۱۳۹۱-۱۲-۵، ۰۴:۵۹ صبح
بسياري از حوادث و پيشگوييهاي معصومين(ع) كه تا به حال در تاريخ رخ دادهاند ازاين قرار است:
امام باقر(ع) در روايتي به جابربن يزيد جعفي ميفرمايند:
جابر! از زمين تكان نخور و هيچ دست و پا مزن تا اينكه اين نشانههايي را كه ميگويم مشاهده كني (البته) اگر آنها را درك كني: اولين آنها اختلاف بنيعباس است كه نميبينم كه تو آن را درك كني ولي پس از مرگم از قول من اين مطلب را نقل كن (و به ديگران بگو) و منادي كه از آسمان ندا دهد و صدايي كه از پيروزي حكايت ميكند از سمت دمشق به شما برسد. قريهاي (ده يا شهر) در شام كه به جابيه مشهور است در زمين فرو برود بخش سمت راست مسجد دمشق فرو بريزد، از دين برگشتگاني از جانب تركها سر به شورش بردارند و آشوبي هم از ناحية روم به دنبال آن ميآيد، برادرانتركهمآنقدرميآيندتابه جزيره ميرسند و از دينبرگشتگانهمبهسويروم حركت ميكنند تا اينكه به رملهميرسندجابر! آن سال غرب در كل زمين اختلاف زيادي ميپراكند و اول مغرب زمين، شام است. شيخ مفيد هم در الارشاد خود فهرستي از نشانههاي ظهور را ذكر كرده كه از اين قرار است:
«براي زمان قيام حضرت مهدي(ع) نشانههايي بيان شده و از حوادثي كه پيش از قيام اتفاق خواهد افتاد به ما خبر دادهاند كه از جمله آنها ميتوان اين موارد را ذكر كرد: شورش سفياني، كشته شدن سيد حسني، تفرقه بنيعباس به خاطر پادشاهي و حكومت دنيايي، كسوف خورشيد در نيمه ماه رمضان و خسوف ماه در آخر همان ماه كه هر دو بر خلاف رويه عادي طبيعت است، فرو رفتن در بيابان، فرو رفتن در مشرق و فرو رفتن ديگري در مغرب، به همراه حركت نكردن خورشيد از ظهر تا نيمههاي عصر، طلوع خورشيد از مغرب و كشته شدن نفس زكيه در پشت كوفه 70 انسان صالح و شايسته ديگر، بريدن سر مردي هاشمي بين ركن و مقام. خراب شدن ديوار مسجد كوفه، ظاهر ونمايان شدن پرچمهاي سياهي از خراسان، قيام يمني، ظاهر شدن شخصي مغربي در مصر و حكومت كردنش بر شام، فرود آمدن تركها در جزيره و روميان در ساحل، طلوع ستاره مشرقي كه همانند ماه نورافشاني ميكند و سپس چنان خم ميشود كه گويي دو سوي آن قرار است به هم برسند، سرخياي كه در آسمان ظاهر ميشود و در تمام افق پخش و منتشر ميشود. آتش بزرگ و شديدي كه در مشرق نمايان شده و سه يا هفت روز در (جو و) آسمان باقي ميماند. پايان سختيهاي اعراب و حكومت كردنشان بر بلاد و خارج شدن از سيطره و سلطنت و عجمها. كشته شدن امير مصر توسط ساكنان آن ديار، حركت پرچمهايي كه به سوي خراسان راهي ميشوند، ورود سپاهي از سمت مغرب تاوقتي كه با از بين رفتن سرگشتگي و حيرت آرامش يابد، نماياني پرچمهاي سياه از مشرق به همان صورت، شكافتن و ترك خوردن فرات به طوري كه آب وارد كوچهها و خيابانهاي كوفه ميشود، شورش 60 دروغگو كه همگي ادعاي نبوت ميكنند و شورش 12 نفر از آل ابيطالب