۱۴۰۰-۱۱-۱۹، ۰۷:۳۴ صبح
تربیت فرزندان چقدر مهم است؟ آیا در مقاله روشهای صحیح تربیت کودک نیز باید آموزشهای خاصی را دنبال کرد؟ نکات مهم تربیتی چه هستند؟ والدین چه وظیفهای در مقابل تربیت کودکان دارند؟
وقتی از والدین میپرسم که چه طور فرزندان خود را تربیت میکنند بسیاری از آنها میگویند که از طریق تنبیه کردن، ادبشان میکنم. آنها این کار را از طریق داد زدن، فحش دادن، سیلی زدن، محروم کردن از چیزی و یا محصور کردن آنها در اتاق خوابشان، انجام میدهند.
تنبیه کردن و تربیت کردن یکی نیستند. تنبیه اگر به طرز صحیح به کار گرفته شود بخش کوچکی از کل فرایند تربیت خواهد بود.
19 نکته برای داشتن کودک مدیر
تربیت کودک شامل چه کارهایی میشود؟
تربیت کودک، شامل آن کارهایی میشود که ما به عنوان پدر و مادر انجام میدهیم تا نحوه تصمیمگیری بهتر را برای فرزندانمان بیاموزیم. تربیت، این است که به فرزندان خود بیاموزیم که چه طور در مورد رفتار خود، انتخابهای بهتری کرده و آدمهای مسئولیتپذیری باشند که در مورد چگونه رفتار کردن، قدرت انتخاب دارند.
این تعریفهای گوناگون از تربیت، کاملاً متفاوت با عقیدهای است که تربیت کودک را همان تنبیه کودک میداند. پس، تربیت کودک یعنی آموزش تصمیمگیری.
آیا کنترل بیش از حد بر روی فرزندان لازم است؟
بسیاری از والدین در مورد هدف تربیت، سردرگم هستند. آنها بر این عقیدهاند که هدف از تربیت کودک، کنترل کردن رفتار اوست ـ یعنی وادار کردن او به رفتاری صرفنظر از ماهیّت آن! این هدف، نامعقول بوده و قابل دستیابی نیست.
هدف از تربیت، کنترل کردن کودک نیست بلکه همکاری با اوست. همکاری به این معناست که کودکان شما به این دلیل، رفتاری را انتخاب میکنند که آن رفتار برای آنها معنادار بوده و دست زدن به آن برایشان مطلوبیّت دارد. این، هدف، تربیت خوب کودک است.
اما متأسفانه، بسیاری از والدین هر روز ساعتهای زیادی را صرف تعقیب کودکان خود در خانه میکنند تا آنها را به رفتار به اصطلاح مطلوب وادار بکنند!
راهنمای قدم به قدم تربیت فرزند پسر
بهترین روش تربیت فرزند چیست؟
تربیت کودک نباید یک نیروی منفی باشد
تربیت کودک نباید یک نیروی منفی باشد که احساس بدی برای کودک به ارمغان بیاورد. فکر تربیت کودک نباید در شما به عنوان پدر و مادر، احساس تهوع به وجود بیاورد. پدری را میشناسم که از دست بچههای خود به قدری عصبانی میشد که برای آرام کردن خود به خوردن مُسکن رو میآورد.
فرض کنید که دخترتان، آشپزخانه را کثیف کرده است. دیدگاه قدیمی تعلیم و تربیت کودک باعث خواهد شد که فکر بکنید که او برای اجتناب از این کار، نیاز به تنبیه دارد. ممکن است عصبانی شده و بر سر کودک خود، داد بکشید و یا با زدن یک سیلی بر صورت او، او را روانه اتاقش بکنید. در این جا، هر دو طرف احساس آزردگی خواهید کرد.
دیدگاه جدید در تربیت فرزند
در مقابل، دیدگاه جدید میگوید که تربیت کودک، بایستی برای یادگیری تجارب، فرصتهایی را برای او فراهم بکند. طبق دیدگاه جدید در خصوص مثال دختر بچّه فوق، باید فکر بکنید که چه کاری میتوانید بکنید تا او از این کارش، درس عبرت بگیرد تا دفعه بعد، چنین کاری را انجام ندهد.
