۱۴۰۰-۵-۲۶، ۱۲:۴۱ عصر
⁉️امام در مقابل مروان چه آیه ای خواند؟
?بسم الله الرحمن الرحیم ?
إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً «33»
????????
همانا خداوند اراده كرده است كه پليدى (گناه) را از شما اهل بيت (پيامبر) دور كند و كاملًا شما را پاك سازد.
وقتی یزید به حکومت رسید به فرماندار مدینه،ولید،نامه نوشت که از امام حسین علیه السلام بیعت بگیرد .او هم کسی را پی ایشان فرستاد .
امام با جمعی از جوانان شجاع بنی هاشم به سمت خانه ولید رفت اما آنها را به درون خانه نبرد .
بعد از حضور امام فرمود آیا از معاویه خبری رسیده ؟
ولید آهی کشید و گفت :اي ابا عبدالله !خدا تو را در مرگ معاویه پاداش دهد وی عموی صادقی برای تو بود و اکنون که طعم مرگ را چشیده این نامه امیر المومنین یزید است .
امام حسین فرمود آنا لله و انا الیه راجعون اکنون برای چه منظوری مرا خواسته ای ؟
ولید گفت برای بیعت دعوت کردم و همه مردم بیعت کرده اند .امام فرمود :ان مثلی لایعطی بیعت سرا ... شخصی مانند من مخفیانه بیعت نمی کند دوست دارم( اگر بخواهم بیعت کنم) علنی باشد ......
فردای آنروز امام برای شنیدن خبرها بیرون آمد و با مروان بن حکم که در جلسه دیروز بود برخورد نمود ،مروان گفت پیشنهاد می کنم با امیر المومنین یزید بیعت کنی که برای دین و دنیای تو سودمندتر است ...وای بر تو مرا به بیعت یزید فرا می خوانی در حالی که او مردی فاسق است ... از من دور شو ای دشمن خدا ما اهل بیت رسول خداییم و حق همیشه میان ماست و زبان جز به حق نمی گوییم.من خود از پیامبر خدا شنیدم که می فرمود خلافت بر دودمان ابوسفیان و بر آزادشدن و فرزندان آنها حرام است .
مروان گفت من هرگز تو را رها نمی کنم مگر آنکه با یزید بیعت کنی ،شما خاندان ابوتراب کینه فرزندان ابوسفیان را بدل دارید و البته جا دارد که با آنها دشمن باشید و آنان با شما دشمن باشند .
سپس امام فرمود وای بر تو ای مروان از من دور شو که تو پلیدی و ما از اهل بیت طهارت که خدا در مورد آنها فرمود و سپس این آیه را تلاوت فرمودند.
بعد از این سخن امام ،مروان سرش را به زیر افکند و ساکت شد و سپس امام فرمود ای پسر زرقان به خاطر همه آنچه که از رسول خدا ناخشنودی تو را به عذاب الهی بشارت می دهم ؛در آن روز که در محضر پروردگارت و جدم رسول خدا درباره حق من و حق یزید از تو سوال خواهد شد.
(مناقب ابن شهر آشوب ج ۴ ص۹۶
کتاب عاشورا ریشه ها انگیزه ها رویدادها پیامدها زیر نظر آیه الله مکارم .)
?بسم الله الرحمن الرحیم ?
إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً «33»
????????
همانا خداوند اراده كرده است كه پليدى (گناه) را از شما اهل بيت (پيامبر) دور كند و كاملًا شما را پاك سازد.
وقتی یزید به حکومت رسید به فرماندار مدینه،ولید،نامه نوشت که از امام حسین علیه السلام بیعت بگیرد .او هم کسی را پی ایشان فرستاد .
امام با جمعی از جوانان شجاع بنی هاشم به سمت خانه ولید رفت اما آنها را به درون خانه نبرد .
بعد از حضور امام فرمود آیا از معاویه خبری رسیده ؟
ولید آهی کشید و گفت :اي ابا عبدالله !خدا تو را در مرگ معاویه پاداش دهد وی عموی صادقی برای تو بود و اکنون که طعم مرگ را چشیده این نامه امیر المومنین یزید است .
امام حسین فرمود آنا لله و انا الیه راجعون اکنون برای چه منظوری مرا خواسته ای ؟
ولید گفت برای بیعت دعوت کردم و همه مردم بیعت کرده اند .امام فرمود :ان مثلی لایعطی بیعت سرا ... شخصی مانند من مخفیانه بیعت نمی کند دوست دارم( اگر بخواهم بیعت کنم) علنی باشد ......
فردای آنروز امام برای شنیدن خبرها بیرون آمد و با مروان بن حکم که در جلسه دیروز بود برخورد نمود ،مروان گفت پیشنهاد می کنم با امیر المومنین یزید بیعت کنی که برای دین و دنیای تو سودمندتر است ...وای بر تو مرا به بیعت یزید فرا می خوانی در حالی که او مردی فاسق است ... از من دور شو ای دشمن خدا ما اهل بیت رسول خداییم و حق همیشه میان ماست و زبان جز به حق نمی گوییم.من خود از پیامبر خدا شنیدم که می فرمود خلافت بر دودمان ابوسفیان و بر آزادشدن و فرزندان آنها حرام است .
مروان گفت من هرگز تو را رها نمی کنم مگر آنکه با یزید بیعت کنی ،شما خاندان ابوتراب کینه فرزندان ابوسفیان را بدل دارید و البته جا دارد که با آنها دشمن باشید و آنان با شما دشمن باشند .
سپس امام فرمود وای بر تو ای مروان از من دور شو که تو پلیدی و ما از اهل بیت طهارت که خدا در مورد آنها فرمود و سپس این آیه را تلاوت فرمودند.
بعد از این سخن امام ،مروان سرش را به زیر افکند و ساکت شد و سپس امام فرمود ای پسر زرقان به خاطر همه آنچه که از رسول خدا ناخشنودی تو را به عذاب الهی بشارت می دهم ؛در آن روز که در محضر پروردگارت و جدم رسول خدا درباره حق من و حق یزید از تو سوال خواهد شد.
(مناقب ابن شهر آشوب ج ۴ ص۹۶
کتاب عاشورا ریشه ها انگیزه ها رویدادها پیامدها زیر نظر آیه الله مکارم .)