قرارگاه سایبری عطاملک
  • رادیو عشق
  • مشاوره خانواده
  • طراحی لوگو
  • عضویت طلایی
    • ورود
    • ثبت نام
    ورود
    نام کاربری:
    گذرواژه‌: گذرواژه‌تان را فراموش کرده‌اید؟
     
    یا توسط حساب کاربریتان در شبکه های اجتماعی وارد شود
  • ورود
  • ثبت نام
ورود
نام کاربری:
گذرواژه‌: گذرواژه‌تان را فراموش کرده‌اید؟
 
یا توسط حساب کاربریتان در شبکه های اجتماعی وارد شود
توسط حساب کاربریتان در شبکه های اجتماعی متصل شوید

قرارگاه سایبری عطاملک › خانواده ایرانی › خانواده سبز v
« قبلی 1 … 18 19 20 21 22 … 29 بعدی »
› زنی که باید پاهایش را بالا می گرفت

آخرین مطالب ارسالی
آمار انجمن
آخرين ارسال ها
موضوع نويسنده آخرين ارسال کننده انجمن
  [مشاوره مذهبی]  ازدواج فاطمه_کریمی ADMIN مشاوره خانواده و ازدواج
  طراحی گرافیکی ویژه کاربران طلایی ADMIN hammami تولیدات حوزه چاپ و گراف...
  معرفی فیلم بر باد رفته – Gone with the Wind niloofarmajdi niloofarmajdi سینما/ تلویزیون / مستند
  [عشق و ازدواج]  مشخصات: خانم ۲۴ با مشکل اعتماد... threata ملایجردی مشاوره خانواده و ازدواج
  تماشای آنلاین فیلم چقدر حجم مصرف می کند؟ ali5280 ali5280 رایانه و موبایل
  معرفی گوشی های سری A سامسونگ besttechnology besttechnology رایانه و موبایل
  [ مشاوره فردی]  ] ایا باید همیشه ناراحتیمون ... Ssani ملایجردی مشاوره خانواده و ازدواج
برترین امتیاز گیرندگان
ADMIN 25919
رمان 6198
~~sara~~ 2495
مشاورانه 2481
*Ertebat* 1299
sarah 1283
محمدی پور 1159
abasaleh 1012
برترين ارسال کنندگان
ADMIN 9443
رمان 1571
kabootar 1216
مشاورانه 751
~~sara~~ 563
narges 414
sarah 274
mohamadi1392 246

فروش دامنه bloger.app | مشاوره خانواده در واتساپ | دانلود سخنرانی‌های رائفی پور | کتاب صوتی لهوف | نذر فرهنگی |
Your browser does not support the audio element.

امتیاز موضوع:
امتیاز موضوع:
  • 79 رأی - میانگین امتیازات: 2.86
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
حالت‌های نمایش موضوع

زنی که باید پاهایش را بالا می گرفت

ADMIN آفلاین
بنیانگذار قرارگاه سایبری
********
امتیاز: 25,920
تاریخ عضویت: اسفند ۱۳۸۹
محل سکونت: شهرستان جوین
اعتبار: 254
میزان اخطار: 0%
سپاس ها 242
سپاس شده 442 بار در 355 ارسال
#1
۱۳۹۱-۶-۲۰، ۰۴:۲۸ عصر
مجله دیسکاور یک گزارش مورد پزشکی بسیار جالب را به صورت یک خبر منتشر کرده است، ترجمه این خبر را با تغییرات جزئی با هم می‌خوانیم. این مورد از زبان دکتر لوییس اف ژانیرا نقل می‌شود:
اورژانس آن بعد از ظهر شلوغ بود، تازه شیفتم را شروع کرده بودم که ناگهان صدای فریادی را از محل ورود آمبولانس‌ها شنیدم.

