مشاوره خانواده رایگان عطاملک
  • شبکه اجتماعی ویترین
  • مشاوره خانواده
  • معجون عشق
  • جایزه بگیرید
    • ورود
    • ثبت‌نام
    ورود
    نام کاربری:
    گذرواژه‌: گذرواژه‌تان را فراموش کرده‌اید؟
     
  • ورود
  • ثبت‌نام
ورود
نام کاربری:
گذرواژه‌: گذرواژه‌تان را فراموش کرده‌اید؟
 
مشاوره خانواده رایگان عطاملک › حیات طیبه › هنر › کتاب | رمان | ادبیات v
« قبلی 1 … 8 9 10 11 12 … 30 بعدی »
› چه راحت ميتوان زورگو بود ( داستانك )

امتیاز موضوع:
  • 14 رأی - میانگین امتیازات: 2.07
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

چه راحت ميتوان زورگو بود ( داستانك )

~~sara~~ آفلاین
عضو حرفه ای
***
امتیاز: 2,496
تاریخ عضویت: بهمن ۱۳۹۱
محل سکونت: اهواز
اعتبار: 118
میزان اخطار: 0%
سپاس ها 181
سپاس شده 187 بار در 160 ارسال
#1
atamalek  ۱۳۹۲-۳-۶، ۰۷:۴۷ عصر
داستانک متشكرم، اثری از آنتوان چخوف
[/url]

 [url=http://www.beytoote.com/fun/fiction-little/thank1-stories.html][تصویر:  fun1001.jpg]

 همين چند روز پيش، "يوليا واسيلي اونا" پرستار بچه‌هايم را به اتاقم دعوت كردم تا با او تسويه حساب كنم.
به او گفتم: - بنشينيد يوليا.مي‌دانم كه دست و بالتان خالي است، اما رو در بايستي داريد و به زبان نمي‌آوريد. ببينيد، ما توافق كرديم كه ماهي سي روبل به شما بدهم. اين طور نيست؟
- چهل روبل.
- نه من يادداشت كرده‌ام. من هميشه به پرستار بچه‌هايم سي روبل مي‌دهم. حالا به من توجه كنيد. شما دو ماه براي من كار كرديد.
- دو ماه و پنج روز دقيقا.
- دو ماه. من يادداشت كرده‌ام، كه مي‌شود شصت روبل. البته بايد نه تا يكشنبه از آن كسر كرد.همان‌طور كه مي‌دانيد يكشنبه‌ها مواظب "كوليا" نبوده‌ايد و براي قدم زدن بيرون مي‌رفتيد. به اضافه سه روز تعطيلي...
"يوليا واسيلي اونا" از خجالت سرخ شده بود و داشت با چين‌هاي لباسش‌ بازي مي‌كرد ولي صدايش در نمي‌آمد.
- سه تعطيلي. پس ما دوازده روبل را براي سه تعطيلي و نه يكشنبه مي‌‌گذاريم كنار... "كوليا" چهار روز مريض بود. آن روزها از او مراقبت نكرديد و فقط مواظب "وانيا" بوديد. فقط "وانيا" و ديگر اين كه سه روز هم شما دندان درد داشتيد و همسرم به شما اجازه داد بعد از شام دور از بچه‌ها باشيد. دوازده و هفت مي‌شود نوزده. تفريق كنيد. آن مرخصي‌ها، آهان شصت منهاي نوزده روبل مي‌ماند چهل و يك روبل. درسته؟
چشم چپ يوليا قرمز و پر از اشك شده بود. چانه‌اش مي‌لرزيد. شروع كرد به سرفه كردن‌هاي عصبي. دماغش را بالا كشيد و چيزي نگفت.
-... و بعد، نزديك سال نو، شما يك فنجان و يك نعلبكي شكستيد. دو روبل كسر كنيد. فنجان با ارزش‌تر از اينها بود. ارثيه بود. اما كاري به اين موضوع نداريم. قرار است به همه حساب‌ها رسيدگي كنيم و... اما موارد ديگر... به خاطر بي‌مبالاتي شما "كوليا" از يك درخت بالا رفت و كتش را پاره كرد. ده تا كسر كنيد... همچنين بي‌توجهي شما باعث شد كلفت‌خانه با كفش‌هاي "وانيا" فرار كند. شما مي‌بايست چشم‌هايتان را خوب باز مي‌كرديد. براي اين كار مواجب خوبي مي‌گيريد. پس پنج تاي ديگر كم مي‌كنيم... دردهم ژانويه ده روبل از من گرفتيد...
يوليا نجوا كنان گفت:
- من نگرفتم.
- اما من يادداشت كرده‌ام... خيلي خوب. شما شايد... از چهل و يك روبل، بيست و هفت تا كه برداريم، چهارده تا باقي مي‌ماند.
چشم‌هايش پر از اشك شده بود و چهره‌عرق كرده‌اش رقت‌آور به نظر مي‌رسيد. در اين حال گفت:
- من فقط مقدار كمي گرفتم... سه روبل از همسرتان گرفتم نه بيشتر.
- ديدي چه طور شد؟ من اصلا آن سه روبل را از قلم انداخته بودم. سه تا از چهارده تا كم مي‌كنيم. مي‌شود يازده تا... بفرمائيد، سه تا، سه تا، سه تا، يكي و يكي.
يازده روبل به او دادم. آنها را با انگشتان لرزان گرفت و توي جيبش ريخت و به آهستگي گفت:
- متشكرم.
جا خوردم. در حالي كه سخت عصباني شده بودم شروع كردم به قدم زدن در طول و عرض اتاق و پرسيدم:
- چرا گفتي متشكرم؟
- به خاطر پول.
- يعني تو متوجه نشدي كه دارم سرت كلاه مي‌گذارم و دارم پولت را مي‌خورم!؟ تنها چيزي كه مي‌تواني بگويي همين است كه متشكرم؟!
- در جاهاي ديگر همين قدرهم ندادند.
- آنها به شما چيزي ندادند! خيلي خوب. تعجب ندارد. من داشتم به شما حقه مي‌زدم. يك حقه كثيف. حالا من به شما هشتاد روبل مي‌دهم. همه‌اش در اين پاكت مرتب چيده شده، بگيريد... اما ممكن است كسي اين قدر نادان باشد؟ چرا اعتراض نكرديد؟چرا صدايتان در نيامد؟ ممكن است كسي توي دنيا اينقدر ضعيف باشد؟
لبخند تلخي زد كه يعني "بله، ممكن است."
به خاطر بازي بي‌رحمانه‌اي كه با او كرده‌ بودم عذر خواستم و هشتاد روبلي را كه برايش خيلي غير منتظره بود به او پرداختم. باز هم چند مرتبه با ترس گفت:
- متشكرم. متشكرم.
بعد از اتاق بيرون رفت و من مات و مبهوت مانده بودم كه در چنين دنيايي چه راحت مي‌شود زورگو بود.
مات و مبهوت مانده بودم كه در چنين دنيايي چه راحت مي توان زورگو بود!