لذا، از او میخواهید که خودش آشپزخانه را تمیز بکند. مثلاً به او میگویید: النا، خوشحالم از این که به قدری بزرگ شدهاید که بتوانید نهارتان را خودتان درست بکنید.
اما متأسفم از این که میبینم آشپزخانه را کثیف کردهاید. میدانم که میتوانی بهتر از این کار بکنی. پس لطفاً، برو به آشپزخانه و اونو، تمیز کن و اگر کمک لازم داری به من بگو. بین این دو راهبرد تربیتی، تفاوت زیادی وجود دارد.
در راهبرد اول، سعی شما بر این است که رفتار کودک خود را کنترل کنید اما در راهبرد دوم، شما، کودک خود را تشویق میکنید تا خودش رفتار خودش را کنترل کند. این نوع رویکرد، بسیار مهم و معنادار است.
به دنبالِ کنترلِ کودک بودن، به ندرت تاکتیک بهتری به حساب میآید تا به دنبال همکاری کردن با کودک. وقتی بر این باور باشید که منظور از تربیت فرزند این است که فرایند تصمیمگیری صحیح را به او بیاموزیم در این صورت، شما و کودکانتان نسبت به امر تعلیم و تربیت، نگرش بهتری خواهید داشت.
فرق تربیت فرزند پسر و دختر
چگونه کودکان را کنترل کنیم؟
آیا تا به حال مواقعی برایتان پیش آمده است که در آن خواسته باشید تا کودکِ خود را کنترل بکنید؟ مواقعی وجود دارند خصوصاً در مورد کودکان کم سن و سال که در آن، احساس میکنید که بایستی کودک خود را کنترل بکنید.
مثال در مقاله روشهای صحیح تربیت فرزندان
دختر دو سالهتان میخواهد با پریز برق، بازی بکند در این جور مواقع، با دور کردن کودک از موقعیت، میخواهید او را کنترل بکنید. در این جا، شما به جای او، تصمیم میگیرید. اگر پسری داشته باشید که از رفتن به جایی با شما، امتناع میکند.
گرفتن دست او و با خود بردن، قابل قبول به نظر میرسد. اما اگر نوجوان شما با بیپروایی رانندگی بکند، سوییچ ماشین را از او میگیرید تا او رفتارش را اصلاح کرده و عادات رانندگیاش را بهبود بخشد.
با بزرگتر شدن کودکان، نیاز به تعاون و همکاری بین والدین و فرزندان، اهمیت بیشتری پیدا میکند. در این جور مواقع، کنترل شما بر روی فرزندانتان کم شده و تکیه شما به تعاون و اعتماد، بیشتر میشود. روزی بر روی پدری کار میکردم که اصرار داشت پسر چهارده سالهاش بعد از شام در خانه میماند و با ما بیرون نمیآید. مقاومت و ضدّیت بین پدر و پسر به حد تنفّر رسیده بود.
کار به جایی رسیده بود که پدر برای کنترل فرزند خود، دزدگیر گران قیمتی را در منزل نصب کرده بود تا مانع بیرون رفتن فرزندش از پنجره اتاق خواب باشد. چنین رفتاری، صرفاً پسر او را برای بیرون رفتن از خانه به چالش میکشید، طوری که چهار روز طول کشید تا او، راه از کار انداختن دزدگیر را یاد بگیرد.
بنابراین، نتیجه میگیریم که تلاش برای کنترل نوجوانان، کار بیهودهای است. به جای این کار، بایستی بر نوجوانان خود اعتماد بکنیم تا آنها در زمینه تربیت و رفتار درست یا نادرست با شما همکاری بکنند.
اعتماد به کودک
بایستی به آنها اعتماد بکنیم تا بتوانند تصمیماتی را برای خود اتخاذ بکنند. نوجوانان نیاز دارند تا خودشان تصمیم بگیرند بنابراین، وقتی با یک تصمیم یا انتخاب جدّی مواجه میشوند از خود سؤال میکنند آیا این انتخاب یا تصمیم برای من خوب است یا خیر؟ شما نیز مثل آنها رفتار بکنید.
اگر دختر نوجوان شما تصمیم گرفته تا با کسی رابطه جنسی برقرار بکند، آیا از شما اجازه خواهد گرفت؟ و یا اگر پسر نوجوان شما تصمیم به مصرف حشیش گرفته باشد، چه طور؟ آیا نخست از شما اجازه خواهد گرفت؟ محتملاً، خیر.