كه همه ادعاي امامت براي خويش دارند، سوزاندن مردي بلند مرتبه از پيروان بنيعباس ميان جلولاء و خابقين، زدن پلي در آنجايي كه آب ميان مدينةالسلام و بغداد روان است، برخاستن بادي سياه در ابتداي روز و زلزلهاي كه منجر به فرو رفتن بسياري از آنها ميشود. هراسي كه دامنگير اهل عراق و بغداد ميشود و مرگ ناگهاني در آن و نقصان و كاهش اموال و جانها و بدنها و محصولات و يورش ملخها كه در ابتداي آن و غير آن ظاهر ميشوند به طوري كه به زراعت و غلات و همان مقدار كمي كه مردم كشت كردهاند حملهور ميشود و اختلاف ميان دو دسته از عجمها و ريخته شدن خون بسياري از آنها و شورش بندگان از اطاعت سروران آنها و كشتن ايشان و مسخ شدن دستهاي از بدعتگزاران كه به شكل ميمون و خوك ميشوند، و غلبه يافتن بندگان بر سرزمينهاي مالكان و سروران، ندايي از آسمان كه تمام اهل زمين آن را به زبان خويش ميشنوند و صورت و سينهاي كه در آسمان در قرص خورشيد براي مردم ظاهر ميشود، و مردگاني كه از قبرهايشان به دنيا برميگردند و در آن (با ديگران) آشنا ميشوند و به زيارت همديگر ميروند، سپس همه اينها به 24 باران كه به وسيلة آن زمين پس از مرگش زنده ميشود ختم شده و بركات آن نمايان ميگردد و پس از آن تمام آسيبها و بلايا از معتقدان به حق كه از شيعيان مهدي(ع) هستند برطرف شده و از ظهور آن حضرت در مكه خبردار ميشوند و براي ياري ايشان متوجه و راهي آنجا ميشوند.»
بعضي از حوادثي كه در اين دو روايت ذكر و در تاريخ محقق شده را به طور گذرا بررسي ميكنيم كه البته كساني كه مايلند در اين رابطه آگاهيهاي بيشتري بيابند ميتوانند به اين كتابها مراجعه كنند:
1 ـ كتاب الغيبة: شيخ اجل محمدبن ابراهيم بن جعفر نعماني معروف به ابن ابي زينب، ايشان از علماي قرن سوم هجري و ازشاگردان ثقةالاسلام كليني بودهاند كه اين اثر يكي از نفيسترين كتابهايي است كه در اين رابطه نگاشته شده است. شيخ مفيد در الارشاد خود از وي ستايش كرده كه نشانگر اين است كه تا آن زمان مؤلفي چون او نبوده است.
2 ـ كمالالدين و تمامالنعمة : شيخ ابوجعفر محمد بن عليبن الحسين بابويه قمي معروف به شيخ صدوق (از علماي قرن چهارم هجري متوفي، 381 ق.)
3 ـ كتاب الغيبة: شيخ ابي جعفر محمد بن الحسن طوسي، شيخ الطائفه (متوفي 460 ق.)
و اما پيشگوييهاي محقق شده در اين دو روايت :
1 ـ روي كردن پرچمهاي سياه از ناحية خراسان: با قيام ابو مسلم خراساني تطابق دارد.
2 ـ ظهور مغربي در مصر كه شامات را تصرف ميكند: شورش مغربي فاطمي كه در سال 396 ق. در شمال افريقا اعلام دعوت كرد و پس از جنگ با شام بر آن مستولي شد.
3 ـ فرود آمدن تركها در جزيره: زماني كه خاك جزيره مدت طولاني تحت سيطرة كومت عثماني تركي بود از سال 941 ق. آغاز شد تا زمان سقوط سلطنت آنها در سال 1335 ق. پس از اشغال بريتانيا در جنگ جهاني اول.