داستاني از آنتوان چخوف

آن
شراب طهوررا که شنیده ای بهشتیان را می خورانند، میکده اش کربلاست
...

پاسخ
ارسال‌ها اعتباردهی
پاسخ اخطار
 سپاس شده توسط
« قدیمی‌تر | جدیدتر »


موضوع‌های مشابه…
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
atamalek شخص احمق ( داستانك) ~~sara~~ 0 1,207 ۱۳۹۲-۲-۳۰، ۱۱:۴۲ صبح
آخرین ارسال: ~~sara~~

  • مشاهده‌ی نسخه‌ی قابل چاپ


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان
بارگذاري مجدد
آمار انجمن
آخرين ارسال ها
موضوع تاريخ, زمان  آخرين ارسال کننده انجمن
  [عشق و ازدواج] ازدواج ▼ ۳-۱۰, ۰۳:۵۷ ADMIN مشاوره خانواد...
  [ همسرداری ] دخالت ماد... ▼ ۳-۸, ۰۴:۵۹ ملایجردی مشاوره خانواد...
  [ همسرداری ] من و همسر... ▼ ۲-۲۶, ۱۸:۵۴ محمدی پور مشاوره خانواد...
  [ مشاوره فردی] ] نیازمن... ▼ ۲-۲۰, ۰۳:۳۴ ADMIN مشاوره خانواد...
  کتاب دوره ات نگذشته مربی! ▼ ۱-۱۹, ۱۱:۲۶ ADMIN ایده، خلاقیت ...
  [ مشاوره فردی] ] کچل کر... ▼ ۱۲-۲۴, ۱۴:۴۳ امیرحسین_یاسینی مشاوره خانواد...
  [تولید انجمن] رادیو عشق ❤ ▼ ۱۲-۱۳, ۰۱:۳۹ ADMIN بانوی ایرانی
  [ مشاوره فردی] ] درگیری... ▼ ۱۱-۱۸, ۰۷:۱۴ ملایجردی مشاوره خانواد...
  [تولید انجمن] مرکز نیکوکا... ▼ ۱۰-۳۰, ۱۹:۲۳ ADMIN اخبار و اطلاع...
  هم معنی کلمات رایج عربی د... ▼ ۹-۶, ۱۲:۴۹ ADMIN کتاب | رمان |...
  [ تربیت فرزند ] تربیت ... ▼ ۹-۶, ۰۶:۱۶ محمدی پور مشاوره خانواد...
برترين سپاس شده ها
ADMIN 467
~~sara~~ 187
tanaz22 166
kabootar 159
sarah 142
جديدترين کاربران
Mahdi69 ۳-۱۹
گلی ۳-۱۹
محمد مهدی روانشاد ۳-۱۹
09140480200 ۳-۱۸
Ahmad56 ۳-۱۴
بيشترين پاسخ ها
  اخبار انتخابا... 334
  رمان واقعی نس... 172
  ستاد سایبری آ... 159
  رمان سفر به د... 146
  دانلود سخنران... 143
برترين ارسال کنندگان
ADMIN 9499
رمان 1571
kabootar 1216
مشاورانه 751
~~sara~~ 563
بيشترين بازديدها
  آموزش رایگان ... 87135
  اموزش فعالیت ... 54251
  خاطرات یک دخت... 49445
  دانلود کتاب م... 44571
  احادیثی درمور... 40944
برترين اعتبارگيرنده ها
ADMIN 254
kabootar 142
dayana 122
~~sara~~ 118
sarah 105


ویترین  |  مزاج شناسی


  • صفحه‌ی تماس
  • بازگشت به بالا
  • بایگانی
  • امتیازات کاربران
قدرت گرفته ازMyBB و پارسی شده توسط MyBBIran.com
طراحی شده توسط Rooloo | ترجمه و طراحی مجدد توسط ParsanIT.ir

برو بالا
حالت خطی
حالت موضوعی