مرد بلندقامتی که بیشتر از دو متر قد داشت را دیدم که زن کوچکی با ۱٫۵ متر قد را طوری بغل کرده که پاهایش بالا و سرش پایین قرار گرفته.
مرد اصرار می‌کرد که حتما زن را باید همین طور بگیرد.
زن که موهایش به سمت پایین آویزان شده بود می‌گفت: من حالا خوبم.
نگهبان‌ها مرد را گرفتند و سعی کردند زن را رها کنند.
- زنمه. رهام کنین. بذارین برم.
او این حرف را خطاب به نگهبانی گفت که مچ و بازویش را گرفته بود. حالا عده زیادی از کارکنان اورژانس صحنه را نگاه می‌کردند.
اینجا بود که خطاب به مرد گفتم: آقا! اسمتان چیست؟
نگهبان مرد را رها کرد و یک قدم از او فاصله گرفت. مرد به آرامی گفت: جیسون.
- بسیار خوب جیسون! چرا زنت را از پا گرفتی؟
اینجا بود که زن در همان حالت سر و ته گفت: سلام دکتر ژانیزا، منو یادتون می‌یاد؟ من دیروز اینجا بودم. ضربان قلبم کند شده بود.

یادم آمد. نام آن زن مری بود، زنی که شصت و خوردی سن داشت، دیروز او را به خاطر بلوک کامل قلبی complete heart block به اورژانس آورده بودند، در این عارضه، سیستم الکتریکی قلب که بین دهلیز و بطن برقرار است به دلایلی مثل وجود بافت جوشگاه، عفونت یا حمله قلبی، مختل می‌شود و در نتیجه ضربان قلب به صورت شدیدی کند می‌شود.

[تصویر:  AVblocks.gif]
در پایین عکس بلوک درجه سه یا کامل قلبی مشخص است.

ضربان قلب مری، ۴۰ تا در دقیقه شده بود، به جای اینکه مثل یک آدم نرمال در سن او بین ۶۰ تا ۸۰ باشد. مری را به خاطر حملات غش و تشنج متناوب آورده بودند. مرد غول‌پیکر آن زمان با این زن نبود. من دیروز همکاری را فراخواندم تا برای او به صورت اورژانس، یک ضربان‌ساز یا پیس‌میکر کار بگذارد. این وسیله به صورت ریتمیک، پالس‌های الکتریکی تولید می‌کند و مانع کند شدن ضربان قلب می‌شود. در عرض چند دقیقه او از اورژانس به محل گذاشتن ضربان‌ساز برده شد.
[تصویر:  pacemaker.gif]
ان الله مع الصابرین

رادیو عشق ❤


قرائت صلوات و فاتحه برای پسر عمویم
پاسخ
وب سایت ارسال‌ها اعتباردهی
پاسخ اخطار
 سپاس شده توسط
ADMIN آفلاین
بنیانگذار قرارگاه سایبری
********
امتیاز: 25,920
تاریخ عضویت: اسفند ۱۳۸۹
محل سکونت: شهرستان جوین
اعتبار: 254
میزان اخطار: 0%
سپاس ها 242
سپاس شده 442 بار در 355 ارسال
#2
۱۳۹۱-۶-۲۰، ۰۴:۳۲ عصر
دوباره به زوج نگاه کردم، انتظار نداشتم که مری را به این زودی ببینم. زن تأیید کرد که دیروز جراحی روی او انجام شده، همه چیز خوب بوده، و او صبح امروز مرخص شده است.
در اینجا بود که جیسون گفت: همه چیز تا نیم ساعت پیش خوب بود، تا اینکه مری سرفه کرد و از حال رفت.
- نمی‌فهمم چرا او را این طوری سر و ته گرفته‌ای؟

- وقتی مری از حال رفت، بلندش کرد و در رختخواب گذاشتمش. چند لحظه به هوش آمد، خواست بلند بشه، ولی عقب تخت افتاد، مچ پای مری رو گرفتم تا دوباره روی تخت بذارمش، دوباره هوش اومد.
- هنوز متوجه نمی‌شم.

مری گفت: هر وقت جیسون منو توی تخت می‌ذاشت یا می‌نشوندم، از حال می‌رفتم. ما چهار بار اینو امتحان کردیم، هر وقت پاهام بالا و سرم پایین قرار می‌گرفت، هوش می‌اومدم.