تربیت جنسی فرزند چیست و چه زمانی باید شروع شود؟
شما تا چه حد به کودک حق انتخاب می دهید؟
بعضی از والدین برای فرزندان خود، تصمیمات زیادی را اتخاذ میکنند. آنها میخواهند با این کارشان، فرزندان خود را از گرفتار شدن به انتخاب نادرست و در نتیجه از پیامدهای ناگوار و دردناک چنان تصمیمی، محافظت بکنند.
چنین رفتاری قابل درک است اما فرصت یادگیریهای مفید را از فرزندانتان میگیرد. تصمیم گرفتن به جای فرزندان، این پیام را القاء میکند که آنها توان تصمیمگیری ندارند. بنابراین، از تذکر و داوری بیش از حدّ، امتناع کنید.
انتخاب های کودک ما
در مورد انتخابها، کارها و فعالیتهای کودک خود به سه روش، فکر بکنید. اول این که فکر کنید بعضی چیزها، لازم هستند. مثل، گذراندن امتحان و کمک در کار منزل. دوم این که فکر کنید بعضی چیزها، قابل مذاکره هستند: مثل، زمان آمدن به خانه، برنامههای تلویزیون، آرایش کردن و خوردن غذاهای سرپایی.
سوم این که در برخی انتخابها، سعی کنید به فرزند خود، اختیار کامل بدهید: مثلاً در انتخاب ورزش، موسیقی و فعالیتهای مدرسه. به موازات رشد کودک و نشان دادن مسئولیتپذیری بیشتر، به تدریج در امور زندگی او، اختیار بیشتری بدهید.
اگر از کودکان بزرگتر خود، مسئولیت بیشتری میخواهید، پس اختیارات بیشتری هم به او بدهید چرا که انتظارات بالاتر، انگیزه بالاتر هم میخواهد. به فرزندان بزرگتر خود، اجازه بدهید که دیرتر به رختخواب بروند، پول توجیبی یا فعالیت بیشتری داشته باشند.
مقاله روشهای صحیح تربیت فرزندان
در مقاله روشهای صحیح تربیت فرزندان تشویق را چگونه توضیح دادیم؟
این کار، بچهها را تشویق میکند تا رفتار مسئولانهای داشته و ضمن ادامه آن، تصمیمات بهتری هم اتخاذ بکنند؛ به آنها اعتماد به نفس نیز میدهد. این رفتار شما باعث میشود که آنها شما را فرد منصف و قابل اعتمادی بدانند. در فصل بیست و هشتم این کتاب، مطالب دقیقتری خواهید یافت.
تربیت به معنای آموزش تصمیمگیری به بچههاست. هدف از تربیت، این است که بچهها یاد بگیرند که روحیه همکاری داشته باشند. سعی کنید در مراحل اولیه تربیت، سعی کنید بر تعاون و همکاری و تصمیمگیری مسئولانه کودک، تأکید کنید. بر تمایل کودک خود جهت همکاری با شما، ایمان داشته باشید.
کودکان یا کنترل شده و یا تحت کنترل هستند. معنای تعلیم و تربیت این است که به کودکان خود بیاموزیم که خودشان، خودشان را کنترل بکنند. اگر میخواهید کودکانتان، تصمیمات مسئولانهای را اتخاذ بکنند بایستی خویشتنداری را به آنها بیاموزید. اگر به زور، آنها را کنترل کنید، مهارتها و عادتهای مربوط به خویشتنداری را در خود، توسعه نخواهند دارد و در نتیجه، خارج از کنترل خواهند بود.
چگونه اعتماد به نفس کودک را زیاد کنیم؟
نکات مهم در مقاله روشهای صحیح تربیت فرزندان:
. 1 به کودکتان اجازه دهید خودش کارش را به اتمام برساند.
. 2 هیچگاه تربیت را با تنبیه اشتباه نگیرید.
. 3 بگذارید کودکتان اوج بگیرد.
. 4 با کودکتان بازی کنید.
. 5 همراه کودکتان کتاب بخوانید.
. 6 لحظات شیرینی برای او ثبت کنید.