4 ـ فرود آمدن روميان در رمله: در لسان ائمه معصومين(ع) از اروپا به روم تعبير ميكردهاند و رمله نام منطقهاي در شام و منطقهاي ديگر در مصر است فلذا با استعمار فرانسه در مصر به رهبري ناپلئون بناپارت
امام باقر(ع) در روايتي به جابربن يزيد جعفي ميفرمايند:
جابر! از زمين تكان نخور و هيچ دست و پا مزن تا اينكه اين نشانههايي را كه ميگويم مشاهده كني (البته) اگر آنها را درك كني: اولين آنها اختلاف بنيعباس است كه نميبينم كه تو آن را درك كني ولي پس از مرگم از قول من اين مطلب را نقل كن (و به ديگران بگو) و منادي كه از آسمان ندا دهد و صدايي كه از پيروزي حكايت ميكند از سمت دمشق به شما برسد. قريهاي (ده يا شهر) در شام كه به جابيه مشهور است در زمين فرو برود بخش سمت راست مسجد دمشق فرو بريزد، از دين برگشتگاني از جانب تركها سر به شورش بردارند و آشوبي هم از ناحية روم به دنبال آن ميآيد، برادرانتركهمآنقدرميآيندتابه جزيره ميرسند و از دينبرگشتگانهمبهسويروم حركت ميكنند تا اينكه به رملهميرسندجابر! آن سال غرب در كل زمين اختلاف زيادي ميپراكند و اول مغرب زمين، شام است. شيخ مفيد هم در الارشاد خود فهرستي از نشانههاي ظهور را ذكر كرده كه از اين قرار است:
«براي زمان قيام حضرت مهدي(ع) نشانههايي بيان شده و از حوادثي كه پيش از قيام اتفاق خواهد افتاد به ما خبر دادهاند كه از جمله آنها ميتوان اين موارد را ذكر كرد: شورش سفياني، كشته شدن سيد حسني، تفرقه بنيعباس به خاطر پادشاهي و حكومت دنيايي، كسوف خورشيد در نيمه ماه رمضان و خسوف ماه در آخر همان ماه كه هر دو بر خلاف رويه عادي طبيعت است، فرو رفتن در بيابان، فرو رفتن در مشرق و فرو رفتن ديگري در مغرب، به همراه حركت نكردن خورشيد از ظهر تا نيمههاي عصر، طلوع خورشيد از مغرب و كشته شدن نفس زكيه در پشت كوفه 70 انسان صالح و شايسته ديگر، بريدن سر مردي هاشمي بين ركن و مقام. خراب شدن ديوار مسجد كوفه، ظاهر ونمايان شدن پرچمهاي سياهي از خراسان، قيام يمني، ظاهر شدن شخصي مغربي در مصر و حكومت كردنش بر شام، فرود آمدن تركها در جزيره و روميان در ساحل، طلوع ستاره مشرقي كه همانند ماه نورافشاني ميكند و سپس چنان خم ميشود كه گويي دو سوي آن قرار است به هم برسند، سرخياي كه در آسمان ظاهر ميشود و در تمام افق پخش و منتشر ميشود. آتش بزرگ و شديدي كه در مشرق نمايان شده و سه يا هفت روز در (جو و) آسمان باقي ميماند. پايان سختيهاي اعراب و حكومت كردنشان بر بلاد و خارج شدن از سيطره و سلطنت و عجمها. كشته شدن امير مصر توسط ساكنان آن ديار، حركت پرچمهايي كه به سوي خراسان راهي ميشوند، ورود سپاهي از سمت مغرب تاوقتي كه با از بين رفتن سرگشتگي و حيرت آرامش يابد، نماياني پرچمهاي سياه از مشرق به همان صورت، شكافتن و ترك خوردن فرات به طوري كه آب وارد كوچهها و خيابانهاي كوفه ميشود، شورش 60 دروغگو كه همگي ادعاي نبوت ميكنند و شورش 12 نفر از آل ابيطالب كه همه ادعاي امامت براي خويش دارند، سوزاندن مردي بلند