۱۳۹۰-۱-۲۸، ۱۰:۰۷ صبح
معین الدین جوینی
معین الدین جوینی از مشایخ و وعاظ جوین در قرن 8 هجری قمری و از جمله نویسندگان و شاعران معروف عصر خود است وی در اشعارش معین و بندرت معینی تخلص می کرد ازدولتشاه به بعد همه جا او را با لقب شعری معینی یاد کرده اند.
وی از مشاهیر ادبا و شعرای صوفیه می باشد که نخست علوم ظاهری را از فخرالدین اسفراینی اخذ کرده وسپس داخل حوزه ارشاد شیخ سعدالدین حموی گردیده است.
معین اطلاعات دینی خود را همراه عرفان آمیخته تا سخنش دلنشین گردد،تحصیلات اولیه اش را در جوین گذراند و پس از طی مدارج کمال در علم به شاگردی فخرالدین بهشتی مولف شرح فرایض اختصاص یافت و در تصوف مرید و پیرو خاندان سعدالدین گردید.
معین در عهد سلطنت ابو سعید بهادر(736)از خراسان به عراق و آذربایجان سفر کرده و محل عنایت خواجه غیاث الدین محمد بن رشید الدین فضل ا... وزیر قرار گرفت و در همدان اقامت گزید و سپس از آنجا به بغداد و مکه و مدینه رفت وبعد از ادای فرایض به خراسان باز گشت.
در حال حاضر آرامگاه وی در روستای انداده قرار دارد هر چند که سندی دال بر این نیاز به کاوش باستان شناسی دارد که کمک شایانی به رفع این مجهول می کند.در جوار این آرامگاه ،ارامگاه شهداء احداث گردیده است وی سال 781 ه.ق وفات یافت.
اثر معروف او به فارسی کتاب مشهور نگارستان است که به تقلید از گلستان شیخ اجل سعدی در عهد سلطان ابوسعید و وزیرش غیاث الدین محمد نگارش یافته و به نام مراد معین الدین یعنی سعدالدین یوسف حموی آراسته شد.
در تصنیف این کتاب مشوق او پدرش بوده است، نگارستان بسال 735 ه.ق به اتمام رسید و معین الدین آن را به هفت باب تقسیم کرد.
1- مکارم الاخلاق 2- در صیانت و پرهیز گاری 3- در حسنی معاشرت 4- درعشق و محبت 5- در وعاظ و نصیحت 6- در فضل و رحمت 7- درفوائد متفرقه
هر یک از ابواب همراه با حکایت کوتاهی است به شیوه سعدی و نثر و نظم در هم آمیخته که تا میزانی توانسته است آثار قلم آن استاد را در طریق دشوار انشا نماید و توفیقی در پیروی از آن شتاسای راه حاصل نماید.
در کشف الظنون آمده است که ابتدای این کتاب شروع شده با جمله حمد و سپاس خدایی را که از الخ... و بنام بهادرخان آن رر تالیف کرده است.
مشایخ بهرآبادی آن کتاب را پیشکش الغ بیگ گورگان کردند به وقتی که سلطان مشارلیه در محل یورش عراق به زیارت اکابر بهرآباد آمده بود و پادشاه فرمود تا آن کتاب را نوشتند به خوب ترین خطی و تکلیفی و دائما آن کتاب را مطالعه فرمودی و پسندیده داشتی و آن کتاب در ماورالنهر شهرتی عظیم یافته است اما در خراسان کم بدست می آید و الحق نسخه ی مستعدانه است از اشعار اوست:
از زلــــــف پریشان تـــو آشفته تــرم من در کوی تو سر گشته چو باد سحرم من
چون گل به هوای تو گریبان زده ام چاک شــب بـه سحر غرقه به خون جگرم من
تــا بـود کـه بیـابیم زگلستان تــو بــویــی عمریســت کـه چون باد صبا در بدرم من
معین الدین جوینی از مشایخ و وعاظ جوین در قرن 8 هجری قمری و از جمله نویسندگان و شاعران معروف عصر خود است وی در اشعارش معین و بندرت معینی تخلص می کرد ازدولتشاه به بعد همه جا او را با لقب شعری معینی یاد کرده اند.