. 7 کاری کنید که با پدرش وقت بگذراند.
. 8 یک الگوی شایسته و تمام عیار برای فرزندتان باشید.
. 9 محبت کردن به همسرتان را در مقابل کودکتان نشان دهید.
. 10 نه گفتن را به کودکتان بیاموزید.
بهترین روش ها برای تربیت کودکان
درک شخصیت و خلق و خوی کودک یکی از اصلی ترین شیوه های تربیتی مناسب کودکان است که سبب شناسایی بهتراستعدادها و تمایلات کودکان نیز می شود.روش های متفاوتی برای تربیت کودک وجود دارد که والدین می توانند با آگاهی از آن ها کودکان خود را تربیت کنندو یک روش قطعی و صحیح برای تربیت کودکان وجود ندارد.
نحوه برخورد درست با کودکان
نحوه برخورد والدین با کودکان ارتباط مستقیمی با تربیت آنان دارد . برخورد های تربیتی والدین شامل میزان عشق و محبت و محدودیت هایی برای فرزندانشان است به طوری که مجبت والدین به فرزندان موجب ایجاد احساس آرامش کودکان و برقراری ارتباط بهتر کودک با والد می شود،هم چنین والدین با محدودیت هایی که برای فرزندان خود قایل می شوند می توانند عکس العمل غیر متعادل وتندی در مقابل رفتار کودک خود نشان ندهند و در مقابل او سلطه جویانه ظاهر شوند .
واکنش تند والدین در مقابل کودکان سبب می شود والدین کودکان خود را تنبیه بدنی کنند و هیچ پیشبرد تربیتی برای کودکان ندارد اما واکنش متعادل باعث می شود تا والدین به نتیجه دلخواه خود در تربیت کودک برسند.
والدین باید با بهره گیری از این ۴ روش و الگوهای متفاوت تربیتی ، یک شیوه متعادل تربیتی را بکار گیرند وعشق خود را نثار کودکان کرده و با تعیین محدودیت ها، آن ها را در مسیر درست قراردهند.
والدینی که از شیوه تربیتی محبت زیاد در مقابل کودکان استفاده می کنند، باید صحبت بیشتری با فرزندان خود داشته باشند و وقت بیشتری را صرف آن ها کنند .
روش های تربیتی صحیح فرزندان در خانواده
والدینی که از روش قرار دادن محدودیت های زیاد برای تربیت کودکان استفاده می کنند باید قبول کنند که روش صحیحی را به کار نمی برند و مانند زمان های قدیم دیکتاتورانه با کودکان رفتار می کنند. هدف از تربیت کودکان، باید آموزش احترام گذاشتن متقابل به آن ها و آماده کردن آن ها برای پیروی از قوانین اجتماعی است و فرقی نمی کند که کدام شیوه تربیتی را بکار می برید.
شما باید شیوه تربیتی را انتخاب کنید که با آن ارتباط بهتری برقرار کرده اید . برخی از والدین شیوه ای را بر می گزینند که والدینشان برای تربیت آنان داشته است زیرا می پندارند که این شیوه بر روی آنان تاثیر گذار بوده اما برخی از والدین با شیوه تربیتی که والدینشان برای آنان داشته به هیچ وجه موافق نیستند.
محبت و محدودیت زیاد بهتر از محبت و محدودیت کم عمل می کند زیرا میزان محبت و محدودیت کم سبب ایجاد شخصیت پایین در کودکان می شود.برخی از والدین به دلیل اینکه کودکانشان برداشت منفی از گفته ها و کارهایشان نداشته باشند ترجیح می دهندهیچ کاری به کار فرزندش نداشته باشند که چنین تصوری کاملا سطحی و به علت ساده کردن وظایف است و هیچ تاثیری درتربیت فرزند ندارد.
هیچ گاه زور و اجبار غیرضروری را به فرزندان خود تحمیل نکنید وبیش از اندازه آن ها را خسته نکنید تا مجبور شوند دست به مخالفت های شدید بزنند و بهتر است به جای متوسل شدن به زور با محبت فراوان با کودکتان برخورد کنید.
