۱۳۹۱-۶-۱۲، ۱۱:۲۵ عصر
باورم نیست که دوباره هجوم آورده ای به تمام شوق های من . . و هرچه از تو در
باور خویش ساخته ام و به عشق تمام این روزهایی که پابه پایت آمده ام و باز هم
خواهم آمد. .
چگونه ممکن است چشم هایت نبینند تمام خواستن هایم را . . ؟!
و تمام بودن هایم را . . ؟
من دارم از حقیقت عشق برایت سخن می گویم ، روشن تر از هر باوری . .
هر روز هزاران کلمه را کنار هم قطار می کنم و فریاد می زنم . . .
باور خویش ساخته ام و به عشق تمام این روزهایی که پابه پایت آمده ام و باز هم
خواهم آمد. .
چگونه ممکن است چشم هایت نبینند تمام خواستن هایم را . . ؟!
و تمام بودن هایم را . . ؟
من دارم از حقیقت عشق برایت سخن می گویم ، روشن تر از هر باوری . .
هر روز هزاران کلمه را کنار هم قطار می کنم و فریاد می زنم . . .
"دوستت دارم حقیقت آشکار عشق"
.....................................
آه زندگی ..
چقدر دلم برای تو تنگ می شود این روزها . . .
دیگر معنای لحظه ها را نمی فهمم، که چگونه باید نباشم وقتی که هستم . .!
وقتی که هنوز هم در نفس هایم تو جاری هستی . .
ببین !
دارم تو را نفس می کشم !
آه زندگی . .
این روزها دلتنگت که می شوم
تنها به حجم خواب هایم فرو می روم . .
شاید رویایت را دوباره ببینم ! ! !
نمیشکنم !
تنها
گاهی
مچاله می شوم . . .
تنها
گاهی
مچاله می شوم . . .