ذهنم درگیر بررسی احتمالات ممکن شد. ممکن بود که چیزی مسیر جریان خون از قلب به سمت مغز مری را سد کرده باشد، چیزی که در وضعیت سر و ته کنار می‌رود. یا ممکن است فشار خون مری آنقدر پایین افتاده باشد که فقط در این وضعیت خون می‌تواند به مغزش برسد. فشار خون مری ممکن بود به خاطر یک واکنش آلرژیک، شوک آنافیلاکتیک یا از دست آب بدن به صورت شدید، پایین افتاده باشد.

احتمال دیگر این بود که مری دچار تامپوناد قلبی شده باشد، در این وضعیت، خونی که در کیسه دور قلب جمع می‌شود به قلب فشار می‌آورد. ممکن است قلب مری حین گذاشتن ضربان‌ساز سوراخ شده باشد و خون وارد کیسه دور آن شده باشد، در این وضعیت فشاری که روی قلب است باعث می‌شود برون‌ده قلب پایین بیاید. در وضعیت سر و ته در تاپوناد قلبی با افزایش جریان خونی که به مغز می‌رود، بیمار می‌تواند هشیاری خود را به دست آورد.

[تصویر:  images12.jpg]
تامپوناد قلب
دستور دادم مری را به اتاق بیاورند تا علایم حیاتی‌اش پایش شوند.
مسیر را نشان جیسون دادم و جیسون مری را بغل‌کرده، به اتاق برد، در حالی که کارکنان کنجکاو اورژانس پشت سر ما بودند.

می‌خواستم در حالتی که پاهای مری بالاست و در حالت معمولی علایم حیاتی را اندازه بگیرم و با هم مقایسه کنم. الکترودهای مانتیور قلبی را روی سینه مری گذاشتیم.
در حالت سر و ته، ریتم قلب مری کاملا طبیعی بود.
مری گفت که نیم ساعت است در همین وضعیت بوده و همه چیز خوب بوده. فشار خون مری ۱۲۰ روی ۶۶ میلیمتر جیوه بود.

خواستم که به آرامی مری را به صورت عادی روی تخت بخوابانند، اینجا بود که صدای زنگ هشدار دستگاه مانتیور قلبی بلند شد، مری گفت: شروع شد … حرف‌هایش ناتمام ماند.

ضربان قلب مری متوقف شده بود. داد زدم: اپینفرین. اپینفرین هورمونی است که که باعث انقباض عروق خونی می‌شد و ضربان قلب را بالا می‌برد.
پرستار اورژانس گفت: ولی ما هنوز برای مریض رگ نگرفته‌ایم.

جیسون گفت: برین کنار! پاهای مری را گرفت و ادامه داد: بهت گفتم، این طوری می‌شه! جیسون پاهای مری را گرفت و سر و ته در هوا نگاهش داشت. لحظاتی بعد، دستگاه مانیتور ریتم طبیعی قلب را نشان می‌داد.
مری گفت: برگشتم.

با خودم فکر کردم که در عمل دیروز باید چیز اشتباهی رخ داده باشد. ناگهان مسئله برایم روشن شد: سیم دستگاه پیس‌میکر که از ژنراتور دستگاه به سمت بطن راست می‌رود، باید قطع شده باشد. احتمالا سرفه شدید مری باعث این مسئله شده بود. وقتی مری سر و ته نگه داشته می‌شود، سیم دوباره روی بطن قرار می‌گیرد و با جریان الکتریکی باعث برقراری ریتم طبیعی در قلب این زن می‌شود.