عشق و محبت خود را تا جایی که توان دارید نصیب کودکان کنید ودر صورت لزوم حد و مرزهای مشخصی برای آن ها تعیین کنید. از شیوه پرخاشگرانه و سلطه جویانه فقط در زمانی استفاده کنید که جان فرزندانتان در خطر بود .
https://masiresaabz.com/maghaletarbiatefarzand/
وقتی از والدین میپرسم که چه طور فرزندان خود را تربیت میکنند بسیاری از آنها میگویند که از طریق تنبیه کردن، ادبشان میکنم. آنها این کار را از طریق داد زدن، فحش دادن، سیلی زدن، محروم کردن از چیزی و یا محصور کردن آنها در اتاق خوابشان، انجام میدهند.
تنبیه کردن و تربیت کردن یکی نیستند. تنبیه اگر به طرز صحیح به کار گرفته شود بخش کوچکی از کل فرایند تربیت خواهد بود.
19 نکته برای داشتن کودک مدیر
تربیت کودک شامل چه کارهایی میشود؟
تربیت کودک، شامل آن کارهایی میشود که ما به عنوان پدر و مادر انجام میدهیم تا نحوه تصمیمگیری بهتر را برای فرزندانمان بیاموزیم. تربیت، این است که به فرزندان خود بیاموزیم که چه طور در مورد رفتار خود، انتخابهای بهتری کرده و آدمهای مسئولیتپذیری باشند که در مورد چگونه رفتار کردن، قدرت انتخاب دارند.
این تعریفهای گوناگون از تربیت، کاملاً متفاوت با عقیدهای است که تربیت کودک را همان تنبیه کودک میداند. پس، تربیت کودک یعنی آموزش تصمیمگیری.
آیا کنترل بیش از حد بر روی فرزندان لازم است؟
بسیاری از والدین در مورد هدف تربیت، سردرگم هستند. آنها بر این عقیدهاند که هدف از تربیت کودک، کنترل کردن رفتار اوست ـ یعنی وادار کردن او به رفتاری صرفنظر از ماهیّت آن! این هدف، نامعقول بوده و قابل دستیابی نیست.
هدف از تربیت، کنترل کردن کودک نیست بلکه همکاری با اوست. همکاری به این معناست که کودکان شما به این دلیل، رفتاری را انتخاب میکنند که آن رفتار برای آنها معنادار بوده و دست زدن به آن برایشان مطلوبیّت دارد. این، هدف، تربیت خوب کودک است.
اما متأسفانه، بسیاری از والدین هر روز ساعتهای زیادی را صرف تعقیب کودکان خود در خانه میکنند تا آنها را به رفتار به اصطلاح مطلوب وادار بکنند!
راهنمای قدم به قدم تربیت فرزند پسر
بهترین روش تربیت فرزند چیست؟
تربیت کودک نباید یک نیروی منفی باشد
تربیت کودک نباید یک نیروی منفی باشد که احساس بدی برای کودک به ارمغان بیاورد. فکر تربیت کودک نباید در شما به عنوان پدر و مادر، احساس تهوع به وجود بیاورد. پدری را میشناسم که از دست بچههای خود به قدری عصبانی میشد که برای آرام کردن خود به خوردن مُسکن رو میآورد.
فرض کنید که دخترتان، آشپزخانه را کثیف کرده است. دیدگاه قدیمی تعلیم و تربیت کودک باعث خواهد شد که فکر بکنید که او برای اجتناب از این کار، نیاز به تنبیه دارد. ممکن است عصبانی شده و بر سر کودک خود، داد بکشید و یا با زدن یک سیلی بر صورت او، او را روانه اتاقش بکنید. در این جا، هر دو طرف احساس آزردگی خواهید کرد.
دیدگاه جدید در تربیت فرزند
در مقابل، دیدگاه جدید میگوید که تربیت کودک، بایستی برای یادگیری تجارب، فرصتهایی را برای او فراهم بکند. طبق دیدگاه جدید در خصوص مثال دختر بچّه فوق، باید فکر بکنید که چه کاری میتوانید بکنید تا او از این کارش، درس عبرت بگیرد تا دفعه بعد، چنین کاری را انجام ندهد.
لذا، از او میخواهید که خودش آشپزخانه را تمیز بکند. مثلاً به او میگویید: النا، خوشحالم از این که به قدری بزرگ شدهاید که بتوانید نهارتان را خودتان درست بکنید.