وی از مشاهیر ادبا و شعرای صوفیه می باشد که نخست علوم ظاهری را از فخرالدین اسفراینی اخذ کرده وسپس داخل حوزه ارشاد شیخ سعدالدین حموی گردیده است.
معین اطلاعات دینی خود را همراه عرفان آمیخته تا سخنش دلنشین گردد،تحصیلات اولیه اش را در جوین گذراند و پس از طی مدارج کمال در علم به شاگردی فخرالدین بهشتی مولف شرح فرایض اختصاص یافت و در تصوف مرید و پیرو خاندان سعدالدین گردید.
معین در عهد سلطنت ابو سعید بهادر(736)از خراسان به عراق و آذربایجان سفر کرده و محل عنایت خواجه غیاث الدین محمد بن رشید الدین فضل ا... وزیر قرار گرفت و در همدان اقامت گزید و سپس از آنجا به بغداد و مکه و مدینه رفت وبعد از ادای فرایض به خراسان باز گشت.
در حال حاضر آرامگاه وی در روستای انداده قرار دارد هر چند که سندی دال بر این نیاز به کاوش باستان شناسی دارد که کمک شایانی به رفع این مجهول می کند.در جوار این آرامگاه ،ارامگاه شهداء احداث گردیده است وی سال 781 ه.ق وفات یافت.
اثر معروف او به فارسی کتاب مشهور نگارستان است که به تقلید از گلستان شیخ اجل سعدی در عهد سلطان ابوسعید و وزیرش غیاث الدین محمد نگارش یافته و به نام مراد معین الدین یعنی سعدالدین یوسف حموی آراسته شد.
در تصنیف این کتاب مشوق او پدرش بوده است، نگارستان بسال 735 ه.ق به اتمام رسید و معین الدین آن را به هفت باب تقسیم کرد.
1- مکارم الاخلاق 2- در صیانت و پرهیز گاری 3- در حسنی معاشرت 4- درعشق و محبت 5- در وعاظ و نصیحت 6- در فضل و رحمت 7- درفوائد متفرقه
هر یک از ابواب همراه با حکایت کوتاهی است به شیوه سعدی و نثر و نظم در هم آمیخته که تا میزانی توانسته است آثار قلم آن استاد را در طریق دشوار انشا نماید و توفیقی در پیروی از آن شتاسای راه حاصل نماید.
در کشف الظنون آمده است که ابتدای این کتاب شروع شده با جمله حمد و سپاس خدایی را که از الخ... و بنام بهادرخان آن رر تالیف کرده است.
مشایخ بهرآبادی آن کتاب را پیشکش الغ بیگ گورگان کردند به وقتی که سلطان مشارلیه در محل یورش عراق به زیارت اکابر بهرآباد آمده بود و پادشاه فرمود تا آن کتاب را نوشتند به خوب ترین خطی و تکلیفی و دائما آن کتاب را مطالعه فرمودی و پسندیده داشتی و آن کتاب در ماورالنهر شهرتی عظیم یافته است اما در خراسان کم بدست می آید و الحق نسخه ی مستعدانه است از اشعار اوست:
از زلــــــف پریشان تـــو آشفته تــرم من در کوی تو سر گشته چو باد سحرم من
چون گل به هوای تو گریبان زده ام چاک شــب بـه سحر غرقه به خون جگرم من
تــا بـود کـه بیـابیم زگلستان تــو بــویــی عمریســت کـه چون باد صبا در بدرم من
كسي كه به خودش احترام نگذارد، نبايد اميد داشته باشد كه ديگران، وي را ارجمند شمارند