پیس‌میکرهای قلبی دو بخش اصلی دارد: یک ژنراتور و یک سیم که جریان الکتریکی را به قلب منتقل می‌کند. اغلب سیم را به صورت مستقیم به عضله قلب متصل می‌کنند، اما در موارد نادری این اتصال سست می‌شود و باعث مشکل می‌شود.
[تصویر:  St_Jude_Medical_pacemaker_in_hand.jpg]

بر اساس اطلاعات یکی از بزرگ‌ترین تولیدکننده‌های پیش‌میکر – شرکت St. Jude Medical – از مجموع ۲۲۰ هزار پیوند پیس‌میکری که با استفاده از پیس‌میکرهای این شرکا انجام شده، تنها ۹۷ مورد در ظرف ۳۰ روز بعد از عمل دچار این مشکل شده‌اند و مری یکی از همین موارد نادر بوده است.
جیسون گفت: چطور مشکل رو حل کنیم، دکتر؟
- باید دوباره جراحی بشی تا مشکل بشه. الان به الکتروفیزیولوژیست زنگ می‌زنم تا بیاد.

- برای مری یک رگ گرفتیم، او را به یک دستگاه پیس‌میکر خارج از بدن متصل کردیم. این کار فقط به صورت موقت می‌توانست جوابگو باشد، چون باعث ناراحتی شدید مری می‌شد و مری هم به درمان‌های دارویی مثل اپینفرین خوب پاسخ نمی‌داد.

مری به آزمایشگاه الکتروفیزیولوژی برده شد، در حالی که تنها کسی که آنقدر قدرت داشت که بتواند او را مچ پا بگیرد و سر و ته بگیرد، در کنارش بود!
[تصویر:  pacemaker-life.jpg]
روز بعد، بعد از اینکه از اتاق معاینه پس از معلاینه بچه‌ای که تب داشت بیرون آمدم، صدای آشنایی پشت سرم شنیدم:
- دکتر ژانیزا! منم، مری! خوب شدم.
برگشتم و به او و جیسون که مانند برجی پشت سر او بود، لبخند زدم.

بیشتر بخوانید: http://1pezeshk.com/archives/2012/09/a-w...z0zDnC2lLz
آخرین اخبار فناوری را با «یک پزشک» دنبال کنید.
ان الله مع الصابرین

رادیو عشق ❤


قرائت صلوات و فاتحه برای پسر عمویم
پاسخ
وب سایت ارسال‌ها اعتباردهی
پاسخ اخطار
 سپاس شده توسط nazliam1987
« قدیمی‌تر | جدیدتر »


موضوعات مرتبط با این موضوع…
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  چرا والدین باید جدا بخوابند؟ ADMIN 0 561 ۱۳۹۹-۵-۲۰، ۰۳:۴۴ عصر
آخرین ارسال: ADMIN
  آیا بسته های غذایی و پستی را باید ضد عفونی کنیم؟ ADMIN 0 604 ۱۳۹۹-۱-۲۸، ۱۱:۵۱ صبح
آخرین ارسال: ADMIN
  یک مهدکودک چه ویژگی هایی باید داشته باشد ADMIN 0 804 ۱۳۹۸-۱۲-۱۲، ۰۵:۳۲ عصر
آخرین ارسال: ADMIN
  با همسر خسیس چگونه باید رفتار کرد؟ somayehn 0 851 ۱۳۹۴-۲-۱، ۱۱:۰۷ صبح
آخرین ارسال: somayehn
  افراد چاق مبتلا به کلسترول بالا بخوانند saharhg 0 751 ۱۳۹۳-۷-۶، ۰۶:۳۷ عصر
آخرین ارسال: saharhg
  هرانچه قبل از ازدواج باید بدانید shiva 0 1,243 ۱۳۹۱-۱-۳۰، ۰۱:۰۰ عصر
آخرین ارسال: shiva
  چگونه همسر رفته را باید بازگرداند؟ ADMIN 0 1,964 ۱۳۹۱-۱-۴، ۰۹:۰۱ عصر
آخرین ارسال: ADMIN

  • مشاهده‌ی نسخه‌ی قابل چاپ


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان
  • صفحه‌ی تماس
  • بازگشت به بالا
  • بایگانی
  • امتیازات کاربران
قدرت گرفته ازMyBB و پارسی شده توسط MyBBIran.com
طراحی شده توسط Rooloo | ترجمه و طراحی مجدد توسط ParsanIT.ir

برو بالا
حالت خطی
حالت موضوعی