اما متأسفم از این که میبینم آشپزخانه را کثیف کردهاید. میدانم که میتوانی بهتر از این کار بکنی. پس لطفاً، برو به آشپزخانه و اونو، تمیز کن و اگر کمک لازم داری به من بگو. بین این دو راهبرد تربیتی، تفاوت زیادی وجود دارد.
در راهبرد اول، سعی شما بر این است که رفتار کودک خود را کنترل کنید اما در راهبرد دوم، شما، کودک خود را تشویق میکنید تا خودش رفتار خودش را کنترل کند. این نوع رویکرد، بسیار مهم و معنادار است.
به دنبالِ کنترلِ کودک بودن، به ندرت تاکتیک بهتری به حساب میآید تا به دنبال همکاری کردن با کودک. وقتی بر این باور باشید که منظور از تربیت فرزند این است که فرایند تصمیمگیری صحیح را به او بیاموزیم در این صورت، شما و کودکانتان نسبت به امر تعلیم و تربیت، نگرش بهتری خواهید داشت.
فرق تربیت فرزند پسر و دختر
چگونه کودکان را کنترل کنیم؟
آیا تا به حال مواقعی برایتان پیش آمده است که در آن خواسته باشید تا کودکِ خود را کنترل بکنید؟ مواقعی وجود دارند خصوصاً در مورد کودکان کم سن و سال که در آن، احساس میکنید که بایستی کودک خود را کنترل بکنید.
مثال در مقاله روشهای صحیح تربیت فرزندان
دختر دو سالهتان میخواهد با پریز برق، بازی بکند در این جور مواقع، با دور کردن کودک از موقعیت، میخواهید او را کنترل بکنید. در این جا، شما به جای او، تصمیم میگیرید. اگر پسری داشته باشید که از رفتن به جایی با شما، امتناع میکند.
گرفتن دست او و با خود بردن، قابل قبول به نظر میرسد. اما اگر نوجوان شما با بیپروایی رانندگی بکند، سوییچ ماشین را از او میگیرید تا او رفتارش را اصلاح کرده و عادات رانندگیاش را بهبود بخشد.
با بزرگتر شدن کودکان، نیاز به تعاون و همکاری بین والدین و فرزندان، اهمیت بیشتری پیدا میکند. در این جور مواقع، کنترل شما بر روی فرزندانتان کم شده و تکیه شما به تعاون و اعتماد، بیشتر میشود. روزی بر روی پدری کار میکردم که اصرار داشت پسر چهارده سالهاش بعد از شام در خانه میماند و با ما بیرون نمیآید. مقاومت و ضدّیت بین پدر و پسر به حد تنفّر رسیده بود.
کار به جایی رسیده بود که پدر برای کنترل فرزند خود، دزدگیر گران قیمتی را در منزل نصب کرده بود تا مانع بیرون رفتن فرزندش از پنجره اتاق خواب باشد. چنین رفتاری، صرفاً پسر او را برای بیرون رفتن از خانه به چالش میکشید، طوری که چهار روز طول کشید تا او، راه از کار انداختن دزدگیر را یاد بگیرد.
بنابراین، نتیجه میگیریم که تلاش برای کنترل نوجوانان، کار بیهودهای است. به جای این کار، بایستی بر نوجوانان خود اعتماد بکنیم تا آنها در زمینه تربیت و رفتار درست یا نادرست با شما همکاری بکنند.
اعتماد به کودک
بایستی به آنها اعتماد بکنیم تا بتوانند تصمیماتی را برای خود اتخاذ بکنند. نوجوانان نیاز دارند تا خودشان تصمیم بگیرند بنابراین، وقتی با یک تصمیم یا انتخاب جدّی مواجه میشوند از خود سؤال میکنند آیا این انتخاب یا تصمیم برای من خوب است یا خیر؟ شما نیز مثل آنها رفتار بکنید.
اگر دختر نوجوان شما تصمیم گرفته تا با کسی رابطه جنسی برقرار بکند، آیا از شما اجازه خواهد گرفت؟ و یا اگر پسر نوجوان شما تصمیم به مصرف حشیش گرفته باشد، چه طور؟ آیا نخست از شما اجازه خواهد گرفت؟ محتملاً، خیر.
