است، اين است كه ازدواج به دو گونه ميتواند صورت بگيرد: دائم و موقت... آن چه در درجه اول اين دو را از هم متمايز ميكند، يكي اين است كه زن و مرد تصميم ميگيرند به طور موقت با هم ازدواج كنند و پس از پايان مدت اگر مايل بودند تمديد كنند... ديگر اين كه ا ز لحاظ شرايط، آزادي بيشتري دارند كه به طور دلخواه با هر كه بخواهند پيمان ميبندند... ازدواج دائم مسؤوليت و تكليف بيشتري براي زوجين توليد ميكند، به همين دليل پسر يا دختري نميتوان يافت كه از اول بلوغ طبيعي كه تحت فشار غريزه قرار ميگيرد، آماده ازدواج دائم باشد. خاصيت عصر جديد اين است كه فاصله بلوغ طبيعي را با بلوغ اجتماعي و قدرت تشكيل عائله زيادتر كرده است... با اين حال، با طبيعت و غريزه چه رفتاري بكنيم؟
..... دو راه بيشتر باقي نميماند: يا اين كه جوانان را به حال خود رها كنيم و به روي خود نياوريم. به يك پسر اجازه دهيم از صدها دختر كام برگيرد و به يك دختر اجازه دهيم با دهها پسر رابطه نامشروع داشته باشد.... راه دوم ازدواج موقت و آزاد است... اين ضرورت اختصاص به ايام تحصيل ندارد. در شرايط ديگر نيز پيش ميآيد. اصولاً ممكن است زن و مردي كه خيال دارند با هم به طور دائم ازدواج كنند و نتوانستهاند نسبت به يكديگر اطمينان كامل پيدا كنند، به عنوان ازدواج آزمايشي (براي شناخت همديگر) براي مدت موقتي با هم ازدواج كنند. اگر اطمينان كامل به يكديگر پيدا كردند، ادامه ميدهند و اگر نه، از هم جدا ميشوند".
صيغه نيز چون ازدواج دائم شرايط دارد كه برخي از آن چنين است: در درجه اول در عقد موقت، مدت عقد بايد معلوم شود و مَهر آن تعيين گردد.
در ازدواج موقت مرد مجبور به تأمين مخارج روزانه، لباس، مسكن و احتياجات ديگر زن از قبيل دارو و درمان نيست. در ازدواج موقت زن و مرد از يكديگر ارث نميبرند. در ازدواج دائم زن خواه ناخواه بايد مرد را به عنوان رئيس خانواده بپذيرد و امر او را در حدود مصالح خانواده اطاعت كند، اما در ازدواج موقت بسته به قراردادي است كه ميان آنها منعقد ميگردد، البته از جهت خواندن صيغه عقد و شرط اجازه پدر در دختر باكره با هم مشترك هستند.