مرتبه از پيروان بنيعباس ميان جلولاء و خابقين، زدن پلي در آنجايي كه آب ميان مدينةالسلام و بغداد روان است، برخاستن بادي سياه در ابتداي روز و زلزلهاي كه منجر به فرو رفتن بسياري از آنها ميشود. هراسي كه دامنگير اهل عراق و بغداد ميشود و مرگ ناگهاني در آن و نقصان و كاهش اموال و جانها و بدنها و محصولات و يورش ملخها كه در ابتداي آن و غير آن ظاهر ميشوند به طوري كه به زراعت و غلات و همان مقدار كمي كه مردم كشت كردهاند حملهور ميشود و اختلاف ميان دو دسته از عجمها و ريخته شدن خون بسياري از آنها و شورش بندگان از اطاعت سروران آنها و كشتن ايشان و مسخ شدن دستهاي از بدعتگزاران كه به شكل ميمون و خوك ميشوند، و غلبه يافتن بندگان بر سرزمينهاي مالكان و سروران، ندايي از آسمان كه تمام اهل زمين آن را به زبان خويش ميشنوند و صورت و سينهاي كه در آسمان در قرص خورشيد براي مردم ظاهر ميشود، و مردگاني كه از قبرهايشان به دنيا برميگردند و در آن (با ديگران) آشنا ميشوند و به زيارت همديگر ميروند، سپس همه اينها به 24 باران كه به وسيلة آن زمين پس از مرگش زنده ميشود ختم شده و بركات آن نمايان ميگردد و پس از آن تمام آسيبها و بلايا از معتقدان به حق كه از شيعيان مهدي(ع) هستند برطرف شده و از ظهور آن حضرت در مكه خبردار ميشوند و براي ياري ايشان متوجه و راهي آنجا ميشوند.»
بعضي از حوادثي كه در اين دو روايت ذكر و در تاريخ محقق شده را به طور گذرا بررسي ميكنيم كه البته كساني كه مايلند در اين رابطه آگاهيهاي بيشتري بيابند ميتوانند به اين كتابها مراجعه كنند:
1 ـ كتاب الغيبة: شيخ اجل محمدبن ابراهيم بن جعفر نعماني معروف به ابن ابي زينب، ايشان از علماي قرن سوم هجري و ازشاگردان ثقةالاسلام كليني بودهاند كه اين اثر يكي از نفيسترين كتابهايي است كه در اين رابطه نگاشته شده است. شيخ مفيد در الارشاد خود از وي ستايش كرده كه نشانگر اين است كه تا آن زمان مؤلفي چون او نبوده است.
2 ـ كمالالدين و تمامالنعمة : شيخ ابوجعفر محمد بن عليبن الحسين بابويه قمي معروف به شيخ صدوق (از علماي قرن چهارم هجري متوفي، 381 ق.)
3 ـ كتاب الغيبة: شيخ ابي جعفر محمد بن الحسن طوسي، شيخ الطائفه (متوفي 460 ق.)
و اما پيشگوييهاي محقق شده در اين دو روايت :
1 ـ روي كردن پرچمهاي سياه از ناحية خراسان: با قيام ابو مسلم خراساني تطابق دارد.
2 ـ ظهور مغربي در مصر كه شامات را تصرف ميكند: شورش مغربي فاطمي كه در سال 396 ق. در شمال افريقا اعلام دعوت كرد و پس از جنگ با شام بر آن مستولي شد.
3 ـ فرود آمدن تركها در جزيره: زماني كه خاك جزيره مدت طولاني تحت سيطرة كومت عثماني تركي بود از سال 941 ق. آغاز شد تا زمان سقوط سلطنت آنها در سال 1335 ق. پس از اشغال بريتانيا در جنگ جهاني اول.
4 ـ فرود آمدن روميان در رمله: در لسان ائمه معصومين(ع) از اروپا به روم تعبير ميكردهاند و رمله نام منطقهاي در شام و منطقهاي ديگر در مصر است فلذا با استعمار فرانسه در مصر به رهبري ناپلئون بناپارت