تربیت جنسی فرزند چیست و چه زمانی باید شروع شود؟
شما تا چه حد به کودک حق انتخاب می دهید؟
بعضی از والدین برای فرزندان خود، تصمیمات زیادی را اتخاذ میکنند. آنها میخواهند با این کارشان، فرزندان خود را از گرفتار شدن به انتخاب نادرست و در نتیجه از پیامدهای ناگوار و دردناک چنان تصمیمی، محافظت بکنند.
چنین رفتاری قابل درک است اما فرصت یادگیریهای مفید را از فرزندانتان میگیرد. تصمیم گرفتن به جای فرزندان، این پیام را القاء میکند که آنها توان تصمیمگیری ندارند. بنابراین، از تذکر و داوری بیش از حدّ، امتناع کنید.
انتخاب های کودک ما
در مورد انتخابها، کارها و فعالیتهای کودک خود به سه روش، فکر بکنید. اول این که فکر کنید بعضی چیزها، لازم هستند. مثل، گذراندن امتحان و کمک در کار منزل. دوم این که فکر کنید بعضی چیزها، قابل مذاکره هستند: مثل، زمان آمدن به خانه، برنامههای تلویزیون، آرایش کردن و خوردن غذاهای سرپایی.
سوم این که در برخی انتخابها، سعی کنید به فرزند خود، اختیار کامل بدهید: مثلاً در انتخاب ورزش، موسیقی و فعالیتهای مدرسه. به موازات رشد کودک و نشان دادن مسئولیتپذیری بیشتر، به تدریج در امور زندگی او، اختیار بیشتری بدهید.
اگر از کودکان بزرگتر خود، مسئولیت بیشتری میخواهید، پس اختیارات بیشتری هم به او بدهید چرا که انتظارات بالاتر، انگیزه بالاتر هم میخواهد. به فرزندان بزرگتر خود، اجازه بدهید که دیرتر به رختخواب بروند، پول توجیبی یا فعالیت بیشتری داشته باشند.
مقاله روشهای صحیح تربیت فرزندان
در مقاله روشهای صحیح تربیت فرزندان تشویق را چگونه توضیح دادیم؟
این کار، بچهها را تشویق میکند تا رفتار مسئولانهای داشته و ضمن ادامه آن، تصمیمات بهتری هم اتخاذ بکنند؛ به آنها اعتماد به نفس نیز میدهد. این رفتار شما باعث میشود که آنها شما را فرد منصف و قابل اعتمادی بدانند. در فصل بیست و هشتم این کتاب، مطالب دقیقتری خواهید یافت.
تربیت به معنای آموزش تصمیمگیری به بچههاست. هدف از تربیت، این است که بچهها یاد بگیرند که روحیه همکاری داشته باشند. سعی کنید در مراحل اولیه تربیت، سعی کنید بر تعاون و همکاری و تصمیمگیری مسئولانه کودک، تأکید کنید. بر تمایل کودک خود جهت همکاری با شما، ایمان داشته باشید.
کودکان یا کنترل شده و یا تحت کنترل هستند. معنای تعلیم و تربیت این است که به کودکان خود بیاموزیم که خودشان، خودشان را کنترل بکنند. اگر میخواهید کودکانتان، تصمیمات مسئولانهای را اتخاذ بکنند بایستی خویشتنداری را به آنها بیاموزید. اگر به زور، آنها را کنترل کنید، مهارتها و عادتهای مربوط به خویشتنداری را در خود، توسعه نخواهند دارد و در نتیجه، خارج از کنترل خواهند بود.
چگونه اعتماد به نفس کودک را زیاد کنیم؟
نکات مهم در مقاله روشهای صحیح تربیت فرزندان:
. 1 به کودکتان اجازه دهید خودش کارش را به اتمام برساند.
. 2 هیچگاه تربیت را با تنبیه اشتباه نگیرید.
. 3 بگذارید کودکتان اوج بگیرد.
. 4 با کودکتان بازی کنید.
. 5 همراه کودکتان کتاب بخوانید.
. 6 لحظات شیرینی برای او ثبت کنید.
. 7 کاری کنید که با پدرش وقت بگذراند.
. 8 یک الگوی شایسته و تمام عیار برای فرزندتان باشید.
. 9 محبت کردن به همسرتان را در مقابل کودکتان نشان دهید.
. 10 نه گفتن را به کودکتان بیاموزید.
بهترین روش ها برای تربیت کودکان
درک شخصیت و خلق و خوی کودک یکی از اصلی ترین شیوه های تربیتی مناسب کودکان است که سبب شناسایی بهتراستعدادها و تمایلات کودکان نیز می شود.روش های متفاوتی برای تربیت کودک وجود دارد که والدین می توانند با آگاهی از آن ها کودکان خود را تربیت کنندو یک روش قطعی و صحیح برای تربیت کودکان وجود ندارد.
نحوه برخورد درست با کودکان
نحوه برخورد والدین با کودکان ارتباط مستقیمی با تربیت آنان دارد . برخورد های تربیتی والدین شامل میزان عشق و محبت و محدودیت هایی برای فرزندانشان است به طوری که مجبت والدین به فرزندان موجب ایجاد احساس آرامش کودکان و برقراری ارتباط بهتر کودک با والد می شود،هم چنین والدین با محدودیت هایی که برای فرزندان خود قایل می شوند می توانند عکس العمل غیر متعادل وتندی در مقابل رفتار کودک خود نشان ندهند و در مقابل او سلطه جویانه ظاهر شوند .
واکنش تند والدین در مقابل کودکان سبب می شود والدین کودکان خود را تنبیه بدنی کنند و هیچ پیشبرد تربیتی برای کودکان ندارد اما واکنش متعادل باعث می شود تا والدین به نتیجه دلخواه خود در تربیت کودک برسند.
والدین باید با بهره گیری از این ۴ روش و الگوهای متفاوت تربیتی ، یک شیوه متعادل تربیتی را بکار گیرند وعشق خود را نثار کودکان کرده و با تعیین محدودیت ها، آن ها را در مسیر درست قراردهند.
والدینی که از شیوه تربیتی محبت زیاد در مقابل کودکان استفاده می کنند، باید صحبت بیشتری با فرزندان خود داشته باشند و وقت بیشتری را صرف آن ها کنند .
روش های تربیتی صحیح فرزندان در خانواده
والدینی که از روش قرار دادن محدودیت های زیاد برای تربیت کودکان استفاده می کنند باید قبول کنند که روش صحیحی را به کار نمی برند و مانند زمان های قدیم دیکتاتورانه با کودکان رفتار می کنند. هدف از تربیت کودکان، باید آموزش احترام گذاشتن متقابل به آن ها و آماده کردن آن ها برای پیروی از قوانین اجتماعی است و فرقی نمی کند که کدام شیوه تربیتی را بکار می برید.
شما باید شیوه تربیتی را انتخاب کنید که با آن ارتباط بهتری برقرار کرده اید . برخی از والدین شیوه ای را بر می گزینند که والدینشان برای تربیت آنان داشته است زیرا می پندارند که این شیوه بر روی آنان تاثیر گذار بوده اما برخی از والدین با شیوه تربیتی که والدینشان برای آنان داشته به هیچ وجه موافق نیستند.
محبت و محدودیت زیاد بهتر از محبت و محدودیت کم عمل می کند زیرا میزان محبت و محدودیت کم سبب ایجاد شخصیت پایین در کودکان می شود.برخی از والدین به دلیل اینکه کودکانشان برداشت منفی از گفته ها و کارهایشان نداشته باشند ترجیح می دهندهیچ کاری به کار فرزندش نداشته باشند که چنین تصوری کاملا سطحی و به علت ساده کردن وظایف است و هیچ تاثیری درتربیت فرزند ندارد.
هیچ گاه زور و اجبار غیرضروری را به فرزندان خود تحمیل نکنید وبیش از اندازه آن ها را خسته نکنید تا مجبور شوند دست به مخالفت های شدید بزنند و بهتر است به جای متوسل شدن به زور با محبت فراوان با کودکتان برخورد کنید.
عشق و محبت خود را تا جایی که توان دارید نصیب کودکان کنید ودر صورت لزوم حد و مرزهای مشخصی برای آن ها تعیین کنید. از شیوه پرخاشگرانه و سلطه جویانه فقط در زمانی استفاده کنید که جان فرزندانتان در خطر بود .
https://masiresaabz.com/maghaletarbiatefarzand/